گزارش کتاب مقدس از دیدار شاؤل و آن زن در عبن دور، منشأ بهت و حیرت بسیاری از شاگردان این کتاب بوده است. برخی میگویند این خود سموئیل بوده که در گفتگو با شاؤل آشکار شده است، اما خود کتاب مقدس زمینههای مکفی برای نتایجی غیر از این فراهم میآورد. اگر آنگونه که برخی مدعی هستند، سموئیل در بهشت بوده، پس یا باید به وسیله نیروی خداوند فراخواند شده باشد، و یا قدرت شیطان. هیچ کس برای یک لحظه هم نمیتواند باور کند شیطان این قدرت را داشته باشد که پیامبر مقدس خداوند را از بهشت برای تحقق جادوی زنی منزوی فراخوانده باشد. و نیز نمیتوانیم باور کنیم خداوند او را به درون غار ساحره فراخوانده است؛ زیرا آنچنان که در (اول سموئیل ۶:۲۸) آمده، پیشتر خداوند از برقراری رابطه با شاؤل از طریق رویا، اوریم وانبیا خودداری نموده بود. خداوند وسایل منصوب ارتباطی خود را در اختیار داشت، و بدانان اجازه نداد از راه عوامل شیطان پیامی برسانند. PA 634.1
خود پیام نیز به اندازه کافی از منشأ خود گواه به دست میدهد. هدف پیام این نیست که شاؤل را به توبه ترغیب نماید، بل بر نابودی او ابرام میورزد. به علاوه، عمل شاؤل، برای مشورتجویی از ساحره، به عنوان دلیلی برای امتناع خداوند از وی، و واگذاری او به دستان مرگ ذکر شده است: “پس شاؤل به سبب خیانتی که به خداوند ورزیده بود مرد، به جهت کلام خداوند که آن را نگاه نداشته بود، چون که خداوند را نطلبیده بود، او را کشت و سلطنت او را به داود بن یسی داد.” (اول تاریخ 10: 13، 14). در اینجا مشخصاً گفته میشود، شاؤل در پی ارتباط با صاحب اجنه بود، نه خداوند. او با سموئیل، پیامبر خدا، ارتباط برقرار نکرد؛ بلکه از طریق ساحره با شیطان درآمیخت. شیطان نمیتوانست معرف سموئیل واقعی باشد، بلکه معرف تقلبی بود که در خدمت فریبکاری او قرار گرفت. PA 634.2
تقریباً تمام اشکال جادوگری و افسونگری در گذشته براساس برقراری رابطه با مردگان بنا شده بودند. آنهایی که نیرنگ ارتباط با ارواح را می دانستند، مدعی بودند با ارواح مردگان در ارتباطند تا از طریق آنان دانش آگاهی از رخدادهای آینده را کسب نمایند. این رسم مشورت با مردگان به تابوت اشعیا بازمیگردد: “و چون ایشان به شما گویند که از اصحاب اجنه و جادوگرایی که جیک جیک و زمزم میکنند سوال کنید، (گویید) آیا قوم از خدای خود سوالی بنمایند و آیا از مردگان به جای زندگان سوال باید نمود؟” (اشعیا ۸: ۱۹). PA 634.3
همین اعتقاد به ارتباط با مردگان، سنگبنای بتپرستی کفار گردید، باور براین بود که خدایان کفار ارواح جنگجویان و قهرمانان از دست رفتهاند. این امر به وضوح در کتاب مقدس آمده است. در مورد گناه اسرائیل در بعل فغور آمده است: ” و اسرائیل در شطیم اقامت نمودند، و قوم با دختران موآب زنا کردن گرفتند زیرا ایشان قوم را به قربانی خدایان خود دعوت نمودند. پس قوم میخوردند و به خدایان ایشان سجده مینمودند. و ایشان به بعل فغور ملحق شدند، و غضب خداوند بر اسرائیل افروخته شد.” (اعداد 25: 1-3). سراینده مزامیر به ما میگوید که این قربانیها به چه نوع خدایانی تقدیم میشدند. با صحبت از همان ارتداد در میان اسرائیلیان میگوید: “پس به بعل فغور پیوستند و قربانیهای مردگان را خوردند.” (مزامیر ۱۰۶: ۲۸)، این است قربانیهایی که به مردگان تقدیم میداشتند. PA 635.1
خداسازی از مردگان، تقریباً در سازوکارتمامی آیینهای کفار، همچون ارتباطهای فرضی با مردگان، از جایگاه برجستهای برخوردار است. باور بر این بود که خدایان، خواست و اراده خود را در رابطه با انسان فاش مینمودند، و نیز هنگامی که از آنان مشورت خواسته میشد، مشورت ارائه میدادند. پیشگوییهای یونانی و رومی را میتوان از این دست دانست. PA 635.2
هنوز هم اعتقاد به ارتباط با مردگان، حتی در میان کشورهایی که خود را مسیحی میدانند، وجود دارد. تحت عنوان اعتقاد به عالم ارواح، ارتباط با موجوداتی که ادعا میشود ارواح درگذشتگان هستند، به شکل گستردهای انجام میشود. چنین تصور میشود که این امر به خاطر نگاهداشتن رابطه احساسی کسانی است که عزیزان خود را در گور نهادهاند. گاهی اوقات موجودات روحی به شکل دوستان مرده بر اشخاص ظاهر میشوند، و حوادث مرتبط با زندگی آنان را بازگو نموده، همان اعمالی را که در هنگام حیات انجام میدادند، انجام میدهند. از این راه کاری میکنند که افراد باور نمایند دوستان درگذشتهشان فرشتگانی هستند که بر فراز سرشان در تردد بوده، با آنان ارتباط برقرار مینمایند. کسانی که فکر میکنند این موجودات ارواح مردگان هستند، همان دیدگاههای بتپرستی را دارند، و کلامشان بیشتر از کلام خداوند در میان عوام قدرت دارد. PA 635.3
معهذا، بسیار کسانی هستند که ارتباط با ارواح را فریبکاری محض میدانند، تمام اعمالی که مدیومها از طریقشان میخواهند ادعاهای خود را به عنوان ویژگیهای ماورالطبیعی اثبات نمایند، نیرنگ و فریب محسوب میشوند. اما در حالی که نتایج حیلهگری اغلب به عنوان تجلی واقعیت رد میشوند، گواههای مشخصی از قدرتهای ماوراطبیعی نیز وجود داشتهاند، و آن افرادی که ارتباط با ارواح را به عنوان نتایج مهارتهای انسانی و خواستهای مکارانه رد مینمایند، هنگامی که با تجلیهایی از این دست برخورد کرده، آنها را از جنس دروغ نمییابند، به حقیقت این ادعاها اذعان می نمایند. PA 636.1
ارتباط با ارواح امروزی و اشکال گذشته جادوگری و بتپرستی، که همگی با مردگان به عنوان اصول واجب خود رابطه دارند، براساس اولین دروغی که شیطان با آن حوا را در عدن فریب داد، بنا شدهاند: “هر آینه نخواهید مرد، بلکه خدا میداند در روزی که از آن بخورید، چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود.” (پیدایش ٣: ۴، ۵). این اعمالی که براساس دروغ پیریزی شدهاند، طبیعتی مانند پدر دروغها دارند. PA 636.2
یهودیان به صراحت از پرداختن به اعمال غیرواقعی منتسب به ارتباط با مردگان منع شده بودند. خداوند راه این فتنه را قاطعانه بست هنگامی که گفت: “مردگان هیچ نمیدانند ... و دیگر تا به ابد برای ایشان از هرآنچه زیر آفتاب کرده میشود، نصیبی نخواهد بود. ” (جامعه 9: 5، ۶): “روح او بیرون میرود و او به خاک خود برمیگردد و در همان روز فکرهایش نابود میشود.”(مزامیر 146: 4). و نیز خداوند به اسرائیل اعلام فرمود: “و کسی که به سوی صاحبان اجنه و جادوگران توجه نماید، تا در عقب ایشان زنا کند، من روی خود را به ضد آن شخص خواهم گردانید، و او را از میان قومش منقطع خواهم کرد.” ( لاویان ۶:۲۰). PA 636.3
“اجنهها” ارواح مردگان نبودند، بلکه فرشتگان دوزخی، یعنی، فرستادگان شیطان بودند. بتپرستی باستان، همان طور که دیدهایم، شامل عبادت مردگان و ارتباط دروغین با آنان است، و کتاب مقدس این اعمال را، پرستش و عبادت دیو و اجنه اعلام داشته است. پولس رسول با هشدار به برادرانش درباره دوری جستن از هرگونه اعمال بتپرستانه همسایگان بیایمانشان میگوید: “قربانیهای بتپرستان تقدیم دیوها میشود، نه تقدیم خدا، و من نمیخواهم شما شریک دیوها باشید.” (اول قرنتیان ۲۰:۱۰)، سراینده مزامیر که از اسرائیل سخن میراند، میگوید: “و پسران و دختران خویش را برای دیوها قربانی گذرانیدند، خون بیگناه را ریختند” و در آیه بعدی توضیح میدهد که آنان را برای “بیتهای کنعان” قربانی نمودند. (مزامیر ۱۰۶: ۳۷، ۳۸) در حقیقت آنان با پرستش مردگان فرضی خود، دیوها را عبادت میکردند. PA 636.4
ارتباط با ارواح از نوع امروزیاش، که بر همان اصول گذشته بنا شده است، چیزی بیش از احیای شکل جدیدی از جادوگری و دیوپرستی است که خداوند شکل قدیمش را محکوم و ممنوع کرده بود. در کتاب مقدس پیشبینی شده است که:“در زمانهای آخر، برخی از ایمان رویگردان شده، از ارواح گمراه کننده و تعالیم دیوها پیروی خواهند کرد.” (اول تیموتائوس ۱:۴). پولس، در دومین نامه خود خطاب به تسالونیکیان، به کار خاص شیطان از طریق ارتباط با ارواح به عنوان رخدادی که درست پیش از ظهور دوباره مسیح رخ میدهد، اشاره مینماید، او که از ورود مجدد مسیح به این جهان سخن میگوید، اعلام میدارد: “ظهور آن بیدین به نیروی شیطان و همراه با همه گونه معجزات و آيات و عجایب گمراه کننده خواهد بود.” (دوم تسالونیکیان ۹:۲). پطرس با توصیف خطراتی که کلیسا را در روزهای آخر در معرض خود قرار میدهند، اعلام میدارد همچنان که پیامبران دروغین اسرائیل را به گناه کشاندند، معلمین کاذبی نیز خواهند بود، ” که پنهانی بدعتهای مهلک خواهند آورد، و حتی سروری که ایشان را خریده، انکار خواهند کرد ... بسیاری فجور ایشان را پیروی خواهند کرد.” (دوم پطرس ۲: ۱، ۲). در اینجا، رسول به یکی از بارزترین ویژگیهای معلمان ارتباط با ارواح اشاره نموده است. آنان مسیح را پسر خداوند نمیدانند. یوحنای محبوب در ارتباط با آنان اعلام میدارد: “دروغگو کیست، جز آنکه مسیح بودن عیسی را انکار میکند؟ چنین کسی همان “ضد مسیح ” است که هم پدر و هم پسر را انکار میکند. هر که پسر را انکار کند، پدر را هم ندارد و هر که پسر را اقرار کند، پدر را هم دارد.” (اول یوحنا ۲: ۲۲، ۲۳). ارتباط با ارواح، با انکار مسیح، هم پدر و هم پسر را انکار مینماید، پس کتاب مقدس آن را تجلی ضد مسیح میداند. PA 637.1
شیطان با پیشبینی مجازات شاؤل، که از طریق زن ساکن عین دور اعلام شد، نقشه به دام انداختن قوم اسرائیل را کشید. شیطان امیدوار بود که ساحره، اعتماد به قوم را جلب نماید تا به سوی مشورتجویی از او برآیند. بدین ترتیب از مشورت با خداوند روگردان شده، خود را تحت رهنمودهای شیطان قرار دهند. طعمهای که ارتباط با ارواح از طریق آن جمع کثیری از مردم را به خود جذب مینماید، نیروی دروغینی است که پرده آینده را به کنار میزند و آنچه را که خداوند پنهان ساخته بر انسانها فاش میگوید. خداوند در کلام خود، رخدادهای عظیم آینده را در برابر چشمان ما گشوده است، یعنی همه آنچه را که نیازمندیم بدانیم، و به پاهای ما راهنمای امنی داده است تا در میان خطرات گام برداریم؛ اما هدف شیطان این است که اعتماد انسان به خداوند سلب گردد، آنها را از شرایط زندگی خود ناراضی سازد، کاری کند که مردم به دنبال دانش خفیهای بروند که خداوند از روی عقل و خرد آن را مستور ساخته، تا آنچه را که در کلام مقدس خود آشکار نموده، خوار شمارند. PA 637.2
بسیار هستند کسانی که وقتی نمیتوانند نتایج بینهایت امور را بدانند، بیقرار میشوند. نمیتوانند عدم حتمیت را تاب بیاورند و با ناشکیبایی خود، از صبر برای نجات خداوند امتناع میورزند. شریر وحشتزده، آنان را به مرز پریشانی میرساند. راههای احساسات متمرد را به آنان مینماید، آنها را در خشم و غم از اینجا به آنجا میراند، تا به دنبال اطلاعاتی باشند که از برایشان مکشوفه نگاشته است. اگر تنها به خداوند ایمان آورند، مشورت الهی را نیز خواهند یافت. ارتباط با خداوند به روحشان آرامش میبخشد. آنها که خسته و درماندهاند، در روح خود آسایش خواهند یافت، اگر تنها به سراغ عیسی بروند؛ اما وقتی از راههای خداوند که برای آرامش آنان مقرر شده غفلت میورزند، و به امید آموختن آنچه خداوند از آنها مضایقه داشته، دست به دامن منابع دیگر میشوند. مرتکب همان اشتباه شاؤل گشته، و بدین وسیله تنها به دانش شیطان دست مییابند. PA 638.1
خداوند از این رویه خشنود نیست، و این امر را به واضحترین مفاهیم بیان فرموده است. این بیصبری شتابان برای پردهدری از نقاب آینده، فقدان ایمان به خداوند را آشکار ساخته، روح را در برابر تلقینات اربابفریب بیدفاع میگذارد. شیطان کاری میکند انسان با آنهایی که صاحب اجنه هستند مشورت نماید؛ و با فاش کردن امور پنهان گذشته، این اعتماد را القا میکند که وقایع آینده را نیز پیشگویی کند. با تجربیاتی که در خلال اعصار گوناگون کسب کرده، میتواند از علل و معلولهای زیاد استنتاج نموده، اغلب پیشبینیهایی با عیار دقیق از آینده رخدادهای زندگی انسان ارائه دهد . بدین ترتیب او قادر است جانهای گمراه و بیچاره را فریب داده، آنها را تحت نیروی خود به اسارت درآورد. PA 638.2
خداوند از طریق پیامبر خود به ما هشدار داده است: “و چون ایشان به شما گویند که از اصحاب اجته و جادوگرانی که جیک جیک و زمزم میکنند. سوال کنید، (گویید) آیا قوم از خدای خود سوال نمایند و آیا از مردگان به جهت زندگان سوال باید نمود؟ به شریعت و شهادت (توجه نمایید) و اگر موافق این کلام سخن نگویید، پس برای ایشان روشنایی نخواهد بود.” (اشعیا 8: 19، 20). PA 639.1
آیا آنهایی که خدایی مقدس دارند که دارای خرد و قدرت ابدی است. باید نزد ساحرانی بروند که دانستهیشان از ارتباط با دشمن خداوند ما است؟ خود خداوند، روشنایی قوم خویش است؛ بدانان میفرماید چشمان خود را با ایمان بر جلال او بدوزند که از دید انسان پنهان است. خورشید عدالت شعاعهای نور خود را به درون قلبهای آنان میفرستد، پس آنان نیز دیگر هیچ تمایلی ندارند از منشأ نور رویگردان شده به سوی فرستادگان شیطان روانه شوند. PA 639.2
پیام دیو برای شاؤل، اگرچه به شکل عیب جویی از گیاه و نبوت مجازات، درصدد اصلاح او نبود، بلکه او را به نومیدی و نابودی تحریک کرد. معهذا، این امر اغلب به بهترین وجهی در جهت کمک به مقصود وسوسهگر است تا انسانها را با تملق به نابودی اغوا نماید. آموزه خدایان دیوسیرت در دوران باستان، حقیرترین مجوز را پرورش داد. فرامین الهی که گناه را محکوم و نیکی و عدالت را اجرا میکردند، کنار گذاشته شدند؛ حقیقت کمارزش بود و ناپاکی نه تنها مجاز، بل لذتبخش گردید. ارتباط با ارواح اعلام میدارد که مرگی نیست، گناهی نیست، داوری نیست، مجازاتی نیست؛ یعنی انسان، نیمه خدایی است که هرگز سقوط نمینماید؛ امیال و آرزوها بزرگترین قانون هستند؛ انسان تنها به خود پاسخگو است. مرزهایی که خداوند برای محافظت از حقیقت برقرار نموده است، یعنی پاکی، و حرمت از هم پاشیدهاند، و بسیاری این طريق برای گناه کردن جسارت یافتهاند. آیا این آموزه اشاره به همان اصول دیوپرستی اشاره ندارد؟ PA 639.3
خداوند با محکوم کردن کنعانیان، نتایج ارتباط با ارواح شریر را برای اسرائیل عیان داشت؛ آنان فاقد محبت طبیعی بودند، بتپرست، زناکار، قاتل و مکروه به واسطه هر فکر فاسد و اعمال نفرت انگیزشان، انسانها از قلوب خود بیخبرند؛ زیرا ” دل از همه چیز فریبندهتر است و بسیار مریض است.” (ارمیا ۹۱۷). اما خداوند از تمایلات طبیعت انسان فاسد آگاه است. در آن زمان، همچون اکنون، شیطان در حال فراهم کردن شرایط مطلوب برای تمرد بود تا قوم اسرائیل، خود را در نظر خداوند به اندازه کنعانیان منفور سازند. دشمن جانها همواره آماده است تا با ایجاد مجاری ویژه، جریانهای مهارنشده شرارت را در وجود ما ریخته، ما را در نظر خداوند محکوم گرداند. PA 639.4
شیطان قصد داشت تا جایگاهش را در سرزمین کنعان حفظ کند، و هنگامی که بنی اسرائیل ساکنین این منطقه شدند و شریعت خداوند، قانون این زمین گردید، او از اسرائیل به شکل بیرحمانه و خطرناکی متنفر شده. نقشه نابودی ایشان را ترسیم نمود. با وساطت ارواح شریر، خدایان بیگانه معرفی شدند؛ به دلیل سرپیچی و گناه، قوم برگزیده خداوند در نهایت در سرزمین موعود پراکنده گشتند، شیطان میکوشد تا خود را در روزگار ما نیز تکرار کند. خداوند قوم خود را به سوی آزادی از زشتیها و پلیدیهای دنیا رهبری مینماید تا قانونش را نگاه دارند؛ و به همین دلیل خشم “مدعی برادران ما” حد و مرزی نمیشناسد. “ابلیس با خشم بسیار بر شما فرود آمده است، زیرا میداند فرصت چندانی ندارد.” (مکاشفه ۱۰:۱۲، ۱۲). سرزمین نمونه موعود هم اکنون در برابر ما است، و شیطان مصمم است قوم خدا را هلاک گردانده، دستشان را از میراثشان کوتاه نماید. یادآوری این سرزنش دوستانه بیش از هر زمان دیگری نیاز است، “بیدار باشید و دعا کنید تا در آزمایش نیافتید روح مشتاق است اما جسم ناتوان “(مرقس 14: 38). PA 640.1
کلام خداوند به اسرائیل باستان، قوم خداوند را در این زمانه نیز مورد خطاب قرار میدهد. “به اصحاب اجنه توجه مکنید، و از جادوگران پرسش منمایید، تا خود را به ایشان نجس نسازید؛”. “زیرا هر که این کارها را کند، نزد خداوند مکروه است.” ( لاویان 19: 31 و تثنیه ۱۸: 12). PA 640.2