این قسمت بر مبنای اعمال رسولان فصل ۱۶ آیه های ۷ تا ۴۰ می باشد. ARPer 174.1
زمان آن رسیده بود که انجیل ورای محدودهٔ آسیای صغیر موعظه شود. راه برای پولس و همکارانش برای رسیدن به اروپا آماده شده بود. در تْروآس در حاشیه دریای مدیترانه، «شب هنگام، پولس در رؤیا دید که مردی مقدونی در برابرش ایستاده، به او التماس می کند که به مقدونیه بیا و ما را مدد کن.» ARPer 174.2
این فراخوان لازم الاجرا و هیچ تأخیری مورد پذیرش نبود. لوقا که در سفر به سوی اروپا پولس، سیلاس و تیموتائوس را همراهی می کرد چنین گفت، «چون این رؤیا را دید، بی درنگ عازم مقدونیه شدیم، زیرا اطمینان یافتیم که خداوند ما را فرا خوانده است تا بدیشان بشارت دهیم. پس، از تْروآس با کشتی یکراست به ساموتْراکی رفتیم، و روز بعد به نیاپولیس رسیدیم؛ از آنجا راهی فیلیپی شدیم که یکی از شهرهای عمدۀ آن بخش از مقدونیه و از مهاجرنشین های روم بود.” ARPer 174.3
لوقا ادامه می دهد، «روز سبت از شهر خارج شدیم و به کنار رودخانه رفتیم، با این انتظار که در آنجا مکانی برای دعا وجود دارد. پس نشستیم و ARPer 174.4
با زنانی که گرد آمده بودند، به گفتگو پرداختیم. در میان آنان زنی خداپرست از شهر تیاتیرا بود که به سخنان ما گوش فرا می داد. او لیدیه نام داشت و فروشندۀ پارچه های ارغوان بود. خداوند قلب او را گشود.” لیدیه با شادی حقیقت را پذیرفت. او و همه اهل خانه اش ایمان آورده و تعمید گرفتند و او به رسولان اصرار کرد تا خانه او را مانند خانه خودشان قلمداد کنند. ARPer 175.1
هنگامی که فرستادگان صلیب عیسی در صدد انجام تعالیم شان بودند زنی که روح غیبگویی داشت در پی ایشان می افتاد و فریادکنان می گفت: «این مردان، خدمتگزاران خدای متعالند و راه نجات را به شما اعلام می کنند. او روزهای بسیار چنین می کرد.” ARPer 175.2
این زن گماشته مخصوص شیطان بود و از راه طالع بینی سود بسیار عاید اربابان خود کرده بود. توانایی او به تقویت بت پرستی کمک شایانی کرده بود. شیطان از اینکه پادشاهی اش داشت مورد تاخت و تاز قرار می گرفت آگاه بود و برای مخالفت با کار خدا به این وسیله متوسل شد و امیدوار بود تا سفسطه اش را با حقایق تعلیم داده شده توسط کسانی که مژده انجیل را موعظه می کردند بیامیزد. سخنان پیشنهادی گفته شدهٔ این زن صدمه ای بر آرمان حقیقت وارد آورد و اذهان مردم را نسبت به تعالیم رسولان آشفته ساخت و برای مژده انجیل رسوایی ببار آورد و بواسطه این گفته ها بسیاری باور کردند مردانی که با اتکا به روح القدس و قدرت خدا صحبت می کنند بوسیله روحی مشابه با روح این فرستاده شیطان تحریک شده اند. ARPer 175.3
رسولان برای مدتی این مخالفان را تحمل کردند؛ سپس پولس تحت الهام روح القدس به روح پلید امر کرد تا از آن زن بیرون برود. سکوت بی درنگ آن زن تأیید کرد که این رسولان خادمان خدا هستند و اینکه روح پلید این حقیقت در مورد ایشان را تصدیق کرده و از فرمانشان اطاعت نموده بود. ARPer 175.4
زن پس از بیرون کردن روح پلید و بازگشت عقل سلیم خود پیرو مسیح شد. آنگاه اربابان آن زن برای به خطر افتادن کسب درآمدشان هراسان شدند. آنها دیدند که همه امید کسب درآمدشان از غیبگویی ها و طالع بینی های آن زن خاتمه یافته و اینکه اگر به رسولان اجازه داده شود تا کار بشارت را ادامه دهند منبع درآمدشان نیز به زودی کاملاً قطع خواهد شد. ARPer 175.5
افراد زیاد دیگری در شهر به کسب درآمد بوسیله فریب های شیطانی علاقمند بودند و همگی از نفوذ قدرتی که می توانست چنین تأثیرگذار سبب ARPer 175.6
توقف کار ایشان شود واهمه داشتند پس بر علیه خادمان خدا فریاد برآوردند. ایشان را به حضور مقامات آوردند و گفتند: «این مردان یهودی اند و شهر ما را به آشوب کشیده اند، رسومی را تبلیغ می کنند که پذیرفتن و به جا آوردنشان بر ما رومیان جایز نیست.» ARPer 176.1
مردم تحت تأثیر آشفتگی بوجود آمده برعلیه شاگردان بپا خاستند. روحیه ازدحام بر مردم مستولی یافت و توسط مقامات تأیید شد که جامه های رسولان را چاک داده و دستور دادند شلاقشان زنند. «چون ایشان را شلاق بسیار زدند، به زندانشان افکندند و به زندانبان دستور دادند سخت مراقب ایشان باشد. زندانبان چون چنین دستور یافت، آنان را به زندان درونی افکند و پاهایشان را در کُنده نهاد.” ARPer 176.2
رسولان بخاطر وضعیت دردآوری که در آن رها شده بودند بی نهایت عذاب می کشیدند ولی شکایتی نکردند. آنها در عوض در آن سیاهچال تنگ و کاملاً تاریک یکدیگر را با دعا و سرود پرستشی برای خدا تشویق می کردند چرا که خود را شایسته شرمندگی بخاطر او یافته بودند. دل هایشان بواسطه محبتی عمیق و با حرارت بخاطر آرمان نجات دهنده شان شادمان بود. پولس به آزار و شکنجه ای که او مسبب وارد آمدنشان بر علیه شاگردان مسیح بود فکر می کرد و از اینکه چشمانش برای دیدن باز شده و قلبش برای احساس قدرت حقایق عظیمی که زمانی از آنها نفرت داشت باز شده شادمان بود. ARPer 176.3
زندانیان دیگر با شگفتی به صدای دعا و سرود پرستشی صادر شده از زندان درونی گوش فرا می دادند. آنها به شنیدن صدای فریادها و ناله ها، ناسزا و نفرین که سکوت شب را در هم می شکست عادت کرده بودند؛ ولی پیش از این هرگز نشنیده بودند که دعا و سرود پرستشی از آن سلول تاریک بیرون بیاید. نگهبانان و زندانیان حیرت کرده و از خودشان می پرسیدند این مردان که هستند که با وجود سرما، گرسنگی و شکنجه هنوز می توانند شادی کنند. ARPer 176.4
مقامات در خلال بازگشت به خانه هایشان بخاطر سرکوب آشوب بوسیله اقدامی سریع و قاطع به یکدیگر تبریک می گفتند. ولی در بین راه جزئیات بیشتری از سیرت و کار این مردان که خود دستور شلاق زدن و زندانی کردنشان را داده بودند شنیدند. آنها زنی را که از نفوذ شیطان رها شده بود دیدند و تغییر چهره و رفتارش آنها را تحت تأثیر قرار داد. در گذشته او زحمت فراوانی برای شهر ببار آورده بود؛ ولی اکنون ساکت و آرام بود. هنگامی که آنها فهمیدند به ARPer 176.5
احتمال بسیار زیاد مجازات شدید قانون روم را بر این دو مرد بی گناه اعمال کرده اند از دست خود عصبانی شدند و تصمیم گرفتند تا صبح فردا دستور آزادی مخفیانه رسولان را بدهند و بدور از خطر خشونت انبوه مردم ایشان را به بیرون از شهر بدرقه نمایند. ARPer 177.1
اما زمانی که این مردان سنگدل و کینه جو بودند و یا مجرمانه از مسئولیت جدی که به ایشان محول شده بود فروگذاری کردند خدا لطف خود به خادمانش را فراموش نکرده بود. همه آسمان علاقمند مردانی که بخاطر مسیح زجر می کشیدند بودند و فرشتگان برای سرکشی به زندان فرستاده شدند. بخاطر پا گذاشتن ایشان زمین لرزید. درهای محکم بسته شده زندان در دم گشوده شدند و زنجیرها و پابندها از دست و پاهای زندانیان فرو ریخت و نوری درخشان زندان را در بر گرفت. ARPer 177.2
زندانبان با شگفتی دعاها و سرودهای پرستشی رسولان زندانی را شنیده بود. زمانی که آنها را به داخل زندان می آوردند زخم های خونین و ورم کرده ایشان را دیده بود و خودش پاهایشان را در کُنده نهاده بود. او از آنها انتظار شنیدن تلخ ترین ناله و نفرین ها را داشت ولی در عوض سرود شادی و ستایش را از ایشان شنیده بود. زندانبان بخاطر این صداهای گوش نواز به خوابی عمیق فرو رفته بود ولی با زمین لرزه و لرزیدن دیوارهای زندان بیدار شد. ARPer 177.3
زمانی که هشیار شد از روی وحشت زدگی دید که همه درهای زندان باز هستند و ترس به جانش افتاد که زندانیان گریخته اند. او بخاطر آورد که شب قبل چقدر واضح و آشکارا مسئولیت مراقبت از پولس و سیلاس را به او سپرده بودند برای همین مطمئن بود که مرگ مجازات غفلت مشهودش خواهد بود. او از روی تلخ کامی احساس کرد برایش بهتر است که با شمشیر خود بمیرد تا اینکه خود را تسلیم اعدام خفت آور نماید. شمشیرش را برکشید تا خود را بکشد، که ناگاه صدای پولس با کلامی شادی آور به گوش رسید که، «به خود آسیب مرسان که ما همه اینجاییم.” همه در جای خود بودند، قدرت خدا بواسطه یک زندانی جلوی عمل او را گرفت. ARPer 177.4
نحوه برخورد خشونت آمیزی که زندانبان نسبت به رسولان بکار بسته بود باعث رنجش خاطر ایشان نشده بود. پولس و سیلاس روح مسیح را با خود داشتند و نه روح انتقام گرفتن. دل هایشان پر از محبت نجات دهنده بود و جایی برای کینه توزی و نفرت بر ضد آزاردهندگان شان نداشتند. ARPer 177.5
زندانبان شمشیرش را به زمین انداخت و چراغ خواست و سراسیمه به سیاهچال درونی رفت. او می خواست ببیند که این ها چه کسانی هستند که پاسخ ظلم و ستم روا داشته شده به خود را با مهربانی می دهند. زمانی که به محل نگهداری رسولان رسید خود را به پایشان انداخت و تقاضای بخشش از آنها نمود. سپس، ایشان را از زندان بیرون آورد و پرسید: «ای سروران، چه کنم تا نجات یابم؟” ARPer 178.1
زندانبان با مشاهده خشم خدا که از طریق زمین لرزه هویدا شد برخود لرزیده بود؛ هنگامی که تصور کرد زندانیان گریخته اند حاضر بود با شمشیر خودش بمیرد؛ ولی اکنون همه این امور در مقایسه با ترس ناشناسی که ذهن او را پریشان ساخته بود و تمایلش برای بدست آوردن آرامش و خوشی نشان داده شده توسط رسولان تحت رنج و بدرفتاری به نظر کم اثر می نمود. او در چهره های آنها نور آسمانی را دید؛ او می دانست که خدا به شیوه ای معجزه آسا برای نجات جان هایشان مداخله کرده است؛ و به واسطه نیروی عجیب و غریبی گفته های آن زن تحت تسلط روح پلید به ذهنش خطور کرد: «این مردان، خدمتگزاران خدای متعالند و راه نجات را به شما اعلام می کنند.” ARPer 178.2
او با تواضعی عمیق از رسولان پرسید تا راه نجات را به او نشان دهند. آنها گفتند: «به خداوند عیسی مسیح ایمان آور که تو و اهل خانه ات نجات خواهید یافت؛ و آنگاه کلام خداوند را برای او و همۀ کسانی که در خانه اش بودند، بیان کردند.» سپس زندانبان زخم های رسولان را شست و به آنها رسیدگی کرد، پس از آن او و همۀ اهل خانه اش تعمید گرفتند. نفوذی تطهیرکننده در میان مجرمان زندانی انتشار یافت و اذهان همه برای شنیدن حقایق گفته شده توسط رسولان آماده شد. آنها متقاعد شدند خدایی که این مردان خادم او هستند ایشان را بطور معجزه آسایی از اسارت رهانیده است. ARPer 178.3
اهالی فیلیپی به نحو وحشتناکی از زلزله وحشت زده شده بودند و زمانی که صبح هنگام متصدیان زندان شرح واقعه شب گذشته را برای مقامات بازگفتند آنها احساس خطر کرده و مأمورانی را برای آزادی رسولان فرستادند. اما پولس در پاسخ گفت: «ما را که رومی هستیم بدون محاکمه و در برابر همگان چوب زده و به زندان افکنده اند. حال می خواهند در خفا آزادمان کنند؟ هرگز! بلکه خود بیایند و ما را از اینجا بیرون آورند.» ARPer 178.4
رسولان اتباع روم بودند و تازیانه زدن یک رومی، محبوس کردن او بخاطر ARPer 178.5
زشت ترین جنایت یا محروم کردن او از آزادی اش بدون محاکمه منصفانه بر خلاف قانون بود. پولس و سیلاس در برابر همگان به زندان افکنده شده بودند و اکنون نمی توانستند بپذیریند که بدون توضیح مناسب از طرف مقامات در خفا آزاد شوند. ARPer 179.1
زمانی که مأموران این را به مقامات بازگفتند آنها از هراس اینکه رسولان به امپراطور شکایت خواهند کرد فوراً به زندان آمده، از پولس و سیلاس بخاطر بی عدالتی و ستمی که نسبت به ایشان روا داشتند پوزش خواسته و شخصاً تا بیرون زندان مشایعت شان نموده، خواهش کردند که شهر را ترک کنند. مقامات از تأثیر رسولان بر مردم و همچنین از قدرتی که در قبال این مردان بی گناه پا به میان گذاشته بود واهمه داشتند. ARPer 179.2
رسولان با عمل به دستوری که مسیح به ایشان داده بود برای حضور در جایی که تمایل وجود نداشت اصرار نمی ورزیدند. «ایشان پس از ترک زندان، به خانۀ لیدیه رفتند. در آنجا با برادران دیدار کرده و ایشان را تشویق نمودند، سپس آنجا را ترک گفتند.” ARPer 179.3
کار رسولان را در فیلیپی بیهوده نشمردند. آنها با مخالفت و آزار و اذیت بسیار مواجه شدند ولی مداخله مشیت الهی در قبالشان و ایمان آوردن زندانبان و اهل خانه اش بیشتر از بی آبرویی و رنجی که تحمل کرده بودند جلب رضایت کرد. خبر ناعادلانه زندانی شدن و آزادی معجزه آسایشان در همه آن منطقه انتشار یافت و این امر کار رسولان را مورد التفات افراد بی شماری که در غیر اینصورت قابل دسترس نمی بودند قرار داد. ARPer 179.4
زحمات پولس در فیلیپی به تأسیس کلیسایی ختم شد که عضویت در آن بطور پیوسته در حال افزایش بود. غیرت و از خودگذشتگی او و فراتر از همه اینها میل او برای رنج کشیدن بخاطر مسیح تأثیری عمیق و ماندگار بر ایمان آوران بوجود آورد. آنها حقایق ارزنده ای که رسولان بخاطرش این چنین فداکاری کرده بودند را مغتنم شمردند و با خودگذشتگی از صمیم قلب به کار نجات دهنده شان مشغول شدند. ARPer 179.5
در اینکه این کلیسا از آزار و شکنجه در امان نماند از گفته پولس در نامه اش به ایشان دیده می شود. او می گوید، «زیرا این افتخار نصیب شما شده که نه تنها به مسیح ایمان آورید، بلکه در راه او رنج هم ببرید. چرا که شما را همان مجاهده است که مرا مشغول به آن دیدید.» با این حال ایستادگی ایشان در ARPer 179.6
ایمان آنچنان بود که او می گوید، «هر گاه شما را به یاد می آورم، خدای خود را شکر می گویم و همواره در همۀ دعاهایم برای همگی شما شادمانه دعا می کنم، زیرا از روز نخست تا به امروز، در کار انجیل شریک بوده اید.» رساله به فیلیپیان فصل ۱ آیه های ۲۹ و ۳۰ و ۳ تا ۵. ARPer 180.1
مبارزه ای که میان نیروهای خوب و شر در کانون های مهم صورت می گیرد آنجا که فرستادگان حقیقت برای زحمت کشیدن فراخوانده می شوند وحشتناک است. پولس اعلام می کند «زیرا ما را کُشتی گرفتن با جسم و خون نیست، بلکه ما علیه قدرت ها، علیه ریاست ها، علیه فرمانروایان این دنیای تاریک می جنگیم.» رساله به اَفِسسیان فصل ۶ آیه ۱۲. تا پایان دنیا بین کلیسای خدا و کسانی که تحت کنترل فرشتگان شیطان هستند ستیز وجود خواهد داشت. ARPer 180.2
مسیحیان نخستین اغلب برای مقابله رو در رو با قدرت های تاریکی دعوت می شدند. دشمن با سفسطه و آزار و شکنجه تلاش می کرد تا آنها را از ایمان حقیقی برگرداند. در حال حاضر هنگامی که پایان همه امور دنیوی به سرعت نزدیک می شود شیطان نیروهای مأیوس کننده را بکار می گیرد تا دنیا را به دام بیاندازد. او نقشه های زیادی را سازماندهی می کند تا اذهان مردم را تصرف کرده و حواس ها را از حقایق ضروری برای نجات منحرف نماید. در هر شهری نمایندگان او بعنوان مخالفان احکام خدا در احزاب سازماندهی شده مشغول بکارند. معاون شیطان مشغول بکار است تا اصول اغتشاش و سرکشی را مرسوم نموده و مردم نیز با غیرتی که بر حسب آگاهی نیست برانگیخته می شوند. ARPer 180.3
شرارت به نقطه ای رسیده که هرگز در گذشته نائل نشده بود و هنوز هم بسیاری از خادمان انجیل فریاد می کشند که، «صلح و امنیت حکمفرماست.» ولی فرستادگان وفادار خدا باید با استقامت به کارشان ادامه بدهند. آنها ملبس به زره آسمانی باید بی واهمه و پیروزمندانه پیشروی کرده و هرگز کارزارشان را متوقف نکنند تا زمانی که همه افراد در محدوده دسترس شان پیام حقیقت این زمان را دریافت نمایند. ARPer 180.4