« پس فرمانده با پاسداران معبد بزرگ رفت و آنان را آورد، البتّه بدون اِعمال زور زیرا میترسیدند که قوم آنان را سنگسار کنند. رسولان را آوردند و در برابر شورا بپا داشتند و کاهن اعظم بازپرسی را چنین آغاز کرده گفت: مگر ما اکیداً به شما اخطار نکردیم که دیگر به این نام تعلیم ندهید؟ امّا شما برخلاف دستور ما اورشلیم را با تعالیم خود پر کردهاید و میکوشید که خون این شخص را به گردن ما بیندازید ». آنان آنقدرها تمایل نداشتند تا ملامتِ به قتل رساندن عیسی را بر خود بگیرند، همانند زمانی که به همراه جماعت اراذل، گلوی خویش را پاره می کردند و فریاد می کشیدند که: « خون او بر ما و بر فرزندان ما باد .” DR 227.2
پطرس به همراه حواریون دیگر همان خط دفاعی را دنبال کردند که او در محاکمه پیشین دنبال کرده بود: « پطرس و رسولان پاسخ دادند: از خدا باید اطاعت کرد، نه از انسان ». این فرشته بود که خدا فرستاده بود تا آنان را از زندان رها سازد و آن کسی که به آنان فرمان داده بود تا در معبد به آنان تعلیم بدهد. در ادامه راهنمایی های او، آنان از فرمان الهی اطاعت می کردند که باید به هر قیمتی که برای آنان تمام شود ادامه دهند. پطرس ادامه داد: « خدای نیاکان ما همان عیسی را که شما مصلوب کرده و کشتید زنده گردانید. و به عنوان سرور و نجاتدهنده با سرافرازی در سَمت راست خود نشانید تا فرصت توبه و آمرزش گناهان را به بنیاسرائیل عطا فرماید. و ما شاهدان این امور هستیم یعنی ما و روحالقدس که خدا به مطیعان خود بخشیده است .» DR 227.3
روح الهام بر رسولان بود و متهم شدگان به اتهام زننده مبدل شدند، و قتل مسیح را به کاهنان و حاکمانی نسبت دادند که شورا را ترتیب داده بودند. یهودیان چنان از این موضوع به خشم آمدند که بدون هیچ محاکمه اضافی وبدون دریافت اختیار از افسران رومی، قانون را به دستان خود گرفته تا زندانیان را به قتل برسانند. پیش از این، برای خون مسیح مقصر بوده اند و حال مشتاق بودند تا دستان خود را به خون حواریون او آغشته کنند. ولی یک مرد فاضل و عالی رتبه بود با هوشمندی خود دید که این خشونت عواقب دهشتناکی به همراه خواهد داشت. خدا مردی را از میان شورا برخیزاند تا خشونت کاهنان و حاکمان را فرو نشاند. DR 228.1
غمالائیل از فقهای فریسی و طبیب، که مردی بسیار شهیر بود، فردی بود که بسیار محتاط بود و خواست تا زندانیان بیرون برده شوند. آنگاه با در نظر گرفتن همۀ جوانب و با آرامش گفت: « سپس به حاضران گفت: ای اسرائیلیان مواظب باشید که با اینها چه میکنید. مدّتی قبل شخصی به نام تئودا برخاست و با این ادّعا که شخص مهمی است، تقریباً چهارصد نفر را دور خود جمع کرد. امّا او به قتل رسید و همه پیروانش از هم پاشیده شدند و تمام نقشههای او نقش بر آب شد. یهودای جلیلی هم در زمان سرشماری برخاست و گروهی را به دنبال خود کشید، امّا او هم از بین رفت و پیروانش پراکنده شدند. و امروز این را به شما میگویم که با این افراد کاری نداشته باشید. آنها را به حال خود بگذارید، زیرا اگر نقشه و کاری که دارند از آن انسان باشد، به ثمر نخواهد رسید. امّا اگر از آن خدا باشد، شما نمیتوانید آنها را شکست دهید. چون در این صورت شما هم جزء کسانی خواهید شد، که با خدا ستیزه میکنند .» DR 228.2
کاهنان چیزی نداشتند بگویند مگر این که دیدگاه های معقول او را در نظر بگیرند؛ و چاره ای نداشتند مگر این که با او موافقت کنند و با کمال بی میلی پس از این که آنان را با چوب زدند و به آنان چندین و چند بار هشدار دادند تا به نام عیسی موعظه نکنند زندانیان را رها کردند، در غیر این صورت زندگی آنان جریمه بی پروائی آنان را خواهد پرداخت. « پس رسولان، چون خدا آنان را شایسته دانسته بود که بهخاطر نام عیسی بیحرمتی ببینند، شادیکنان از حضور شورا بیرون رفتند. و همه روزه در معبد بزرگ و در خانهها به تعلیم و اعلام این مژده که عیسی، مسیح موعود است، ادامه دادند .” DR 228.3
جفا دهندگانِ حواریون ممکن است که مشوش شده باشند زمانی که دیدند که از مغلوب ساختن این شاهدان مسیح ناتوانند، کسانی که ایمان و رشادت داشتند تا شرم خویش را به جلال و درد خویش را بخاطر سرور خود به خوشی مبدل نمایند، کسانی که باعث حقارت و عذاب آنان شده بودند. بدین جهت این حواریون شجاع در میان عموم و یا مخفیانه در خانه ها با درخواست شاغلینی که از ترس یهودیان جرات نداشتند تا بطور آشکار ایمان خود را اقرار DR 229.1