آنگاه پطرس صادقانه کل ماجرا را برای آنان شرح داد. او تجربۀ خویش را در خصوص رویا نقل نمود و مدعی شد که او را بر حذر داشته که بیش از این فرقی بین مختون و نامختون نگذارد و به غیریهودیان به عنوان افراد ناپاک نگاه نکند و از آمدن قاصدان و سفرش به قیصریه و همچنین از دیدار با کرنلیوس و گروهی که در خانه اش گرد آمده بودند سخن گفت. محتاط بودن و دوراندیش بودن او به برادرانش از این واقعیت پرده بر داشت که گرچه به او فرمان داده شده بود تا به خانۀ غیر یهودیان برود، با این حال شش نفر از حواریون را با خود برد که به عنوان شاهدانی از تمام آنچه که می گوید و انجام می دهد در آنجا باشند. او از ماهیت گفتگوی خود با کرنلیوس گفت که بعداً در باره رویای خویش به او گفته بود، که به واسطۀ آن او هدایت شده بود تا قاصدانی را به یافا بفرستد تا پطرس را نزد او بیاورند، که به او از کلامی سخن بگوید که به موجب آن، او و تمامی کسانی که در خانۀ او بودند بتوانند نجات یابند. DR 260.3
او وقایع اولین ملاقات خود با غیریهودیان را بازگو کرده گفت، « من در آنجا هنوز مطالب زیادی نگفته بودم، که روحالقدس بر آنها نازل شد. به همان طریقی که در ابتدا به خود ما نازل شده بود. و آنگاه بهخاطر آوردم که خداوند فرموده بود: یحیی با آب تعمید میداد امّا شما با روحالقدس تعمید خواهید یافت. خدا به آنها همان چیزی را بخشیده است که به ما هنگامی که به عیسی مسیح خداوند ایمان آوردیم عطا فرمود، پس من کِه بودم که مانع کار خدا بشوم؟ .” DR 261.1
حواریون به محض شنیدن این روایت، خاموش شدند و متقاعد گشتند که شیوۀ پطرس در مسیر مستقیم محقق شدن برنامه خدا بوده است و این که تبعیض های کهنه و فرق گذاشتن باید بطور کلی با انجیل مسیح از بین برود. « وقتی این را شنیدند خاموش ماندند و درحالی که خدا را ستایش میکردند گفتند: پس در این صورت خدا به غیریهودیان نیز این فرصت را بخشیده است تا آنها هم از گناهان خود توبه کنند و حیات یابند.» DR 261.2