Go to full page →

اعصار تاریک )قرون وُسطی( DR 302

جلوس کلیسای روم بر کرسی قدرت، شروع اعصار تاریک را رقم زد. به محض این که قدرت او افزایش یافت، تاریکی ظلمانی تر شد. ایمان از مسیح که شالودۀ حقیقی بود به پاپ روم منتقل گردید. در عوض اعتماد به پسر خدا برای آمرزش گناهان، و برای رستگاری ابدی، مردم به پاپ و کشیشان و اسقف ها می نگریستند که دارای نمایندگی قدرت شده بودند. آنان آموخته بودند که پاپ شفیع آنان است و این که هیچ کس نمی تواند به خدا نزدیک شود به غیر از او و ع وه بر این، او برای آنان در مقام خدایی قرار دارد و به همین خاطر ا از او بطور مطلق اطاعت می گردید. انحراف یا عدم تبعیت از خواسته های او کفایت می کرد تا شدیدترین مجازات بر جسم و روح نافرمان اعمال شود. DR 302.1

بدینسان افکار مردم از خدا به انسان های فانی و جایزالخطا و بی رحم تغییر جهت داد — خیر، فراتر از سرور تاریکی که قدرت خود را از طریق ایشان اعمال می کرد. گناه در زیرِ ردای زهد پنهان شده بود. وقتی که کلام مقدس حذف یا فرو نشانده می شود و انسان خود را عالی مرتبه در نظر می گیرد، آنگاه باید بدانیم که حقه بازی، فریب، و شرارتی پَست در کار است. با عُلُوّ قوانین بشری و سنت ها، فسادی عیان می شود که همیشه ناشی از کنار گذاشتن احکام خداست. DR 302.2