زمانی به من نشان داده شد که پیام فرشته سوم تمام شد. قدرت خدا بر امت وی قرار گرفته بود؛ آنان کار خود را به انجام رسانیده بودند و برای زمان سختی که در پیش روی آنان بود آماده می شدند. آنان باران آخر را دریافت کرده بودند یا از حضور خداوند طراوت یافته بودند و شهادت زنده احیا گردید. آخرین هشدار عظیم به هر جائی می رسید و ساکنین زمین را که نمی خواستند پیام را بپذیرند به جنبش و خشم آورده بود. DR 373.1
فرشتگان را دیدم که به آسمان می روند و می آیند. فرشته ای با قلمی جوهری که در کنارش بود از زمین بازگشت و به عیسی که در مقابل تابوت عهد که حاوی ده فرمان بود گزارش داد، بخوردان به زمین افکنده شد. او دستان خود را بلند کرد و با صدایی بلند گفت، « تمام شد ». و تمامی فرشتگان هنگامی که عیسی بیانات جدی خود را اعام می نمود، تاج های خود را در آوردند، « بگذار آن خطاکار به خطاهای خود و آن مرد فاسد به کارهای شریر خود ادامه دهد و آن مرد نیکو نیز، کارهای نیکوی خود و آن مرد پاک، زندگی پاک خود را ادامه دهد » )مکاشفه ۲۲ : ۱۱ (. DR 373.2
مرگ و زندگی هر فردی تعین شده بود. در حالی که عیسی در خیمه آسمانی کهانت می نمود، داوری بر عادلان مرده اعام شده بود و همچنین برای عادلان زنده. مسیح به پادشاهی رسیده بود، و کفاره گناهان امت خویش را داده و گناهان آنان را پاک کرده بود. موضوع های پادشاهی اتخاذ گردیده بود. عروسی بره روی داده بود. و ملکوت و کبریائی ملکوت در زیر آسمان به عیسی و وارثان رستگاری داده شده و عیسی به عنوان پادشاه پادشاهان و سرور سروران حکمرانی می کرد. DR 373.3
هنگامی که عیسی از قدس الاقداس بیرون رفت، صدای زنگ ها را کهبر جامۀ او بود شنیدم؛ و زمانی که او رفت، ابر تاریکی روی ساکنان زمین را پوشاند. آنگاه دیگر میانجی بین انسان تقصیرکار و خدای ناخشنود وجود نداشت. در حالی که عیسی مابین خدا و انسان تقصیرکار ایستاده بود، سپری بر مردم قرار گرفته بود، ولی هنگامی که او از میان بشر و پدر کنار رفت، سپر برداشته شد و شیطان بر توبه نکردگان تسلط کامل یافت. DR 374.1
در حالی که عیسی در حرم مطهر کهانت می کرد، ناممکن بود تا بلایی نازل شود؛ ولی به محض این که کار او تمام شد، و شفاعتی دیگر در کار نبود، هیچ چیزی مانع غضب خدا نمی شد و آتش خشم بر سر گناهکار مقصر فرو ریخت، که رستگاری را خوار شمرده و از نکوهش بیزار بود. در آن زمان دهشتناک، پس از اتمام کار میانجیگری عیسی، مقدسین بدون شفاعت کننده ای در منظر خدای قدوس می زیستند. در باره هر فردی تصمیم گرفته شد و هر جواهری شمارش شد. عیسی برای لحظه ای در جایگاه بیرونی حرم مطهر ]قدس[ توقف نمود و گناهانی که اقرار شده بود، در حالی که در قدس الاقداس بود، بر گردن شیطان نهاده شد، که بنیانگذار گناه بود، که باید به خاطر آنان عذاب بکشد. ]توجه: این عذاب شیطان به عنوان فدیه یا کفارۀ نیابتی نیست. همانگونه که در فصل پیشین اشاره شده است: « به عنوان جایگزین و ضامن بشر، بی انصافی انسان ها به دوش مسیح گذاشته شد » ]صفحه 2 5 را ببینید[. ولی افرادی که قربانی مسیح را پذیرفتند، رهایی یافتند. مطمئناً این عادلانه است که شیطان، عاملِ اصلی گناه، مجازاتِ عذاب را ببیند. همانگونه که خانم وایت در جائی گفته است، « وقتی که کار کفاره در حرم مطهر آسمانی کامل شد، آنگاه در حضور خدا و فرشتگان آسمانی، و انبوه رهایی یافتگان، گناهان مردم بر شیطان انداخته می شود؛ او به عنوان مقصر تمامی کارهای اهریمنی اع م ا خواهد گردید که باعث شده بود تا آنان مرتکب آن گردند » )جدال عظیم، صفحه 658 — گردآوری شده( DR 374.2