این فصل بر اساس کتاب پیدایش باب های ۶؛ ۷؛ ۸ و ۹: ۸- ۱۷ تدوین گردیده است.
اولاد شیث، پسران خدا نامیده می شدند؛ از نسل قائن، پسران انسان. هنگامی که پسران خدا با پسران انسان معاشرت نمودند، آنها فاسد گردیدند و با ازدواج با آنان و از طریق تاثیر همسرانشان گمراه شدند، و خصوصیات اخلاقی آنان که مقدس بود تغییر کرد و با پسران انسان در بت پرستی متحد گردیدند. بسیاری خداترسی را به دور افکندند و احکام او را پایمال نمودند. ولی تعداد قلیلی عدل و انصاف پیشه کرده بودند، و خداترس بوده و خالق خود را حرمت می نهادند. نوح و خانواده اش در میان این اندک پارسایان بودند. DR 53.1
شرارت انسان چنان عظیم بود و تا حد سهمگینی گسترش یافته بود که خدا از این که انسان را بر روی زمین آفریده بود پشیمان گردید، چرا که مشاهده نمود که شرارت و بدکاری انسان عظیم بود و تمامی اندیشه های دل و فکر انسان بطور پیوسته اهریمنی بود. DR 53.2
بیش از یک صد سال قبل از طوفان، خداوند فرشته ای را نزد نوح وفادار فرستاد تا او را آگاه سازد که او بیش از این بر نژاد فاسد رحم نخواهد نمود. ولی او آنان را از طرح خود نا آگاه نخواهد گذاشت. او به نوح دستورالعمل خواهد داد و او را واعظی وفادار خواهد ساخت تا به جهان از نابودی که در شُرُف وقوع است هشدار دهد، تا ساکنان زمین بهانه ای نداشته باشند. نوح قرار بود تا به مردم موعظه کند و همچنین کشتی بزرگی درست کند، همانگونه که خداوند او را راهنمائی کرده تا خود و خانواده اش را نجات دهد. او نه تنها باید موعظه می کرد بلکه الگوی او در ساختن کشتی باید همگان را متقاعد می ساخت تا به آنچه که او موعظه می کرد ایمان بیاورند. DR 53.3
نوح و خانواده اش در خداترسی و اطاعت از خدا تنها نبودند. ولی نوح وارسته ترین و مقدس ترین فرد بر روی زمین بود و کسی بود که خدا زندگی او را حفظ نمود تا اراده اش را در ساختن کشتی به انجام رساند و جهان را برای روز محشری که در پیش است هشدار دهد. متوشالح، پدربزرگ نوح، درست تا سال طوفان زنده بود؛ و دیگر کسانی که موعظه نوح را باور داشتند و به او در ساختن کشتی کمک کردند، قبل از اینکه سیل آبهای خروشان بر روی زمین ظاهر گردند وفات یافتند. نوح با موعظه ها و الگو در ساختن کشتی، دنیا را محکوم نمود. DR 54.1
خدا به همه فرصت داد تا آن را مغتنم شمرده و با توبه، بسوی او بازگردند. ولی آنان موعظه نوح را باور نکردند. آنان هشدارهای او را استهزاء نموده و ساختن آن کشتی عظیم را بر روی زمین خشک به سخره گرفتند. ت ش های نوح برای ا اص ح همنوعان خویش به توفیق نرسید. ولی برای بیش از یک صد سال او ا کوشش نمود تا انسان ها را به توبه و بازگشت بسوی خدا ترغیب نماید. هر ضربه ای که بر کشتی می خورد موعظه ای برای مردم بود. نوح ارشاد نمود، موعظه و کار کرد، در حالی که مردم به تحیر به او نگریستند و او را به عنوان فردی احساسی و متعصب تلقی کردند. DR 54.2