خیمه از دو صحن تشکیل شده بود، که با پرده یا مستوری از هم جدا شده بود. تمامی اسباب و اثاثیه خیمه مقدس از ط ی خالص ساخته شده ا بود یا روکش طلایی داشت. پرده های خیمه مقدس از رنگهای مختلف بود، که به زیبایی آذین شده بود و در این پرده ها کروبیانی با نخ های طلایی و نقره دوخته شده بودند که معرف فوج فرشتگان بود که در ارتباط با کار قدس آسمانی بودند و فرشتگانی بودند که مقدسین را در زمین خدمت می کردند. DR 134.1
درون پرده دوم صندوق عهد شهادت قرار داشت و پرده های زیبا و الوان در مقابل صندوق مقدس کشیده شده بود. این پرده به بالای ساختمان نمی رسید. ج ل خداوند که بالای تخت رحمت قرار داشت، از هر دو صحن ا دیده می شد ولی نه به حد اولین صحن. DR 134.2
درست پشت تابوت عهد که با پرده ای جدا شده بود، مجمر بخور طلایی قرار داشت. آتشی که بر روی این مجمر قرار داشت توسط خداوند شعله ور شده بود و با بخور مقدس پُر می شد که خیمه را با بخار معطر ، روز و شب پر می ساخت. رایحۀ آن مسافت های طولانی در اطراف خیمه مقدس را معطر می ساخت. وقتی که کاهن بخور را در برابر خداوند ارائه می کرد، به طرف تخت رحمت نگاه می کرد. گرچه او نمی توانست آنرا ببیند ولی می دانست که در آنجاست و هنگامی که بخور مانند ابری بر می خاست، ج ل خدا بر روی تخت رحمت می نشست و قدس الاقداس را ا پر می ساخت و در قدس قابل رویت بود و ج ل چنان هر دو صحن را پر ا می ساخت که کاهن نمی توانست ایفای وظیفه نماید و ناچار بود تا در کنار درب خیمه بایستد. DR 134.3
در قُدس، کاهن دعای خود را با ایمان درجهت تخت رحمت اقامه می کرد که نمی توانست آنرا ببیند، که معرف امت خداست که دعاهای خود را به مسیح در تخت رحمت در قدس آسمانی عرضه می دارند. آنان نمی توانند میانجی و شفیع خود را با چشم طبیعی ببینند ولی با چشم ایمان، مسیح را می بینند که بر تخت رحمت جلوس کرده و دعاهای خود را به جانب او تقدیم می دارند، با این اطمینان که از شفاعت او بهره مند خواهند شد. DR 134.4
این صحن های مقدس از پنجره هایی برخوردار نبود تا نور را به داخل راه دهند. شمعدان از خالص ترین ط ها ساخته شده بود و روز و شب روشن ا بود، و به دو صحن نور می داد. نور شمعدان ها بر روی صفحه های طلاپوش منعکس می شد، که در دو جهت ساختمان بود، و بر روی اسباب و اثاثیه مقدس و بر روی پرده های زیبای الوان که روی آن با نخهای طلایی و نقره ای کروبی گلدوزی شده بود، که ظاهری پرشکوه و توصیف ناپذیر داشت. هیچ زبانی نمی تواند زیبایی و دلربائی و شکوه مقدس این صحن ها را تشریح کند. ط در خیمه مقدس رنگ های پرده ها را منعکس می کرد که مانند رنگ های ا مختلف رنگین کمان به نظر می رسید. DR 135.1
کاهن اعظم تنها سالی یک بار می توانست وارد قدس الاقداس بشود، پس از این که خود را با دقت و مراقبت، سزاوار شأنِ الهی آماده می کرد. چشمان افراد فانی نمی توانست به ابهت آن صحن مقدس نگاه کند و فقط کاهن می توانست وارد شود، بخاطر این که آنجا جایگاهی بود که ج ل ا خدا قابل رویت بود. کاهن اعظم همیشه با ترس و لرز وارد آن می شد، در حالی که مردم با سکوتی مهیب در انتظار بازگشت او بودند. اشتیاق قلبی آنان به خدا برای برکات وی بود. در مقابل تخت رحمت، خداوند با کاهن اعظم سخن می راند. اگر او برای زمانی غیر معمول در قدس الاقداس می ماند، مردم اغلب وحشت می کردند، از ترس این که ج ل خداوند بخاطر ا گناهان آنان یا برخی از گناهان کاهن، او را ه ک کرده باشد. ولی هنگامی ا که صدای زنگ زنگوله ها که بر روی جامه های او قرار داشت به صدا در می آمد، خیال آنان به حد زیادی راحت می شد. آنگاه او پیش آمده و مردم را برکت می داد. DR 135.2
پس از این که کار خیمه تمام شد، « آنگاه ابری خیمه حضور خداوند را پوشاند و ج ل خداوند خیمه را پُر کرد. و موسی نتوانست به خیمۀ ا حضور خداوند داخل شود، زیرا ابر بر آن قرار گرفته و ج ل خداوند آن ا را پُر ساخته بود ». بخاطر این که « در تمامی دوران آوارگی، قوم در طول روز ابر خداوند را بالای خیمه، و در طول شب آن را به صورت شعله آتش مشاهده میکردند .» DR 135.3
خیمه طوری طراحی و ساخته شده بود تا اجزای آن از هم جدا شده و در سفرهایشان حمل شود. DR 135.4
ابر هدایتگر DR 136.1
خداوند بنی اسرائیل را در تمامی سفرهایشان در بیابان هدایت کرده بود. وقتی که به جهت خیریت مردم و ج ل خدا ص ح دیده می شد تا آنان ا ا چادرهای خود را در برخی مکان ها برپا نموده و ساکن شوند، خداوند اراده خود را با پائین آوردن ابر بر روی خیمه مقدس عیان می ساخت. و در آنجا باقی می ماند تا این که خداوند از آنان می خواست تا دوباره به سفر خود ادامه بدهند. آنگاه ابر ج ل در بالای خیمه مقدس به بالا می رفت و آنگاه ا آنان مجدداً به سفر می پرداختند. DR 136.2
آنان در تمامی سفرهایشان نظم کاملی را رعایت می کردند. هر طایفه ای بیرقی را با خود حمل می کرد که نشانه خانه پدری بر آن بود، و هر طایفه ای دستور یافته بود تا در کنار بیرق خود چادرهای خود را برپا کند. وقتی که آنان از سفرهایشان مستریح می شدند، خیمه مقدس برپا می شد، و آنگاه طایفه های مختلف چادرهایشان را، درست در وضعیتی که خداوند فرمان داده بود، در اطراف خیمه مقدس، و با فاصله ای از آن با نظم بر پا می کردند. DR 136.3
وقتی که مردم سفر می کردند، تابوت عهد در پیشاپیش آنان حمل می شد. « هنگامی که سفر میکردند، ابر خداوند در طول روز بالای سرشان سایه میانداخت. هرگاه صندوق پیمان حرکت میکرد، موسی میگفت: «خداوندا، برخیز، دشمنانت پراکنده شوند و بدخواهانت از حضورت فرار کنند. هنگامی که صندوق پیمان توقّف مینمود، موسی میگفت: «ای خداوند، نزد هزاران اسرائیلی بازگرد .” DR 136.4