هیچ لکه ای بر شخصیت مقدس یوشع وجود نداشت. او رهبری خردمند بود. زندگی وی تماماً وقف خدا بود. او پیش از این که بمیرد، جماعت عبرانی را گردهم آورد و با پیروی از الگوی موسی، مسافرت های آنان در بیابان و همچنین برخوردهای رحیمانه خدا با آنان را برایشان ذکر کرد. آنگاه او با شیوائی آنان را خطاب نمود. او به آنان نقل کرد که پادشاه موآب بر علیه آنان جنگ به راه انداخت و بلعام را فراخواند تا آنان را لعن و نفرین کند؛ ولی خدا، « به حرف بلعام گوش نکرد و همچنان شما را برکت داد ». آنگاه او به آنان گفت، « اگر نمیخواهید خداوند را پرستش کنید، هم اکنون تصمیم بگیرید که چه کسی را پرستش خواهید کرد. آیا خدایانی را که نیاکانتان در آن طرف رود فرات میپرستیدند، یا خدایان اَموریان را که اکنون در سرزمینشان زندگی میکنید؟ امّا من و خانوادهام خداوند را پرستش خواهیم نمود .” DR 158.3
« آنگاه مردم جواب دادند: ما هرگز خداوند را ترک نخواهیم کرد تا خدایان بیگانه را پرستش نمائیم. زیرا خداوند، ما و نیاکان ما را از مصر، که در آنجا در غلامی به سر میبردیم، بیرون آورد و آن همه معجزات را در برابر چشمان ما انجام داد. به هر جایی که رفتیم و از بین همه اقوامی که عبور کردیم، او حافظ و نگهبان ما بود .” DR 158.4
مردم عهد خود را با یوشع تجدید کردند. آنان به او گفتند، « ما خداوند خدای خود را پرستش خواهیم کرد و از اوامر او اطاعت خواهیم کرد ». یوشع کلام عهد آنان را در طوماری که حاوی احکام و دستورات داده شده به موسی بود مکتوب کرد. یوشع مورد محبت و احترام تمامی اسرائیل قرار داشت و همه با مرگ او سوگوار شدند. DR 159.1