Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

آرزوی اعصار

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 72—«به ياد بود من»

    «عيساي خداوند در شبي كه او را تسليم دشمن كردند، نان را گرفت و شكر نموده، پاره كرد و فرمود: اين است بدن من براي شما. اين را به ياد من به جاي آوريد. به همين سان، پس از شام، جام را گرفت و فرمود: «اين جام، عهد جديد است و در خون من، هر بار كه از آن را مي نوشيد، به ياد من چنين كنيد. زيرا هرگاه اين نان را بخوريدو از اين جام بنوشيد، مرگ خداوند را اعلام مي كنيد تا زماني كه بازآيد.» (اول قرنتيان 23:11- 26).AA 646.1

    مسيح در مرحله اي از انتقال ميان دو سيستم و آئين هاي عظيم مربوط به آنها، به سر مي برد. او، بره بي عيب خدا، در آستانه تقديم كردن خويش به عنوان قرباني گناه بود تا بدين گونه سيستم نمونه ها و تشريفات را كه به مدت چهار هزار سال به مرگ او اشاره كرده بودند، خاتمه دهد. همچنان كه شام عشاي ربّاني را به همراه شاگردانش، خورد، به جاي آن مراسمي را بنيان نهاد كه مي بايستي با يادبود فداكاري عظيم او به جا آورده شود. عيد ملي يهوديان به تدريج و براي هميشه مي بايستي از ميان مي رفت. مراسمي كه مسيح بنا نهاده بود مي بايستي از سوي پيروانش در تمامي سرزمين ها و در تمامي عصرها به جا آورده شود.AA 646.2

    عيد فصح به يادبود رهايي قوم اسراييل از بردگي مصريان، مقرر شده بود. خداوند به قوم اسراييل فرمان داده بود تا هر سال اين عيد را به جا آورند و هنگامي كه فرزندان، مفهوم اين فرمان را جويا شوند، سرگذشت قوم مي بايستي برايشان تكرار شود و بدين ترتيب رهايي فوق العاده اسراييل از بردگي مصريان در افكار تمامي قوم، زنده نگاه داشته مي شد. دستور برگزاري شام خداوند به يادبود رهايي عظيمي كه به خاطر مرگ مسيح حاصل شده بود، داده شد. اين مراسم تا زمان بازگشت ثانوي مسيح بايد برگزار شود. با برگزاري چنين مراسمي، كار عظيمي را كه او براي ما انجام داد، به ياد خواهيم داشت. در زمان رهايي قوم از مصر، فرزندان اسراييل، در حالت سرپا، كمر بسته و چوب دست سفر در دست، آماده سفر بودند و شام فصح را مي خوردند.AA 646.3

    آنان مراسم شام فصح را به شيوه اي برگزار مي كردند كه با شرايط ايشان هم خواني داشت، زيرا در آستانه خروج از سرزمين مصر بودند و سفري بسيار سخت و پر زحمت در پيش رو داشتند. اما اكنون در آستانه بيرون آمدن از يك سرزمين بيگانه نبودند بلكه در سرزمين هايشان ساكن شده بودند و بدين ترتيب، قوم در حالت لميده در مراسم شام فصح شركت مي كردند. تخت ها در اطراف سفره قرار داده مي شد و ميهمانان بر روي آنها دراز مي كشيدند و در حالي كه وزنشان را روي دست چپ مي انداختند، با دست راست خود غذا مي خوردند. در اين وضعيت، ميهمان مي توانست سر خود را روي سينه فردي كه بعد از او نشسته بود، قرار دهد و پاهاي ميهمانان كه از لبه تخت بيرون زده بود، به وسيله فردي كه دور سفره مي چرخيد، شسته مي شد.AA 647.1

    مسيح هنوز هم بر سفره اي كه براي عيد فصح گسترده شده است، حضور دارد و نان فطيري كه در ايام عيد فصح مصرف مي شد، پيش روي او قرار دارد. مسيح نان فطير را به عنوان مظهر ايثار و قرباني پاك و بي عيب خويش معرفي مي كند. چيزهايي كه به واسطه تخمير، فاسد شده باشد، يعني گناه و موت، نمي تواند مظهر مسيح «بره بي عيب و نقص» باشد. (اول پطرس 19:1) «و چون ايشان غذا مي خورند، عيسي نان را گرفته، شكر نمود و پاره كرده، به ايشان داد و گفت: «اين است جسد من كه براي شما داده مي شود، اين را به ياد من به جا آريد.» و همچنين بعد از شام پياله را گرفت و گفت: «همه شما از اين بنوشيد، زيرا كه اين است خون من در عهد جديد كه در راه بسياري به جهت آمرزش گناهان ريخته مي شود. اما به شما مي گويم كه بعد از اين از ميوه مو ديگر نخواهم نوشيد تا روزي كه آن را با شما در ملكوت پدر خود، تازه آشامم »AA 647.2

    يهوداي خائن در اين مراسم مقدس حضور داشت. او نان و پياله را كه مظهر بدنپاره شده و خون ريخته شده عيسي بود، از دستان منجي دريافت نمود. او سخنان عيسي را كه فرموده بود: «شما پاكيد، اما نه هم » شنيده بود. (يوحنا 11:13) اين سخنان، يهودا، شاگرد خطاكار و دروغين را در اين مورد كه مسيح از نقشه پنهان او آگاه است، متقاعد كرد. اكنون مسيح،بسيار صريح و بي پرده سخن مي گفت و همان طور كه بر سر سفره شام نشسته بودند، رو به شاگردان كرده و گفت: «آنچه مي گويم درباره همه شما نيست. من آنان را كه برگزيده ام، مي شناسم. اما اين گفته كتب مقدس بايد به حقيقت بپيوندد كه، «همسفره ام پاشنه خود را بر ضد من بلند كرده است.»AA 647.3

    حتي حالا هم شاگردان به يهودا مظنون نبودند. اما مي ديدند كه مسيح بسيار مضطرب و غمگين به نظر مي رسد. هاله اي از غم بر تمامي شاگردان سايه انداخته بود و احساس دلواپسي به خاطر مصيتي روح ايشان را آزار مي داد ليكن علت آن را نمي دانستند. بعد از اينكه شاگردان شام خود را در سكوت خوردند، عيسي بديشان گفت: «آمين، آمين به شما مي گويم، يكي از شما مرا تسليم دشمن خواهد كرد.» با شنيدن اين سخنان، اظطراب و حيرت بر شاگردان مستولي شد. آنان نمي توانستند درك كنند كه چگونه يكي از آنان مي توانست نسبت به معلم آسماني ايشان چنين خائنانه رفتار كند. آنان به چه دليلي مي بايستي او را تسليم كنند؟ و به چه كسي او را تسليم كنند؟ چه كسي مي توانست چنين نقشه اي طرح كند؟ مطمئنا هيچ كدام از دوازده شاگرد محبوب، كساني كه بالاتر از سايرين اين امتياز را داشتند تا به تعاليم او گوش فرا دهند. كساني كه از محبت عظيم و خارق العاده او بهره مند شده، آنچنان مورد توجه خارق العاده وي بودند كه با وي معاشرت و مصاحبت نزديكي داشتند، نمي توانستند وي را تسليم كنند.AA 648.1

    هنگامي كه شاگردان از مفهوم سخنان وي آگاه شد، حقيقت سخنان وي را به خاطر آوردند، ترس و بدگماني نسبت به خويشتن، بر ايشان مستولي شد. آنان دل هاي خويش را تفتيش كردند تا از وجود كمترين مخالفتي نسبت به استادشان آگاه شوند و سپس با اندوه فراوان يكي پس از ديگري از وي سئوال كردند: «سرور من! او كيست » عيسي پاسخ داد: «همان كه اين تكه نان را پس از فرو بردن در كاسه به او مي دهم. پسر انسان همان گونه كه درباره او نوشته شده، خواهد رفت، اما واي بر آن كس كه پسر انسان را تسليم دشمن مي كند. بهتر آن مي بود كه هرگز زاده نمي شد.» شاگردان به يكديگر نگريسته، سئوال مي كردند: «استاد! آيا آن منم؟» اكنون سكوت يهودا، توجه ساير شاگردان را به سوي خود جلب كرد. در هنگامه آشفتگي ناشي از سئوالات و اظهار نگراني شاگردان، يهودا پاسخ عيسي به يوحنا را نشنيده بود. اما اكنون، براي اينكه مورد بررسي دقيق شاگردان قرار نگيرد، همانند ايشان از عيسي سئوال كرد: «استاد! آيا من آنم » عيسي با قاطعيت پاسخ داد: «تو خودت گفتي »AA 648.2

    هنگامي كه طرح يهودا در تسليم كردن عيسي، علني شد، وي با آشفتگي و حيرت، برخاسته و بي درنگ بيرون رفت. «آنگاه عيسي به او گفت: آنچه در پي انجام آني، زودتر به انجام برسان.... پس از گرفتن لقمه، يهودا بي درنگ بيرون رفت و شب بود.» و هنگامي كه يهوداي خائن از مسيح رويگردان شده، در ظلمت و تاريكي وارد شد، شب بود.AA 648.3

    براي يهودا، هنوز احتمال توبه و بازگشت وجود داشت. اما زماني كه از حضور منجي و ساير شاگردان بيرون رفت، تصميم نهايي را گرفته بود. او از صف شاگردان خارج شده بود. صبر و بردباري مسيح در مقابل اين روح وسوسه شده، بسيار عالي و خارق العاده بود. هركاري براي نجات يهودا انجام شده بود. حتي بعد از اينكه براي دومين بار با سران فريسيان عهد بسته بود كه عيسي را به ايشان تسليم كند، عيسي به او فرصت توبه و بازگشت داده بود.AA 649.1

    مسيح با آگاهي از هدف خائنانه يهودا چند بار سعي كرده بود كه وي را نسبت به الوهيتش متقاعد كند و بدين وسيله براي آخرين بار به وي فرصت داده بود تا توبه كند. قلب انساني — الهي منجي تمام تلاش خويش را براي بازگشت او به كار گرفته بود. امواج رحمت مسيح كه به واسطه تكبر و سركشي يهودا، پس رانده مي شد، با روند قوي تري از محبت مهار كننده، بازمي گشت. اما اگرچه يهودا با كشف شدن گناهش، حيرت زده و مضطرب شده بود، با اين حال براي تسليم كردن عيسي، مصمم تر شده بود و بدين ترتيب از سر سفره شام فصح برخاسته و براي تكميل كار تسليم كردن مسيح بيرون رفت.AA 649.2

    با اظهار نظر كردن درباره يهودا، مسيح همچنين قصد داشت كه شاگردانش را مورد مرحمت قرار دهد و بدين ترتيب بزرگترين گواه مسيح بودن خويش را به شاگردان اعطا كرده بود. «پس اكنون پيش از وقوع، به شما مي گويم، تا هنگامي كه واقع شد، ايمان آوريد كه من هستم. اگر مسيح در برابر آنچه كه بر او واقع مي شد، سكوت كرده، خود را بي خبر نشان مي داد، هنگامي كه او را به دار و دسته آدمكش تسليم مي كردند، شاگردان ممكن بود تصور كنند كه استادشان از آينده نگري الهي محروم بوده است.AA 649.3

    يك سال قبل از آن، هنگامي كه عيسي، دوازده شاگرد را برگزيده بود، به ايشان گفته بود كه يكي از آنان شرير مي باشد و اكنون سخنان او درباره يهودا، نشان مي داد كه خيانت او در نظر منجي كاملا آشكار بوده است و بدين ترتيب ايمان پيروان راستين مسيح در خلال تحقير شدن او، تقويت مي شد و هنگامي كه سرنوشت هولناك يهودا به پايان مي رسيد، آنان مصيبتي را كه مسيح درباره تسليم كننده خويش اعلام كرده بود، به ياد مي آوردند.AA 649.4

    مسيح همچنان هدف ديگري نيز داشت. او خدمت و شفقتش را نسبت به كسي كه از خائن بودن وي اطلاع داشت، دريغ نكرده بود و شاگردان، سخنان وی را در هنگام شستن پاهایش که گفته بود : «همه شما پاک نیستید » و یا هنگامی که سر سفره شام اعلام کرده بود، « همسفره ام پاشنه خود را بر من بلند کرده است.» درک نکرده بودند.( یوحنا 13:11.18) اما بعدها، زمانی که منظور و مقصود مسیح بر ایشان آشکار گردید، آنان می بایستی آن را به عنوان شکیبایی و رحمت نسبت به وحشتناک ترین خطا و گناه ، مورد توجه قرار می دادند.AA 649.5

    عیسی با وجود اینکه از ابتدا یهودا را می شناخت، پاهایش را شست. خائن این امتیاز را داشت که با شرکت در شام فصح، با مسیح یکی شود. منجی حلیم و مهربان ، کوشید تا با تشویق یهودای گناهکار را وادار به توبه کرده ، از فساد و تباهی حاصل از گناه ، پاک کند. رفتار عیسی با یهودا مبایستی برای ما الگو و سرمشق باشد و هنگامی که فکر می کنیم فردی مرتکب خظا و گناه شده است، نباید خودمان را از او جدا کرده ، وی را در دام وسوسه رها کرده ، و در میدان مبارزه با شیطان تنها بگذاریم. چنین روشی ، روش مسیح نیست. مسیح به این دلیل که شاگردان در حال ارتکاب خطا و گناه بودند، پاهایش را شست و جز یک نفر، تمامی آنها توبه نمودند.AA 650.1

    الگوی مسیح، انحصار طلبی را در مراسم شام خداوند منع می کند. درست است که گناه آشکار به شخص گناهکار اجازه شرکت در مراسم شام خداوند را نمی دهد و روح القدس این موضوع را به روشنی تعلیم می دهد. ( اول قرنتیان 5 :11).AA 650.2

    اما بیشتر از این، هیچ کس نباید دیگران را داوری کند. خداوند مسئولیت حکم کردن را به انسان محول نمی کند. زیرا جز خدا ، چه کسی می تواند از دل دیگران آگاهی داشته باشد؟ چه کسی می تواند علف های سمی را از گندم تشخیص داده ، جدا کند؟ « ما هر کس پیش از آنکه نان را بخورد و از جام خداوند بنوشد، خود را بیازماید، زیرا هر کس به شیوه ای ناشایسته نان را بخورد و از جام خداوند بنوشد، نسبت به بدن و خون خداوند مجرم خواهد بود.»، « زیرا هرکه بدون تشخیص بدن، بخورد و بنوشد، در واقع محکومیت خود را خورده و نوشیده است.» (اول قرنتیان 11: 27-29).AA 650.3

    زمانی که ایمانداران برای انجام مراشم شام خداوند گرد هم می آیند ، پیام آوران نامریی در میان ایشان حضور خواهند داشت، پیام آورانی که با چشم های انسانی دیده نمی شوند. در میان جمعیت شرکت کننده، ممکن است یک یهودا حضور داشته باشد و اگر چنین باشد، پیام آورانی از سوی رئیس ظلمت در آنجا حضور دارند، زیرا آنان با همه کسانی که از اطاعت از روح القدس امتناع می کنند، همراهی می کنند. در مراسم شام خداوند، فرشتگان آسمانی نیز حضور دارند. این میهمانان نامریی در چنین مراسمی حضور دارند. ممکن است افرادی که قلبا ً پیروان راستی و قدوسیت نمی باشند، در میان جمعیت ظاهر شده، بخواهند در مراسم شرکت کنند. بنابراین نباید از شرکت ایشان در مراسم، ممانعت به عمل آوریم. در این مراسم، شاهدانی حضور دارند که در آن هنگام که عیسی پاهای شاگردان و یهودا را می شست، حضور داشتند. بنابراین تنها نگاه انسانی شاهد واقعه نیست ، بلکه پیام آوران نامرئی نیز شاهد واقعه می باشند. AA 650.4

    مسیح نیز به واسطه روح القدس حضور دارد تا بر فرمان خویش مهر تایید بزند. او در آنجاست تا دل افراد را متقاعد و نرم کند. حتی نگاه و فکری ناشی از ندامت و پشیمانی از نظر وی پنهان نمی ماند. او در انتظار شخص نادم و شکسته دل می باشد و تمامی چیزها برای نجات جان ها آماده است و او که پاهای یهودا را شست ، مشتاق است تا تمام دل را از آلودگی گناه پاک کند.AA 651.1

    هیچ کس نباید خود را به دلیل حضور بعضی از افراد ناشایسته ، از شرکت در شام خداوند محروم کند. هر شاگردی فرا خوانده شده است تا در مراسم شام خداوند شرکت کرده، به این طریق شهادت دهد که مسیح را به عنوان منجی خویش پذیرفته است و در چنین مواقعی است که مسیح را به عنوان منجی خویش پذیرفته است و در چنین مواقعی است که مسیح با قوم خویش ملاقات کرده، با حضورش ایشان را نیرو می بخشد. قلب ها و دست هایی که شایسته سرپرستی چنین مراسمی نمی باشند ممکن است انجام آن را سرپرستی کنند، با این حال مسیح برای خدمت به فرزندان خویش در این مراسم حضور دارد و تمامی کسانی که ایمان خویش را بر منجی ستوار کرده اند، برکات عظیمی خواهند یافت و آنانی که به این فریضه الهی بی اعتنا می کنند، متحمل شکست خواند شد و این سخن مسیح که ، « شما پاکید، اما نه همه.» در مورد ایشان مصداق خواهد داشت.AA 651.2

    در مشارکت نان و شراب با شاگردان ، مسیح، خود را به عنوان منجی ایشان معرفی کرد . او با عهدی جدید به ایشان متعهد شد که تمامی کسانی که به او ایمان آورند، فرزندان خدا و هم ارث با مسیح خواهند شد و به واسطه این عهد، تمامی برکاتی را که می تواند در این جهان و جهان آینده به انسان عطا کند، متعلق به ایشان خواهد بود. تضمین این عهد می بایستی به خون مسیح مورد تایید قرار بگیرد. اجرای مراسم شام فصح برای این بود تا شاگردان ، فداکاری عظیمی را که مسیح برای هر یک از ایشان به عنوان عضوی از تمامی بشریت گناهکار انجام می داد به خاطر داشته باشند. AA 651.3

    اوقات برگزاری مراسم شام خداوند، زمان غم و اندوه نیست و هدف از آن نیز چنین نبود. زمانی که شاگردان خداوند دور سفره او گرد می آیند، نباید عیب های خود را به یاد آورده ، به خاطر آن متاسف باشند. آنان نباید به تجربیات مذهبی گذشته خود فکر کنند، خواه این تجربیات نشاط بخش باشد ، خواه ناامید کننده. آنان نباید در پس سایه صلیب بایستند، بلکه در پیشگاه نور نجات دهنده آن و جان های خود را به روی پرتو درخشان آفتاب عدالت بگشایند . آنان می بایستی با دل هایی که با خون گرانبهای مسیح پاک گردیده است و با آگاهی کامل از حضور او، اگر چه نا مرئی است، به سخنان او گوش فرا دهند که می فرماید: « سلامتی برای شما می گذارم ، سلامتی خود را به شما می دهم نه چنانکه جهان می دهد، من به شما می دهم.» ( یوحنا 14:27).AA 652.1

    مسیح می گوید، زیر محکومیت گناه، به خاطر داشته باش که من برای تو مُردم. هنگامی که به خاطر من و بشارت انجیل ، تحت آزار و شکنجه قرار می گیری، محبت مرا به یاد آور، محبتی چنان عظیم که به خاطر تو جان خود را فدا کردم . هنگامی که وظایف و مسئولیت ها بسیار مشکل به نظر می رسد و بار آن بر دوش تو سنگینی می کند، به خاطر داشته باش که من برای تو متحمل صلیب گردیده ، خوار و حقیر شدم و هنگامی که در قلب های شما به روی آزمایشات سخت و دشوار بسته می شود، به یاد داشته باشید که منجی برای شفاعت کردن، در کنار شما حضور دارد.AA 652.2

    مراسم شام خداوند به آمدن دوباره مسیح اشاره می کند و هدف از این مراسم، این بود که امید آمدن مجدد مسیح را در اذهان شاگردان، زنده نگاه دارد. آنان هر زمان که برای یادآوری مرگ او گرد هم می آمدند، شرح می دادند که چگونه ، «او جام را برگرفت و پس از شکر گزاری، آن را به شاگردان داد و گفت « همه شما از این بنوشید. این است خون من برای عهد جدید که به خاطر بسیاری به جهت آمرزش گناهان ریخته می شود. اما به شما می گویم که از این محصول مو دیگری نخواهم نوشید تا روزی که ن را با شما در پادشاهی پدر خود، تازه بنوشم.» آنان در میان زحمات و سختی ها، با این امید که خداوندشان روزی باز می گردد، آرامش و تسلی یافتند. فکر کردن به این سخن مسیح که ، « هرگاه این نان را بخورید و از این جام بنوشید، مرگ خداوند را اعلام می کنید تا زمانی که بازآید » برای شاگردان به شکل وصف ناپذیری ارزشمند بود. ( اول قرنتیان 11 : 26).AA 652.3

    اینها چیزهایی هستند که هرگز نباید فراموش کنیم. محبت مسیح ، با چنین مراسمی را بنیان نهاد تا محبت خداوند را که به خاطر ما ابراز شده است، به وسیله انجام چنین مراسمی درک کنیم. تنها از طرق مسیح است که می توانیم با خداوند پیوند و ارتباط داشته باشیم. پیوند و محبت میان برادر با برادر می بایستی به واسطه محبت استحکام بخشیده شده، ادامه داشته باشد. هیچ چیزی به اندازه مرگ مسیح نمی تواند محبت اثر بخش او را برای ما آشکار کند و تنها به واسطه مرگ اوست که می توانیم با شادی در انتظار امدن دوباره او باشیم . قربانی و فداکاری او محور امید ماست و ایمان ما نیز باید بر اساس آن بنا شود. AA 653.1

    احکام و دستوراتی که به فروتنی و رنج منجی مان اشاره می کند، بیشتر اوقات همانند عادت، مورد ارزیابی قرار می گیرد. در حالی که چنین دستوراتی برای یک منظور و هدفی بنیان نهاده شده است و بنابراین لازم است که تمامی حواسمان برای پی بردن به راز پرهیزگاری و تقوا برانگیخته شود. همه افراد، این امتیاز را دارند تا از رنجی که مسیح به خاطر گناهان ما متحمل شد، آگاه شوند، « همان گونه که موسی آن مار را در بیابان برافراشت پسر انسان نیز باید برافراشته شود تا هر که به او ایمان آورد، هلاک نگردد، بلکه حیات جاودان داشته باشد.» ( یوحنا 3 :14 و 15) ما می بایستی به صلیب جلجتا ، جایی که منجی بر روی آن متحمل مرگ می شود، نگاه کنیم. دلبستگی های ما به ابدیت ایجاب می کند که ایمان خویش را به مسیح اثبات کنیم. AA 653.2

    مسیح فرمود، «آمین، آمین، به شما می گویم، که تا بدن پسر انسان را نخورید و خون او را ننوشید ، در خود حیات ندارید . .... زیرا بدن من خوردنی حقیقی و خون من آشامیدنی حقیقی است. » ( یوحنا 6 : 53 و 55) این موضوع در مورد طبیعت جسمی ما نیز صدق میکند. زیرا این زندگی زمینی را نیز مدیون مرگ مسیح هستیم. نانی که می خوریم از بدن پاره شده او ابتیاع شده است. آبی که می نوشیم ، به وسیله خون ریخته شده او خریداری شده است. حتی یک نفر، چه مقدس و چه گناهکار ، نان روزانه خود را نمی خورد بلکه با بدن و خون مسیح تغذیه می شود. صلیب جلجتا بر روی هر قرص نانی مهر زده است و در هر چشمه آبی منعکس می شود. مسیح همه اینها را در اشاره به مظاهر مربوط به قربانی عظیم خویش تعلیم داده است. نور درخشانی که از مراسم شام آخر در بالا خنه می تابد، آذوقه روزانه زندگی ما را قداست می بخشد. میز غذای خانواده به سفره خداوند و هر وعده غذا به آیین مقدس تبدیل می شود.AA 653.3

    و چقدر بیشتر، سخنان مسیح درباره طبیعت روحانی ما صدق می کند. مسیح اعلام می کند، « هر که بدن مرا بخورد و خون مرا بنوشد، حیات جاویدان دارد.» تنها از طریق ایمان به خون مسیح که به خاطر گناهان ما بر روی صلیب جلجتا ریخته شد، می توانیم زندگی پاک مقدسی داشته باشیم . زمانی می توانیم از چنین حیاتی برخوردار شویم که به سخنان او ایمان آورده ، احکام او را به جا آوریم و به این طریق با او یکی شویم. عیسی می گوی، « هر که بدن مرا بخورد و خون مرا بنوشد، حیات جاودان دارد و من در روز بازپسین او را خواهم برخیزانید. کسی که بدن مرا می خورد و خون مرا می نوشد، در من ساکن می شود و من در او. همان گونه که پدر زنده مرا فرستاد و من به پدر زنده ام، آن که مرا می خورد نیز به من زنده خواهد بود. » ( یوحنا 6 : 54 و 56و 57) این آیات به شکل ویژه ای به مراسم مقدس شام خداوند اشاره می کنند. آنگاه ه با ایمان به فداکاری عظیم منجی می اندیشد، جان و روح ، حیات جاودانی مسیح را جذب می کند. روح آدمی در هر مراسم شام خداوند، قوت روحانی را دریافت می کند. زیرا مراسم شام خداوند ، پیوند زنده ای را ایجاد می کند که بوسیله آن شخص ایماندار می تواند با مسیح و به این ترتیب با پدر آسمانی ارتباط داشته باشد . این مراسم ارتباط ویژه ای را میان انسان نیازمند با خداوند پدید می آورد. AA 654.1

    هگامی که نان و شراب را که نماد بدن پاره شده و خون ریخته شده سیح است دریافت می کنیم، در پندار خویش در شام آخر عیسی با شاگردان در بالا خانه شرکت می کنیم و به نظر می رسد که از باغ جتسیمانی که با اندوه منجی که گناهان جهان را بر خود گرفت، تقدیس شد، عبور می کنیم و شاهد مجادله ای می شویم که از طریق آن ، میان ما و خدا آشتی برقرار گردید، مسیح رهسپار می شود تا در میان ا مصلوب شود.AA 654.2

    با نگریستن به منجی مصلوب ، مفهوم باشکوه قربانی و فداکاری عظیمی را که پادشاه آسمان به خاطر ما انجام داد، درک می کنیم. نقشه عظیمی را که پادشاه آسمان به خاطر ما انجام داد، درک می کنیم. نقشه نحات و رستگاری در پیش روی ما جلال می یابد و تصور جلجتا، عواطف و احساسات مقدس و حیات بخش را در دل های ما بیدار می کند. حمد و ستایش خداوند و بره بی عیب خدا ، بر قلب و زبان ما خواهد بود، زیرا غرور و خودپرستی نمی تواند در دلی که چشم انداز جلجتا را در خاطر خود زنده نگاه می دارد، پرورانده شود .AA 654.3

    کسی که محبت بی نظیر منجی را مشاهده می کند، افککار وی تعالی می یابد، قلب وی پاک و خالص می گردد و شخصیت وی دگرگون می شود و به پیش خواهد رفت تا تبدیل به نور عالم شود، تا محبت اسرار آمیز مسیح را تا اندازه ای منعکس کند. هر چه بیشتر به صلیب مسیح می نگریم ، به طور کامل تری سخنان یکی از رسولان را درک خواهیم کرد که درباره او فرمود، «اما مبادا که من هرگز به چیزی افتخار کنم جز به صلیب خداوندمان عیسی مسیح ، که به واسطه آن دنیا برای من صلیب شد و من برای دنیا.» ( غلاطیان 6 :14).AA 655.1

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents