Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

آرزوی اعصار

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 12—«وسوسه»

    و عیسی پر از روح القدس، از اردن مراجعت کرد و روح او را به بیابان برد. سخنان مرقس بسیار با اهمیت است. او می گوید:“پس بی درنگ روح وی را به بیابان می برد و مدت چهل روز در بیابان بود و شیطان او را وسوسه می کرد، او با حیوانات وحشی به سر می برد” و فرشتگان خدمتش می کردند. ” هنگامی که عیسی به بیابان برده شد تا وسوسه شود، به وسیله روح خداوند هدایت می شد. او وسوسه را دعوت نکرد . عیسی به بیابان رفت تا تنها باشد و درباره رسالت و کارش تفکر کند. او باید با دعا و روزه روحیه خود را برای عبور از مسیر خونین تقویت می کرد. اما شیطان می دانست که منجی به بیابان رفته است و فکر کرد که اکنون بهترین زمان برای نزدیک شدن به اوست. AA 88.1

    در مبارزه میان سرور نور و روشنایی ، با رئیس قوای ظلمت مشکلات عظیمی در مقابل جهان قرار داشت. شیطان بعد از فریب انسان به گناه ، ادعا کرده بود که جهان متعلق به اوست و خود را حاکم جهان خوانده بود. او بعد از اینکه توانست طبیعت آدم و حوا را با طبیعت خویش هماهنگ کند، تصمیم گرفت تا امپراطوری خود را در این جهان بنیاد نهد. او اعلام کرد که انسان او را به عنوان قدرت مطلق برگزیده است و با مسلط شدن بر انسان ، حاکمیت خویش را بر جهان مستقر کرده است.AA 88.2

    مسیح آمد تا دروغ بودن ادعای شیطان را ثابت کند. در مقام فرزدن انسان، مسیح باید نسبت به خداوند وقادار بماند تا نشان داده شود که شیطان کنترل کامل نژاد انسانی را به دست نیاورده است و ادعای حاکمیت وی بر جهان دروغ و بی اساس است. تا همه آنانی که در آرزوی رهایی از قدرت شیطان بودند ، آزاد گردند و حاکمیتی را که آدم به واسطه گناه از دست داده بود، دوباره پس گرفته شود. از زمانیکه خداوند در باغ عدن به مار گفته بود که ، “عدالت در میان تو و زن و در میان ذریت تو و ذریت زن می گذارم .” شیطان پی برده بود که فرمانروایی مطلق جهان را به طور کامل در اختیار ندارد.AA 88.3

    در باطن انسان عملکرد نیرویی دیده شده بود که در برابر حاکمیت او ایستادگی می کرد. شیطان با علاقع شدید به قربانی های تقدیم شده از سوی آدم و پسرانش نگاه کرد. او در این مراسم یک نمادی از مشارکت میان زمین و آسمان را مشاهده کرد و تصمیم گرفت که از این مشارکت جلوگیری کند. او خدا را به غلط معرفی کرد و آئین هایی را که به منجی اشاره می کردند، به غلط تفسیر کرد. شیطان به انسان وانمود کرد که باید از خدا به عنوان کسی که درصدد نابودی وی می باشد، بترسد. قربانی هایی که باید به خاطر آشکار شدن محبت خداوند تقدیم می شد. برای فرونشاندن خشم و غضب او تقدیم می شد. شیطان با تحریک کردن امیال شریرانه انسان، توجه او را به قوانین خود معطوف کرد. هنگامی که کلام مکتوب خداوند به انسان داده شد، شیطان نبوتهای مربوط به ظهور منجی را مطالعه کرد و در طول نسلها تلاش کرد تا چشمان معرفت اسنان را به روی این نبوت ها ببندد تا که آنان مسیح را در زمان ظهورش انکار کنند. AA 89.1

    با تولد عیسی ، شیطان می دانست که او با فرمان الهی آمدهاست تا با حاکمیت او مبارزه کند. او با شنیدن پیام فرشته که اقتدار پادشاه تازه تولد یافته را تصدیق می کرد، بر خود لرزید. شیطان خوب می دانست که مسیح به عنوان پسر محبوب خدا در آسمان از مقامی عالی برخوردار می باشد. ظهور پسر یگانه خدا به این جهان به شباهت انسان، او را شگفت زده و مشوش کرد. او نتوانست راز این فداکاری عظیم را درک کند. روح خود پسند شیطان نمی توانست محبت عظیم خدا را نسبت به انسان گناهکار درک کند. شکوه و سلامتی آسمان و شادی ناشی از مشارکت با خداوند ، از سوی انسانها نیز به درستی درک نشد. اما زهره ، فرشته سایه گستر از آن ها به خوبی اطلاع داشت. شیطان از همان وقت که از آسمان بیرون افکنده شد، تصمیم گرفت با ترغیب کردن دیگران به گناه ، از خداوند انتقام بگیرد.AA 89.2

    او این کار را با وارد کردن آنان به کم ارزش شمردن مسائل آسمانی و دلبستگی به چیزهای دنیوی ، انجام می داد. حاکم آسمان برای هدایت مردم به پادشاهی خود با موانع بسیاری روبرو بود. او از هنگام کودکی خود در بیت اللحم ، به طور مداوم از سوی شریر مورد تهاجم قرار می گرفت. شباهت خدا در مسیح آشکار بود و به همین دلیل در شوراهای شیطان مقرر شده بود که مسیح می بایستی مغلوب شود. هیچ انسانی در این جهان نتوانسته بود از قدرت فریب دهنده شیطان بگریزد. ائتلاف نیروهای شیطانی ایجاد شد تا بر علیه او به مبارزه بپردازد و در صورت امکان بر او پیروز شوند.AA 89.3

    در هنگام تعمید منجی، شیطان در میان شاهدان بود. او جلال پدر را که بر پسرش سایه می افکند، مشاهده کرد. او ندای یهوه را شنید که الوهیت عیسی را گواهی می کرد. از وقتی که آدم مرتکب گناه شد، نژاد بشر از مصاحبت مستقیم با خداوند محروم شده بود و معاشرت میان آسمان و زمین به وسیله مسیح میسر شده بود،AA 90.1

    اما اکنون که عیسی “به شباهت انسان گناهکار” ظهور کرده بود، خود پدر سخن می گفت . خداوند پیش از این ، به وسیله مسیح با انسان ارتباط برقرار کرده بود. اما اکنون در مسیح با بشر ارتباط برقرار می کرد. شیطان امیدوار بود که بیزاری خداوند از گناه باعث جدایی ابدی میان آسمان و زمین گردد. اما اکنون آشکار می شد که ارتباط میان خدا و انسان مجددا احیاء شده است.AA 90.2

    شیطان متوجه شد که در ای نبرد چاره ای جز پیروزی یا شکست ندارد. موضوعات مورد مناقشه آنقدر زیاد بود که شیطان نمی توانست انجام آن را به فرشتگان هم پیمانش محول کند. او می بایستی شخصاً این مبارزه را هدایت کند. همه نیروهای ارتداد بر علیه پسر خدا متحد شدند و تمامی سلاحهای جهنمی بر علیه مسیح نشانه گرفته شده بود . بسیاری از مردم به مبارزه میان مسیح و شیطان طوری نگاه می کنند که گویی به زندگی خود ایشان هییچ ارتباطی ندارد. چنین مبارزه ای برای آنان اهمیت چندانی ندارد. در حالیکه چنین مبارزه ای در قلمرو دل هر انسانی تکرار می شود. وسوسه هایی که مسیح در مقابل آنها مقاومت کرد، همانهایی هستند که مقاومت در برابر آن ها را مشکل می یابیم. به همان اندازه که شخصیت او از ما عالی تر بود، به همان اندازه فشار وسوسه بیشتر بود. مسیح در حالیکه بار سنگین و هولناک گناهان جهان را بر دوش گرفته بود، در مقابل امیال نفس، دلبستگی به ارزش های دنیوی و تظاهر ، مقاومت کرد. اینها وسوسه هایی هستند که بر آدم و حوا غلبه کردند و می توانند به راحتی بر ما نیز غلبه کنند. شیطان به گناه آدم به عنوان دلیلی بر غیر عادلانه بودن شریعت اشاره کرده بود و اطاعت از آن را مشکل دانسته بود.AA 90.3

    مسیح می بایست در ظاهر انسانی ما شکست آدم را جبران می کرد. هنگامی که آدم به وسیله وسوسه گر مورد حمله قرار گرفت، هیچ نشانی از گناه بر او نبود. او از بلوغ کامل و قدرت جسمی و فکری عالی برخوردار بود و جلال و شکوه باغ عدن او را احاطه کرده بود و هر روزه با موجودات آسمانی مصاحبت می کرد اما موقعیت عیسی هنگامیکه برای مقابله با شیطان به بیابان برده شد، بسیار متفاوت بود. AA 90.4

    برای مدت چهارهزار سال، قدرت جسمی و ارزش های اخلاقی نژاد در حال انحطاط بود و مسیح در چنین شرایطی ضعف های بشریت فاسد را برخود می گرفت زیرا تنها به این طریق می توانست انسان را از اعماق فساد و تباهی نجات دهد. AA 91.1

    بسیاری ادعا می کنند که برای مسیح غیر ممکن بود در برابر وسوسه های شیطان مغلوب شود. در این صورت نمی توانست در موقعیت آدم قرار داده شود و پیروزی را کسب کند که آدم در به دست آوردن آن شکست خورد. اگر شرایط مبارزه ما با وسوسه فرساینده تر از شرایطی باشد که مسیح پشت سر گذاشت، در این صورت او نخواهد توانست ما را نجات دهد. اما منجی ما، طبیعت بشری را با تمام مسئولیت بشری را بر خود گرفت. لازم نیست چیزی را تحمل کنیم که او تحمل نکرده است. AA 91.2

    برای مسیح ، همانند زوج مقدس باغ عدن، اشتها زمینه اولین وسوسه بزرگ بود. درست از همان جایی که تباهی آغاز شده بود، کار نجات ما می بایستی آغاز شود. همانطوری که آدم با ارضاء کردن اشتها مرتکب گناه شده بود، مسیح نیز می بایستی با انکار اشتها بر گناه پیروز شود.” چون چهل شبانه روز روزه داشت ، آخر گرسنه گردید. پس تجربه کننده نزد او آمده ، گفت: اگر پسر خدا هستی بگو تا این سنگ ها نان شود. در جواب گفت مکتوب است انسان نه محض نان زیست می کند، بلکه به هر کلمه ای که از دهان خدا صادر گردد.”AA 91.3

    از زمان آدم تا به ایام مسیح ، بی بند و باری و لذت طلبی باعث افزایش امیال و شهوات گردیده بود تا حدی که از کنترل خارج شده بود. بدین ترتیب انسان چنان فاسد و بیمار شده بود که نمی توانست با قدرت خویش بر این اوضاع غلبه کند. مسیح با تحمل سخت ترین آزمایش پیروز شد. او به خاطر ما خویشتن داری از خود نشان داد که از گرسنگی و مرگ قوی تر بود. در این اولین پیروزی مسایلی دخالت داشت که در همه مبارزات ما با قدرت تاریکی وارد می شود. AA 91.4

    زمانی که مسیح به بیابان رفت، جلال پدر او را احاطه کرده بود. او غرق در مصاحبت با خداوند از او دور شد و او برای مبارزه با وسوسه تنها گذاشته شد. فشار شرایط هر لحظه بر روی او بیشتر می شد. طبیعت انسانی او خود را از مبارزه ای که در انتظارش بود، عقب می کشید. طبیعت انسانی او خود را از مبارزه ای که در انتظارش بود، عقب می کشید. مسیح به مدت چهل روز روزه گرفته و دعا کرده بود . AA 91.5

    گرسنگی و عذاب روحی، او را چنان خسته و فرسوده کرده بود که منظر او از مردمان و صورت او از بنی آدم، بیشتر تباه گردیده بود.” (اشعیا 52 آیه 14).AA 92.1

    اکنون شیطان فرصت یافته بود و تصور می کرد که می تواند بر مسیح پیروز شود. آنگاه ، موجودی در هیئت فرشته به نزد منجی آمد، چنانکه گویی در پاسخ به دعاهای او از آسمان آمده است. این فرشته مدعی شد که حامل پیامی از سوی خداوند می باشد و اعلام کرد که روزه گرفتن منجی به پایان خود نزدیک شده است. فرشته به او گفت، همانطوری که خداوند فرشته ای را فرستاده بود تا از قربانی شدن اسحاق به دست ابراهیم ممانعت کند، به همان ترتیب ، خداوند از اشتیاق مسیح در وارد شدن به مسیر خونین خشنود شده و فرشته ای را فرستاد تا او را نجات دهد. این پیامی بود که این فرشته برای عیسی آورد. AA 92.2

    منجی به خاطر گرسنگی از پا افتاده بود و احتیاج شدید به غذا داشت ، که ناگهان شیطان به نزد او آمد . او به سنگ هایی که بیابان را پوشانده بود و به شکل قرص های نان به نظر می رسید اشاره کرد و به عیسی گفت : “اگر پسر خدا هستی بگو تا این سنگها نان شود.”AA 92.3

    شیطان با وجودی که به شکل فرشته نور ظاهر می شود، اولین سوال او از عیسی “اگر پسر خدا هستی” شخصیت او را آشکار می کند. در نیش و کنایه او بی اعتمادی دیده می شود. اگر عیسی به توصیه شیطان عمل می کرد، شک و تردید او را تایید می کرد. شیطان برای غلبه کردن بر مسیح از همان نقشه هایی استفاده کرد که در آغاز آفرینش برای وسوسه انسان استفاده کرده و پیروز شده بود. او در باغ عدن با چه مهادرتی به حوا نزدیک شده بود! “آیا خدا حقیقتاً گفته است که از همه درختان باغ نخورید؟” (پیدایش 3 آیه 1)AA 92.4

    تا اینجا سخنان وسوسه کننده حقیقت داشت، اما در شیوه بیان او، تحقیر کلام خدا، نهفته بود. در سخنان او نوعی ضدیت پنهان و تردید بر علیه حقایق الهی دیده می شد. شیطان در صدد بود تا به حوا تلقین کند که خدا آنچه را که گفته است، انجام نخواهد داد و محروم کردن انسان از میوه های چنان نیکو و زیبا با محبت و مهربانی خدا نسبت به انسان مغایرت دارد. اکنون به همان طریق قصد داشت تا عقاید خود را به مسیح القا کند. “اگر پسر خدا هستی”. مسیح با یادآوری این سئوال احساس اندوه می کرد. در صدای شیطان نوعی حالت شبهه و تردید دیده می شد. آیا خداوند با پسر خود چنین رفتار می کند؟AA 92.5

    آیا او پسر خود را در بیابان با حیوانات وحشی ، بدون غذا، و بدون همراه رها می کند؟ او تلویحاً می گوید که خدا هرگز نخواسته است که پسرش در چنین شرایطی به سر برد. بنابراین به عیسی می گوید،AA 93.1

    اگر “پسر خدا هستی” خود را از این گرسنگی خلاص کن، و به این سنگها بگو نان شوند.” سخنان خداوند درباره عیسی ” این است پسر حبیب من که از او خشنودم.” هنوز در گوش شیطان طنین انداز بود. اما او مصمم بود که مسیح را نسبت به این شهادت بی اعتماد کند. سخن خداوند درباره مسیح ، تضمین رسالت الهی وی بود. او آمده بود تا به عنوان انسان در میان اسنسانها زندگی کند و این کلام خدا بود که ارتباط او را با آسمان اعلام می کرد. هدف شیطان این بود که باعث شود تا مسیح درباره کلام خدا تردید کند. او می دانست که اگر اعتماد مسیح به خدا متزلزل شود، در تمام مبارزات پیروزی از آن او خواهد بود. در آن صورت او می توانست مسیح را شکست دهد . او امیدوار بود که میسح تحت تاثیر گرسنگی شدید و نا امیدی ، ایمان خود را به پدر از دست بدهد و به خاطر خودش معجزه های انجام دهد. اگر مسیح این کار را کرده بود، نقشه نجات با شکست مواجه می شد.AA 93.2

    هنگامی که شیطان و پسر خدا در اولین مبارزه خود با یکدیگر مواجه شدند، مسیح فرماندهی سپاهیان آسمانی را به عهده داشت و شیطان به عنوان رهبر طغیان از آسمان بیرون افکنده شد. اکنون موقعیت ایشان ظاهراً برعکس به نظر می رسد و شیطان این موضوع را برای خود نوعی امتیاز تلقی کرده و مصمم است از آن به بهترین شکلی استفاده کند. او با خود می گوید که یکی از قدرتمندترین فرشتگان از آسمان رانده شده است و ظاهر عیسی نشان می دهد که او آن فرشته رانده شده است، ترک شده از سوی خداوند و رها شده از سوی انسان. شیطان تصور می کرد که یک موجود آسمانی باید بتواند ادعای خود را با انجام معجزه ای به اثبات برساند و به همین دلیل به عیسی می گوید “اگر پسر خدا هستی به این سنگها بگو نان شوند.”AA 93.3

    شیطان تاکید می کند که نشان دادن چنین قدرت خلاقه ای ، نشانه قطعی الوهیت خواهد بود و به مبارزه خاتمه خواهد داد. عیسی نمیتوانست ساکت و بدون هیچ واکنشی به سخنان شیطان گوش کند. با این حال ، پسر خدا نباید الوهیت خویش را برای شیطان اثبات می کرد و یا دلیل حقیر شدن خود را برای او توضیح می داد. پذیرفتن خواسته های عصیانگر نه نفعی برای انسان داشت و نه باعث جلال خداوند می شدAA 93.4

    مسیح از خاوسته های دشمن تبعیت کرده بود ، شیطان دوباره از او پرسید آیتی به من بنمایان تا باور کنم که تو پسر خدا هستی نشان دادن شواهد نمی توانست قدرت عصیان و گناه را در دل شیطان از بین ببرد. مسیح نباید از قدرت الوهیت به نفع خویش استفاده کند. او آمده بود تا مانند ما با مشکلات روبرو شود و الگوی ایمان و اطاعت باشد. عیسی در طول حیات خود، هرگز به خاطر منافع خودش معجزه نکرد. تمام معجزات خارق العاده او برای خیریت دیگران انجام می شد. او با وجودی که شیطان را از همان آغاز شناخته بود، برای مبارزه با او تحریک نشد. او با یادآوری صدای آسمانی تقویت شد و با محبت پدر آرامش و تسلی یافت و باب گفتگو با شیطان را باز نکرد. AA 94.1

    عیسی با استفاده از کلام خدا با شیطان مواجه شد و به او گفت ” مکتوب است.” در هر وسوسه ای سلاح او، کلام خدا بود. شیطان از میسح خواسته بود تا برای اثبات الوهیتش معجزه ای انجام دهد. اما مسیح با عبارت :یهوه چنین می گوید” به او پاسخ می داد. زیرا این عبارت از تمامی معجزات بزرگتر بود و شیطان نمی توانست آن را انکار کند و تا وقتی که مسیح این موقعیت را حفظ می کرد ، شیطان نمی توانست او را وسوسه کند. شیطان در لحظاتی که عیسی به شدت ضعیف شده بود ، او را با شدیدترین وسوسه ها مورد حمله داد و فکر کرد که می تواند بر او غلبه کند. AA 94.2

    او با همین روش توانسته بود بر انسان غلبه کند. با تحلیل رفتن قدرت جسمیی و ضعیف شدن نیروی اراده و کاهش یافتن ایمان به خدا ، بسیاری از افراد که سالهای طولانی برای محافظت از حقیقت ایستادگی کرده بودند، در مقابل شیطان مغلوب شدند. موسی در لحظه ای که ایمان و ارتباط با قدرت بیکران را رها کرد، از چهل سالگی سرگردانی قوم اسرائیل در بیابان خسته شد و درست در مرزهای سرزمین وعده مغلوب شد، ایلیای نبی نیز همین طور بود. او شجاعانه و بدون هراس در مقابل آخاب پادشاه که با چهارصد و پنجاه نبی کاذب و در راس آنها بَعَل ، در مقابل اسرائیل قرار گرفته بود، ایستادگی کرده بود.AA 94.3

    اما بعد از آن روز هولناک که تمامی انبیای کاذب بر فراز کوه کرمل به هلاکت رسیدند و مردم وفاداری خویش را به خدا اعلام کردند، ایلیا در مقابل تهدیدات ایزابل بت پرست و برای نجات جان خویش از آنجا فرار کرد. و بدین گونه شیطان از ضعفهای انسانی سوء استفاده کرده است. او هنوز هم به همان طریق عمل می کند. AA 94.4

    هرگها که یک فرد با غم و اندوه احاطه می شود و یا تحت شرایطی آشفته می گردد و یا از فقر و تنگدستی رنج می کشد، شیطان آماده است تا اسباب وسوسه و مزاحمت را فراهم آورد.AA 95.1

    او همیشه به نقاط ضعف شخصیت ما حمله می کند و سعی می کند اعتماد ما را به خداوند متزلزل سازد. شیطان ما را وسوسه می کند تا نسبت به خداوند بدگمان شویم و به محبت او تردید کنیم. غالب اوقات ، وسوسه کننده به همان طریقی که به مسیح نزدیک شد به ما نزدیک می شود و ضعف ها و خطاهای ما را در نظر ما آشکار می کند. آنگاه از قربانی خود مطمئن می شود. اگر ما با شیطان همانگونه که عیسی برخورد کرد،برخورد کنیم، هرگز از او شکست نخواهیم خورد.AA 95.2

    اما اگر با دشمن باب گفتگو را باز کنیم به او فرصت می دهیم تا ما را وسوسه کند. هنگامیکه مسیح به وسوسه کننده گفت “انسان نه به محض نان زیست می کند، بلکه به هر کلمه که از دهان خدا صادر می گردد.” سخنانی را تکرار کرد که بیش از هزار و چهارصد سال پیش از آن به قوم اسرائیل گفته بود. “یهوه خدایت تو را ذلیل و گرسنه ساخت و من را به تو خورانید که نه تو آن را می دانستی ، نه پدرانت می دانستند تا تو را بیاموزد که انسان نه به نان تنها زیست می کند بلکه به هر کلمه ای که از دهان خدا صادر می شود، انسان زنده می شود. ” (تثنیه 8 آیات 2 و 3)AA 95.3

    هنگامیکه در بیابان تمام راههای تهیه غذا با شکست مواجه شد، خدا برای قومش از آسمان من بارانید و هر روزه به اندازه کافی به ایشان غذا می داد. این موهبت به جهت تعلیم قوم بود که اگر به خداوند توکل نمایند و در طریق او رفتار کنند، خدا ایشان را ترک نخواهد کرد.AA 95.4

    منجی همان درسی را که به اسرائیل تعلیم داده بود، اکنون خود به آن عمل می کرد. خداوند از طریق کلامش لشگریان اسرائیل را یاری کرده بود و اکنون با همان کلام عیسی را یاری کرد. او منتظر ماند تا خداوند در زمان مقرر او را یاری کند. عیسی در بیابان نیز مطیع و فرمانبردار خداوند بود و برای به دست آوردن غذا از پیشنهاد های شیطان پیروی نکرد. او با این کار، در حضور تمام کائنات شهادت داد که حاضر است برای جدا نشدن از اراده خداوند ، هرگونه مصیبتی را تحمل کند.AA 95.5

    “انسان نه به محض نان زیست کند، بلکه به هر کلمه که از دهان خدا صادر می گردد.”AA 95.6

    بعضی اوقات کسی که از مسیح پیروی می کند به جایی آورده می شود که نه می تواند خدا را خدمت کند و نه مسئولیت های دنیوی خود را به پیش برد. ممکن است به نظر رسد که اطاعت از برخی از احکام صریح خدا، درآمد و امکانات زندگی او را قطع خواهد کرد. شیطان در چنین شرایطی به شخص وانمود می کند که باید وظایف اعتقادی خود را فدا کند. لیکن تنها چیزی که در این جهان می توانیم به آن تکیه و اعتماد کنیم ، کلام خداست. “لیکن اول ملکوت خدا و عدالت او را بطلبید که این همه برای شما مزید خواهد شد.” (متی 6 آیه 33) . حتی در این زندگی به یخریت ما نیست که از اراده پدر آسمانی دور شویم . وقتی که از قدرت کلام خدا آگاه شویم ، برای کسب خوراک و یا نجات زندگی خود، از پیشنهادات شیطان پیروی نخواهیم کرد. تنها سئوالمان این خواهد بود که دستور خداوند چیست؟ و وعده او چیست؟AA 96.1

    با دانستن اینها ، از دستورات خدا اطاعت کرده و به وعده های او اعتماد خواهیم کرد. در آخرین مبارزه بزرگ از مجادله با شیطان ، آنانیکه نسبت به خداوند وفا دارند، از همه حمایت های دنیوی محروم خواهد شد. زیرا آنان در فرمانبرداری از قدرتهای دنیوی از نقض شریعت خداوند امتناع می کنند. برای آنان داد و ستد قدغن خواهد شد و نهایتاً فرمان قتل ایشان صادر خواهد شد. به (مکاشفه 13 آیات 11 تا 17) مراجعه کنید. AA 96.2

    اما به شخص مطیع وعده داده شده است که “در مکانهای بلند ساکن خواهد شد و ملجای او صخره ها خواهد بود و نان او داده خواهد شد و آب او ایمن خواهد بود.” (اشعیا 33 آیه 16) . فرزندان خدا با این وعده خواهند زیست . هنگامیکه زمین به واسطه قحطی ویران می شود، آنان سیر خواهند شد . “آنان در زمان سختی خجل نخواهند شد و در ایام قحطی سیر خواهند شد.” (مزامیر 37 آیه 19) حبقوق نبی با اشتیاق ، روزهای پریشانی را انتظار کشید و سخنان او ، ایمان کلیسا را بیان می کند. :اگر چه انجیر شکوه نیاورد و میوه ها در موها یافت نشود و حاصل زیتون ضایع گردد و مزرعه ها آذوقه ندهد ، و گله ها از آغل منقطع شود و رمه ها در طویله ها نباشد. لیکن من در خداوند شادمان خواهم شد و در خدای نجات خویش وجد خواهم نمود. ” (حبقوق 3 آیات 17 و 18)AA 96.3

    از همه درسهایی که می بایستی از اولین تجربه بزرگ منجی آموخته شود، هیچکدام مهمتر از درس حاکمیت بر نفس و اشتها نمی باشد. در طول عصرها، وسوسه های خوشایند مربوط به طبیعت جسمانی ، موثرترین عامل فساد و تباهی نوع بشر بودند.AA 96.4

    شیطان در نتیجه افراط قوای ذهنی و اخلاقی را که خداوند به عنوان یک موهبت ارزشمند به انسان اعطا کرده است، از بین مب برد. و بدین ترتیب، توجه به ارزش های الهی برای انسان به امری غیر ممکن تبدیل می شود . به سبب ارضا نفس، شیطان تلاش می کند تا هر نوع شباهت به خدا را در انسان از بین ببرد.AA 97.1

    امیال مهار گسیخته و بیماری و فساد ناشی از آن که در زمان ظهور اولیه مسیح وجود داشت، پیش از ظهور دوباره او با شرارت گسترده اری ادامه خواهد داشت. مسیح اعلام می کند که وضعیت جهان در آن روزها، مانند روزهای قبل از طوفان نوح و همانند وضعیت شهرهای سدوم و عموره خواهد بود. تمامی افکار دل انسان فاسد فاسد خواهد شد. اکنون درست در آستانه همان روزهای وحشتناک به سر می بریم و به همین دلیل می بایستی از روزه گرفتن منجی در بیابان ، سرمشق بگیریم. تنها با رنج و اندوه وصف ناپذیری که مسیح تحمل کرد، می توانیم شرارت نفس مهار گسیخته را مهار کنیم. سرمشق مسیح نشان می دهد که تنها امید ما برای رسیدن به حیات جاودانی این است که امیال و خواهش های نفس را تحت تابعیت اراده خدا درآوریم.AA 97.2

    با قوت خودمان غیر ممکن است که بتوانیم امیال گناه آلوده را انکار کنیم. شیطان نیز از همین مسیر ما را به ارتکاب گناه وسوسه خواهد کرد.AA 97.3

    مسیح می دانست که دشمن از ضعف های موروثی انسان سوء استفاده کرده و با اظهاذ=رات کاذب خویش، آنانی را که به خداوند اعتماد ندارند به دام می اندازد. منجی ما با عبور از همان مسیری که انسان می بایستی از آن عبور کند، طریق پیروزی ما را مهیا کرد. خواست و اراده او این نیست که در مبارزه با شیطان در وضعیت ضعیفی قرار گیریم. مسیح نمی خواهد که ما به وسیله حملات شیطان مایوس و هراسان شویم. او می گوید : “خاطر جمع دارید زیرا که من بر جهان غالب شده ام.” (یوحنا 16 آیه 33).AA 97.4

    کسی که بر علیه قدرت اشتها مبارزه می کند باید در بیابان وسوسه به منجی نگاه کند و او را در میان درد و رنج بر بالای صلیب ببیند، هنگامیکه فریاد می زند:“تشنه ام”. او هر آنچه را که تحمل آن برای ما ممکن می باشد، تحمل کرد. پیروزی او، پیروزی ماست.AA 97.5

    عیسی به حکمت و قدرت پدر آسمانی خود تکیه کرد. او می گوید:“چونکه خداوند یهوه مرا اعانت می کند، پس رسوا نخواهم شد ......... و می دانم خجل نخواهم گردید ....... و اینک خداوند یهوه مرا اعانت می کند.” او با اساره به الگوی خویش به ما می گوید: “کیست از شما که از خداوند می ترسد و آواز بنده او را می شنود؟ هر که در ظلمت سالک باشد و روشنایی ندارد، او به اسم یهوه توکل نماید و به خدای خویش اعتماد بکند”. (اشعیا 5 آیات 7 تا 10)AA 97.6

    عیسی گفت :“رئیس این جهان می آید و هیچ قدرتی بر من ندارد. ” (یوحنا 14 آیه 30) در او چیزی نبود که به مغلطه های شیطان پاسخ گوید. او به گناه راضی نشد و تسلیم شدن در مقابل وسوسه های شیطان ، حتی برای یک لحظه از ذهن او خطور نکرد. برای ما نیز می تواند چنین باشد. انسانیت مسیح با الوهیت او یکی شده بود و با ساکن شدن روح القدس در درون او برای مبارزه آماده بود. او آمد تا ما را نیز در سیرت الهی سهیم گرداند و تا زمانی که به وسیله ایمان با او یکی هستیم ، گناه هیچ گونه حاکمیتی برما نخواهد داشت. خداوند ایمان ما را به سمتی هدایت می کند که با وفاداری به الوهیت مسیح تکیه کنیم تا بتوانیم به شخصیت کامل دسترسی پیدا کنیم. AA 98.1

    و مسیح چگونگی تحقق چنین هدفی را به ما نشان داده است. او چگونه و با چه روشی در مبارزه با شیطان پیروز شد؟ به واسطه کلام خدا. او فقط به وسیله کلام خدا توانست در مقابل وسوسه ایستادگی کند. او به شیطان گفت :“مکتوب است” . و این وعده برای ماست که “به وساطت آنها وعده های بی نهایت عظیم و گرانبها به ما داده شد تا شما به اینها شریک طبیعت الهی گردید و از فسادی که از شهوات در جهان است خلاصی یابید. ” به هر کلمه ای که از دهان خدا صادر می گردد.” زیست کنیم . هنگامی که به وسیله وسوسه مورد حمله قرار می گیرید، به شرایط و یا به ضعفهای خودتان نگاه نکنید ، بلکه به قوت و قدرت کلام خدا نگاه کنید. همه قوت و قدرت کلام از آن شماست . نویسنده مزامیر می گوید: “کلام تو را دل خود مخفی داشتم که مبادا به تو گناه ورزم.” ، “به کلام لبهای تو، خود را از راه های ظالم نگاه داشتم.” (مزامیر 119 آیه 11)AA 98.2

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents