Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

پاتریاخها و انبیا

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    ۱ - “چرا گناه اجازه داده شد؟”

    خداوند محبت است طبیعت او احکام او محبت است. همیشه بوده و خواهد بود “عالی و بلند است و ساکن در ابدیت می باشد” و “طریق های او از عالی و تغییر ناپذیر است” در هر تغییری است و نه سایه ناشی از دگرگونی. تمامی مظاهر قدرت خلاقه نشان دهنده محبت بیکران است حاکمیت خداوند برکات معینی را برای تمام مخلوقات آفرینش تضمین می کند. نویسنده مزامیر می‌گوید:PA 6.1

    بازوی تو با قوت است. دست تو زور آور است و دست راست به تو متعال” عدالت و انصاف اساس تخت تو است. رحمت و راستی پیش روی تو می خرامد خوش به حالت قومی که آغاز شادمانی را می دانند و در نور روی تو ای خداوند خواهند خرامید. در نام تو شادمان خواهند شد و تمامی روز در عدالت تو سر افراشته خواهند گردید زیرا که فخر قوت ایشان تو هستی و به رضامندی تو شاخ ما مرتفع خواهد شد زیرا که سفر ما از آن خداوند است و پادشاه ما از آن قدوس اسرائیل” (مزامیر 89 آیات 13 تا 18).PA 6.2

    داستان مبارزه عظیمی که میان خیر و شر برای نخستین بار در آسمان آغاز شد و به شکست نهایی عصیان بر ریشه کن شدن گناه انجامید، نیز مظهر محبت تغییر ناپذیر خداوند است. حاکم مطلق کائنات در انجام اعمال نیکوکارانه اش تنها نبود. او دستیار و همکاری داشت اهداف او را درک می‌کرد و قادر بود با اعطای سعادت و خوشبختی به مخلوقات آفرینش، در شادی او سهیم شود. “در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود و همان در آغاز با خدا بود.” (یوحنا 1 آیات 1و 2). مسیح، کلمه خدا، پسر یگانه او، با پدر سرمدی، یکی بود. او در سیرت در شخصیت و در هدف، با پدر، یکی بود او تنها کسی بود که می توانست تمامی پیشنهاد‌ها و اهداف خدا را درک کند “اسم او عجیب و مشیر و خدای غدیر و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد.” (اشعیا 9 آیه 6). و “طلوع او از قدیم و از ایام ازل بوده است.” (میکاه 5 آیه 2). پسر یگانه خدا درباره خود چنین می گوید: “خداوند مرا مقطع طریقه خود داشت، قبل از اعمال خویش از ازل برقرار بودم، از ابتدا پیش از بودن جهان، هنگامی که لجه ها نبود من مولود شدم، وقتی که چشمه های پر از آب وجود نداشت. قبل از اینکه کوهها برپا شود، پیش از تلها مولود گردیدم. چون زمین و صحراها را هنوز نساخته بود، و نه اول غبار مسکون را. وقتی که آسمان را مستحکم ساخت من آنجا بودم و هنگامی که دایره را بر سطح لجه قرار داد. وقتی که افلاک را بالا استوار کرد و چشمهای لهجه را استوار گردانید. چون به دریا ها حد قرار داد، تا آب ها از فرمان او تجاوز نکنند و زمانی که بنیاد زمین را نهاد. آنگاه نزد او معمار بودم و روز به روز شادی می نمودم همیشه به حضور اهتزاز می‌کردم.” (امثال ۸ آیات ۲۲ تا ۳۰)PA 6.3

    پدر به واسطه پسرش تمامی مخلوقات آسمانی را آفرید. زیرا او در همه چیز آفریده شد ... آنچه در آسمان و آنچه بر زمین است از چیزهای دیدنی و نادیدنی و تخت ها و سلطنت ها و ریاسات و قوات همه به وسیله او برای او آفریده شد.” (کولسیان ۱ آیه ۱۶) فرشتگان خادمان و نمایندگان خداوند هستند و چهره های ایشان به وسیله نوری که از حضور خداوند تابیده می شود درخشان است این فرشتگان برای اجرای اوامر الهی در حضور خداوند با شتاب پرواز می کنند. اما پسر، مسیح خداوند، “که فروغ جلال او و مظهر کامل ذات اوست همه چیز را با کلام نیرومند خود نگاه می‌دارد، نامی برتر از فرشتگان به میراث برد و از مقامی بالاتر از آنها برخوردار میباشد و تخت سلطنت او تا به ابد پایدار خواهد ماند و عدالت عصای پادشاهی او بر خواهد بود (عبرانیان ۱ آیات ۳ تا ۸). و مرد و جلال به حضور وی است و جمال در قدس وی و عدالت و انصاف اساس تخت اوست و رحمت و راستی پیش او می خرامند (مزامیر ۹۶ آیه ۶ - ۸۹ آیه ۱۴).PA 7.1

    قانون محبت اساس حکومت خداست و سعادت تمامی مخلوقات هوشمند منطقی به مطابقت کامل ایشان با مبانی عظیم پارسایی می باشد. خداوند از تمامی مخلوقاتش انتظار دارد که او را از روی محبت عبادت کنند. عبادتی که از شناخت و سیرت او ناشی می شود، او از عبادت و اطاعت اجباری خرسند نمی شود و به تمامی مخلوقات این اختیار را می‌دهد تا او را با اراده آزاد و داوطلبانه عبادت کنند. مادامی که تمامی مخلوقات آفرینش بیعت محبت‌آمیز شان را اعلام کردند، در سراسر آسمان خدا، هماهنگی کامل و عالی وجود داشت. سپاه فرشتگان به خاطر تحقق اهداف خالق، شادمانی می کردند. آنان از منعکس کردن جلال خدا و حمد و پرستش او شاد و مسرور می‌شدند. و تا زمانی که محبت به خدا مقدم بر هر چیز بود، محبت به یکدیگر نیست پاکدلان ه و ایثارگران بود. هیچ نشانی از نفاق برای برهم زدن هماهنگی های آسمانی دیده نمی‌شد. اما به ناگهان این موقعیت عالی تغییر کرد. در میان فرشتگان کسی بود که آزادی را که خداوند به مخلوقاتش اعطا کرده بود، تحریف کرد. گناه از او سرچشمه گرفت، بعد از مسیح، در نزد خدا عالی ترین مقام را داشت و در میان ساکنان آسمان از قدرت و جلال خارق العاده ای برخوردار بود. زهره، “دختر صبح” مقدم بر همه فرشتگان سایه گستر، پاک و طاهر بود. او در حضور خالق می ایستاد و انوار جلال که خدای ازلی را می‌پوشانید بر او قرار می گرفت. در عدن در باغ خدا بودی و هرگونه سنگ گرانبها از عقیق احمر و یاقوت اصغر و عقیق سفید و زبرجد........ تو کروبی مسح‌ شده سایه گستر بودی. توران نصب نمودم تا به کوه مقدس خدا بوده باشید و در میان سنگ های آتشین می خرامیدی. از روزی که آفریده شدی تا وقتی که بی انصافی در تو یافت شد به رفتار خود کامل بودی.” (حزقیال ۲۸ آیات ۱۲-۱۵ و ۱۷).PA 7.2

    زهره به تدریج خواسته‌های مغرورانه اش را آشکار کرد. کتاب مقدس در این باره می‌گوید دل تو از زیبایی است مغرور گردید و به سبب جمالت حکمت خود را فاسد گردانیدی به این طریق روحیه نارضایتی که به این نحو برانگیخته شد به کار شم خود مشغول بود. هرچند که تغیان آشکاری دیده نمی شد اما احساس جدایی و تفرقه در میان فرشتگان رو به افزایش بود. عده ای از فرشتگان به نیش و کنایه لوسیفر (زهره) برعلیه حاکمیت خداوند با نظر مساعد می‌نگریستند. هرچند که آنان تا آن زمان با نظم و ترتیبی که خداوند پایه ریزی کرده بود در هماهنگی کامل بودند، اما تاکنون ناخشنود و غمگین بودند زیرا نمی توانستند فرامین بی چون و چرای او را درک کنند و از قصد و نیت خداوند در قدرت بخشیدن به مسیح ناراضی بودند. این گروه آماده بودند تا از ادعای بعدی لوسیفر مبنی بر برخورداری از اقتدار یکسان با پسر خدا حمایت کنند. اما فرشتگان که وفادار و صادق بودند از حکمت و عدالت فرامین الهی دفاع کرده و کوشیده اند تا این مخلوقات عاصی را به پذیرش اراده خداوند وادار کنند. مسیح پسر خدا بود و پیش از آفرینش فرشتگان با خدا یکی بود. او همواره در دست راست پدر حضور داشت و برتری او، برای تمامی آنانی که تحت حاکمیت پر مهر او قرار داشتند تا آن زمان زیر سوال نرفته بود. هماهنگی آسمان هرگز دچار وقفه نشده بود و اکنون چرا میبایست هماهنگی به وجود می‌آمد؟. فرشتگان وفادار از نتایج هولناک چنین طغیانی آگاه بودند و به همین دلیل از فرشتگان ناراضی خواستند تا از منظورشان صرف نظر کنند و با اعلام پایبندیشان به حاکمیت خداوند، وفاداری خودشان را به اثبات برسانند. PA 8.1

    خداوند با رحمت عظیم و بر اساس سیرت الهی خود زهره را تحمل کرد. روح نااطاعتی و طغیان هرگز بیش از این در آسمان دیده نشده بود. این امر، یک پدیده تازه، عجیب، اسرار آمیز و غیر قابل توجیه بود. خودِ زهره در آغاز از طبیعت واقعی احساساتش آگاه نبود و برای مدتی ترسیده بود تا نظرات و تصورات ذهنی خود را بیان کند، با این حال آنها را از سر بیرون نکرده بود. او نمی فهمید که به سوی تباهی گام بر می دارد. با این حال خداوند با حکمت و محبت بی انتهای خود تمامی تدابیر لازم را به کار گرفت تا او را نسبت به گناهش متقاعد کند. معلوم شد که نارضایتی او بدون انگیزه و دلیل بود و به او نشان داده شد که نتیجه پافشاری در عصیان چه می تواند باشد. زهره متقاعد شد که مقصر بوده است. او فهمید که خداوند عادل است در جمیع طریق های خود و رحیم در کل اعمال خویش” (مزامیر ١۴۵ آده ١٧). اینکه فرایض الهی منصفانه است و اینکه او می بایست به درست بودن احکام به معنای دقیق کلمه در حضور تمامی آسمان اقرار کند. اگر او این کار را می کرد خودش و عده زیادی از فرشتگان را از نتایج هولناک عصیان نجات می داد. او در ان زمان سرسپاری خود را به خداوند به طور کامل کنار نگذاشته بود. اگرچه او مقام خود را به عنوان فرشته سایه گستر ترک کرده بود، اما اگر راضی می شد تا به سوی خدا بازگشت کند و حکمت خالق را به رسمیت می شناخت و متقاعد می شد تا در مکان مقرر شده در نقشه عظیم خداوند قرار گیرد، مجدداً در مقام سابق خود ابقا می شد. زمان تصمیم گیری نهایی فرا رسیده بوده او یا باید در مقابل اقتدار الهی تسلیم می شد و یا عصیان و دشمنی خود را علنی می کرد. چیزی نمانده بود که تصمیم به بازگشت بگیرد اما غرور مانع شده بود. برای کسی که زمانی از عالی ترین مقام برخوردار بود، اعتراف به اشتباه مستلزم تواضع و فداکاری بسیار بود، غرور او اجازه نمی داد تا نسبت به تصورات غلط خویش اعتراف کند و خود را به حاکمیتی که در صدد اثبات ظالمانه بودن آن بود، تسلیم کند. PA 9.1

    خالق مهربان، با اشتیاق فراوان بخاطر زهره و پیروانش، در تلاش بود تا آنان را از ورطه هلاکتی که در آن سقوط می کردند، نجات دهد. زهره، صبوری خداوند را دلیل برتری خودش تلقی کرده و تصور کرد که پادشاه آسمان با شرایط او موافقت خواهد کرد. او به فرشتگان اعلام کرد که اگر از او اطاعت کنند، به همه خواسته هایشان خواهند رسید. او با سماجت از رفتار خود دفاع کرد و خود را کاملاً در مجادله بزرگ بر علیه خالقش درگیر کرده بود. بدین ترتیب زهره کسی که “حامل نور” و شریک جلال خدا و خادم پادشاهی او بود، به واسطه گناه و عصیان به شیطان “دشمن خدا” و فرشتگان مقدس و هلاک کننده کسانی که خداوند تحت هدایت او قرار داده بود، تبدیل شد.PA 9.2

    شیطان دلایل و درخواست های فرشتگان وفادار را با تحقیر رد کرد و آنان را بردگان فریب خورده معرفی کرد. او مقام اعطا شده به مسیح را ظلم به خود و به همه فرشتگان اعلام کرد و گفت که در مقابل تعدی به حقوقش و حقوق سایر فرشتگان تسلیم نخواهد شد. از این پس هرگز به برتری پسر خدا اقرار نمی کرد. او مصمم شده بود تا مقامی را درخواست کند که باید به او داده می شد، و فرماندهی تمام کسانی که پیروان او می شدند را بدست بگیرد، و او به همه آنانی که به صفوف او وارد می شدند، یک حاکمیت تازه و بهتری را وعده داد که در آن همه از آزادیشان می توانستند لذت ببرند. تعداد بسیاری از فرشتکان اعلام کردند که او را به عنوان رهبر خودشان خواهند پذیرفت. شیطان به خاطر پذیرفته شدن پیشنهاداتش آنچنان گول خورده بود که امیدوار شد تا تمامی فرشتگان را به سوی خود بکشاند و با خود خدا برابر شود تا تمامی موجودات آسمان از او اطاعت کنند. PA 10.1

    فرشتگان وفادار همچنان از او و از همراهانش خواستند تا در مقابل خداوند تسلیم شوند و در غیر اینصورت باید نتایج اجتناب ناپذیر آن را بپذیرند. خدایی که ایشان را آفریده بود، می توانست ایشان را از قدرت ساقط کند و عصیان گستاخانه ایشان را سرکوب کند. هیچ فرشته ای نمی توانست با احکام خدا که همانند او مقدس بود، مخالفت کند. آنان به همه فرشتگان دیگر هشدار دادند تا به استدلال فریب دهنده شیطان گوش ندهند و از او و پیروانش خواستند تا بیدرنگ حضور خداوند را طلب کنند و به اشتباهشان در مورد زیر سئوال بردن حکمت و اقتدار خداوند اعتراف کنند. PA 10.2

    بسیاری آماده و مشتاق بودند تا به این توصیه گوش کرده و بخاطر نارضایتی و عصیانشان توبه کنند و بار دیگر مورد عنایت پدر آسمانی و پسرش قرار گیرند. اما شیطان فریب دیگری را آماده کرده بود. یاغی قدرتمند اکنون اعلام کرد که فرشتگانی که با او متحد شده بودند، آنقدر از خدا دور شده اند دیگر نمی توانند برگردند، اینکه او با احکام الهی آشنا بوده و می داند که خدا ایشان را نخواهد بخشید. او اعلام کرد، تمامی کسانی که در مقابل اقتدار خداوند تسلیم می شوند، از مقام خود خلع شده و از احترام سابق محروم خواهند شد. او، خود مصمم شده بود که هرگز مجددا اقتدار مسیح را به رسمیت نشناسد. او گفت که تنها راه باقی مانده برای او و پیروانش این است که آزادیشان را مطالبه کنند و حقوقی را که با رضا و رغبت په ایشان داده نشده بود با به کار بردن نیروی زور بدست آورند.PA 10.3

    تا جایی که به خود شیطان مربوط می شد، او آنقدر پیش رفته بود که دیگر نمی توانست برگردد. اما در مورد فرشتگانی که پا نیرنگهای او گمراه شده بودند، وضع به این نحو نبود. توصیه ها و درخواستهای فرشتگان وفادار درهای امید را به روی ایشان باز کرد و اگر آنان به هشدار فرشتگان وفادار گوش کرده بودند، می توانستند از دام شیطان رهایی یابند. اما غرور، و محبت ایشان نسبت به شیطان و اشتیاق به آزادی بدون قید و شرط موجب شد تا تحت سلطه شیطان قرار گرفته و سرانجام به تقاضای محبت آمیز و سرشار از رحمت الهی، جواب رد دهند. PA 11.1

    خداوند به شیطان اجازه داد کار خویش را تا جایی پیش ببرد که روح نااطاعتی به عصیان منجر شود. لازم بود که تمامی نقشه های شیطان کاملا آشکار شود تا همگان متوجه سیرت حقیقی وی شوند. شیطان، به عنوان فرشته مسح شده، از مقام بسیار بالایی پرخوردار بود و تمامی فرشتگان آسمان به او علاقمند بودند و نفوذ او بر آنان بسیار عمیق بود. حکومت خداوند نه تنها شامل ساکنان آسمان، بلکه شامل همه کائناتی می شد که خلق کرده بود و شیطان به این نتیجه رسیده بود که اگر می توانست فرشتگان آسمان را در عصیان بر علیه خداوند با خود همراه کند، در آنصورت می توانست همه کائنات را با خود همراه سازد. او زیرکانه و پا به کار گرفتن تحریف سفسطه بازی و جعل حقایق، سئوالاتی را مطرح کرد تا مقاصد خود را تامین کند. قدرت او برای فریب دادن بسیار عظیم بود. او با پنهان کردن خود در پوشش دروغین، فرصت را مغتنم شمرده بود. تمامی اعمال او آنچنان اسرارآمیز بود که آشکار کردن ماهیت واقعی اعمال او برای فرشتگان بسیار مشکل بود. تا زمانی که ماهیت واقعی اعمال او آشکار نمی شد، نارضایتی و عصیان او دیده نمی شد. حتی فرشتگان وفادار نمی توانستند سیرت حفقیقی او را تشخیص دهند و یا اعمال شریرانه او را درک کنند.PA 11.2

    شیطان در آغاز، وسوسه های خود را آنچنان هدایت کرده بود که خودش هم بی طرف ماند. او فرشتگانی را که نتوانسته بود کاملا به سوی خود بکشاند، متهم کرد که نسبت به منافع مخلوقات آسمانی بی توجه هستند. کاری را که خود او در حال انجام آن بود، به فرشتگان وفادار نسبت داد. این خط مشی او بود که با مباحثات زیرکانه اهداف و نقشه های خداوند را بغرنج کند. او هر چه را که ساده بود در هاله ای از سر قرار می داد و با تحریف ریاکارانه واضح ترین احکام یهوه را مورد تردید قرار می داد و مقام عالی و نزدیکی او به حکومت الهی، به اعتراضات او تاثیر قوی تر می داد.PA 11.3

    خداوند تنها از روش هایی استفاده می کرد که بر اساس حقیقت و پارسایی استوار بود. شیطان از چیزی استفاده می کرد که خداوند نمی توانست، یعنی فریب و اغفال. او تلاش کرده بود تا کلام خدا را تحریف کند و حکومت خداوند را بد تعبیر کرده بود. او ادعا می کرد که خداوند در تکلیف کردن احکام. به فرشتگان عادلانه عمل نکرده، و اینکه با در خواست سرسپردگی و اطاعت از مخلوقاتش،فقط در صدد تجلیل و ستایش از خود بود. به همین دلیل لازم بود تا در حضور تمامی ساکنان ‌آسمان و تمامی کائنات، اثبات شود که حکومت خداوند به حق و احکام او کامل است. شیطان وانمود کرده بود که به خاطر مصلحت کائنات عمل می کند. سیرت واقعی غاصب و نیت او باید از سوی همه درک می شد. باید به او فرصت داده می شد تا اعمال شریرانه خود را آشکار کند.PA 12.1

    شیطان نارضایتی را که رفتار خود او در آسمان موجب شده بود، به حکومت خداوند نسبت داد. او اعلام کرد که تمام شرارت نتیجه حکومت الهی است. او مدعی شد که هدف او بهبود فرایض یهوه است. بنابراین خداوند به او فرصت داد تا طبیعت ادعاهایش را مبنی بر انجام تغییرات مورد نظر در احکام خداوند به اثبات برساند. کار وی باید خود او را محکوم می کرد. شیطان از همان آغاز ادعا کرده بود که نافرمانی نکرده است. به همین دلیل باید در حضور تمامی کائنات نقاب از چهره او برداشته می شد. PA 12.2

    حتی زمانیکه شیطان از آسمان بیرون افکنده شد، خداوند او را نابود نکرد. از آنجاییکه فقط خدمت محبت آمیز می تواند مورد قبول خداوند باشد، وفاداری مخلوقات او باید بر اعتقاد و ایمان به عدالت و نیکوکاری او استوار باشد. در نتیجه ساکنان آسمان و زمین، بدون آمادگی به درک ماهیت و یا نتایج گناه، نمی توانستند عدالت خدا را در هلاکت شیطان ببینند. اگر شیطان سریعا نابود می شد بعضی ها خدا را نه از روی محبت بلکه، از روی ترس عبادت می کردند. قدرت گمراه کننده نباید به طور کامل از بین می رفت و روحیه عصیان هم نمی بایست به کلی ریشه کن می شد. اصول گمراه کننده‌ شیطان می بایستی در طول قرون و اعصار افشاء شود تا اتهام او بر علیه حکومت الهی از سوی تمامی مخلوقات آفرینش به روشنی دیده می شود. تا اینکه انصاف و رحمت خداوند و تغییرناپذیری احکام او برای همیشه ورای تمامی تردیدها باشد. PA 12.3

    عصیان و گنا‌ه شیطان باید برای تمامی کائنات در سراسر عصرهای آینده درس عبرتی می شد، یک شهادت ابدی درباره گناه و نتایج وحشتناک آن. عملکرد حاکمیت شیطان، اثرات آن بر روی انسان و فرشتگان نتیجه نادیده گرفتن اقتدار الهی را باید نشان می داد و باید شهادت می داد که وجود حکومت خداوند به خیریت تمامی مخلوقاتی است که او آفریده است. به این نحو، حکایت این تجربه هولناک گناه باید نوعی تدبیر حفاظتی مستمر برای تمامی موجودات مقدس می شد و آنان را از خطر وسوسه، ارتکاب گناه و تحمل نتایج آن باز می داشت.PA 13.1

    او که در آسمان ها حکومت می کند، کسی است که انتها را از ابتدا می بیند. کسی که در حضور او اسرار گذشته و آینده به تساوی گسترده است و کسی که در ورای مصیبت و تاریکی و ویرانی حاصل از گناه، تحقق یافتن اهداف محبت آمیز و مبارک خود را مشاهده می کند. هر چند که “ابرها و ظلمت غلیظ گرداگرد اوست، عدل و انصاف قاعده تخت اوست.” و این همان چیزی است که ساکنان کائنات، زمین و آسمان هم وفادار و هم بی وفا، یک روزی خواهند فهمید. “اعمال او کامل، زیرا همه طریقهای او انصاف است. خدای امین و از ظلم مبرا، عادل و راست است او.”(مزامیر ٩٧ آیه ٢ — تثنبه 32 آیه 4).PA 13.2

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents