Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

پاتریاخها و انبیا

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    ۳۲ - “شریعت و عهدها”

    آدم و حوا در ابتدای آفرینش از شریعت خداوند آگاه شدند و در جریان مطالبات آن قرار گرفتند و فرایض شریعت بر دلهای ایشان نوشته شد. زمانی که آدم به واسطه گناه سقوط کرد،شریعت تغییر نکرد، اما برای باز گرداندن او به اطاعت، راه چاره ای اندیشیده شد. وعده نجات دهنده داده شد و هدایای قربانی که از ابتدا به مرگ مسیح به عنوان قربانی عظیم گناه اشاره می کرد مقرر گردید. در حالی که اگر از احکام خداوند تخطی نمی شد، مرگ پدید نمی آمد و نیازی به منجی و متعاقب آن نیازی به قربانی نبود. PA 316.1

    آدم، شریعت خداوند را به فرزندانش تعلیم داد و این تعلیم از پدر به پسر و به نسلهای بعدی منتقل شد. با این حال، علیرغم کار محبت آمیز خداوند برای نجات انسان، عده معدودی شریعت او را پذیرفته و از آن اطاعت کردند. جهان به واسطه گناه آنچنان فاسد گردید که پاک سازی آن از فساد و تباهی، اجتناب ناپذیر بود. شریعت از سوی نوح و اهل خانه اش محفوظ نگه داشته شد و او فرامین دهگانه را به فرزندانش تعلیم داد. زمانی که انسان بار دیگر از خداوند دور شد، او، ابراهیم را برگزید و درباره او فرمود: “ابراهیم از من اطاعت کرد و تمام دستورات و اوامر مرا به جا آورد.” (کتاب پیدایش ۲۶آیه ۵). به او آیین ختنه داده شد که علامتی بود برای کسانی که آن را پذیرفته بودند و زندگی شان را وقف خدمت می کردند. PA 316.2

    شکست فرزندان ابراهیم در عمل کردن به وعده، آنطور که در تمایل ایشان به اتحاد با با بی دینان و پیروی از شعایر ایشان نشان داده شد، موجب سرگردانی و بردگی ایشان در مصر شد. اما به واسطه معاشرت ایشان با بت پرستان و تسلیم اجباری ایشان به مصریان، فرایض الهی به دلیل تعالیم زشت و ظالمانه بت پرستی هر چه بیشتر فاسد گردید. بنابراین زمانی که خداوند ایشان را از مصر خارج کرد، به همراه فرشتگانش بر کوه سینا فرود آمد و شریعت خود را در حضور تمامی قوم اعلام کرد. PA 316.3

    او از آن پس، حتی به حافظه قومش که مستعد فراموش کردن احکام الهی بود، اعتماد نکرد، بلکه این احکام مقدسش ر ا از میان بردارد و از اشتباه گرفتن فرایض خویش با احکام و سنت های انسانی جلوگیری کند. بنابراین صرفا به دادن احکام دهگانه بسنده نکرد. مردم نشان داده بودند که به راحتی فریب می خورند، لذا خداوند می خواست درهای وسوسه را بدون محافظ رها نکند. موسی فرمان یافته بود تا احکام و قوانین را مطابق آن چیزی که خداوند از وی خواسته بود، به طور مفصل توضیح دهد. این احکام و قوانین که به وظایف مردم در مقابل خداوند، و نسبت به یکدیگر و غریبه ها اشاره می کرد، صرفا همان احکام ده گانه بود که باید به گونه ای مفصل توضیح داده می شد تا هیچ کسی مرتکب اشتباه نشود. اینها برای حفظ قداست و اهمیت ده فرمان که بر روی الواح سنگی نوشته شده بود، در نظر گرفته شده بود. PA 316.4

    اگر انسان شریعت خداوند را که بعد از سقوط آدم به او داده شده بود، همانند نوح محفوظ نگه می داشت و همانند ابراهیم به جا می آورد، دیگر نیازی به فریضه ختنه نبود، و اگر فرزندان ابراهیم پیمانی را که ختنه یکی از نشانه های آن بود، نگاه می داشتند، هرگز به سوی بت پرستی کشانده نمی شدند و رنج و زحمت بردگی در مصر را متحمل نمی شدند. اگر آنان شریعت خداوند را در ذهن و قلب خویش حفظ می کردند، دیگر نیازی نبود تا بار دیگر شریعت از کوه سینا اعلام گردد و یا بر روی الواح سنگی نوشته شود، و اگر مردم اصول مربوط به احکام دهگانه را به جا می آوردند، دیگر نیازی نبود تا دستورات اضافی به موسی داده شود. PA 317.1

    نظام مربوط به قربانی که به آدم سپرده شده بود. از سوی فرزندانش مورد تحریف قرار گرفته بود. خرافه، بت پرستی، قساوت و شهوت رانی، عبادت ساده و معنی داری را که خداوند مقرر فرموده بود، مخدوش کرد. قوم اسرائیل به دلیل معاشرت طولانی با بت پرستان، بسیاری از رسوم بی دینان را با عبادتهای خویش در هم آمیخته بود، از این رو، خداوند در کوه سینا، در ارتباط با آئین های قربانی، دستورات صریحی را به ایشان داد. بعد از تکمیل خیمه عبادت، خداوند از فراز کرسی رححت و از درون ابر جلال با موسی سخن گفت و در مورد نحوه تقدیم قربانیها و آئین های مربوط به قربانگاه، دستورات کاملی را به موسی داد. آئین های تشریفات که به این نحو به موسی داده شده باید در یک کتاب نوشته می شد. اما احکام دهگانه که در کوه سینا اعلام شد و به وسیله خداوند بر روی الواح سنگی نوشته شده بوده باید ما جدیت در صندوق عهد نگهداری می شد.PA 317.2

    بسیارند کسانی که سعی در ترکیب این دو سیستم دارند. آنان با استفاده از متونی که راجع به آئین های قربانی صحبت می کند، سعی دارند تا نشان دهند که قوانین اخلاقی منسوخ شده است، در حالی که این امر خلاف کتاب مقدس است. تفاوت میان این دو سیستم کاملاً واضح و آشکار است. سیستم مربوط به آئین های قربانی از نمادهایی تشکیل شده بود که به مسیح و قربانی شدن او و کهانت وی اشاره می کرد. این آئین ها با قربانیها و فرایض مربوط به آن باید تا ظهور مسیح و قربانی شدن او به عنوان بره خداوند که گناه جهان را بر می داشت، از سوی قوم اسرائیل به جا آورده می شد. از آن پس، تقدیم تمامی هدایای قربانی باید متوقف می شد. و این همان آئین هایی است که مسیح “از میان برداشت و بر صلیب میخکوب کرد.” (کتاب کولیسان ۲ آیه 1۴). در حالی که در ارتباط با احکام دهگانه خداوند نویسنده مزامیر می گوید: “خداوندا، کلام تو تا ابد باقی است. آن کلام در آ‌سمانها پایدار است.” (کتاب مزامبر ۱19 آیه 89) خود مسیح می گوید: “گمان مبرید که آمده ام تا تورات و نوشته های پیامبران را نسخ کنم ... زیرا، به شما می گویم تا آسمان و زمین از میان نرود، نقطه یا همزه ای از تورات هرگز از میان نخواهد رفت، تا اینکه همه به انجام رسد.” (انجیل متی ۵ آیات 17 و ۱۸) در اینجا مسیح تعلیم می دهد که شریعت خداوند تا زایل شدن آسمان و زمین باید نگه داشته شود، زیرا شریعت او همانند سلطنت او تغییر ناپذیر است و بر مطالبات خود از انسان در تمامی اعصار اصرار می ورزد. نحمیای نبی در ارتباط با شریعت اعلام شده در کوه سینا می گوید: “و بر کوه سینا نازل شده با ایشان از آسمان سخن گفتی و احکام و شرایع حق و اوامر و فرایض نیکو را به ایشان دادی.” (کتاب نحمیا 9 آیه 13). و پولس رسول اعلام می کند که: “شریعت مقدس است و حکم شریعت نیز مقدس، عادلانه و نیکوست.” (کتاب رومیان 7 آیه ۲) و این چیزی جز احکام دهگانه نیست، زیرا، این شریعت است که می گوید: “طمع مکن”PA 318.1

    هر چند که مرگ منجی به آئین های قربانی و نمادهای مربوط به آن که به ظهور وی اشاره می کرد، پایان داد، اما ذره ای از اهمیت و اعتبار قوانین شریعت نکاست. بالعکس، مرگ او به عنوان کفاره زیر پا گذاشته شدن شریعت، تغییر ناپذیری آن را به اثبات رساند. PA 318.2

    آنانی که ادعا می کنند مسیح آمد تا شریعت خداوند را باطل و عهد عتیق را نادیده بگیرد، عصر یهودیت را عصر تاریکی تلقی کرده و شریعت عبرانیان را شامل آئین ها و تشریفات خشک و خالی معرفی می کنند. در حالی که این یک اشتباه آشکار است. در تمام صفحات کتاب مقدس، کتابی که ارتباط خداوند با قومش در آن به ثبت رسیده است، رد پای خدای قادر مطلق دیده می شود. او نشانه های آشکار قدرت و جلال خود را هیچگاه به اندازه زمانی که به تنهایی به عنوان حاکم اسرائیل اعلام شد و احکامش را به قوم داد، به فرزندان ادم نشان نداد. در اینجا یک عصای سلطنتی بود که با دست هیچ انسانی تکان نمی خورد و اعمال پادشاه نادیدنی اسرائیل به طور وصف ناپذیری عظیم و مهیب بود. PA 318.3

    در تمامی این مکاشفات الهی، جلال خداوند از طریق مسیح آشکار می شد. نه فقط به ظهور منجی، بلکه در تمامی اعصار بعد از سقوط آدم و وعده رهایی، “خداوند در مسیح جهان را با خود آشتی می داد.” (کتاب دوم قرنتیان ۵ آیه 19). مسیح اساس و محور نظام مربوط به قربانی، چه در عصر پاتریارخها و چه در عصر یهود بعد از گناه والدین اولیه ما، مصاحبت مستقیم میان خدا و انسان قطع شده بود. پدر آسمانی، جهان را به دست های مسیح سپرده است تا به واسطه کار میانجیگرانه او، انسان را نجات بخشد و در عین حال از حقانیت و اقتدار احکام و شریعت خداوند دفاع کند. تمامی مصاحبت میان آسمان و انسان گناهنکار از طریق امکان پذیر شده است. این پسر خدا بود که وعده نجات را به والدین اولیه ما اعلام کرد. این او بود که خود را به پاتریارخها ظاهر نمود. آدم، نوح، ابراهیم، اسحاق، یعقوب و موسی مژده نجات را شنیدند و برای نجات انسان انتظار کشیدند. این مردان مقدس عهد عتیق با منجی موعود که در جسم بشری به این جهان می آمد، گفتگو کردند و بعضی از ایشان با مسیح و فرشتگان آسمان، رو در رو سخن گفتند. PA 319.1

    مسیح نه تنها رهبر عبرانبان در بیابان بود، بلکه فرشته ای بود که نام یهوه را برخود داشت، کسی که در ستون ابر پنهان بود و پیشاپیش قوم حرکت می کرد و این او بود که شریعت را به قوم اسرائیل داد. مسیح در میان جلال با شکوه سینا، احکام دهگانه شریعت خداوند را در حضور تمامی قوم اعلام کرد و این او بود که احکام نوشته شده بر الواح سنگی را به موسی داد. PA 319.2

    این مسیح بود که از طریق پیامبران ما قومش سخن می گفت. رسول پطرس در رساله خویش به کلیسای مسیح می گوید: “پیامبران درباره همین نجات یه دقت کندوکاو می کردند، پیامبرانی که از فیض مقرر برای شما سخن می گفتند. آنان می کوشیدند دریابند هنگامی که روح مسیح در ایشان، ار پیش بر رنجهای مسیح و جلال پس از آن شهادت می داد، به چه شخص و کدامین زمان اشاره داشت.” و این صدای مسیح است که از طریق عهد عتیق با ما سخن می گوید: “و شهادت عیسی، روح نبوت است.” (کتاب اول پطرس 1 آیات 10 و ۱۱ و کتاب مکاشفه 19 آیه 10) PA 319.3

    زمانی که عیسی در میان مردم به سر می برد، با تعالیم خویش، افکار ایشان را به عهد عتیق معطوف می کرد. او به یهودیان گفت: “شما کتب مقدس را می کاوید، زیرا می پندارید به واسطه آن حیات جاویدان دارید، حال آنکه همین کتابها بر من شهادت می دهند.” (انجیل لوقا ۵ آیه ۳9). در آن زمان، کتب عهد عتیق تنها بخشی از کتاب مقدس بود که وجود داشت. و بار دیگر پسر خدا به ایشان گفت: “آنها موسی و انبیا را دارند، پس به سخنان ایشان گوش فرا دهند.” و سپس افزود: “اگر به موسی و انبیا گوش نسپارند، حتی اگر کسی از مردگان زنده شود، مجاب نخواهند شد.” (انجیل لوقا 16 آیات 29 و ۳۱)PA 320.1

    قوانین موبوط به قربانی و آئین های تشریفاتی آن از سوی مسیح داده شده بود. حتی زمانی که مراعات آن دیگر اجباری نبود پولس رسول، جایگاه و اهمیت واقعی آن را برای یهودیان مطرح کرد و جایگاه آن را در نقشه نجات و ارتباط آن را با کار مسیح نشان داد و رسول بزرگ، این مقررات باشکوه را شایسته پدید آورنده آسمانی آن اعلام می کند. قربانی خونین بر روی مذبح قربانگاه، به منجی موعود شهادت می داد که باید ظهور می کرد و از قدس الاقداس نشانه حضور خداوند نمایان بود. و به این نحو، در طول اعصار تاریکی و ارتداد، ایمان در دلهای انسانها زنده نگه داشته شد تا زمانی که ظهور مسیح موعود فرا رسید. PA 320.2

    عیسی مسیح، پیش از اینکه در جسم انسانی به این جهان بیاید، نور قوم خویش و نور جهان بود. نخستین بارقه نوری که قلب تاریکی را شکافت، از مسیح سرچشمه گرفت. و هر پرتوی از نور آسمان که بر ساکنان زمین تابید. از او منشا گرفت. مسیح در نقشه نجات، :“الف و ی” و”ابتدا و انتهاست.” PA 320.3

    از زمانی که منجی خون خود را برای آمرزش گناهان ریخت و به آسمان صعود کرد، تا به نمایندگی از ما در حضور خدا ظاهر شود، نور از صلیب جلجلتا و از جایهای مقدس در خیمه آسمانی، در حال جاری شدن بود. با این حال نور روشن تری که به ما داده شده، نباید موجب شود تا آن نوری را که در ایام عهد عتیق دریافت شد را تحقیر کنیم. مژده مسیح نور خود را برشریعت یهود می تاباند و به آئین های آن اهمیت و اعتبار می بخشد. زمانی که حقایق تازه آشکار شدند، حقایقی را که از آغاز داده شده بود را روشن تر کردند و به این نحو شخصیت و نقشه خدا در برخورد با قوم برگزیده اش آشکارتر شد. هر نور اضافی که دریافت می کنیم، درک روشن تری از نقشه نجات را به ما ارایه می دهد که همان تحقق اراده خداوند در نجات انسان است. و به این نحو زیبایی و نیروی تازه ای را در کلام الهام می بینیم و صفحات آن را با علاقه و اشتیاق بیشتری مطالعه می کنیم. PA 320.4

    بسیارژ بر این باورند که خداوند که دیوار جدایی را میان یهودیان و جهان خارج قرار داده است و اینکه توجه و علاقه او تا حد زیادی از بقیه انسانها دور شده و روی قوم اسرائیل متمرکز شده است. در حالی که خداوند دوست نداشت که قوم او میان خود با همنوعانشان یک دیوار جدایی بنا کنند. قلب محبت بیکران برای تمامی ساکنان زمین می تپید. هر چند آنان، او را انکارکردند، او همواره سعی داشت خود را به ایشان آشکار کند و ایشان را در محبت و فیض خویش سهیم سازد. برکات او به قوم برگزیده داده شده بود تا آنان نیز دیگران را برکت دهند. PA 321.1

    خداوند ابراهیم را فراخواند و به او مقام و ثروت اعطا کرد. وفاداری پاتریارخ در میان مردم سرزمینهایی که در مسیر سفر او قرار داشتند، نمونه بود. ابراهیم خود را از مردم پیرامونش پنهان نکرد. او با پادشاهان اقوام مجاور، روابط دوستانه ای داشت و از سوی تعدادی از این پادشاهان مورد احترام بسیار قرار گرفت. صداقت و از خود گذشتگی او، شجاعت و خیراندیشی او معرفت سیرت خداوند بود. در بین النهرین، در کنعان، در مصر و حتی در میان ساکنان سدوم، خدای آسمان به وسطه نمایندگی او آشکار شد. PA 321.2

    همین طور برای مردم مصر و تمام اقوامی که با این پادشاهی قدرتمند ارتباط داشتند، خداوند خود را از طریق یوسف آشکار کرد. چرا خداوند یوسف را برگزید و او را در میان مصریان بزرگ گردانید؟ او می توانست طریق دیگری را به منظور تحقق نقشه هایش برای فرزندان یعقوب مهیا کند. اما او خواست از یوسف، نوری بسازد و او را در قصر پادشاه قرار داد تا نور آسمان در سرزمینهای دور و نزدیک گسترش یابد. یوسف به واسطه حکمت و عدالتش، به خاطر پاکی و خیراندیشی در زندگی روزانه اش و به خاطر تعهد و علاقه اش به منافع قوم ... و آن هم قومی بت پرست، نماینده مسیح بود. در نیکوکاری یوسف، مردی که تمام مصر از او قدردانی می کرد، قوم بی دین، باید محبت خالق و منجی را مشاهده می کرد. در مورد موسی نیز همین طور بود. خداوند نوری را در کنار بزرگترین پادشاه زمین قرار داد تا همه آنانی که می خواستند، بتوانند خدای زنده و حقیقی را بشناسند و تمامی این نور، پیش از اینکه دست خداوند برای مجازات مصریان دراز شود، به ایشان عرضه شد. PA 321.3

    با آزاد شدن اسرائیلیان از مصر، نمونه ای از قدرت خداوند در سرتاسر ممالک آشکار شد. مردمان جنگجو و زورآور در سرزمین اریحا به وحشت افتادند. راحاب گفت: “همین که خبر آن به گوش ما رسید همگی از ترس شما به وحشت افتادیم و دل و جرأت خود را از دست دادیم، زیرا خداوند، خدای شما، خدای آسمان و زمین است.” (کتاب یوشع 2 آیه۱۱). قرنها بعد از خروج قوم اسرائیل از مصر، کاهنان فلسطینیان، مردم را به یاد بلایای مصر می انداختند و آنان را از مخالفت با خدا‌ی اسرائیل بر حذر می داشتند. PA 322.1

    خداوند قوم اسرائیل را فرا خواند و ایشان را برکت داده و بزرگ گردانید. هدف از دعوت این نبود که ایشان با اطاعت از شریعت، مورد لطف و مرحمت قرار گرفته و برکات ویژه آن را به تنهایی دریافت کنند، بلکه برای این بود که خداوند می خواست ما از طریق ایشان، خود را به تمامی ساکنان جهان بشناساند. برای تحقق چنین هدفی بود که به ایشان دستور داد تا از اقوام بت پرست پیرامونشان دوری کنند. PA 322.2

    بت پرستی و تمامی گناهانی که تعالیم آن به دنبال داشت، مورد انزجار خداوند بود، و از این رو بود که او به قوم خویش امرکرد تا با اقوام دیگر قاطی نشوند و “در کارهای مذهبی ایشان شرکت نکنند.” و خدا را فراموش ننمایند. او، ایشان را از ازدواج با بت پرستان منع فرمود، مبادا دلهای ایشان از او دور شود. در آن روزها نیز، همانند زمان حاضر، لازم بود تا قوم خدا پاک و مقدس و “عاری از آلودگی های این جهان” باشند. آنان باید خودشان را ازروح این جهان دور نگه دارند، زیرا که آن مخالف راستی و پارسایی است. با این همه، خداوند قصد نداشت که قومش باانحصار طلبی خود بینانه شان، از جهان منزوی شده و هیچ تاثیری بر آن نداشته باشند. PA 322.3

    پیروان مسیح، باید همچون سرورشان، در هر عصری، نور جهان باشند. منجی فرمود: “شهری را که بر فراز کوهی بنا شده، نتوان پنهان کرد. هیچ کس چراغ را نمی افروزد تا آن را زیر کاسه ای بنهد. بلکه آن را بر چراغدان می گذارد تا نورش بر همه آنان که در خانه اند، بتابد. پس بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا کارهای نیکتان را ببینند و پدر شما را که در آسمان است، بستایند.” (انجیل متی ۵ آیات 14 تا ۱۶). این درست همان کاری است که خنوخ، نوح، ابراهیم، یوسف و موسی انجام دادند. ابن همان کاری بود که خداوند در نظر داشت تا قوم او اسرائیل انجام دهد. اما دلهای شریر و بی ایمان ایشان که تحت سلطه شیطان درآمده بود. باعث شد تا انوار حقیقت را از اقوام پیرامونشان مخفی نگاه دارند و همین روحیه متعصب بود که ایشان را وادار کرد تا، هم از اعمال گناه آلود بی دینان پیروی کرده وهم با غرور منحصر به فرد، خود را منزوی کنند، گویی که محبت و توجه خداوند فقط برای ایشان بوده است. PA 322.4

    همانطور که کتاب مقدس دو نوع قوانین، یک غیر قابل تغییر و ازلی و دیگری موقتی و گذرا را معرفی می کند، به همان گونه نیز دو نوع عهد وجود دارد. عهد فیض،نخستین بار با آدم در باغ عدن و بعد از گناه او بسته، زمانی که خداوند وعده داد که ذریت زن، سر مار را خواهد کوبید. این عهد، آمرزش گناهان و فیض یاری دهنده خداوند را که از طریق ایمان به مسیح دریافت می شود، به تمامی انسانها عرضه کرد. هم چنین حیات جاودانی را به شرط پایبندی به احکام خداوند به ایشان وعده داد. به این نحو، پاتریارخها، امید نجات را دریافت کردند. PA 323.1

    همین وعده باردیگر برای ابراهیم تکرار شد. خداوند به او وعده داد: “از ذریت تو جمیع امتهای زمین برکت خواهند یافت.” (کتاب پیدایش 22 آیه 18) این وعده به مسیح اشاره می کرد. و به همین دلیل، ابراهیم آن را درک کرد و برای آمرزش گناهان به مسیح اعتماد کرد. (به کتاب غلاطیان 3 آیات 7 تا مراجعه کنید.) و همین ایمان بود که برای او پارسایی شمرده شد. عهد با ابراهیم، اقتدار احکام خداوند را نیز مورد تائید قرار داد. خداوند بر ابراهیم ظاهر شده، فرمود: “من هستم. خدای قادر مطلق، پیش روی من بخرام و کامل شو.” (کتاب پیدایش 17 آیه ۱). شهادت خداوند در مورد بنده وفادارش، چنین بود: “ابراهیم قول مرا شنید، و وصایا و اوامر و فرامین و احکام مرا نگاه داشت.” و خداوند به او فرمود:“عهد خویش را در میان خود و تو، و ذریت بعد از تو، استوار گردانم که نسلا بعد نسل، عهد جاودانی باشد، تا تو را و بعد از تو ذریت تو را خدا باشم.” (کتاب پیدایش ۲۶ آیه ۵ و 17 آیه ۷) PA 323.2

    هر چند که این عهد با آدم استوار گردید و برای ابواهیم تکرار شد، با این حال، نمی توانست تا زمان مرگ مسیح مورد تائید قرار گیرد. این عهد، پیش از اینکه خبر نجات برای نخستین بار اعلام شده بود، اما زمانی که مسیح برآن مهر تائید زد، عهد جدید خوانده شد. شریعت خداوند پایه و اساس این عهد بود که انسانها را مجددا به مطابقت با اراده الهی دعوت می کرد و آنان را در موقعیتی قرار می داد تا بتوانند احکام خداوند را اطاعت کنند.PA 323.3

    عهد دیگری که در کتاب مقدس، “عهد عتیق” نامیده شده است، عهدی است که میان خداوند و قوم اسرائیل در کوه سینا منعقد گردید و سپس با ریخته شدن خون قربانی تائید شد. عهد ابراهیمی با خون مسیح تائید گردید و عهد “دوم ” یا “جدید” نامیده شد. زیرا خونی که بر آن مهر تائید زد. بعد از خون مربوط به اولین عهد ریخته شده بود. اینکه عهد جدید از روزهای ابراهیم اعتبار داشت، نشانه ای است از این حقیقت که این عهد بعدها به واسطه وعده و سوگند خداوند مورد تائید قرار گرفت.” یعنی دو امر تغییر ناپذیر که ممکن نیست خدا درباره آنها دروغ بگوید.” (کتاب عبرانیان ۶ آیه ۱۸) PA 324.1

    اما اگر عهد ابراهیمی وعده نجات را شامل می شد، در آنصورت چرا وعده دیگری در کوه سینا اعلام شد؟ قوم اسرائیل در خلال اسارت در مصر، شناخت خداوند و اصول مربوط به عهد ابراهیمی را به میزان زیادی از دست داده بودند. با نجات ایشان از مصر خداوند سعی داشت تا قدرت و رحمت خویش را نشان دهد تا او را محبت نموده و به وی اعتماد کنند. او، ایشان را به کناره دریای سرخ جایی که از سوی مصریان تعقیب می شدند و فرار غیر ممکن به نظر می رسید، هدایت کرد تا به درماندگی کامل خویش پی پرده و نیاز به کمک الهی را احساس کنند و پس از آن، ایشان را نجات داد. و به این نحو، دلهای ایشان از محبت و قدرشناسی لبریز شد و به قدرت خداوند اعتماد کردند. او ایشان را از بردگی نجات داده و به سوی خویش فرا خواند. PA 324.2

    با این حال، هنوز هم حقیقت بزرگتری بود که باید بر اذهان ایشان نقش می بست. زندگی در میان فساد و بت پرستی موجب شده بود تا آنان درک درستی از قدوسیت خداوند، ازگناهانشان و از ناتوانی کاملشان برای اطاعت از شریعت خداوند و از نیاز به یک منجی نداشت باشند و آنان باید همه اینها را یاد می گرفتند. PA 324.3

    خداوند، ایشان را به کوه سینا آورد، او جلال خویش را بر ایشان ظاهر کرد و شریعت خویش را به ایشان داد و به شرط اطاعت از آن، برکات عظیمی را به ایشان وعده داده و فرمود: “اگر شما از من اطاعت کنید و پیمان مرا نگاه دارید، شما قوم برگزیده من خواهید بود... و شما برای من امت مقدس و خادمان من خواهید بود.” (کتاب خروج 19 آیات ۵ و 6). مردم به گناهکار بودن دلهای خویش پی نبرده بودند، اینکه بدون مسیح غیر ممکن است بتوانند شریعت خدا را نگاه دارند، آنان مشتاقانه با خداوند پیمان بستند و با این احساس که می توانند پارسایی خودشان را تحقق بخشند، اعلام کردند: “ما از خداوند اطاعت می کنیم و هر چه فرموده است، انجام خواهیم داد.” (کتاب خروج 2۴ آیه 7). آنان اعلام شریعت در شکوه هولناک را نظاره کرده و در مقابل کوه از ترس بر خود لرزیده بودند، اما تنها پس از گذشت چند هفته، پیمان با خداوند را زیر با گذاشته و یک بت تراشیده را سجده کردند. آنان رحمت خداوند را از طریق عهدی که آن را زیر پا گذاشته بودند، نمی تواتستند انتظار داشته باشند. و اینک با دیدن گناهانشان و نیازشان به آمرزش، به جایی رسیدند که نیاز به منجی را که درعهد ابراهیمی اعلام شده بود، احساس کردند. و پس از آن، با ایمان و محبت به خداوند که ایشان را از بردگی گناه آزاد می کرد، متصل شد و خود را آماده کردند تا برکات عهد جدید را ارج نهند. PA 324.4

    شرایط “عهد قدیم” عبارت بودند از “اطاعت کن و زنده بمان” و اگر شخص مطابق آنها رفتار می کرد، زنده می ماند. اما “لعنت خدا بر کسی بود که قوانین و دستورات او را اطاعت نمی کرد.” (کتاب حزقیال 20 آیه ۱۱ و کتاب لاویان ۱۵ آیه 8 و کتاب تثنیه 27 آیه ۲۶). “عهد جدید” براساس “وعده های بهتر” بنا شده بود .... وعده آمرزش گناهان و وعده فیض خداوند برای تازه ساختن دل و هماهنگ ساختن آن با اصول شریعت خدا. “و این است آن عهد تازه ای که با قوم اسرائیل خواهم بست و دستورات خود را بر قلبشان خواهم نوشت تا با تمام وجود مرا پیروی کنند. آنگاه ایشان براستی قوم من خواهند بود و من خدای ایشان. در آن زمان دیگر نیازی نخواهد بود کسی به دیگری تعلیم دهد تا مرا بشناسد، چون همه از کوچک تا بزرگ مرا خواهند شناخت، من نیز گناهانشان را خواهم بخشید و دیگر آن را به یاد نخواهم آورد.” (کتاب ارمیا 31 آیات 33 و 34) PA 325.1

    همان احکامی که بر روی الواح سنگی حک شده بود، به واسطه روح القدس بر لوح دلها نوشته شده است. و به جای اینکه با اعمال خودمان در صدد کسب پارسایی بکوشیم، پارسایی مسیح را می پذیریم. خون او کفاره گناهان ما را پرداخت می کند. اطاعت او، برای ما پذیرفته می شود. سپس دلی که به واسطه روح القدس تازه شده است، “ثمرات روح” را به بار می آورد. و از طریق فیض مسیح و با اطاعت از شریعت خداوند که بر دلهای ما نوشته شده است، زیست خواهیم کرد. زمانی که روح مسیح در ما ساکن می شود، همانگونه رفتار خواهیم کرد که او کرد. او از طریق زبان نبی درباره خویش گفت: “ای خدای من، چقدر دوست دارم خواست تو را به جا آورم، دستورات تو را در دل خود حفظ. می کنم.” و زمانی که در میان انسانها بود، گفت: “پدر مرا تنها نگذاشته، زیرا من همواره آنچه را که مایه خشنودی اوست، انجام می دهم.” (کتاب مزامیر 40 آیه 8 و انجیل یوحنا 8 آیه 29) PA 325.2

    پولس رسول، ارتباط میان ایمان و شریعت در عهد جدید را به روشنی توضیح می دهد. او می گوید: “چون ما از راه ایمان پا‌رسا شده ایم، میان ما و خدا به واسطه خداوندمان عیسی مسیح صلح بر قرار شده است.” “پس آیا شریعت را با ایمان باطل می سازیم؟ هرگز، بلکه آن را استوار می گردانیم.” “چون آنچه شریعت قادر به انجامش نبود، از آن رو که به سبب انسان نفسانی ناتوان بود.” و آن نمی توانست انسان را پارسا سازد، زیرا انسان به واسطه طبیعت گناه آلودش نمی توانست شریعت را نگاه دارد. پس خداوند پسر خود را به شباهت انسان گناهکار فرستاد تا “قربانی گناه” شود و بدین سان در پیکر بشری، حکم محکومیت گناه را اجرا کرد. تا آنچه شریعت مطالبه می کند، در ما تحقق یابد. در ما که نه برطبق نفس بلکه بر طبق روح رفتار می کنیم.” (کتاب رومیان ۵ آیه 1 و 3 آیه 31 و 8 آیات 3 و 4)PA 326.1

    کار خداوند در تمامی زمانها یکسان است. هر چند در ظهور گسترش قدرت او برای تامین نیازهای ا‌نسان در دوره های مختلف، تفاوتهایی دیده می شود. از زمانی که اولین وعده داده شد تا به زمان پاتریارخها و دوران یهود و حتی تا عصر حاضر، اهداف خداوند در نقشه نجات به تدریج آشکار شده است. منجی معوفی شده در آئین ها و تشریفات مربوط به شریعت یهود، همان است که در انجیل معرفی شده است. ابرهایی که هیئت آسمانی او را پوشانده بودند عقب رانده شدند و غبارها و سایه ها ناپدید گردیدند و عیسی، منجی جهان ظهور کرد. او که شریعت را از کو‌ه سینا اعلام کرد و فرایض و احکام آن را به موسی داد، همان است که بر فراز کوه زیتون سخن گفت. اصول عظیم محبت خداوند را که او به عنوان اساس شریعت و نبوت اعلام کرد، تکرار همانهایی است که او از طریق موسی به قوم عبرانی اعلام کرد: “ای بنی اسرائیل، بشنو، خدای ما یکتاست. شما باید خداوند، خدای خود را با تمام دل و جان و تمامی قوت دوست بدارید.” و “همسایه ات را همچون نفس خویش دوست دار.” (کتاب تثنیه 6 آیات ۴ و ۵ و کتاب لاویان ۱۹ آیه ۱۸)PA 326.2

    معلم در هر دو عهد، یکی است. مطالبات خداوند و اصول حکومت او، یکی است. و هر بخشی نیکو و هر عطای کامل از اوست “که در وی نه تغییری است و نه سایه ناشی از دگرگونی.” (کتاب یعقوب 1 آیه 17)PA 326.3

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents