Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

پاتریاخها و انبیا

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    ۵ - “قائن و هابیل”

    قائن و هابیل، پسران آدم، در مقایسه با یکدیگر شخصیت بسیار متفاوتی داشتند. هابیل نسبت به خداوند وفادار بود و عدالت و رحمت خالق را دربرخورد با انسان گناهکار درک می کرد. او امید به نجات را با حق شناسی پذپرفت. اما قائن، علاقه به گناه را در دل می پروراند و از عدالت خداوند در ملعون خواندن زمین و نژاد بشر به دلیل گناه آدم ناراضی بود. PA 41.1

    این دو برادر نیز، مانند آدم که پیش از ایشان امتحان شده بود، امتحان شدند تا نشان دهند که آیا به کلام خدا ایمان دارند و از آن اطاعت می کنند یا نه. آنان از اقدامی که برای نجات انسان انجام شده بود اطلاع داشتند و سیستم قربانی را که خدا مقرر کرده بود. درک می کردند. آنان می دانستند که با این قربانی ها، باید ایمانشان را به منجی که مظهر آن بود بیان کنند و در عین حال به وابستکی خودشان به او برای دریافت آمرزش گناهان اعتراف کنند. بدون ریخته شدن خون، آمرزش گناهان غیر ممکن بود و آنان باید یا قربانی کردن نخست زاده گله خود، ایمانشان را به خون مسیح به عنوان قربانی وعده داده شده نشان می دادند. گذشته از این، نوبر محصولات زمین به عنوان هدیه شکرگزاری باید به حضور یَهُوه تقدیم می شد. PA 41.2

    هر دو برادر، مذبحی مشابه بنا کردند و هدایایشان را آوردند. هابیل بنا به دستور خداونده از نخست زادگان گله خویش هدیه ای آورد و “خداوند هابیل و هدیه او را پذیرفت.” (پیدایش 4 آیه 4). اما قائن به دستور صریح و قاطع خداوند بی احترامی کرد و نوبر محصول خود را تقدیم کرد. هیچ نشانه ای از آسمان دیده نشد تا نشان دهد که هدیه او پذیرفته شده است. هابیل از برادرش استدعا کرد که با روش مقرر شده از سوی خدا به او نزدیک شود، اما استدعای او قائن را در تعقیب کردن راهش مصمم تر کرد. او به عنوان برادر بزرگتر، احساس کرد که از سوی برادرش مورد نکوهش قرار گرفته و به نظر او بی احترامی شده است. PA 41.3

    قائن با بی ایمانی و اعتراض به سوی خداوند آمد و در قربانی او هیچ نشانی از توبه نبود. او به نقشه ای که خداوند برای نجات نسل آدم طرح کرده بود، اعتقاد نداشت و پیروی از نقشه خداوند در قربانی کردن منجی موعود را نشانه ضعف تلقی می کرد. قائن به اعمال خویش متکی بود و می خواست با فضایل خویش به حضور خدا بیاید. او به عوض آوردن بره و در هم آمیختن خون او با هدایای خویش، نوبر محصول و دسترنج خود را تقدیم کرد. قائن تصور کرد که باهدیه اش به خداوند محبت کرده است. او توقع داشت که از این طریق رضایت خداوند را کسب کند. او در ساختن مذبح و آوردن قربانی اطاعت کرده بود، اما اطاعت او ناقص بود. بخش اصلی، یعنی به رسمیت شناختن نیاز به یک منجی، فراموش شده بود. PA 41.4

    قائن و هابیل، هر دو گناهکار بودند. آنان می دانستند که خداوند شایسته احترام و پرستش می باشد. هر چند اعتقاد مذهبی ایشان مشابه بود، اما تفاوت میان این دو برادر بسیار عظیم است. “با ایمان بود که هابیل قربانی ای نیکوتر از قربانی قائن به خدا تقدیم کرد.” (عبرانیان ١١ آیه ١۴). هابیل اصول عظیم نجات را پذیرفت. او خود را گناهکار می دید و گناه را تشخیص می داد. او می دانست که مزد گناه موت است و اینکه گناه مصاحبت او را با خداوند قطع کرده است. هابیل، قربانی ذبح شده را به حضور خدا تقدیم کرد و بدین ترتیب، اعتراف کرد که حکم خداوند مورد تخطی قرار گرفته است. او از طریق خون ریخته شده، به قربانی آینده، یعنی مسیح که بر روی صلیب جلجتا می مُرد، نظاره کرد و به کفاره ای که در آن مکان پرداخت می شد، ایمان آورد و بدین ترتیب شهادت داد که پارسا شمرده شده و قربانی او پذیرفته شده است.PA 42.1

    قائن نیز مانند هابیل، این فرصت را داشت تا حقایق را درک کرده و بپذپرد. او قربائی یک هدف دلبخواهی نبود. یک برادر برای پذیرفته شدن و دیگری برای رد شدن انتحاب نشده بود. بلکه، هابیل ایمان و اطاعت را برگزید و قائن بی ایمانی و نااطاعتی را. تمامی نکته همین جاست. PA 42.2

    قائن و هابیل دو گروه از مردم را که تا انتهای زمان در این جهان زیست خواهند کرد، معرفی می کنند. یک گروه، با ایمان به مسیح که برای گناه قربانی شده است به خدا نزدیک می شوند، در حالیکه گروه دیگر به کوشش ها و اعمال نیک خود اتکا خواهند کرد. از نظر آنان، قربانی مسیح نمی تواند میان انسان و خداوند میانجیگری کرده و بنابراین قادر نخواهد بود تا انسان را با خداوند آشتی دهد. در حالی که فقط از طریق فضایل عیسی است که خطاهایمان میتواند آمرزیده شود. آنانی که خود را از خون مسیح بی نیاز احساس می کنند، و تصور می کنند که می تواند با اعمال خودشان رضایت خداوند را تامین کنند، همان اشتباهی را مرتکب می شوند که قائن شد. اگر آنان خون پاک کننده را نپذیرند، زیر محکومیت قرار دارند. برای ایشان هیچ راه نجات دیگری از عواقب مرگبار گناه پیش بینی نشده است. PA 42.3

    گروهی که از الگوی قائن پیروی می کنند، بخش اعظمی از مردم دنیا را شکیل می دهند، چرا که تقریبا تمامی مذاهب ساختگی بر اساس همان اصل بنا نهاده شده است. این اصل که انسان برای نجات می تواند به تلاشهای خویش متکی شود. بعضی ها ادعا می کنند که نژاد بشر نه به نجات بلکه به توسعه نیازمند است. توسعه ای که می تواند به تزکیه، تعالی و زیبای انسان کمک کند. همانطور که قائن تصور می کرد که بدون خون قربانی می تواند خشنودی خدا را کسب کند، به همان ترتیب این افراد نیز سعی خواهند کرد تا بشریت را بدون اتکا به کفاره، به معیار الهی ارتقا دهند. سرنوشت قائن، نتیجه چنین تفکری را نشان می دهد. این که انسان، بدون مسیح به چه سرنوشتی دچار خواهد شد. بشریت با قدرت خویش نمی تواند تعالی یابد. و به جای اینکه به سوی خداوند حرکت کند، به سوی شیطان سقوط خواهد کرد. مسیح تنها امید ماست. “زیرا زیر آسمان نامی جز نام عیسی به آدمیان داده نشده تا بدان نجات یابیم. و در هیچ کس جز او نجات نیست.” (اعمال رسولان ۴ آیه 12).PA 43.1

    ایمان واقعی، که کاملا به مسیح توکل می کند، با اطاعت از همه مقررات خداوند، آشکار خواهد شد. از زمان آدم تا زمان حاضر مجادله بزرگ به اطاعت یا نااطاعتی از احکام خداوند مربوط بوده است. در همه زمانها، افرادی بوده اند که از یک سو مدعی لطف و رحمت خداوند بوده اند، و از سوی دیگر بعضی از احکام او را نادیده می گرفتند. در حالی که کتاب مقدس اعلام می کند که “ایمان با اعمال کامل می شود.” و اینکه “ایمان بدون عمل، مرده است.” (یعقوب ٢ آیات 17 و ٢٢). “کسی که می گوید خدا را می شناسد، اما از احکامش اطاعت نمی کند، دروغگوست و راستی در او جای ندارد.” (اول یوحنا ٢ آیه 4). PA 43.2

    هنگامی که قائن فهمید هدیه اش پذیرفته نشده است، از خداوند و از برادرش خشمگین شد. او از اینکه خداوند، هدیه انسانی را به عوض هدیه مقرر شده الهی نپذیرفته شده بود، خشمگین شده بود و از دست برادرش نیز به خاطر اینکه به جای نااطاعتی از خداوند، از خداوند اطاعت کرده بود، خشمگین شده بود.PA 43.3

    خداوند علیرغم نادیده گرفتن فرمان الهی، از سوی قائن، او را به حال خود رها نکرد، بلکه با فروتنی با وی گفتگو کرد. خداوند به قائن گفت: “چرا خشمناک شدی؟ و چرا سر خود را به زیر افکندی؟” هشدار خداوند از سوی فرشته پیام آور تایید شد: “اگر نیکویی می کردی، آیا مقبول نمی شدی؟ و اگر نیکویی نکردی، گناه بر در، در کمین است در انتظار توست، اما تو بر وی مسلط شوی.” (پیدایش 4 آیات 6 و7 ). انتخاب به عهده فائن گذاشته می شود. اگر او به فضائلی که از طریق منجی موعود کسب می شود، ایمان داشته باشد و از فرائض خداوند اطاعت کند، از رحمت او برخوردار خواهد شد. اما اگر در بی ایمانی و گناه اصرار ورزد، نباید به این خاطر که از سوی خدا پذیرفته نشده است، دلیلی برای شکایت داشته باشد.PA 43.4

    ام قائن به جای اینکه به گناه خویش اعتراف کند، از بی عدالتی خداوند اظهار نارضایتی کرده و نسبت به برادرش حسادت و کینه ورزید. او با عصبانیت به برادرش نزدیک شد و سعی کرد با وی درباره رفتاری که خداوند با ایشان کرده بود جر و بحث کند. هابیل با فروتنی اما با شجاعت و صراحت از عدالت و نیکویی خداوند دفاع کرد. او با نشان دادن گناه قائن سعی کرد او را متقاعد کند که اشتباه از خود وی بوده است. او به لطف رحمت خداوند در زنده نگه داشتن والدینشان اشاره کرد، در حالی که خدا می توانست ایشان را بیوقفه هلاک کند. او تاکید کرد که خدا ایشان را محبت کرده است، غیر این صورت، پسر بی گناه خود را نمی داد تا متحمل مجازاتی شود که حق ایشان بوده است. همه این سخنان، خشم قائن را برافروخته تر کرد. عقل و وجدان، بر حق بودن هابیل را به قائن گوشزد می کرد، اما چون او نتوانسته بود در عصیان بر علیه خداوند، همکاری هابیل را کسب کند، بسیار خشمگین بود و بنابراین برادر خود را کشت، قائن از برادرش خشمگین شد و اورا کشت، نه به خاطر گناهی که هابیل مرتکب شده بوده بلکه “عمال خودش بد بود و اعمال برادرش خوب.” به همین ترتیب، در هر عصر افراد شریر از تمامی کسانی که اعمالشان از ایشان بهتر بوده است، نفرت داشته اند. اطاعت و ایمان راسخ هابیل، در نظر قائن مایه نکوهش دایمی بود. “زیرا هر آنکه بدی را به جا می آورد از نور نفرت دارد و نزد نور نمی آید، مبادا کارهایش آشکار شده، رسوا گردد.” (یوحنا ٣ آ یه ٢٠). نور آسمانی که از شخصیت و رفتار خادمان امین خداوند منعکس می شود، هر چه نورانی تر باشد، گناهان افراد گناهکار بیشتر آشکار می شود و تلاش ایشان برای نابودی آنانی که این نور را منتشر می کنند، قطعی تر خواهد بود. PA 44.1

    مرگ هابیل اولین نمونه از عداوتی بود که خداوند اعلام کرده بود که میان مار و ذریت زن و میان شیطان و خادمان آن با مسیح و پیروان او پدید می آید. شیطان به واسطه گناه آدم، بر نژاد آدم مسلط شده بوده اما مسیح ایشان را قادر می سازد تا یوغ بردگی او را به دور اندازند. هر فردی که از طریق ایمان به بره خداود نزدیک می شود و خدمت به گناه را انکار می کند، آتش خشم شیطان را شعله ور می کند. زندگی پاک هابیل، برعلیه ادعای شیطان که اطاعت از احکام خدا را غیر ممکن می دانست، شهادت داد. زمانی که قائن فهمید که نمی تواند هابیل را کنترل کند، آنچنان خشمگین شد که او را به قتل رسانید. هر جا که افراد با اطاعت از احکام خدا زندگی کنند، با چنین رفتاری روبرو خواهند شد. شاگردان مسیح نیز در طی اعصار با جنین روحیه ای مواجه شدند. جنایاتی که بر علیه پیروان عیسی انجام می شوند، تحت تحریک‌ شیطان و لشگریان اوست، زیرا که آنان از پیروی شیطان امتناع می کنند. چنین جنایاتی حاصل خشم دشمن شکست خورده است. اما هر که به خاطر عیسی شهید شوده پیروز خواهد شد زیرا نبی می گوید: “آنان بر او یعنی (همان مار قدیمی که ابلیس یا شیطان نام دارد) با خون بره و با کلام شهادت خود پیروز شده اند، زیرا که جان خود را نشمردند، حتی تا به مرگ.” (مکاشفه ١٢ آیات ٩ و ١١).PA 44.2

    قائن قاتل، برای پاسخ گویی به حضور خداوند فرا خوانده شد. خداوند به قائن گفت: “برادرت هابیل کجاست؟” گفت: “نمی دانم، مگر پاسبان برادرم هستم؟” قائن آنقدر در گناه فرو رفته بود که حضور دایمی خداوند و عظمت و دانایی او را نادیده گرفت، بنابراین برای پنهان کردن گناهش به شهادت دروغ متوسل شد. PA 45.1

    خداوند بار دیگر به قائن گفت: “چه کرده ای؟ خون برادرت از زمین نزد من فریاد بر میآورد!” خداوند به قائن فرصت داد تا به گناهش اعتراف کند و به او مهلت داده شده بود تا در این باره فکر کند. قائن از گناه خویش و از دروغ بزرگی که برای پنهان کردن آن گفته بود اطلاع داشت، با این وجود، در رفتارش هیچ تغییری دیده نشد، به همین دلیل، خداوند، حکم وحشتناک را اعلام کرد: “اکنون تو ملعون هستی از زمینی که دهان خود را باز کرد تا خون برادرت را از دستت فرو برد. هر گاه کار زمین کنی، همانا قوت خود را دیگر به تو ندهد و پریشان و آواره در جهان خواهی بود.” (پپدایش 4 آیات ٩ تا ١٢). علیرغم اینکه قائن به خاطر گناهش مستحق حکم مرگ بود، خالق رحیم و مهربان زندگی او را بخشید و به او فرصت داد تا توبه کند. اما قائن سنگدل تر شد و جرئت یافت تا بر علیه اقتدار خداوند عصیان کند. بدین ترتیب به رهبر گناهکاران گستاخ و فاسد تبدیل شد، این فرد مرتد و فریب خورده از سوی شیطان، باعث وسوسه سایرین شد و سرمشق و تاثیر او آنقدر باعث فساد اخلاقی شد که زمین را از گمراهی و خشونت لبریز کرد و جهان با سرعت به سوی هلاکت و ویرانی کشیده شد.PA 45.2

    خداوند با بخشیدن حیات اولین قاتل، موضوع بسیار بااهمیتی را درباره مجادله بزرگ در حضور تمامی کائنات معرفی کرد. سرگذشت غم انگیز و سیاه قائن و نسل او نشان می دهد که اگر به فرد گناهکار اجازه داده شود تا برای همیشه زندگی کرده و به گناه خویش در مقابل خدا ادامه دهد، چه نتایجی را به بار خواهد آورد. رحمت خداوند باعث شد تا افراد گناهکار در گناهشان گستاخ تر و سرکش تر شوند. پانزده قرن بعد از حکم مجازات اعلام شده درباره قائن، زمین از هر نوع گناه و شرارت لبریز شد و معلوم شد که مجازات مرگ اعلام شده درباره انسان به خاطر تخطی از احکام خداوند، تا چه اندازه عادلانه و مرحمت آمیز بوده است. انسانها هر چه بیشتر در گناه زیستند، بیشتر در فساد و تباهی غرق شدند. PA 46.1

    شیطان با انرژی فراوان و با هزار چهره تلاش می کند تا سیرت و حکومت خداوند را بد معرفی کند. او با نقشه های گسترده و سازمان یافته و با قدرتی شگفت انگیز تلاش می کند تا ساکنان زمین را با دروغهایش اسیر کند. اما خداوندی که دانای مطلق و عارف القلوب است انتها را از ابتدا می بیند و نقشه او در برخورد با گناه و شرارت جامع و گسترده است. هدف او صرفاً سرکوب کردن عصیان نبود، بلکه در نظر داشت تا طبیعت عصیان را به تمامی کائنات نشان دهد. نقشه خدا کاملا روشن بود و هدف از آن این بود تا عدالت، رحمت، حکمت و پارسایی او در برخورد با گناه را کاملا آشکار کند.PA 46.2

    ساکنان مقدس آسمان، با علاقمندی بسیار حوادثی را که بر روی زمین اتفاق می افتاد، نظاره می کردند.آنان در زندگی و وضعیت مردم جهان که پیش از طوفان زندگی می کردند، نتایج اقدامات شیطان در انکار اقتدار مسیح و کنار گذاشتن احکام خداوند را دیدند. “شرارت انسان در زمین بسیار بود” (پیدایش 6 آیه 5). هر انگیزه و هر تصوری از خیالهای دل آدمی، با پاکی و سلامتی و محبت الهی در جنگ بود. چنین فساد وحشتناکی نتیجه سیاست شیطان بود که سعی داشت تا مخلوقات خداوند را از احکام مقدس او رویگردان کند. PA 46.3

    خداوند از طریق حقایقی که در جریان مجادله بزرگ، آشکار شد، اصول حاکمیت خویش را که ار سوی شیطان و از سوی همه فریب خوردگان و گمراهان تحریف شده است، نشان خواهد داد. عدالت او سرانجام از سوی تمامی جهان اعلام خواهد شد، هر چند چنین اعترافی آنقدر دیر اعلام می شود که نخواهد توانست گناهکاران را نجات دهد. هر که از احکام خداوند رویگردان شود در مبارزه با مسیح در کنار شیطان قرار می کیرد. و هنگامی که زمان داوری این جهان فرا می رسد، همه آنان در سرنوشت نهایی شیطان با وی سهیم خواهند شد و آنگاه تمامی کائنات در مقام شاهدان محکومیت شیطان و پیروانش اعلام خواهند کرد که “عدل و حق است راههای تو، ای پادشاه همه اعصار.” (مکاشفه ١۵ آیه3 ).PA 46.4

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents