Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

پاتریاخها و انبیا

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    ۷ - “طوفان”

    در ایام نوح، در نتیجه گناه آدم و ارتکاب جنایت از سوی قائن، لعنتی دوگانه بر زمین قرار گرفته بود. با این حال، ظاهر طبیعت خیلی تغییر نکرده بود. نشانه هایی از فساد و خرابی دیده می شد، اما زمین هنوز به خاطر نعمتهای خداوند، زیبا و غنی بود. تپه ها یا درختان زیبا و باشکوه آراسته شده بود که شاخه های پرحاصل انگور را نگه می داشت. دشتهای وسیع و حاصل خیز از سبزه ها و گیاهان پوشیده شده و عطر خوشبوی گلها فضا را پر کرده بود. محصولات زمین بسیار متنوع و تقریبا بی حد و مرز بود. قامت درختان در مقایسه با درختان امروزی بسیار بلندتر و بافت چوب آنها خوش ترکیب تر و قدرت تحمل آن هم چون سنگ بود. طلا و نقره و سنگهای قیمتی به فراوانی یافت می شد. PA 58.1

    نژاد بثسر قدرت اولیه خود را هنوز به میزان زیادی حفظ کرده بود. از زمانی که آدم از درخت معرفت نیک و بد خورده بود، چندین قرن سپری شده بود. با این حال، هنوز هم عمر انسان طولانی بود. مردمی که از عمر طولانی و استعداد های بی نظیری در برنامه ریزی و اجرا بوخوردار بودند، اگر زندگی شان را برای خدمت به خداوند اختصاص می دادند، می توانستند باعث تمجید نام خداوند بر روی زمین شوند و پاسخگوی هدفی باشند که به خاطر آن آفریده شده بودند، اما در تحقق بخشیدن به این هدف شکست خوردند. در آن زمان، مردان غول پیکری زندگی می کردند که از قامت و قدرت خارق العاده ای، برخوردار بودند. این افراد، در دانش و حکمت نامور بوده و در طرح ریزی کارهای خارق العاده و هنری بسیار ماهر بودند. اما دانش و مهارت ایشان در خدمت گناه قرار گرفته بود. PA 58.2

    خداوند مواهب ارزشمندی را در اختیار مردمان پیش از طوفان قرار داده بود. اما آنان این مواهب را برای ستایش و تجلیل از خودشان به کار بردند. آنان به جای معطوف کردن محبت خویش به خالق و اعطا کننده مواهب، به خود مواهب علاقمند شدند و بدین ترتیب برکات خداوند را به لعنت تبدیل کردند. آنان طلا و نقره، سنگهای زینتی و چوب عالی را برای ساخت منازل مسکونی به کار بردند و کوشیدند تا در زیبا سازی محل سکونتشان از یکدیگر پیشی گیرند. آنان فقط برای ارضاء کردن امیال دلهای خود پسندشان تلاش کرده و از خوشگذرانی و گناه لذت بردند. و چون اشتیاقی برای شناخت خدا نداشتند، به زودی به جایی رسیدند که وجود خدا را انکار کردند. آنان طبیعت را به جای خالق طبیعت پرستیدند و خلاقیتهای انسانی را تکریم کرده و اعمال دستهای خویش را پرستش کردند و هم چنین به فرزندانشان نیز تعلیم دادند تا در مقابل بتها سر تعظیم فرود آورند. PA 58.3

    آنان در دشتهای سرسبز و زیر سایه درختان زیبا، برای بتهای خود مذبح هایی بنا کردند. درخت زارهای پهناوری که شاخ و برگهایشان را در تمام طول سال حفظ می کردند، به مکانی برای پرستش خدایان دروغین اختصاص یافتند. در میان بیشه زارها، باغهای زیبایی وجود داشت که خیابانهای طولانی و پر پیچ و خم آن با درختان پر میوه و با تندیس ها تزئین شده بود تا تمایلات شهوانی مردم را تحریک کرده و آنان را به شرکت در آیین های بت پرستی ترغیب کند. PA 59.1

    انسانها خداوند را فراموش کردند و به پرستش بت هایی که ساخته بودند، مشغول شده و در نتیجه هر چه بیشتر و بیشتر فاسد گردیدند. سراینده مزامیر تاثیر بت پرستی را بر روی آنانی که این عمل زشت را مرتکب می شوند، اینگونه اعلام می کند. او می گوید: “سازندگان آنها مثل آنها هستند و هر که بر آنها توکل دارد.” (مزامیر 115 آیه 8). این یک قانون مربوط به ذهن انسان است که با تفکر تغییر می کنیم. اما انسان با تفکرات خود نمی تواند به حقیقت، پاکی و قدوسیت دسترسی پیدا کند. اگر ذهن به مرتبه ای بالاتر از سطح بشری ارتقا پیدا کند، اگر به واسطه ایمان تعالی نیابد، و در حکمت و محبت بیکران تعمق نکند، آنگاه به سطحی پایپن و پایین تر سقوط خواهد کرد. پرستندگان خدایان دروغین، بتهایشان را با -خصائص و شهوات انسانی آراستند و بدین گونه ارزشهای اخلاقی و معیارهای شخصیتی ایشان به شباهت بشریت گناهکار نزول کرد. و متعاقب آن به فساد کشانده شدند. “و خداوند دید که شرارت انسان در زمین بسیار است و هر تصور از خیالهای دل وی دایماً محض شرارت است ... و زمین نیز به نظر خدا فاسد گردیده و زمین از ظلم پر شده بود.” (پیدایش ۶ آیات ۵ - ٧ — 11). خداوند احکامش را به عنوان قانون حیات به انسان داده بود، اما احکام او نادیده گرفته شده بود و هر گناه قابل تصوری، نتیجه آن بود. شرارت انسان آشکار و گستاخانه بود و عدالت و انصاف لگد مال شده و فریادهای مظلومان به آسمان رسیده بود. PA 59.2

    تعدد زوجات که مفایر ذقشه خداوند بود، در میان مردم رواج یافته بود. خداوند به آدم یک زن اعطا کرده بود و فرمان خود را در این خصوص اعلام کرده بود. اما بعد از گناه آدم، انسانها از امیال گناه آلودشان پیروی کردند و در نتیجه آن، گناه و جنایت به سرعت افزایش یافت. رابطه زناشویی و حق مالکیت مورد بی حرمتی قرار گرفت. هر کسی که به همسران و اموال همسایه اش چشم طمع می دوخت، آنان را به زور تصاحب می کرد و بدین گونه، افراد به خاطر رفتارهای خشن و بیرحمانه خود شادی می کردند. آنان از کشتن حیوانات لذت می بردند و استفاده از گوشت حیوانات برای غذا، باعث می شد تا بیرحم تر و خونخوار تر شوند تا جای که جان انسان نیز ارزش خود را در نظر ایشان از دست داد. PA 60.1

    جهان، نخستین روزهایش را سپری می کرد، اما گناه انسان آنچنان سنگین و رایج شده بود که خداوند نمی توانست بیشتر از این، آن را تحمل کند. و خداوند فرمود: “انسان را که آفریده ام، از روی زمین محو سازم.” (پپدایش ۶ آیه ٧). خداوند اعلام می کند که روح او بیشتر از این با انسان گناهکار مجادله نخواهد کرد. اگر انسان از آلوده کردن جهان و گنجینه های گرانبهای آن دست نکشد، او ایشان را از صحنه آفرینش محو خواهد ساخت و همه موجوداتی را که برای برکت بخشیدن به ایشان آفریده است از بین خواهد برد. او بهایم صحرا و گیاهان را که منبع غذای انسان است محو می سازد و زمین را به ویرانه ای متروک تبدیل خواهد کرد. PA 60.2

    در بحبوحه فساد رایج، افرادی مانند متوشالح، نوح و بسیاری دیگر سعی کردند تا معرفت خدای حقیقی را زنده نگه دارند و از گسترش فساد اخلاقی جلوگیری کنند. یکصد و بیست سال پیش از وقوع طوفان، خداوند از طریق فرشته ای، هدف خود را به نوح اعلام کرده و به او فرمان می دهد تا کشتی بسازد. در تمام مدتی که نوح به ساختن کشتی مشغول است باید به مردم اعلام کند که خداوند قصد دارد تا شریران را از روی زمین محو سازد. آنانی که پیام الهی را باور کرده و با توبه و اصلاح خود، برای این واقعه آماده شوند، آمرزیده و نجات خواهند یافت. خنوخ آنچه را که خداوند درباره طوفان به وی آشکار کرده بود، برای، فرزندانش تکرار کرده بود و متوشالح و پسرانش که زنده مانده بودند تا موعظه نوح را بشنوند، در ساختن کشتی به او کمک کردند. PA 60.3

    خداوند ابعاد دقیق کشتی را به نوح داد و در ارتباط با ساخت تمامی جزئیات آن، دستورات صریحی را اعلام کرد. دانش انسانی هرگز نمی توانست ساختاری با این قدرت و استحکام عظیم را طرح ریزی کند. خداوند طراح کشتی و نوح سازنده آن بود. ساختمان آن مانند یک کشتی بود تا بتواند بر روی آب شناور شود، اما از بعضی جهات شبیه به یک خانه بود. این کشتی دارای سه طبقه و یک در ورودی بود که در پهلوی ان نصب می شد. دریچه ای در بالای کشتی تعبیه می شد تا نور بتواند از آن عبور کند و اطاقهای مختلف کشتی چنان طرح ریزی شده بود که نور آنها را روشن می کرد. مصالحی که در ساخت کشتی به کار برده می شد از چوب سرو بود که می توانست برای صدها سال در مقابل پوسیدگی مقاومت کند. ساخت این کشتی کاری طولانی و طاقت فرسا بود. تهیه الوار به دلیل بزرگ بودن درختان و خصوصیات چوب، در مقایسه با زمان حاضر، مستلزم زحمت بیشتری بود. انسان هر آنچه را که می توانست برای ساختن یک کشتی عالی انجام دهد، انجام می داد. با این حال، ٩کشتی نمی توانست در مقابل سیل و طوفانی که بر زمین می آمد مقاومت کند، زیرا تنها خداوند می توانست خادمین خود را در میان آبهای خروشان و پر تلاطم حفظ کند.PA 60.4

    با ایمان بود که نوح هنگامی که از جانب خدا درباره اموری که تا آن زمان دیده نشده بود هشدار یافت، آن را با خدا ترسی به جد گرفت و برای نجات خانواده خویش کشتی ساخت. او با ایمان خود دنیا را محکوم کرد و وارث آن پارسایی شد که بر ایمان استوار است.” (عبرانیان ١١ آیه ٧). در تمام مدتی که نوح پیام هشدار آمیز را به جهان اعلام می کرد، اعمال او، صداقت و خلوص نیت وی را گواهی می کرد. و اینگونه بود که ایمان او کامل و آشکار گردید. او الگوی کسانی است که فقط کلام خداوند را باور می کنند. نوح تمام دارایی خود را برای ساخت کشتی اختصاص داد. هنگامی که ساخت این کشتی عظیم را بر روی زمین خشک شروع کرد، مردم از هر سو می آمدند تا این منظره عجیب را ببینند و سخنان خالصانه و پرشور این واعظ استثنایی را بشنوند. هر ضربه ای، که بر کشتی وارد می آمد، برای مردم شهادتی بود. PA 61.1

    در ابتدا، بسیاری وانمود کردند که هشدار را پذیرفته اند، اما با توبه واقعی به سوی خدا باز نگشتند. آنان مایل نبودند تا از گناهانشان رویگردان شوند. در طول مدتی که پیش از آمدن سیل سپری شد، ایمان ایشان امتحان شد و آنان در تحمل آزمایش شکست خوردند. آنان با شکست در مقابل بی دینی رایج، نهایتا در انکار پیام جدی خداوند به معاشران سابق خویش پیوستند. عده ای از ایشان نیز کاملا متقاعد شده بودند و میل داشتند تا به سخنان هشدار دهنده نوح توجه کنند، اما چون عده زیادی هم بودند که پیام خداوند را به باد استهزا می گرفتند، و چون این افراد از همان روحیه برخوردار بودند، پیام رحمت را انکار کرده و به زودی در میان گستاخ ترین و فاسد ترین استهزا کنندگان جای گرفتند. PA 61.2

    مردمان آن دوره، هنوز ایده بت پرستی را به طور کامل نپذیرفته بودند. بسیاری مدعی خداپرستی بودند. آنان ادعا می کردند که بت هایشان نشانه ای از الوهیت بوده و مردم می توانند از طریق آنان، وجود خالق را به شکل آشکارتری درک کنند. این گروه از مردم، نخستین کسانی بودند که موعظه نوح را انکار کردند. در تمام مدتی که این افراد سعی کرده بودند تا خداوند را با اشیاء مادی معرفی کنند، اذهان ایشان از درک قدرت و عظمت او عاجز شده بود و در نتیجه، نتواتستند به قدوسیت ذات الهی و تغییرناپذیر بودن احکام او پی ببرند. و هنگامی که گناه به امری رایج تبدیل شد، شرم آور بودن آن در نظر ایشان، هر روز کمتر و کمتر شد، تا جایی که نهایتاً اعلام کردند که احکام الهی دیگر قدرتی ندارد و تنبیه گناهکار با سیرت خداوند مغایر است و بدین ترتیب، داوری او را که بر جهان حکمفرما می شد، انکار کردند. مردمان آن زمان اگر از فرمان خداوند اطاعت کرده بودند. می توانستند ندای الهی را که از طریق خادم او به گوش می رسید تشخیص دهند، اما اذهان ایشان به واسطه انکار حقیقت، آنچنان کور شده بود که هشدار نوح را نوعی فریب تلقی کردند. PA 62.1

    جهان بر علیه عدالت و احکام خداوند صف آرایی کرده بود و نوح به عنوان فردی افراطی معرفی شده بود. شیطان، هنگامی که حوا را وسوسه کرد تا از فرمان خداوند سرپیچی کند به او گفت: “هر آینه نخواهی مُرد.” (پیدایش ٣ آیه ۴). همین امر از سوی مردان بزرگ، ثروتمند، عالی مقام و حکیم تکرار گردید. آنان گفتند: “تهدیدات خداوند فقط برای مرعوب کردن انسانهاست، و هرگز تحقق نخواهد یافت. لازم نیست بترسید. واقعه ای این چنین عظیم، یعنی انهدام جهان از سوی خدایی که خود آن را خلق کرده و مجازات مخلوقاتی که او، خود آفریده است، هرگز اتقاق نخواهد افتاد. آسوده خاطر باشید و نترسید. نوح یک فرد افراطی و عنان گسیخته است.” آنان به جای فروتن شدن در مقابل خداوند، به سرپیچی و شرارتشان ادامه دادند، چنان که گویی خداوند از طریق خادم خود با ایشان هرگز سخن نگفته است. PA 62.2

    اما نوح، همچون صخره ای محکم در میان طوفان ایستادگی کرد. هر چند که در میان تحقیر و استهزای مردم محاصره شده بود، با این حال با صداقت و وفاداری تزلزل ناپذیری به ابلاغ پیام خداوند ادامه داد. کلام او بسیار قدرتمند بود، زیرا ندای خداوند بود که از طریق خادم خود با مردم سخن می گفت. مصاحبت با خداوند او را با قدرت بیکران، زور آور کرده بود و سخنان جدی او در طول یکصد و بیست سال در گوش آن نسل طنین انداز شده بود. PA 62.3

    دنیای پیش از طوفان تصور می کرد که قوانین طبیعی برای قرنها ثابت مانده است. فصل ها به طور منظم و به ترتیب خودشان ظاهر می شدند. تا آنزمان هرگز باران نباریده بود و زمین با شبنم و مه آبیاری می شد. رودها و نهرها هرگز طغیان نکرده بودند و آبهایشان را به آرامی به دریا می ریختند. فرمان صریح خداوند آبها را از طغیان باز داشته بود. با این حال مردمان آن دوره، دست خداوند را که با فرمان “تا به اینجا بیا و تجاوز منما” آبها را متوقف کرده بود، تشخیص نمی دادند. (ایوب ٣٨ آیه ١١). PA 63.1

    همچنانکه زمان سپری می شد و هیچ تغییری در طبیعت ظاهر نمی شد، مردمی که دلهایشان از ترس لبریز شده بود، مجدداً اطمینان خاطر می یافتند. آنان نیز مانند بسیاری از مردمان زمان ما، استدلال می کردند که طبیعت از خالق طبیعت بالاتر است و قوانین آن به قدری محکم بنیان شده است که خود خدا هم نمی تواند آنها را تغییر دهد. آنان چنین استدلال می کردند که اگر پیام نوح صحت داشته باشد، طبیعت باید از مسیر خود خارج شود. آنان پیام هشدار دهنده نوح را در نظر مردم به عنوان یک توهم و فریب بزرگ معرفی کردند. این افراد، هشدار الهی را انکار کرده و همان اعمالی را انجام دادند که پیش از اعلام هشدار انجام داده بودند، آنان به عیاشی و شکم پرستی ادامه داده، خوردند و نوشیدند، کاشتند و ساختند و نقشه هایشان را با توجه به امتیازی که امیدوار بودند در آینده کسب کنند، طرح ریزی می کردند. و آنچنان در گناه و فساد گرفتار شدند که به احکام خدا بی حرمتی کرده و بدین گونه نشان دادند که از خدای قادر مطلق هیچ ترسی ندارند. آنان با اصرار ادعا می کردند که اگر پیام نوح حقیقت داشته باشد، مردان نامور و حکیم و دوراندیش آن را درک خواهند کرد. PA 63.2

    مردمان پیش از طوفان، اگر هشدار خداوند را می پذیرفتند و از اعمال شریرانه خویش توبه می کردند، خداوند خشم و غضب خویش را از ایشان دور می کرد، همانطور که بعد ها در مورد شهر نینوا چنین کرد. اما آنان در مقابل ندای وجدانشان و هشدارهای نبی خداوند سرسختانه مقاومت کردند و با این کار، پیمانه گناهانشان لبریز شده و پذیرای هلاکت شدند. PA 63.3

    زمان آزمایش ایشان در آستانه تمام شدن بود. نوح، دستوراتی را که از خداوند دریافت کرده بود، با خلوص نیت و عیناً اجرا کرده بود، تمام اجزای کشتی همانطور که خداوند امر کرده بود، تکمیل شده و آذوقه برای انسان و حیوانات در آن ذخیره شد. و اینک خادم خداوند، هشدار جدی را برای آخرین بار به مردم اعلام کرد. او با اشتیاقی وصف ناپذیر از ایشان تقاضا کرد تا به خداوند پناه ببرند، زیرا که فرصت توبه به پایان می رسید. اما آنان بار دیگر سخنان او را نپذیرفتند و با صدای بلند نوح را به باد استهزا گرفتند. به ناگهان، سکوتی سنگین بر جمعیت استهزا کننده سایه افکند، گونه های مختلف حیوانات از وحشی ترین گرفته تا آرام ترین، از کوهستان و جنگل به سوی کشتی در حرکت بودند. صدایی همچون وزش باد شدید به گوش رسید و اینک پرندگان در حالی که از هر سو در حال پرواز بودند و تعدادشان به قدری زیاد بود که آسمان را تاریک کرده بود، در نظم و ترتیب کامل وارد کشتی شدند. حیوانات از فرمان خداوند اطاعت کردند، در حالی که انسانها از آن سرپیچی کردند. آنان با هدایت فرشتگان مقدس، “دو دو، نر و ماده، نزد نوح به کشتی در آمدند.” و از همه بهایم پاک هفت هفت. (پیدایش ٧ آیات ١ و ٩). جهان با شگفتی به این واقعه نگاه کرد، و بعضی ها هم با ترس به آن نظاره کردند. بسیاری از فلاسفه برای توضیح و تشریح این واقعه شگفت انگیز فرا خوانده شدند، اما تلاش ایشان بی ثمر بود. زیرا این واقعه معمایی بود که آنان نمی توانستند درک کنند. انسانها با انکار قاطعانه حقیقت، چنان سخت دل شده بودند که حتی مشاهده چنین منظره ای نمی توانست ایشان را تحت تاثیر قرار دهد. هنگامی که نسلی محکوم، تابش خورشید را در شکوه و زیبایی اش نظاره کرد و زمین را پوشیده از زیبایی عدن دید، بار دیگر با جشن و سرور پرهیاهو و با اعمال خشونت بار، ترس و نگرانی را از خود دور کرد و بدین ترتیب، خشم و غضب خداوند را برانگیخت. PA 63.4

    خداوند به نوح امر فرمود: “تو و تمامی اهل خانه ات به کشتی درآیید، زیرا تو را در این عصر به حضور خود عادل دیدم. (پیدایش ٧ آیه ١). هر چند هشدارهای نوح از سوی جهان پذیرفته نشده بود، اما نفوذ و سرمشق او موجب برکت اهل خانه اش شد. خداوند به پاس خلوص نیت و صداقت او، تمام اهل خانه اش را نجات داد. چه تشویقی برای وفاداری والدین!! PA 64.1

    رحمت، از درخواستهایش برای نسل گناهکار دست برداشته بود. حیوانات صحرا و پرندگان آسمان به کشتی وارد شده بودند. نوح و تمام اهل خانه اش در داخل کشتی جای گرفتند و “خداوند در کشتی را به روی او بست.” برق نوری درخشان از آسمان فرود آمد و در مقابل در کشتی ایستاد. درِ سنگین کشتی که بستن آن از داخل غیر ممکن بوده با دستهایی نامری به سر جایش برگردانده شد. نوح در درون کشتی قرار گرفت و انکار کنندگان رحمت خداوند در بیرون ماندند. مهر خداوند بر آن در بود و او آن را بست تنها او می توانست آن را بگشاید. به همین ترتیب، هنگامی که مسیح در ابرهای آسمان ظهور کند، شفاعت خویش را برای افراد گناهکار متوقف خواهد کرد و درهای رحمت بسته خواهد شد. و از آن به بعد، فیض خداوند، شخص گناهکار را مهار نخواهد کرد و شیطان کنترل کامل کسانی را که رحمت خداوند را انکار کرده اند، در دست خواهد گرفت. آنان سعی خواهند کرد تا قوم خداوند را نابود کنند، اما همانطور که نوح در داخل کشتی جای داده شد، به همان طریق، پارسایان با قدرت و قوت الهی محافظت خواهند شد. PA 64.2

    هفت روز بعد از وارد شدن نوح و اهل خانه اش به کشتی، هیچ نشانه ای از طوفان دیده نشد. ایمان ایشان در این مدت مورد امتحان قرار گرفت. این هفت روز برای مردمی که در بیرون از کشتی مانده بودند، ایام پیروزی و شادی محسوب می شد. آنان به خاطر این تاخیر ظاهری، اعلام کردند که پیام نوح دروغ بوده و سیل و طوفان هرگز به وقوع نخواهد پیوست. مردم علیرغم اینکه صحنه های باشکوهی را دیده بودند، صحنه هایی که در آن حیوانات و پرندگان به کشتی وارد شده و فرشته خداوند در را بسته بود. با این حال، هنوز هم به تفریح و عیاشی ادامه دادند. آنان، حتی قدرت خارق العاده خداوند را به تمسخر گرفتند. و با جمع شدن در اطراف کشتی به تمسخر نوح و اهل خانه اش مشغول شدند. PA 65.1

    اما با آغاز روز هفتم، ابرهای سیاه آسمان را می پوشاند و بدنبال آن، صدای غرش رعد و برق شنیده می شود. طولی نمی کشد که قطرات درشت باران شروع به باریدن می کند. جهان، هرگز پیش از این، چنین صحنه ای را به خود ندیده بود. دلهای مردم از ترس لبریز شد. آنان، در خفا از یکدیگر می پرسیدند. “آیا ممکن است سخنان نوح حقیقت داشته باشد، و آیا جهان محکوم به نابودی شده است؟” آسمان تاریک و تاریکتر شد و باران با شدت بیشتری شروع به باریدن کرد. حیوانات از تردر و وحشت به این سو و آنسو می گریختند و فریادهای گوش خراش آنان چنان فضا را پر کرده بود که گویی به خاطر سرنوشت خود و سرنوشت انسان می نالیدند. سپس، جمیع چشمه های لجه عظیم شکافته شد و روزنهای آسمان گشوده شد.” و باران به شکل رگبار تند و شدید از آسمان باریدن گرفت. نهرها از سر حدات خود جدا شده و به دره ها سرازیر شدند. چشمه های آب با قدرتی غیر قابل توصیف از زمین فوران کرده و صخره های عظیم را به هوا پرتاب می کردند و این صخره ها پس از برخورد به زمین، در قعر آن مدفون می شدند. PA 65.2

    مردم، ابتدا نابودی اعمال دستهایشان را نظاره کردند. بناهای باشکوه باغهای زیبا و درخت زارها، جایی که محل نگه داری بت هایشان بود، به وسیله صاعقه ای از آسمان، نابود شد و آثار ویرانی در همه جا پراکنده شد. مذبح هایی که بر روی آن هدایای افراد تقدیم می شد، تخریب گردید و بت پرستان در مقابل قدرت خدای زنده به لرزه افتادند و دانستند که این فساد و بت پرستی بود که موجب هلاکت ایشان شده بود. PA 66.1

    هنگامی که شدت طوفان زیاد شد، درختان، بناها، صخره ها و زمین به هر سو پرتاب می شدند. ترس و وحشت انسانها و حیوانات غیر قابل توصیف بود. فراتر از غرش طوفان، شیون و زاری مردمی به گوش می رسید که اقتدار خداوند را خوار شمرده بودند. خود شیطان که مجبور شده بود در بحبوحه خشم طبیعت باقی بماند، خاطر موجودیت خویش به وحشت ‌افتاده بود. او به خاطر مسلط شدن بر نسلی این چنین قدرتمند به خود می بالید و میل داشت که ایشان برای انجام اعمال پلیدشان زنده بمانند و به عصیانشان بر علیه حاکم کائنات ادامه دهند. او اکنون خداوند را به انتقام جویی، بی عدالتی و خشونت متهم می کرد. بسیاری همانند شیطان به خداوند توهین می کردند و اگر قدرت می یافتند، او را از مسند قدرت به زیر می کشیدند. عده ای نیز از وحشت مضطرب شده و دستهایشان را به سوی کشتی. دراز می کردند و برای ورود به آن عاجزانه التماس می کردند. اما التماس ایشان ثمری نداشت. وجدان ایشان نهایتا بیدار شده بود و دانستند که خدایی هست که برآسمان و زمین حکم می راند. آنان با التماس تقاضای کمک می کردند. اما گوش او فریاد ایشان را نمی شنید. در آن ساعات وحشتناک فهمیدند که تخطی از احکام خداوند باعث نابودی ایشان شده است. با این حال، حتی هنگامی که به خاطر ترس از مجازات به گناهانشان اعتراف کردند، توبه‌ ایشان واقعی نبود و از اعمال بد خویش اعلام انزجار نکردند. اگر مجازات ایشان متوقف می شد، مجدداً به مبارزه و سرپیچی بر علیه خداوند ادامه می دادند. به همین طریق هنگامی که داوری خداوند بر زمین حاکم شود و بیش از نازل شدن طوفان آتش بر زمین، اشخاص توبه ستیز از گناهانشان که همانا تحقیر احکام مقدس خداوند است، آگاه خواهند شد. با این حال، توبه ایشان نیز مانند توبه گناهکارانی که در هنگام وقوع طوفان هلاک شدند، غیر واقعی خواهد بود. PA 66.2

    بعضی ها در نهایت درماندگی سعی کردند به زور وارد کشتی شوند، اما ساختار محکم کشتی مانع از ورود ایشان شد. برخی دیگر به کشتی آویزان شدند تا زمانی که به وسیله امواج خروشان آبها سقوط کرده و از بین رفتند. کشتی غول پیکر با همه استحکامش در مقابل باد و باران شدید به لرزه افتاده بود واز فراز موجی به موج دیگر پرتاب می شد. فریاد حیوانات در داخل کشتی، وحشت و رنج ایشان را نشان می داد. اما در میان طوفان خشم طبیعت، کشتی به راه خود ادامه داد. فرشتگانی که در قدرت و قوت بی نظیر بودند، دستور یافته بودند تا از کشتی محافظت کنند.PA 67.1

    بهایم و حیواناتی که در معرض خطر طوفان قرار داشتند، وحشت زده به سوی انسانها هجوم آوردند، چنان که گویی از آنها انتظار کمک داشتند. برخی از مردم، فرزندانشان و خودشان را محکم بر بالای حیوانات قدرتمند بسته بودند، زیرا می دانستند که این حیوانات برای فرار از بالا آمدن آبها می توانند به نقاط مرتفع صعود کنند. بعضی ها خودشان را به درختان بلند که بر فراز تپه ها و قله های کوهها قرار داشتند، محکم بسته بودند، اما درختان از ریشه کنده شده و با همه آنانی که به آنها بسته شده بودند به میان امواج خروشان و پر تلاطم افکنده شدند. نقاط امن یکی پس از دیگری تخریب شدند. هنگامی که سطح آبها بیشتر و بیشتر افزایش یافت، مردم برای یافتن پناهگاه به کوههای بلند گریختند، اما تلاش ایشان بی ثمر بود، زیرا همگی ایشان هلاک می شدند. PA 67.2

    انسانها از فراز قله کوههای بلند، اقیانوسی را می دیدند که ساحلی نداشت. هشدارهای جدی خادم دیگر مایه تمسخر و استهزا به نظر نمی رسید. این گناهکاران نگونبخت آرزوی فرصتهایی را داشتند که نسبت به آنها بی اعتنایی کرده بودند. آنان برای اینکه مجازاتشان حتی برای یکساعت به تعویق بیفتد، التماس می کردند و آرزو داشتند تا بار دیگر یک کلمه از دهان نوح بشنوند. اما صدای دلنشین رحمت نمی بایست به وسیله ایشان شنیده شود. محبت نیز همچون عدالت می خواست تا داوری خداوند، گناه را مهار کند. آبهای انتخاب آخرین پناهنگاه را از بین بُرد و بدین ترتیب، تحقیر کنندگان خداوند در اعماق تاریکی مدفون شدند. PA 67.3

    به کلام خدا... زمین از آب و به وسیله آب شکل گرفت، و به وسیله همین آب، دنیای آن زمان غرق و نابود شد. و به همان کلام، آسمانها و زمین کنونی برای آتش ذخیره شده است و تا روز داوری و هلاکت بی دینان نگاه داشته می شود.” (دوم پطرس 3 آیات ۵ و ٧). طوفانی دیگر در راه است و زمین بار دیگر با غضب نابود کننده خداوند از بین خواهد رفت و گناه و گناهکاران هلاک خواهند شد. PA 67.4

    گناهانی که باعث نابودی جهان پیش از طوفان شد، امروز نیز دیده می شوند. خدا ترسی در دلهای انسانها از بین رفته است و با احکام خداوند با تحقیر و بی تفاوتی رفتار می شود. دنیا پرستی نسل پیش از طوفان، همانند دنیا پرستی نسلی است، که در زمان حاضر زندگی می کند. مسیح گفت: “در روزهای پیش از طوفان، قبل از اینکه نوح به کشتی در آید، مردم می خوردند و می نوشیدند و زن می گرفتند و شوهر می کردند و نمی دانستند چه در پیش است تا اینکه طوفان آمد و همه را باخود برد. ظهور پسر انسان نیز همین گونه خواهد بود.” (متی ٢۴ آیات ٣٨ و ٣٩). خداوند مردمان پیش از طوفان را به خاطر خوردن و نوشیدن مجازات نکرد، او محصولات زمین را به فراوانی به ایشان داد تا نیازهای جسمی شان را تامین کند. گناه ایشان این بود که از نعمت های خداوند استفاده کردند اما از دهنده نعمتها قدردانی نکردند و با ارضا امیال جسمی، شخصیت خویش را فاسد کردند. ازدواج امری مقدس بود زیرا خود خداوند آن را مقرر کرده بود و در مورد آن دستورات ویژه ای را صادر کرده بود. اما این دستورات به فراموشی سپرده شده و عمل ازدواج به انحراف کشیده شده بود و در خدمت شهوت قرار گرفته بود.PA 68.1

    امروزه نیز وضعیت همین طور است. چیزی که در ذات خود مجاز شمرده شده است به افراط کشیده می شود. اشتها بدون هیچ کنترلی، ارضا می شود و مدعیان پیروی از مسیح با افراد مست و عیاش در حال خوردن و نوشیدن هستند. در حالی که اسامی ایشان در دفاتر کلیسا ثبت شده است. افراط و تفریط قوای اخلاقی و معنوی را فلج کرده و راه را برای انگیزه های فا‌سد و بی ارزش هموار ساخته است. انسانها برای ارضا تمایلات شهوانی خویش پایبند هپچگونه قید و بند اخلاقی نیسنند. آنان به بردگان شهوت تبدیل شده و فقط برای این دنیا و تنها برای این زندگی، تلاش می کنند. اسراف و زیاده روی تمامی حوزه های اجتماعی را منحرف کرده است. شرافت، قربانی تجمل و تظاهر گردیده است. آنانی که می خواهند سریعاً ثروتمند شوند، عدالت را زیر پا گذاشته و فقیران را مورد ظلم و ستم قرار می دهند. کلاهبرداری، رشوه و دزدی در تمام سطوح جامعه از بالا تا پایین به امری رایج تبدیل شده است. روزنامه ها مملو از گزارشات مربوط به جنایات و خونریزی است. این جنایات چنان با خونسردی و بی هدف انجام می شوند که گویی عواطف انسانی از بین رفته است. مهم تر اینکه تمامی این وقایع آنچنان عادی شده است که انسانها را به تعجب وا نمی دارد. روحیه هرج و مرج بر تمامی ملل سایه اهکنده است. شورش ها و خشونت هایی که هر ازگاهی موجب وحشت جهانیان می شوند، چیزی نیستند، جز نشانه هایی مر بوط به احساسات فرو خورده ای که ناشی از ظلم و بی قانونی است که اگر کنترل نشوند جهان را از رنج و ویرانی لبریز خواهد کرد. تصویری که کلام وحی از دنیای پیش از طوفان ترسیم کرده است، نشاندهنده این واقعیت است که جامعه امروز نیز با همان شتاب به سوی ان شرایط پیش می رود. حتی اکنون نیز، در ق زمان حاضر، و در سرزمینهای مسیحی، هر روزه جرایم و جنایاتی آنچنان زشت وحشتناک ، به وقوع می پیوندد که گناهکاران دنیای پیش از طوفان به خاطر ارتکاب همان جنایات هلاک شدند.PA 68.2

    خداونده پیش از وقوع طوفان، نوح را فرستاد که به جهان هشدار دهد تا شاید مردم به سوی توبه هدایت شوند و از هلاکت نجات یابند. به همین ترتیب، هنگامی که زمان ظهور مجدد مسیح نزدیک شود، خداوند خادمان خود را با پیامی هشدار دهنده به این جهان می فرستد تا مردم را برای واقعه بزرگ آماده کنند. او از مردمی که احکام او را نگاه نداشته اند، با رحمت و مهربانی خواهد خواست تا از فرائض مقدس آن اطاعت کنند. آنانی که گناهانشان را کنار گذاشته و به واسطه ایمان به مسیح در حضور خداوند توبه کنند، آمرزش گناهان را دریافت خواهند کرد. با این حال عده بسیاری نیز تصور می کنند که کنار گذاشتن گناهان مستلزم فداکاری عظیمی خواهد بود. و چون زندگی ایشان با احکام مقدس خداوند مطابقت ندارد، هشدار او را رد کرده و اقتدار احکام او را انکار خواهند کرد. PA 69.1

    از جمعیت عظیمی که پیش از طوفان زندگی می کردند، فقط هشت نفر کلام خدا را که به وسیله نوح اعلام شده بود باور کردند و از آن اطاعت نمودند. واعظ پارسایی به مدت یکصد و بیست سال درباره هلاکت آتی به مردم هشدار داد، اما پیام او مورد تحقیر و انکار قرار گرفت. اکنون نیز این چنین خواهد بود. پیش از اینکه قانونگذار جهان برای مجازات قانون شکنان ظهور کند، به تخطی کنندگان هشدار داده خواهد شد تا توبه کنند و به سوق خداوند بازگردند. اما عده بسیاری به این هشدارها بی توجهی خواهند کرد. پطرس رسول در این باره می گوید:“در ایام آخر استهزا کنندگانی ظهور خواهند کرد که پیرو امیال پلیدخود خواهند بود و استهزا کنان خواهند گفت:“پس چه شد وعده آمدن او؟ از زمانی که پدران ما به خواب رفتند، همه چیز همان گونه است که از ابتدای آفرینش بود.”(دوم پطرس ۳ آیات 3) و 4). امروزه نیز تکرار همین سخنان را، نه تنها از سوی بی دینان، بلکه از سوی بسیاری که منبرها را در سرزمینمان اشغال کرده اند، می شنویم. آنان فریاد می زنند، “دلیلی برای، هشدار دادن نیست.” “پیش از اینکه مسیح بیاید، همه دنیا باید ایمان بیاورد و پارسایی باید برای هزار سال حکمرانی کند. آرام باشید! همه چیز همانطور که از آغاز بود، ادامه خواهد یافت. هیچ کس به خاطر پیام این هشدار دهنده ها، نگران نشود.” اما این تعلیم موبوط به هزار سال حکمرانی با تعالیم مسیح و رسولان او مطابقت ندارد. مسیح این سئوال با اهمیت را پرسید که، “هنگامی که پسر انسان آید، آیا ابمان بر زمین خواهد یافت؟”(لوقا 18 آیه 8). همانطور که دیده ایم، او اعلام می کند که وضعیت جهان همچون روزهای نوح خواهد بود. پولس رسول به ما هشدار می دهد که با نزدیک مئمدن زمانهای آخر، باید منتظر افزایش گناه و شرارت باشیم. “اما روح، آشکارا می گوید که در زمانهای آخر، برخی از ایمان رویگردان شده، از ارواح گمراه کننده و تعالیم دیوها پیروی خواهند کرد.” رسول می گوید که “در روزهای آخر، زمانهای سخت پیش خواهد آمد.” و فهرست تکان دهنده ای از گناهان را ارائه می دهد که در میان کسانی که ظاهری دیندار دارند دیده می شود. PA 69.2

    هنگامی که زمان مجازات مردمان پیش از طوفان فرا می رسید، آنان خودشان را با تفریحات هیجان انگیز و جشن و پایکوبی مشغول کردند. آنانی که صاحب قدرت و نفوذ بودند، تلاش کردند تا افکار مردم را با سرگرمی و لذت مشغول نگه دارند تا هیچ کسی نتواند به واسطه آخرین هشدار جدی تحت تاثیر قرار گیرد. آیا نمی بینیم که همین چیز در زمان ما نیز تکرار می شود؟ در حالی که خادمان خداوند، درباره نزدیک شدن زمانهای آخر هشدار می دهند، دنیا هم چنان در جستجوی لذت و سرگرمی است. دور بی وقفه ای از هیجانات وجود دارد که باعث بی تفاوتی نسبت به خدا می شود و اجازه نمی دهد تا مردم از حقایقی که به تنهایی می تواند ایشان را از هلاکت آتی نجات دهد، آگاه شوند.PA 70.1

    در زمان نوح، فلاسفه اعلام کردند که غیر ممکن است جهان به وسیله آب نابود شود، به همان گونه، اکنون نیز دانشمندانی هستند که سعی دارند تا نشان دهند که جهان نمی تواند به وسیله آتش هلاک شود. آنان این موضوع را با قوانین طبیعت مغایر می دانند. اما خدای طبیعت، خالق و کنترل کننده قوانین آن، قادر است از اعمال دستهای، خویش برای تحقق اهدافش استفاده کند.PA 70.2

    هنگامی که مردان بزرگ و حکیم مطابق با میل خویش اثبات کرده بودند که نابودی جهان به وسیله آب غیر ممکن است، هنگامی که ترس مردم فروکش کرد، هنگامی که همگان نبوت نوح را به عنوان یک فریب تلقی کردند و او را فردی افراطی خواندند، آنگاه زمان مجازات خداوند فرا رسید. “و چشمه های لجه عظیم شکافته شده و روزنهای آسمان گشوده شد.” (پیدایش7 آیه 11). و استهزا کنندگان در میان امواج آبها غرق شدند. انسانها با تمامی فلسفه افتخار آمیزشان فهمیدند که حکمت ایشان جهالت است، اینکه خالق طبیعت از قوانین طبیعت بزرگتر است و اینکه قادر متعال در تحقق بخشیدن اهدافش عاجز نمی باشد.” و چنانکه در ایام نوح واقع شد.” “روز ظهور پسر انسان به همین گونه خواهد بود.” (لوقا 17 آیات 26 و 30). “اما امروز خداوند چون دزد خواهد آمد، که در آن آسمانها با غریوی مهیب از میان خواهد رفت و اجرام سماوی به وسیله آتش نابود شده، زمین و همه کارهایش خواهد سوخت.”(دوم پطرس 3 آیه 10). هنگامی که استدلال فلسفی ترس داوری خداوند را از بین بوده است، هنگامی که معلمین مذهبی به دورانهای آرامش و رفاه اشاره می کنند و جهان غرق در تجارت و لذت است و مشغول ساختن، کاشتن، جشن و شادی است و هشدارهای خداوند و پیام آوران او را استهزا می کند، “ناگهان هلاکت برایشان نازل خواهد شد، و از آن گریزی نخواهد بود.” (اول تسالونیکیان 5 آیه 3).PA 71.1

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents