Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

شهادتهایی برای کلیسا — جلد اول

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 70 - خطرات و وظیفه خادمان و مباشران

    بمن نشان داده شد که تعداد کمی در محل هایی ایمان آورده بودند و در آن مکان ها کارهای زیادی میتواند در حال حاضر انجام گردد که بهتر از مکانهایی است که در آنها کاری انجام نشده و حوزه های جدید محسوب میشوند، مگر اینکه استقبال در آن حوزه های جدید خوب باشد. تعداد کمی در شهرهای مختلف که واقعا به حقیقت اعتقاد دارند، تاثیر خود را اعمال خواهند کرد و هیجان خواهد بود تا در خصوص ایمان آنها بیشتر سوال کرده شود و چنانچه زندگی آنان نمونه و سرمشق باشد، نور حقیقت از آنان خواهد تابید و آنان تاثیری برای گردآوری جانها خواهند داشت. و با اینحال مکانهایی بمن نشان داده شد که حقیقت در آنجا اعلام نشده بود که باید بزودی از آن مکانها بازدید میشد. ولی کار بزرگی که حال باید انجام میشد دخیل کردن مردم در کار است تاثیر مقدسی اعمال کنند. آنان باید سهم خود را در کار ایفا کنند. با حکمت، احتیاط و محبت، آنان باید برای رستگاری همسایگان و دوستان خود اقدام کنند. احساسات بسیار سردی آشکار شده است. صلیب آنگونه که باید حمل نشده است. SBK1 155.1

    همه باید احساسی کنند که آنان برادران نگهبان آنها هستند. و تا حد زیادی مسئول جانهای کسانی هستند که در اطرافشان هستند. اگر برادران همه این کارها را برای کشیشان رها کنند مرتکب خطا شده اند. خرمن زیاد است و درو کننده کم. کسانیکه دارای شهرت خوب هستند، کسانیکه زندگی آنان مطابق با ایمان آنهاست، میتوانند بکار گرفته شوند. آنان میتوانند با دیگران گفتگو کنند و به آنان اهمیت حقیقت را تاکید کنند. آنان نباید منتظر کشیشان باشند و از وظیفه آشکار غفلت ورزند که خدا برای آنان گذارده تا آنرا اجرا کنند. SBK1 155.2

    برخی از خادمان ما آمادگی کمی دارند تا مسئولیت کار خدا را بر دوش بگیرند و در این کار خیرخواهانه با بی علاقگی کار میکنند که باید شاخصی زندگی الهی خداوند ما باشد. کلیساها بعنوان یک قاعده کلی بسیار پیشرفته تر از برخی کشیشان هستند. آنان به شهادتهایی که خدا را خشنود میسازد ایمان داشته اند و طبق آنها عمل کرده اند، در حالیکه برخی از واعظان خیلی عقب هستند. آنان مدعی هستند که به شهادتها ایمان دارند و برخی آن شهادتها را برای بی تجربگان تبدیل به احکام آهنین میکنند و بر سر آنان میکوبند درحالیکه خود نسبت به آن شهادتها کوتاهی میکنند. آنان کرارا شهادتها را شنیده اند ولی آنها را کاملا نادیده گرفتند. این قبیل افراد در طریق و شیوه خود ثابت قدم نیستند. SBK1 155.3

    امت خدا بطور کلی علاقه واحدی دارند تا حقیقت را منتشر کنند. آنان با خوشرویی و از روی سخاوت و بخشندگی به کسانی که در کلام و اصول تعلیم کار میکنند کمک میکنند. و دیدم که این وظیفه کسانی است که مسئولیت توزیع دارایی ها رابعهده دارند تا ببینند که از بخشندگی کلیسا سوء استفاده نشده باشد. برخی از برادران سخاوتمند برای سالها با کار بیش از حد با اعصاب خرد و شکسته در گذشته کار کرده اند تا پول بدست آورند و حال وقتی که داوطلبانه بخشی از آن را میدهند که برایشان سنگین تمام شده است، این وظیفه کسانی است که با کلام و اصول تعلیمی کار میکنند تا غیرتی را از خود آشکار کنند و از خودگذشتگی نشان دهند، حداقل برابر با آنچه که این برادران از خود نشان داده اند. SBK1 155.4

    خادمان خدا باید آزادانه بروند. آنان باید بدانند که به چه کسی اعتماد کنند. قدرتی در مسیح و رستگاری اوست تا آنان را مردانی آزاد بسازد و اگر آنان در او آزاد نباشند، نمیتوانند کلیسای او را بنا کنند و جانها را نجات دهند. آیا خداوند مردی را خواهد فرستاد تا جانها را از دام شیطان نجات دهد در حالیکه که پاهای خود او در دام گرفتار است؟ خادمان خدا نباید متزلزل باشند. اگر پای آنان لغزش میخورد چطور میتوانند به آنانیکه قلبهایی بیمناک دارند بگویند: ”قوی باشی؟”. خداوند از خادمان خود میخواهد تا دستان ضعیفان را نگاه دارند و و دل نگرانها را تقویت کنند. کسانیکه آماده نیستند اینچنین کنند، بهتر است که ابتدا برای خودشان دعا کنند تا اینکه از آعلی به آنان قوت عطا شود. SBK1 155.5

    خداوند از فقدان خود انکاری در بعضی از خادمان خویش ناخشنود است. آنان بار کار را بر دوش نمیکشند. آنان بنظر در خرفتی مرگبار هستند. فرشتگان خدا از این فقدان انکار نفس و عدم پشتکار متحیر و شرمسارند. درحالیکه مولف رستگاری ما برای ما کار میکرد و زحمت میکشید، خود را انکار نمود و کل زندگی او صحنه ای ممتد از زحمت و محرومیت بود. او میتوانست ایام خود را بر روی زمین با فراغت بگذراند و وفور نعمت و خوشی های زندگی را برای خود فراهم سازد ولی او راحتی خود را در نظر نگرفت. او زندگی کرد تا به دیگران خیر برساند. او رنج برد تا دیگران رنج نبرند. او تا به آخر رنج برد و تحمل کرد و کاری را که باو واگذار شده بود تمام کرد. همه اینها برای این بود تا ما را از نابودی نجات دهد. و حال، آیا ما که شایسته آن محبت عظیم نبودیم میتوانیم در پی موقعیت بهتری در این زندگی باشیم که خداوند بما داده است؟ ما در هر لحظه از زندگی خود از برکات محبت عظیم او بهره برده ایم و به این دلیل نمیتوانیم کاملا عمق جهالت و بدبختی را نسبت به آنچه که که از آن نجات یافته ایم درک کنیم. بخاطر گناهان ما بود که او را مصلوب کردند و حال نمیتوانیم با او از جام اندوه و حقارت بنوشیم؟ آیا میتوانیم به مسیح مصلوب نگاه کنیم و خواستار ورود به ملکوت او باشیم در حالیکه محنتی نمیبریم؟ SBK1 155.6

    همه واعظان از کار خدا صرفنظر نکرده اند و خدا نیز از آنان نمیخواهد تا چنین کنند. برخی حسی کرده اند که کار واعظ سخت بوده است زیرا آنان مجبور بوده اند تا از خانواده خود جدا شوند. آنان فراموشی کرده اند که کار در ابتدا سخت تر از الان بوده است. زمان تعداد کمی دوستدار امور بوده اند. آنان کسانیرا که در گذشته خداوند بار مسئولیت بر دوششان گذاشته بود را فراموش کرده اند. در نتیجه کار زیاد تعداد کمی حقیقت را پذیرفتند. خادمان برگزیده خدا برای درک آشکارتر حقیقت گریستند و دعا کردند و بخاطر اینکه حقیقت را نزد دیگران ببرند از محرومیت رنج بردند. وقتی که خداوند راه را با مشیت خود میگشود انان گام بگام حرکت میکردند. آنان بدنبال راحتی خود نبودند تا اینکه از سختیها دوری کنند. خداوند راه را از طریق این انسانها آماده کرد و حقیقت را برای درک ذهنهای درستکار آشکار نمود. هرچیزی آماده شد تا دستان خادمان حقیقت را در آغوش بگیرند با اینحال برخی از آنان قصور کردند تا زحمت کار را بر خود بگیرند. SBK1 155.7

    آنان به دنبال کار ساده تری بودند، مشغله ای که کم خود انکارانه باشد. این زمین مکانی برای آسایش و فراغت برای مسیحیان نیست و حتی کمتر برای خادمان برگزیده خداوند. آنان فراموش کرده اند که مسیح گنجهای آسمانی و جلال خود را در آسمان رها کرد و به این زمین آمد تا بمیرد و اینکه او بما فرمان داده است تا یکدیگر را دوست بداریم همانگونه که او ما را دوست داشت. آنان کسانی را که برای دنیا ارزش قائل نشدند را فراموش کردند، کسانی که در پوست بز و گوسفند در بیابان سرگردان بودند و زجر و عذاب کشیدند. SBK1 156.1

    والدنزها * والدنزها فرقه کوچکی از مسیحیان در جنوب فرانسه بودند که در قرن دوازدهم از کلیسای کاتولیک روم جدا شدند در خلال قرن شانزدهم به اصلاحگرایان پیوستند و دکترین کالونیستها را پذیرفتند. و آنچه که بخاطر آن عذاب کشیدند بمن نشان داده شد. آنان کاملا کلام خدا را خواندند و در نوری که بر آنان تابیده شده بود زندگی کردند. آنان شکنجه شدند و از خانه های خود رانده شدند، دارایی هایشان که با کار سخت بدست آمده بود از آنان گرفته شد و خانه هایشان سوزانده شد. آنان به کوهها فرار کردند و در سختی غیر قابل باوری عذاب کشیدند. آنان گرسنگی و کوفتگی و سرما و عریانی را تحمل کردند. تنها لباسی که بسیاری از آنان توانسته بودند بدست بیاورند پوست حیوانات بود. و با این حال این بینوایان و پراکنده شدگان میتوانستند دور هم جمع شوند و متحدا سرود بخوانند و خدا را حمد بگویند چرا که آنان شایسته بشمار آمده اند تا بخاطر نام مسیح عذاب بکشند. آنان یکدیگر را تشویق و ترغیب نمودند و حتی برای عزلت و تیره روزی خود سپاسگزار بودند. بسیاری از فرزندان آنان از سرما و گرسنگی مریض شده و مردند با اینحال والدین برای یک لحظه فکر نکردند تا از دین خود دست بکشند. آنان لطف و محبت خدا را بسیار فراتر از آسودگیهای زمینی یا ثروتهای دنیوی آن ارزش نهادند. آنان از خداوند تسلی یافتند و با انتظاری محظوظ کننده چشم انتظار اجرا خود بودند. SBK1 156.2

    دوباره مارتین لوتر بمن نشان داده شد، که خداوند او را قیام داد تا کاری خاصی انجام دهد. دانش حقیقتی که در کلام خدا آشکار گردید برای او ارزشمند بود! ذهن او گرسنه چیزی بود که امیدی را در او بنا کرد که خدا پدر اوست و آسمان خانه او. نور تازه و ارزشمند که از کلام خدا بر او طلوع کرده بود ارزش بسیاری داشت و او فکر کرد که اگر با این اندیشه به پیش برود میتواند دنیا را نیز متقاعد سازد. او بر ضد غضب کلیسای 3)منحط ایستاد و کسانیرا که با او از حقایق غنی کلام خدا در شادمانی بودند تقویت کرد. لوتر ابزار برگزیده خدا بود تا خرقه ریاکاری و تزویر را کلیسای پاپ پاره کند و فساد آنرا علنی سازد. او صدای خود را با غیرت بلند ساخت و در قوت روح القدس بر ضد آنها فریاد بر آورد و گناههای موجود را در رهبران مردم توبیخ کرد. جارزده شد تا هر کجا که او دیده شود کشته شود. او بظاهر بدستان مردم خرافاتی که تابع کلیسای روم بودند رها شده بود. با این حال او زندگی خویش را عزیز نشمرد. لوتر میدانست که هیچ کجا برای او ایمن نیست با اینحال او بخود نلرزید. نوری که دیده بود و از آن دلشاد بود برای او حیات بود و از همه گنجهای زمینی برایشی ارزشمند تر بود. او میدانست گنجهای زمینی که زوال می یابند ولی حقیقتهای غنی که در خاطر او گشوده شده بودند و در قلب او کار میکردند و اگر از آن حقیقتها اطاعت شود او به حیات جاودان هدایت خواهد گردید. SBK1 156.3

    وقتی که به آگسبرگ فرا خوانده شد تا پاسخگوی ایمان خود باشد او به احضار خود پاسخ داد. آن مرد تنها که خشم کشیشان و مردم را بر افروخته بود محاکمه شد - در مقابل کسانیکه سبب شده بودند که جهان برعشه در آید - بره افتاده توسط شیرهای خشمگین محاصره شده بود، با این حال برای خاطر مسیح و حقیقت بی واهمه ایستاد و با فصاحت مقدسانه که حقیقت فقط میتواند آنرا الهام کند دلایل ایمان خود را گفت. دشمنان او با روشهای مختلفی سعی کردند تا مدافع حقیقت را ساکت کنند. آنان در ابتدا او را ستودند و وعده دادند که او از تجلیل بعمل خواهد آمد. ولی اگر حقیقت قربانی میشد زندگی و احترام برای او بی ارزشی میبود. خداوند درک او را روشنتر و شفافتر ساخت و به او حسی روشنتر از خطاها و فساد و ریاکاری سیستم پاپ را داد. دشمنان او آنگاه در پی ارعاب او بر آمدند تا ایمان خود را انکار کند ولی او برای دفاع از حقیقت شجاعانه ایستاد. او آماده بود تا برای ایمان خود بمیرد، چنانچه خدا بخواهد، ولی نه اینکه تسلیم شود. هرگز ! خداوند زندگی او را حفظ کرد. او بفرشتگان فرمان داد تا او را همراهی کنند و دشمنان او را مغشوش ساخت تا فرشتگان او را از میان طوفان نبرد بدون آسیب بیرون آورند. SBK1 156.4

    قدرت معزز و صلح آمیز لوتر دشمنان او را تحقیر کرد و ضربه ای مرگبار به پاپ وارد ساخت. زمامداران کلیسای کاتولیک قصد کردند که خون او را بعنوان کفاره شرارتی که بر علیه آنان کرده است بریزند. آنان برنامه ریزی کردند ولی فردی قدرتمند تر از آنان از لوتر حمایت میکرد. زندگی او ختم نشده بود. دوستان لوتر با عجله او را از آگسبرگ بیرون بردند. او در خلال شب شب شهر را ترک کرد و سوار اسب بدون زین شد، بدون سلاح و بدون پوتین یا مهمیز. او با خستگی زیاد بسفر ادامه داد تا اینکه به میان دوستان خود رفت. SBK1 156.5

    دوباره خشم سیستم پاپ برافروخته شد و آنان تصمیم گرفتند تا دهانی را که بی محابا از حقیقت دفاع میکند را ساکت کنند. آنان او را به ورمز *Worms احضار کردند و کاملا مصمم بودند تا اورا بخاطر نابخردی اش استنطاق کنند. او در ضعف جسمانی بود با این وجود عذر و بهانه نیاورد. او بخوبی از خطری که با آن روبرو بود آگاه بود. او میدانست که دشمنان مقتدر از هیچ چیزی مضایقه نخواهند نمود تا صدای او را خاموشی سازند. آنان برای خون او فریاد میزدند همانند یهودیانی که برای خون مسیح غوغا براه انداخته بودند. با اینحال او به خداوند توکل کرد خدایی که سه نفر را از میان آتش شعله ور نجات داده بود. او برای خود بیمناک نبود. او در پی فراغت و آسودگی خویش نبود بلکه نگرانی بزرگ او حقیقتی بود که برایش بسیار ارزشمند بود که نباید توسط بی دینان بی حرمت شود. او آماده مرگ بود تا اینکه بگذارد تا دشمنان پیروز شوند. وقتی که وارد و رمز شد هزاران نفر به اطراف او هجوم آوردند و او را دنبال کردند. امپراتور ها و دیگران که صاحب منصب بودند در آنجا شرکت داشتند. شور و هیجان شدید بود و یک نفر در آن جمعیت با صدایی محزون و تیز برای لوتر نوحه سرایی کرد تا بداند که چه چیزی در انتظار او خواهد بود. ولی آن اصلاح طلب هزینه را حساب کرده بود و آماده بود تا با خون خود شهادت دهد آنطور که خدا مقدر فرموده است. SBK1 156.6

    لوتر آماده شده بود تا بخاطر ایمان خود در مقابل جمعیتی که هجوم آورده بود پاسخ دهد و او با ایمان به خدا نگاه کرد تا قوت بگیرد. برای لحظه ای ایمان و جرات او آزموده شد. خطرات در هر شکلی در مقابل او نمایش داده شدند. او اندوهگین شد. ابرها دور او جمع شدند تا صورت خدا را از او مخفی کنند. او با این اشتیاق رفت که اطمینان خدا با اوست. او نمیتوانست راضی باشد مگر اینکه خداوند او را در محافظت داشته باشد. او با اشک نزد آسمان دعا کرد. روح او گهگاهی بنظر تضعیف شده بود همانگونه که دشمنان او در خیال او در برابرش چند برابر شده بودند. او در خطر خود لغزشی خورد. دید که خداوند با حکمت خویشی او را آماده ساخته است تا بدین طریق فراموش نکند که به چه کسی باید اعتماد داشته باشد و اینکه او نباید در خطر تعجیل کند. او که ابزار خدا بود توسط خداوند برای کاری عظیم برای او شایسته گردیده بود. SBK1 157.1

    دعای لوتر شنیده شد. و هنگامی که دشمنان خود را دید رشادت و ایمان به او بازگشت. او مانند بره ای فروتن ایستاد که توسط مردان مقتدر زمین احاطه شده بود، کسانیکه مانند گرگهای شرزه چشم باو دوخته بودند و امیدوار بودند تا او را با قدرت و عظمت خود مرعوب سازند. ولی او قوت خدا را گرفته بود و نمی هراسید. کلام او با هیبتی عظیم قرائت شد و دشمنان او نتوانستند کاری بر علیه او انجام دهند. خداوند از طریق لوتر سخن میگفت و او امپراتوران و مردان مدعی حکمت را بهم گرد آورده بود که در جمع عموم، حکمت آنان را پوچ و عبث نشان دهد تا اینکه همه بتوانند قدرت و استواری مرد ضعیف را که تکیه بر صخره ابدی یعنی خدا دارد ببینند. SBK1 157.2

    رفتار آرام لوتر مقابله ای بود با تعصب و احساسات و خشم نشان داده شده توسط کسانی که بظاهر مردان بزرگ نامیده شده بودند. آنان نمیتوانستند او را بترسانند تا حقیقت را انکار کند. او با سادگی اصیل ، استوار و آرام، مانند صخره ای ایستاد. ضدیت دشمنان او، خشم و ارعاب آنان، مانند موجی سهمگین بر علیه او خروشیده شد، ولی آن موجها در کنار پاهای او با آرامش فرود آمد بدون اینکه آسیبی بزند. او خونسرد ایستاده بود. آنان آزرده شدند از اینکه قدرت آنان که باعث رعشه پادشاهان و اشراف شده بود توسط یک مرد فروتن خوار گردیده است و آنان اشتیاق داشتند تا با شکنجه و آزار به زندگی او خاتمه دهند. ولی او که مقتدر تر از فرمانروایان زمین بود عهده دار این شهادت بیباکانه بود. خداوند برای او کاری داشت تا انجام دهد. با اینحال او باید برای حقیقت عذاب میکشید و دچار زحمت میشد. او باید زندگی کند تا حقیقت را تصدیق کند و مدافع آن باشد درحالیکه که قدرتهای مقتدر زمین در پی این هستند تا آنرا از هم بگسلند. او باید زنده بماند تا پیروزی را ببیند و خرافات و خطاهای سیستم پاپ را از هم بدرد. لوتر در ورمز به پیروزی نائل شد که پاپ را تضعیف کرد و اخبار آن به اقوام و حکومتهای دیگر منتشر گردید. این ضربتی موثر برای تحققی یافتن اصلاحات بود. SBK1 157.3

    کشیشانی که با من ضدیت میکردند مانند کسانی بودند که با اصلاحات مارتین لوتر مخالفت میکردند. او حقیقت را با محبت و رشادت ثابت کرد. او دارای روحیه ای با ثبات و آرام بود. او با مشقات روبرو شد و فداکاری کرد و گهگاهی در اعماق اندوه جان رنج کشید در حالیکه برای دفاع از حقیقت ایستاده بود، با این وجود او شکوه نکرد. او مانند شکاری صید شده بود، با این حال برای خاطر مسیح همه چیز را با خوشی تحمل کرد. SBK1 157.4

    آخرین پیام رحمت به خادمان مومن و فروتن این زمان بامانت سپرده شد. خداوند کسانی را که از بار مسئولیت شانه خالی نکردند هدایت نمود و بار را بر دوش آنها گذارد و از طریق آنان به امت خویش برنامه خیرات و مبرات را معرفی نمود که طی آن همه در این کار با هماهنگی دخیل شوند. این برنامه ادامه یافته بود و مانند جادو عمل کرده بود. این برنامه واعظان و امور را ابقا کرده بود. بمحضی اینکه واعظان ضدیت خود را متوقف ساختند و از راه کنار رفتند مردم قلبا به فراخوان پاسخ دادند و سیستم را تمجید نمودند. همه چیز برای واعظان راحت و مناسبب شده بود تا بتوانند بدون شرمساری کار کنند. مردم ما با اراده و علاقه ایستاده بودند که در میان قشرهای دیگر چنین چیزی دیده نمیشد. و خداوند از واعظانی که شکایت میکنند و از بکار بردن تمام انرژی خود برای این کار مهم کوتاهی میکنند ناخشنود بود. آنان عذری ندارند با اینحال برخی اغفال شده اند و خیال میکنند که آنها خیلی از خودگذشتگی میکنند و رنج و زحمت زیادی میکشند در حالیکه که آنان از خود انکاری یا عذاب نیازمند بودن هیچ نمیدانند. آنان ممکن است اغلب خسته باشند خوب باشند اگر آنان وابسته به نظامنامه کار برای پشتیبانی هستند. SBK1 157.5

    برخی فکر کرده بودند که ساده تر خواهد بود که با دستان خود کار کنند و اغلب عقیده خود را ابراز کرده بودند. این قبیل افراد نمیدانند که در باره چه چیزی صحبت میکنند. آنان خود را فریب میدهند. برخی خانواده های پرخرجی دارند تا برای آنان تدارک ببینند چرا که آنان فاقد مدیریت هستند. آنان درک نمیکنند که مرهون و بدهکار امور خدا برای خانه های خود و همه چیزهایی که دارند هستند. آنان درک نکرده اند که هزینه زندگی چقدر است. اگر آنان با نظامنامه کار کنند از نگرانی و خستگی فارغ نخواهند بود. آنان نمیتوانند در حالیکه برای پشتیبانی از خانواده خود کار میکنند در کنار بخاری خود بنشینند. این تنها چند ساعت خسته کننده است که یک مرد زحمتکش با خانواده وابسته بخود میتواند وقتی را صرف کند. برخی کشیشان کار سخت را دوست ندارند و ناراضی اند که بسیار نامعقول است. خداوند هر فکر گلایه آمیز و کلام و احساسی شکوه انگیز را در نظر میگیرد. ملکوت با چنین نمایشی ضعف و فقدان تعهد به امور خدا بی حرمت میشود. SBK1 157.6

    برخی به وسوسه کننده گوش جان سپرده اند و و از روی بی ایمانی سخن گفته اند و به امور او آسیب میزنند. شیطان مدعی آنان است چرا که خود را از دام او بیرون نکشیده اند. آنان مانند کودکانی رفتار کرده اند که گویی با حیله های وسوسه گر کاملا نا آشنا بوده اند. آنان تجربه کافی داشته اند و باید کارهای او را بفهمند. او شک و تردید را بذهنهای آنان معرفی نموده است و در عوضی اینکه آنرا دفع کنند، با رهبر فریب دهندگان مذاکره کرده اند و به استدلالهای او گوش داده اند گوئی که توسط مار کهن سحر شده اند. تعدادی متن که کاملا قابل تشریح نبوده اند، برای ارضای ذهن آنان کافی بوده است تا کل ساختار حقیقت را متزلزل کند و آشکارترین واقعیتهای کلام خدا را مبهم و تیره کند. این انسانها خطاکاران فانی بوده اند. آنان حکمت و معرفت را در کلام نیاموخته اند تا آنانرا روشن کند. شیطان بعضی را در آزمون قرار داده که به کفر مسلم ختم شده است. آنان در بی ایمانی عذاب کشیدند تا زنجیره با شکوه حقیقت را تاریک کنند و چنان عمل کرده اند که گوئی این شغل آنان بوده است تا عبارتهای سخت کلام را تحلیل و تعبیر کنند و اگر ایمان ما آنانرا قادر نساخته تا چنین کنند این یک نقص است. دیدم که کسانیکه قلبی اهریمنی دارند با بی ایمانی شک خواهند کرد و فکر خواهند کرد که شک کردن به کلام خدا فضیلت و ارزشی است. کسانی که فکر میکنند که کنایه زدن فضیلت است جای زیادی برای باور نکردن به الهامات و حقیقت کلام خدا دارند. خداوند کسی را مجبور نمیکند تا ایمان بیاورد. آنان میتوانند به شواهدی که او خشنود است تا عطا کند تکیه کنند در غیر اینصورت به شک و عیبجوئی و هلاکت برسند. SBK1 157.7

    بمن نشان داده شد که کسانیکه گریبانگیر شک و کفر هستند نباید به بیرون بروند تا برای دیگران کار کنند. از کوزه همان برون تراود که در اوست و از ذهن هم همان بیرون می آید که در آن است و آنان تاثیر یک اشاره جزئی یا کوچکترین شکی که ابراز میشود را درک نکرده اند. شیطان آنرا تیری زهردار میسازد. این مانند یک سم تدریجی عمل میکند که قبل از اینکه قربانی خطر آنرا حس کند تمام سیستم را تحت تأثیر قرار میدهد و بنیه خوب را تحلیل میبرد و سرانجام باعث مرگ میشود. این سم مشابه همان تردید و شک و بی ایمانی در کلام است. کسی که تاثیری گذاری دارد همان چیزی را پیشنهاد میکند که شیطان باو پیشنهاد کرده است - یعنی عبارتی از کلام عبارت دیگر را نقض میکند - و بدین سبب در روشی حساب شده عمل میکند - گرچه رازهای شگفت انگیزی از ایمانداران و حتی مقدسین در طول اعصار مخفی مانده - شک گرایی تاریکی نیمه شب را به اذهان دیگران وارد میکند. آنان رغبتی را که یکبار برای حقیقت داشتند از دست میدهند و بی ایمان میشوند. همه اینها بواسطه چند کلامی است که گفته شده است، که قدرت پنهان دارد چرا که بنظر سیری مبهم است. SBK1 158.1

    این کار اهریمن مکار است. کسانیکه با شک آشفته گردیده اند و دچار مشکل لاینحل شده اند نباید ذهنهای ضعیف را به همان اغتشاش و سرگشتگی بیندازند. برخی بطور غیر مستقیم اشاره به بی اعتقادی کرده اند و گذر کرده اند و نمیدانند که چه تاثیری بجود آورده اند. در برخی نمونه ها بذرهای بی ایمانی تاثیر آنی داشته اند در حالیکه در دیگران برای مدت زمانی مخفی شده اند تا اینکه افراد شیوه غلطی را بکار برده اند و جایی را به دشمن داده اند و نور خدا از آنان بر گرفته شده است و آنها تحت وسوسه های قدرتمند شیطان قرار گرفته است. آنگاه بذرهای کفر که مدتها قبل کاشته شده اند جوانه میزنند. شیطان آنها را پرورش میدهد و آنها میوه می آورند. هرچیزی که از دهان کشیشان بیرون می آید باید با نور حقیقت و هدایت باشد و تاثیر قدرتمندی داشته باشد. و وقتی که آنان در نور زلال خدا نایستند، شیطان آنانرا بعنوان عوامل خود بکار میگیرد و از طریق آنان تیرهای آتشین را به ذهنهایی که آماده برای مقاومت نیستند می افکند که این تیرها از سوی کشیشان آمده است. SBK1 158.2

    دیدم که کشیشان و همچنین مردم جنگی را در پیش رو دارند تا در مقابل شیطان مقاومت کنند. کشیشی مدعی مسیح در موقعیتی ترسناک قرار میگیرد وقتی که اهداف وسوسه کننده را انجام میدهد و به زمزمه های او گوش میدهد و اجازه میدهد تا شیطان ذهن وی به اسارت گرفته و افکار او را هدایت کند. تالم آورترین گناه کشیشان در دیدگاه خدا گفتگوی آنان از روی بی ایمانی و کشیدن اذهان دیگران به همان کانال تاریک است. بدین سبب شیطان دو هدف را برای وسوسه آنان در پیش دارد. او ذهن کسی را که طریقه او وسوسه ها را ترغیب کرده است را مغشوش میکند و آنگاه آن فرد را هدایت میکند تا اذهان دیگران را مغشوش کند. SBK1 158.3

    این زمانی است که نگهبانان دیوارهای صهیون باید مسئولیت و تقدسی ماموریت خویش را درک کنند. آنان باید درک کنند که وای بر کسانی است که کاری را که خدا به آنان واگذار کرده است را اجرا نکنند. اگر آنان بی ایمان شوند امنیت گله خدا و امور حقیقت را بمخاطره میاندازند و آنرا در معرضی استهزاء دشمنان ما میگذارند. آه این چه کاری است! این کار مطمئنا عقوبت خود را خواهد یافت. برخی کشیشان و همچنین مردم به تحول نیاز دارند. آنان باید خرد شوند و از نو ساخته شوند. کار آنان در میان کلیساها بدتر از خرابکاری است و در ضعف کنونی خویش و وضعیت متزلزل، برای خدا خشنود کننده تر است تا تا تلاشهای خود را برای کمک بدیگران متوقف کنند. و با دستهای خود کار کنند تا وقتی که متحول شوند. آنگاه آنان میتوانند برادران خود را تقویت کنند. SBK1 158.4

    کشیشان باید بیدار شوند! آنان مدعی هستند که فرماندهان ارتش پادشاه بزرگ هستند ولی همزمان طرفداران رهبر طغیانگر بزرگ و سپاه او هستند. برخی امور خدا و حقایق الهی کلام او را بنمایش گذاشته اند تا مورد نکوهشی سپاه طغیانگر قرار بگیرد. آنان بخشی از سلاح خود را در آوردند و شیطان تیرهای مسموم خود را پرتاب کرد. آنان دستان رهبر طغیانگر را تقویت کردند و خود را تضعیف کردند و سبب شدند تا شیطان و دسته جهنمی او سر خود را برای پیروزی بلند کنند آه که این کمبود و نقص حکمت است! و نابینایی است! چه فرماندهی احمقانه ای که نقطه ضعف خود را به مهلک ترین دشمنان نشان میدهد! SBK1 158.5

    لوتر روشی غیر مشابه را دنبال کرد. او مایل بود تا زندگی خویش را چنانچه نیاز باشد فدا کند ولی حقیقت هرگز. او میگوید: «بگذارید تنها مراقب باشیم تا کتاب مقدس مورد وهن و بی حرمتی بی دینان واقع نشود و بگذارید خون خود را برای دفاع از آن بریزیم تا اینکه بگذاریم آنان پیروز شوند. چه کسی خواهد گفت که خواه زندگی یا مرگ من باعث رستگاری برادرانم خواهد شد؟ SBK1 158.6

    خداوند برای پیشبرد امور خود محتاج هیچ انسانی نیست. او انسانها بر میخیزاند تا آنان را شایسته سازد تا پیام او را به دنیا ببرند. او میتواند قوت خویش را در ضعف انسانها کامل کند. قوت از خداست. فصاحت کلام و شیوایی و استعداد های بزرگ حتی یک جان را متحول نخواهد ساخت. تلاشها در منبر ممکن است تا ذهنها را به جنبش در آورد، مباحث آشکار میتوانند متقاعد کننده باشند، ولی این خداست که توانگری عطا میکند. انسانهای مومن و مقدس با موعظه های خود تاثیر رستگار کننده ای اعمال میکنند. مطلب قدرتمند نوشته شده از یک میز تحریر بر ذهنها اثر میگذارد ولی کمی بی مبالاتی از سوی کشیش از منبر و فقدان تقل گفتار و دینداری واقعی تاثیرگذاری او را خنثی میسازد و تاثیر خوبی را که قبلا داشته از وی دور میدارد. متحول شدگان متعلق باو هستند. در بسیاری موارد آنان در پی این نیستند که فراتر از واعظ خود باشند. آنان از روی جان و دل کار نمیکنند. آنان در خدا متحول نشده اند. کار آنان سطحی است و تاثیر آنان صدمه ای خواهد بود به کسانیکه واقعا در پی خدا هستند. SBK1 158.7

    موفقیت کشیشان بستگی زیادی به رفتار و سلوک آنان دارد. وقتی که او موعظه را متوقف و منبر را ترک میکند کار او تمام نشده است. این کار تازه آغاز شده است. آنگاه او باید کاری را که موعظه کرده ادامه دهد. او نباید با بی اعتنایی حرکت کند بلکه مراقب خود باشد مبادا آنچه که او میکند و یا میگوید مورد سوء استفاده دشمن قرار گیرد و امور مسیح خوار شود. کشیشان نمیتوانند خیلی محافظت شوند مخصوصا در مقابل جوانان. آنها نباید نطقی سبک داشته باشند، بذله گو باشند و یا جوک بگویند، بلکه باید بیاد داشته باشند که آنان در مسیح هستند و باید با الگوی خود زندگی مسیح را بتصویر بکشند. ”چرا که ما با خدا همکاری میکنیم”. ”آنگاه ما بعنوان کارگرانی که با او کار میکنیم بشما التماسی میکنیم که شما فیضی خدا را به عبت دریافت نمیکنید”. SBK1 159.1

    بمن نشان داده شد که سودمندی های کشیشان جوان، مجرد یا متاهل، اغلب با دلبستگی آنان به زنان جوان نابود میشود. این قبیل درک نمیکنند که چشمان دیگران بروی آنان باز است و اینکه روشی که دنبال میکنند ممکن است به تاثیر گذاری خادمی که به او بیش از حد توجه میشود صدمه زیادی برساند. بهتر خواهد بود که آن زنان اکیدا آداب نزاکت را رعایت کنند و همچنین بهتر است که کشیشی نیز چنین کند. این قضیه او را در موقعیتی نامساعد قرار میدهد و باعث میشود تا دیگران بطریقی دیگر باو نگاه کنند. آنان باید برای این چیزها بی رغبتی نشان دهند و اگر آنان روشی را بکار گیرند که خدا میخواهد، آنگاه آنان به دردسر نخواهند افتاد. آنان باید از هر دیدگاهی از اهریمن اجتناب کنند و وقتی که زنان جوان خیلی معاشرتی هستند این وظیفه کشیشان است که به آنان بگویند که این امر خوشایند نیست. آنان باید این خیره سری را دفع کنند حتی اگر فکر شود که آنان بی ادب هستند. این قبیل چیزها باید توبیخ شود تا اینکه امور خدا از ملامت دور بماند. زنان جوان که به حقیقت و خدا بازگشته به نکوهش اند گوش خواهند داد و اصلاح خواهند گردید. SBK1 159.2

    خادمان باید کارهای اجتماعی خود را با تلاشهای شخصی ادامه دهند و شخصا هر زمان که فرصتی پیش آید برای جانها کار کنند، در کنار بخاری گفتگو کنند و جانها را تشویق کنند تا بدنبال این چیزها باشند، که برای آنان صلح و آرامش ایجاد میکند. کار ما در اینجا بزودی ختم میشود و هر انسانی اجر خود را مطابق با اعمال خویش خواهد یافت. اجرا مقدسین، آن میراث فناناپذیر بمن نشان داده شد و دیدم که کسانی که بخاطر حقیقت دوام آورده اند فکر نمیکنند که زمان سختی داشته اند. SBK1 159.3

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents