Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

شهادتهایی برای کلیسا — جلد اول

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 94 - فریب ثروت

    برخی از کسانیکه ادعا میکنند که به حقیقت ایمان دارند قادر به تشخیص نیستند و از قدردانی ارزش معنوی قاصرند. افرادی که به وفاداری خود برای امور میبالند و بخیال خود همه چیز را میدانند، در دل و قلب خود فروتن نیستند. آنان ممکن است که پول و دارایی داشته باشند و این کافی است تا بر دیگران بتوانند تاثیر بگذارند ولی ذره ای مورد لطف خدا نیستند. پول قدرت دارد و تاثیر قدرتمندی دارد. فضیلت شخصیت و ارزشی معنوی، اغلب مورد چشم پوشی قرار میگیرد اگر تحت تملک فقیر قرار گیرد. ولی خداوند چه نیازی به پول و دارایی دارد؟ همه چیز به او تعلق دارد. جهان و هر چه در آن است متعلق باو هستند. ساکنین زمین مانند ملخها در برابر او هستند. انسانها و دارایی مانند گرد و خاک هستند. او از توانگران طرفداری نمیکند. SBK1 221.1

    صاحبان پول اغلب به ثروت خود نگاه میکنند و میگویند: من با حکمت و خرد خود باین ثروتها دست یافته ام. ولی چه کسی به آنان توان داد تا ثروتمند شوند؟ خداوند به آنان توانایی داده است تا دارا شوند ولی در عوض اینکه او را جلال دهند آنرا برای خود نگاه میدارند. خداوند آنانرا مورد آزمون و امتحان قرار میدهد. و انتخار و غرور آنان را به خاک خواهد کشید، او قوت را از آنان خواهد گرفت و دارایی آنانرا پراکنده خواهد ساخت. در عوض برکت، آنان لعنت را دریافت خواهند نمود. بدکرداری، ظلم و اجحاف، انحراف از راه راست، نه از دارا تحمل میشود و نه از ندار. همه ثروتهایی که ثروتمند ترین فرد دارد ارزش کافی ندارند تا کوچکترین گناه را بپوشانند. ثروتها بعنوان جزیه سرپیچی پذیرفته نخواهند شد. توبه، تواضع واقعی ، شکسته نفسی - و یک روح نادم بتنهایی توسط خدا پذیرفته خواهد شد. و هیچ انسانی نمیتواند تواضع واقعی در برابر خدا داشته باشد مگر اینکه بطور مشابه در برابر دیگران بتصویر کشیده شود. هیچ چیزی کمتر از توبه، اقرار و ترک گناه توسط خدا پذیرفته نمیشود. SBK1 221.2

    بسیاری از مردان ثروتمند، ثروت خود را با منعقد کردن قرارداد بدست آورده اند، با برتری خود و ضرر همنوعان فقیر یا برادرانشان، و این مردان با زیرکی و حیله گری در سوداگری به اوج رسیده اند. ولی لعنت خدا بر هر سکه از پولی است که بدست آورده اند و بر هر افزوده ای است که در دست دارند. همانطور که این چیزها بمن نشان داده میشد، من میتوانستم قدرت کلام منجی را ببینم : ساده تر است که یک شتر از سوراخ یک سوزن عبور کند تا اینکه یک مرد ثروتمند وارد ملکوت خدا بشود”. کسانی که توانایی کسب دارایی دارند، باید دائما مراقب باشند وگرنه طمع کاری آنان به بد حسابی کشیده میشود و صداقت را نمیتوانند حفظ کنند. از اینرو بسیاری به وسوسه می افتند، پا را از حد فراتر میگذارند و بیش از ارزشی واقعی دریافت میکنند و اصول شریف خیرخواهانه و سخاوتمند مردانگی خود را فدای در آمدهای پست میکنند. SBK1 221.3

    بمن نشان داده شد که بسیاری از افرادی که مدعی رعایت سبت هستند، چنان دنیا را دوست دارند که با روح و تاثیر آن تباه گردیده اند. الوهیت از خصوصیات آنان رخت بر بسته و روح شیطانی بدرون خزیده است و آنان را متحول ساخته تا برای مقاصد شیطان خدمت کنند و ابزار بی عدالتی و بی انصافی گردند. آنگاه در مقابل این انسانها، فقیران درستکار و سختکوشی بودند که آماده ایستاده بودند تا به کسانی که نیاز به کمک دارند خدمت کنند، که ترجیح میدهند خود رنج ببرند. آنان چنان آماده کمک بدیگران هستند و چنان تمایل به نیکی کردن با تمام توان دارند که ثروت را گردآوری نمیکنند و به همین خاطر داراییهای زمینی آنان افزایش نمی یابد. اگر برای خیرات و یا کار فرا خوانده شوند، آنان اولین کسانی خواهند بود تا اجابت کنند و فراتر از توانایی خود خدمت کنند و از اینرو خود را انکار میکنند و به نیکوکاری و خیرخواهی ادامه میدهند. SBK1 221.4

    آنان ممکن است بدون ارزش خاصی بحساب آیند و تاثیر آنان ممکن است توسط انسانها محترم شمرده نشود با این وجود خداوند چگونه این انسانهای فقیر خردمند را مورد توجه قرار میدهد؟ آنان در نظر او ارزشمند و عزیز هستند و گرچه در زمین خاکی گنجی نمی اندوزند، با این حال در آسمان گنجهایی لایزالی را می اندوزند و با چنین کاری حکمت خود را آشکار میکنند که بسی فراتر از مسیحیان جوینده و حسابگر و حکیم هستند. این ارزشی معنوی است که خداوند به آن ارزش مینهد. صفات مسیحی با حرص و طمع لکه دار نشده است و مملو از خضوع و فروتنی و آرامش است و در دید او ارزشمند تر از طلای ناب و حتی طلای او فیر است. SBK1 221.5

    انسانهای متمول بیشتر مورد آزمون قرار میگیرند، بیش از آنکه قبلا بوده باشد. اگر آنان در مقابل آزمون بایستند و بر نقص های خصوصیات غلبه کنند و مانند مباشران وفادار مسیح چیزهایی که متعلق به خداست را باو مسترد کنند به آنان گفته خواهد شد: آفرین، اي غلام خوب و امین، تو در امر کوچکي امانت و درستي خود را نشان دادي، من حالا کارهاي بزرگ را به تو خواهم سپرد. بیا و در شادي ارباب خود شریک باشی. متی21:25 SBK1 221.6

    آنگاه به تمثیل مباشر بد عهد معطوف شدم : پس به شما مي گویم که مال دنیا را براي به دست آوردن دوستان مصرف کنید تا وقتي پولتان به آخر مي رسد شما را در خانه هاي جاوداني بپذیرند. کسي که در امور کوچک درستکار باشد، در کارهاي بزرگ هم درستکار خواهد بود و کسي که در امور کوچک نادرست باشد، در کارهاي بزرگ هم نادرست خواهد بود. پس اگر شما در خصوصی مال دنیا امین نباشید، چه کسي در مورد آن ثروت حقیقي به شما اعتماد خواهد کرد؟ و اگر شما در مورد آنچه به دیگري تعلق دارد امین نباشید، چه کسي آنچه را که مال خود شماست به شما خواهد داد ؟SBK1 221.7

    اگر انسانها از استرداد آنچه که خدا به آنان قرض داده تا برای جلال او صرف شود کوتاهی کنند و از اینرو از او بربایند، آنان کاملا شکست خورده اند. خداوند به آنان دارایی داده تا بتوانند از هر فرصتی استفاده و برای خیریت آنرا بکار برند و از اینجهت ثروتهای خود را در آسمان بیندوزند. SBK1 221.8

    ولی اگر مانند مردی که یک سکه داشت آنرا پنهان کند از ترس اینکه خدا آنرا بطلبد، آنان نه تنها بر آن نمی افزایند و خود بهره ای نمیبرند بلکه بهره نصیب مباشر وفادار و خوشی عهد میگردد. آنان بخاطر اینکه از خدا سرقت کردند گنجی در آسمان نمی اندوزند و گنجهای زمینی خود را نیز از دست میدهند. آنان منزلی در زمین نخواهند داشت و نه دوستی در آسمان تا در مسکن اخروی پذیرای آنان باشد. SBK1 222.1

    مسیح اظهار میدارد: هیچ کس نمي تواند بنده دو ارباب باشد، چون یا از اولي بدش مي آید و دومي را دوست دارد و یا به اولي ارادت پیدا مي کند و دومي را حقیر مي شمارد. شما نمي توانید هم بنده خدا باشید و هم در بند مالی. فریسیان این سخنان را شنیدند و او را مسخره کردند زیرا پول دوست بودند. عیسي به آنان فرمود: شما کساني هستید که نیکویي هاي خود را به رخ مردم مي کشید، اما خدا از درونتان آگاه است چون آنچه در نظر آدمیان ارزش بسیار دارد، پیش خدا پلید است. آنگاه مسیح دو شخصیت را معرفی کرد مرد ثروتمند که با لباس و کتان لطیف و فاخر ملبس شده بود کسی که هر روز ضیافت های مجلل میداد و ایلعاذر که در فقر زیاد بود و در دید مردم منزجر کننده بود و برای خرده ریزهای سفره ثروتمند التماس میکرد. منجی ما آن اعتبار و شهرت آن دو فرد را نشان میدهد. گرچه ایلعاذر در وضعیت رقت انگیز و پستی قرار داشت ولی دارای ایمانی درست بود و ارزش معنوی بالایی داشت که خدا دید و ارزش والایی باو داد که رنجبری مصیبت زده بود و او را در موقعیتی والا قرار داد، در حالیکه آن مرد معزز و راحت طلب ثروتمند از حضور خدا بدور افکنده شد و در نکبت و پریشانی زائد الوصفی فرو رفت. خداوند به ثروت آن فرد متمول ارزشی نداد زیرا او ارزش اخلاقی واقعی نداشت. او شخصیتی بی ارزشی داشت. ثروتهایشی او را به خدا توصیه ننمود و هیچ تاثیری برای کسب لطف او نداشت. SBK1 222.2

    با این تمثیل مسیح به شاگردان خود تعلیم داد که انسانها را با ثروت و یا با امتیازات آنان ارزش گذاری یا قضاوت نکنند. این طریقی بود که فریسیان دنبال میکردند، کسانیکه در حالیکه دارای ثروت و امتیازات دنیوی بودند در نظر خدا بی ارزشی بوده و توسط او خوار و رانده شدند و از دید او بدور رانده شدند چون منفور بودند و بخاطر اینکه ارزش های اخلاقی یا ثبات در آنان یافت نمیشد. آنان در دید او فاسد و گناهکار و مکروه بودند. مرد فقیری که در دید همنوعان فانی خود منفور و رد شده بود در دید خدا ارزشمند بود زیرا دارای ارزش اخلاقی بود و درستکاری بود از اینرو شایسته شده بود تا در جمع فرشتگان مقدسی و خالصی معرفی گردد و وارث خدا شناخته شود و با مسیح در ارث شریک شود. SBK1 222.3

    وقتی پولس، تیموتائوس را در خدمت گماشت به او هشدار داد که قشری هستند که با تمامیت کلام خدا موافق نیستند و بر ثروت ارزش میگذارند. او میگوید: اگر کسي تعلیمي به غیر از این بدهد و تعلیمش با سخنان خداوند ما عیسي مسیح و تعالیم آیین ما سازگار نباشد، خودپسند و بي فهم است و تمایل ناسالمي به مجادله و منازعه بر سر کلمات دارد. این باعث حسادت، دسته بندي، توهین، بدگماني و مباحثات دايمي در بین اشخاصي مي شود که در افکار خود فاسد و از حقیقت دور هستند. آنها گمان مي کنند که خداپرستي وسیله اي است، براي کسب منفعت. البته خداپرستي همراه با قناعت، منفعت بسیار دارد. زیرا ما چيزي به این جهان نیاورده ایم و نمي توانیم از این جهان چيزي ببریم. پس اگر خوراک و پوشاک داشته باشیم، به آنها قناعت مي کنیم. اما آناني که در آرزوي جمع کردن ثروت هستند، به وسوسه و دام آرزوهاي پوج و زیان بخشي که آدمي را به تباهي و نیستي مي کشاند گرفتار مي شوند. زیرا عشق به پول، سرچشمه همه نوع بدیهاست و به علت همین عشق است که، بعضي ها از ایمان منحرف گشته، قلبهاي خود را با رنجهاي بسیار جریحه دار ساخته اند”. ”به ثروتمندان این جهان دستور بده که خودبین نباشند و به چیزهاي بي ثبات مانند مالی دنیا مثکي نباشند. بلکه به خدایي تو گل کنند که همه چیز را به فراواني تهیه مي کند، تا ما از آنها لذت ببریم”. SBK1 222.4

    پولس در این نامه به تیموتائوس لزوم چنین آموزه ای را خاطر نشان میسازد که خیال نکند چونکه ثروتمندان دارای مال و منال هستند نسبت به فقیران برتری دارند و چون میتوانند بیشتر کسب در آمد کنند در قضاوت و حکمت نیز توانا هستند. در اینجا فریب هولناکی وجود دارد. چه تعداد کمی به نوشته پولس به تیموتائوس در باره ثروتمندان توجه و اعتنا نمودند! چه تعدادی خود را گول زدند که حس مال اندوزی حس خدایی است. پولسی صراحتا میگوید: البته خداپرستي همراه با قناعت، منفعت بسیار دارد. اگر چه افراد ثروتمند ممکن است تمامی زندگی خود را صرف موضوع بدست آوردن ثروت کنند با اینحال در حالیکه هیچ چیزی به این دنیا نیاورده اند هیچ چیزی را نیز با خود نخواهند برد. آنان باید بمیرند و تمام چیزهایی را که با زحمت بدست آورده اند در اینجا رها کنند. آنان همه چیز را در این قمار زندگی باخته اند و منفعت ابدی را بخاطر بدست آوردن مال و منال و هر دو جهان را از دست داده اند. SBK1 222.5

    پولس نشان میدهد که ثروتمند شدن چه خطراتی بهمراه دارد. ولی بسیاری مصمم هستند تا ثروتمند شوند این تمام هم و غم آنان است و از آخرت خود چشم پوشی کرده اند. آنان توسط شیطان کور شده اند و باور کرده اند که برای مقاصد خوب خواهان بدست آوردن مال هستند. آنان وجدان خود را به سختی گرفتار کرده اند، خود را فریب میدهند و دائما میل و طمع به مال اندوزی دارند. این قبیل از ایمان منحرف شده اند و خود را دچار اندوه کرده اند. آنان اصالت و شرافت خود را فدا کرده اند و اصول متعالی و ایمان خود را بخاطر ثروت بر باد داده اند و اگر در این هدف خود نومید نشوند آنان در بدست آوردن شادی نومید میشوند چرا که فکر میکردند که ثروت برایشان شادی خواهد آورد. آنان خود را گرفتار کرده اند و پریشان حال شده اند، آنان خود را اسیر و برده طمع کاری کرده اند و خانواده های خود را نیز به همان اسارت وادار ساخته اند و بهره هایی که نصیب خود کرده اند، غم و اندوه بوده است. به کساني که در این دنیا ثروتي دارند بگو که مغرور نشوند و به آن امید نبندند چون دیر یا زود از بین خواهد رفت ، بلکه به خدا امید ببندند که هر چه لازم داریم سخاوتمندانه به ما عطا مي کند تا از آنهالذت ببریم. انسانها نباید مال بیندوزند و خیری از آن نبرند و خود را از آسایشهای زندگی محروم سازند و فی الواقع اسیر شوند بخاطر اینکه گنجهای زمینی خود را حفظ یا بر آن بیفزایند. SBK1 222.6

    پولس رسول استفاده درست از ثروت را نشان میدهد و به تیموتائوس فرمان میدهد تا از ثروت برای خیر و نیکی استفاده شود که آنان با کار خیر ثروتمند باشند و آماده توزیع بوده، خواهان گفتگو باشند، چرا که با چنین کاری شالوده عمارتی را برای روز موعود بنیان میگذارند - اشاره به ختم زمان - که آنان به حیات جاودان دست یابند. تعالیم پولس با کلام مسیح هماهنگی کامل دارد: «مال دنیا اغلب در راه هاي بد مصرف مي شود. اما من به شما توصیه مي کنم که آن را در راه درست بکار گیرید تا دوستان بیابید. آنگاه وقتي مالتان از میان برود، خانه اي در آخرت خواهید داشت».SBK1 222.7

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents