Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

شهادتهایی برای کلیسا — جلد اول

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 106 - چوب و فلک کردن - نهی از منکر

    این عبارت اغلب بعنوان روش و گفتاری است که بموجب آن افرادی که اشتباه کرده اند یا اشتباه فرض شده اند توبیخ و سرزنش میشوند. این عبارت بطور مقتضی برای کسانی کاربرد دارد که وظیفه ای برای توبیخ و ملامت برادران خود ندارند با اینحال عجولانه و با رفتاری ظالمانه خود را در این کار دخیل میکنند. این عبارت بطور نامناسبب کاربرد دارد برای کسانی که وظیفه خاصی در توبیخ اشتباهات در کلیسا دارند. این قبیل بار کار را بر دوش دارند و حس میکنند که مجبورند از روی خیرخواهی و دوست داشتن جانهای ارزشمند، با آنان برخورد کنند. SBK1 255.1

    هر چند وقت یکبار برای بیست سال گذشته بمن نشان داده شد که خداوند شوهرم را برای کار وفادارانه سر و کار داشتن با خطاها حائز شرایط نموده است. و مسئولیت کار را بعهده او گذارده است و اگر او در این باره از این وظیفه غفلت ورزد، موجب ناخرسندی خدا میگردد. من هرگز قضاوت او را منزه از اشتباه در نظر نگرفتم و نه اینکه کلام او را وحی منزل شمردم، ولی همیشه او را باور داشتم که بهتر هر کسی دیگری از واعظان ما بخاطر تجربه طولانی اش صلاحیت دارد و بخاطر این که دیده بودم که او مخصوصا فرا خوانده شده است و با کار وفق دارد و همچنین بخاطر بسیاری از مواردی که افراد بر ضد ملامتهای او برخاسته اند بمن نشان داده شده بود که او در این قضاوت راست عمل کرده و روشی توبیخ او درست بوده است. SBK1 255.2

    برای بیست سال گذشته کسانیکه ملامت و توبیخ شده اند و همفکرانشان، روحی اتهام زننده را بر ضد شوهرم پرورانده اند که بیش از هر باری ظالمانه و غیرمنصافه بر دوشش سنگینی کرد. و وقتی که در زیر بارهای سنگین خود کمر خم کرد بسیاری از کسانی که توبیخ شده بودند به وجد آمدند و با تصور غلط از دیدگاه من در مورد او در تاریخ ۲۵ دسامبر سال ۱۸۶۵ بسیار محظوظ شدند، که خداوند او را در آن زمان بخاطر ”چوب و فلک” توبیخ کرده است. همه اینها یک اشتباه بود. من چنین چیزی نمیدیدم که برادران در مورد شوهرم ادعا میکنند. من رویای ذیل را دیدم که روز بعد از رویا آنرا نوشته و باو دادم: SBK1 255.3

    رویایی که در تاریخ 25 دسامبر سال ۱۸۶۵ بمن نشان داده شد درباره خادم خدا، شوهرم، ارشد کلیسا جیمز و ایت. بمن نشان داده شد که خدا تواضع او را پذیرفت و رنجهای جان او را دید و اعترافهای او در مورد نقصی وقف خود به خدا و توبه او برای خطاها و اشتباهات طریقش را پذیرفت که باعت اندوه و حزن او شده بود. SBK1 255.4

    بمن نشان داده شد که بزرگترین اشتباهات او در گذشته روح نابخشایش بخاطر برادرانی است که به تأثیر گذاری او در مورد خدا صدمه زدند و رنج عظیم فکری را برای او با شیوه غلط خود حادث شدند. او بمانند پدر آسمانی دلسوز و رحیم نبود که وی نسبت به فرزندان نادم و گنهکار و خطاکار خود دارد. وقتی کسانی مسبب بزرگترین عذابهای او شدند و به اشتباهات خود تصریح کردند با تمام وجود و بطور کامل او توانست آنان را ببخشد و با آنان مانند برادران ایمانی معاشرت کند. ولی گرچه اشتباه در دیدگاه خدا شفا یافت با این حال او گاهی اوقات در فکر خویش زخمها را کاوش کرد و با اشاره به گذشته زخمها متعفن شد و او را ناشاد ساخت. SBK1 255.5

    واقعیت این است که او در شیوه گذشته اش چنان رنج کشید که - باید آنطور که خود او عقیده دارد باید از آن اجتناب میشد- اجازه داد تا او در روح شکایت و ناله بر ضد برادرانش و بر ضد خدا افراط کند. او اینگونه در گذشته زندگی کرد و مشقاتی را کشید که باید بفراموشی سپرده میشد، در عوض ناگوار کردن زندگی او با خاطرات بی ثمر . او درک ننمود ترحم و محبت را که باید برای کسانیکه چنان بد اقبال بوده اند که تحت وسوسه های شیطان بیفتند را ممارست کند. آنان رنجدیدگان و خاسران واقعی بودند نه او تا حدی که او ثابت قدم و دارای روح مسیح بود. وقتی این جانها شروع بدیدن خطاهای خود کردند، آنان نبردی سخت داشتند تا خود را با نور هدایت به اعتراف متواضعانه برسانند. آنان شیطان را داشته اند تا ستیز کنند و با روح مغرور خود غالب شوند و به کمک کسانی نیاز داشتند که در نور بودند تا آنها را از کوری و نومیدی در بیاورند تا بتوانند امیدوار شوند و به قوت نائل گردند تا شیطان را در زیر پاهای خود له کنند. SBK1 255.6

    دیدم که شوهرم خیلی در برابر کسانیکه اشتباه کرده و باو آسیب رسانده اند قاطع بوده است. او در روح و احساسی ناخرسندی افراط گزیده است که سودی برای خطاکاران ندارد بلکه تنها دل خود را ناشاد میساخت و برای آرامش خدا ناشایست میساخت تا در دل او ساکن شود که میتوانست او را در هر چیزی هدایت کند تا سپاسگزار باشد. خداوند اجازه داد تا او راجع به اشتباهات و خطاهای خود مایوسی باشد و تقریبا از بخشیدن نومید شود، نه بخاطر گناهانش که بزرگ بود بلکه بتواند تجربه کند که چقدر زندگی بدون آمرزش خدا دردناک و عذاب آور است و او بتواند کلام را درک کند: اگر نتوانید انسان را بخاطر خطاهایش ببخشید پدر آسمانی شما هم خطاهای شما را نخواهد بخشید”. دیدم که اگر خدا همانقدر که ما قاطع هستیم سختگیر باشد و با ما مانند ما که با دیگران رفتار میکنیم رفتار کند همه ما به وضعیت نومید کننده ای دچار میشویم. SBK1 255.7

    بمن نشان داده شد که خداوند میخواسته بما درسی بدهد. این اراده او بوده و باید قبول کنیم تا به ------ برویم چرا که تجربه های ما بدون آن کامل نمیشده است. او میخواسته تا ما ببینیم و بیشتر درک کنیم که ناممکن است برای کسانیکه حقیقت را اطاعت میکنند و احکام او را رعایت میکنند تا بوظیفه ای که برایشان مقدار شده دست یابند و با رهبران در ------ متحد شوند. تا آنجا که به خدمت خدا مربوط میشود، اصول آنان بهتر از روغن و آب با هم ممزوج و متحد نمیشود. این تنها از اصول خالص نشات میگیرد و بزرگترین استقلال فکری کسانی که برای خودشان فکر و عمل میکنند و ترسی خدا را پیش روی خود دارند و باو توکل دارند، کسانی که میتوانند با امنیت در هر زمانی در ------- بمانند. کسانی که شرایط لازم را ندارند مصلحت نیست تا به موسسه بروند چرا که افکار آنان با کلام دلنواز سردرگم میشود و از طریق اداره کنندگان آن مسموم میشود، با زبان بازی های آنان نشات میگیرد.SBK1 255.8

    تاثیرگذاری و تعالیم آنان در خصوص خدمت به خدا و زندگی مذهبی در خلاف جهت تعالیم منجی و حواریون اوست. گرچه احکام و الگو دارند ولی آنان استاندارد تقوی و پرهیزگاری را تنزل میدهند و میگویند که آنان برای گناهان خود نیازی به اندوه ندارند یا لزومی ندارد تا از دنیا جدا شوند بخاطر اینکه پیروان مسیح گردند بلکه حس میکنند که میتوانند با دنیا بیامیزند و در خوشی های آن مشارکت جویند. این رهبران تشویق نمیکنند تا وابستگانشان از زندگی مسیح در عادت به دعا تقلید کنند، متانت داشته باشند و به خدا توکل داشته و به او وابسته باشند. افراد با وجدان و وظیفه شناس و استوار به خدا اعتماد دارند و نمیتوانند حتی نیم منفعتی در ----- داشته باشند، مانند کسانی که اعتماد به اصول مذهبی رهبران آن موسسه دارند. موسسان مجبورند تا بر علیه تعالیم خود بایستند تا آنجا که به اصول مذهبی مربوط میشود و وارسی کنند هر چه را که میشنوند مبادا فریب بخورند و شیطان از آنان سوء استفاده کند. SBK1 256.1

    دیدم که تا آنجا که به بیماری و درمان مربوط میشود ------- بهترین موسسه بهداشتی در ایالات متحده است. با این حال رهبران آن بشر هستند و قضاوت آنان همیشه درست نیست. پزشک با نفوذ به بیماران خود می قبولاند که داوری و قضاوت او کامل است حتی برابر با قضاوت خدا. با اینحال او اغلب شکست میخورد. او خود را مانند خدا رفعت میدهد و از متعالی ساختن پرودگار غفلت میورزد که تنها تکیه گاه است. کسانی که اعتماد و اطمینانی به خدا ندارند و کسانی که نمیتوانند زیبایی را در قدوسیت ببینند، یا در زندگی مسیحیان که صلیب بر دوش دارند، میتوانند بیشتر در ------- بهره ببرند، بیش از هر یک از دیگر موسسات بهداشتی در ایالات متحده. راز بزرگ توفیق در این مکان ”کنترل ” است، که مدیران بر افکار بیماران خود دارند. SBK1 256.2

    دیدم که شوهرم و خودم نمیتوانیم نفعی در آنجا ببریم فرشته گفت ”خداوند چنین تدبیر ننمود تا فکر خادم وی که او برگزیده است برای هدفی خاصی کار خاصی انجام دهد و بوسیله انسانها کنترل شود چرا که این تنها امتیاز و حق ویژه اوست”. فرشتگان خدا از ما در حالیکه در ----- بودیم نگهداری کردند. آنان در اطراف ما بودند و در هر ساعت ما را احیا میکردند. و زمان فرا رسید وقتی که دیگر نتوانستیم بهره ای ببریم یا بهره ای برسانیم و آنگاه نورهایی که با ما بود دور شدند و به میان برادرانمان در راچستر رفتیم، جایی که ابر هدایت در آنجا بود. SBK1 256.3

    دیدم که خدا میخواهد که ما به چندین دلیل به ----- برویم. شغل ما، دعاهای پر شوری که کردیم، اعتماد آشکار ما به خدا، بشاشیت، رشادت، امید و ایمان که او الهام نموده در میانه مصیبتهایمان تاثیری داشت و شهادتی برای همه بود که مسیحیان مرجعی از قوت و شادمانی دارند که خوشگذرانان از آن بیگانه اند. خداوند جایی را در قلب تاثیر گذاری در ---- بما داد و در آینده وقتی که بیماران به خانه های خود در جاهای مختلف بروند کارهای ما دوباره توجه آنان را جلب کند و وقتی بما حمله شد، برخی حداقل از ما دفاع کنند. مجددا از رفتن به ----- خداوند میخواست تا ما به تجربه ای نائل شویم، در حالیکه در بتل کریک هستیم و برادران و خواهران از ما جانبداری و طرفداری میکنند. ما باید از آنان جدا میشدیم مبادا در عوضی اینکه به خدا تکیه کنیم و فقط باو اعتماد داشته باشیم، به آنها تکیه کنیم. وقتی بطور کامل از امت خدا جدا گشتیم از هر گونه کمک محروم شدیم و هدایت شدیم تا فقط به خدا نگاه کنیم. با چنین کاری به تجربه ای نائل گردیدیم که اگر به ------ نمیرفتیم نمیتوانستیم به آن دست یابیم. SBK1 256.4

    وقتی جرات و امید شوهرم شروع به متزلزل شدن نمود، نتوانستیم در آن مکان به هیچکس نفعی برسانیم و نمیتوانستیم از تجربه های دیگری منتفع شویم. این اراده خدا بود که شوهرم در آنجا نماند و قوتشی از دست نرود، ولی با وضعیت ضعیفی که داشت او باید در میان برادران برود که او را کمک کنند تا به داد مصیبتهای او برسند. در حالیکه در مصیبتهایمان امت خدا دور بودیم فرصتی یافتیم تا تامل کنیم و بادقت زندگی گذشته خود را مرور کنیم و اشتباهات و خطاهای خود را ببینیم و خود را در برابر خدا فروتن سازیم و صورت او را با اعتراف و فروتنی و دعاهای مکرر ببینیم. در حالیکه در کار فعال بودیم و بارهای دیگران را حمل میکردیم و با مراقبه های زیاد بر خود فشار وارد میساختیم، برای ما نا ممکن بود تا زمان بیابیم تا تامل نموده و بدقت زندگی گذشته خود را بررسی کنیم و درسی را بیاموزیم که خداوند لازم دید آنرا فرا بگیریم. آنگاه بمن نشان داده شد که نام خدا با اجابت تضرعهای امت وی جلال نمی یافت و و شوهرم بهبود نمی یافت، در حینیکه در ----- بودیم. این مانند اتحاد قدرت او با قدرتهای تاریکی بود. او با آشکار نمودن قدرت خویش در ترمیم شوهرم خشنود بود ولی آنگاه طبیبان تجلیل و تمجید را از آن خود میکردند که باید نصیب خدا میشد. SBK1 256.5

    فرشته گفت ”خداوند با ترمیم و درمان خادمان خویش جلال خواهد یافت. خداوند دعاهای خادمان خویش را شنیده است. او دست خادمان مصیبت دیده را خواهد گرفت. خداوند اضطرابهای مصیبت دیده را خلاصی خواهد نمود و او باید نگرانی ها و تردید ها و ناباوریها را کنار بگذارد و با آرامش به خدای رحمان اعتماد کند، او که دلسوز است و محبت و غمخوار اوست. او با دشمن در ستیز است ولی باید همیشه بخاطر داشته باشد که خداوند قوی تر از دشمن است و تسلی یابد و نیازی به ترسی ندارد. با ایمان به شواهدی که خدا خشنود است تا ارزانی دارد توکل کنید و او با جلال در خداوند مظفر خواهد بود”. SBK1 256.6

    دیدم که خداوند در باره کار خویش بما تجربه ای داد که در آینده ارزش والایی خواهد داشت. ما در زمان سهمناکی زندگی میکنیم، در میانه خاتمه صحنه های تاریخ این زمین و امت خدا بیدار نیستند. آنان باید برخیزند عادتهای زندگی خود را اصلاح کنند، در خوردن، در لباس پوشیدن، در کار و در استراحت. در همه اینها، آنان باید خدا را جلال دهند و آماده باشند تا با خصم بزرگ ستیز کنند و از پیروزیهای ارزشمند محظوظ شوند که خدا برای کسانیکه اعتدال را در همه چیز تمرین و ممارست میکنند حفظ نموده، در حالیکه برای تاجی مجاهدت میکنند که زوال در آن نیست. SBK1 256.7

    دیدم که خدا شوهرم را آماده میسازد تا در کار جدی و الهی اصلاحات که برای پیشرفت امت اوست مشغول گردد. این مهم است که آموزه ها و ارشادات بوسیله کشیشان داده شود تا زندگی کنترل شده و در اعتدال باشد. آنان باید رابطه بین خوردن و کارکردن و استراحت و لباسی پوشیدن را که سلامت را حفظ میکنند را یاد بگیرند. همه کسانیکه برای این ایام آخر به حقیقت باور دارند، در این خصوص کاری برای انجام دادن در پیش رو دارند. این آنها را نگران میکند و خدا از آنها میخواهد تا برخاسته و علاقه خود را به این اصلاحات نشان دهند. او با شیوه آنان خشنود نخواهد شد اگر با این درخواست با بی اعتنایی نگاه کنند. SBK1 257.1

    آسیب رساندن به معده بواسطه شکمبارگی، آزمونی برای همه کلیسا هاست. کسانیکه با افراط و بی عقلی میخورند و کار میکنند، نامعقول حرف میزنند و عمل میکنند. یک انسان نامتعادل نمیتواند شکیبا و بردبار باشد. لزومی به نوشیدن مشروبات الکلی نیست تا فرد نامعتدل شود. گناه بی اعتدالی در خوردن زیاد و بیش از حد و غذای چرب و ناسالم، کارهای سیستم هاضمه را با مشکل روبرو میکند، بر مغز اثر میگذارد و از قضاوت صحیح منحرف میسازد، از استدلال و آرامشی و سالم فکر کردن و کردار خوب ممانعت میکند. و این مرجعی از آزمونها و مشقات کلیساست. بنابراین برای امت خدا که باید مقبول نظر او باشند و بتوانند او را در جسمهایشان و روحهایشان که متعلق باو هستند جلال دهند، آنان باید با علاقه و همت از شکمبارگی احتراز و در همه چیز اعتدال را رعایت کنند. SBK1 257.2

    آنگاه میتوانند حقیقت را در زیبایی و وضوح درک کنند و در زندگی خود آنرا حمل کنند و با طریقی خردمندانه و راست به دشمن ایمان ما فرصتی جسمی در بهترین وضعیت سلامت نگهدارند چرا که کاری مهم و جدی در پیش روی ماست. سلامت جسم برای این کار نیاز است و برای تجربه سالم مذهبی ضروری است و برای پیشرفت در زندگی مسیحی و پیشرفت در قدوسیت، همانگونه که برای جسم بشری دست و پا نیاز است. خداوند از امت خویش میخواهد تا خود را تطهیر کنند، از همه پلشتیهای جسم و روح بری باشند و قدوسیت را در خداترسی بکمال برسانند. همه کسانیکه بی تفاوت هستند و خود را از این کار معذور میدارند، و منتظر خدا میمانند تا برای آنها کار کند در حالیکه او آنها را ملزم نموده تا برای خودشان کاری انجام دهند و بخاطر همین رخوت مقصر خواهند بود در حالیکه حلیمان زمین که غصب او را دیده اند در روز غصب خدا در جای امن خواهند بود. SBK1 257.3

    بمن نشان داده شد که اگر امت خدا در سهم خود تلاشی نکنند ولی منتظر باشند تا کاری برایشان انجام شود و اشتباهات آنان را بردارد و خطاهای آنان را اصلاح کند و آنان را شایسته سازد تا در صدای عظیم فرشته سوم دخیل شوند، آنگاه مقصر خواهند بود. قدرت و نیروی خدا تنها بر کسانی خواهد آمد که خود را با کاری که خدا به آنان فرمان داده است آماده ساخته اند، یعنی تطهیر خودشان از همه کثیفی های جان و روح و کمال قدوسیت در خداترسی. SBK1 257.4

    بمن نشان داده شد که در برخی جهات مورد شوهرم شبیه آنانی است که منتظر نیرویی هستند که برای آنان کار کند. اگر او منتظر قدرت خدا می ایستاد تا بر جسم او قرار گیرد، احساس کند که کامل شده است، و بگوید وقتی خداوند مرا شفا داد آنگاه باور میکنم و اینکار یا آن کار را انجام میدهم، او میتواند منتظر بماند و هیچ تغییری را درک نکند، چرا که کمال وعده خدا تنها توسط کسانی درک میشود که ایمان داشته باشند و با ایمان خود کار کنند. دیدم که او باید کلام خدا را باور داشته باشد و اینکه وعده های خدا متعلق باو هستند تا آنها را ادعا کند و بدینسان آنان هرگز شکست نخواهند خورد. او باید با ایمان راه برود و بر شواهدی که خدا خشنوده بوده تا ارزانی کند تکیه کند و هر چقدر که ممکن باشد کار کند تا جایی که یک انسان خوب بشود. فرشته گفت ”خداوند او را ابقا خواهد نمود. ایمان او باید با عمل کامل گردد زیرا که ایمان بتنهایی مرده است. ایمان باید با عمل حفظ شود. یک ایمان زنده همیشه با اعمال هویدا میشود”. SBK1 257.5

    دیدم که شوهرم از تلاش با ایمان، عقب نشسته است. ترس و اضطراب در خصوص مورد او وی را کمرو و گوشه گیر نموده بود. او به ظواهر نگاه میکند، و به احساسات ناپسند جسم مینگرد. فرشته گفت ”احساسات ایمان نیست. ایمان بطور ساده توسل به خدا با کلام وی است. او باید اقتدار خود را در نام و قوت اسرائیل خدا اثبات کند. او باید تا آنجا که ممکن است از فکر کردن و حرف زدن در باره خود دست بکشد. او باید بشاش و خوشحال باشد. SBK1 257.6

    در ۲۵ دسامبر سال ۱۸۶۵ همانگونه که بسیاری وقتها مشاهده کرده بودم دیدم که ارشد کلیسا ف اغلب خطا میکند و با شیوه ای بی احساس نسبت به کسانیکه او فرضی کرده در اشتباه بوده اند، تعجیل نموده است. من اغلب دیده ام که کار او در حوزه های جدید بوده و باید گروهی را نسبت به حقیقت حاضر اگاه مینموده و بدین جهت باید کار توبیخ انان را رها کند و به دیگران بسپارد چرا که روش برخورد وی ناشی از روح تند اوست - او شکیبا نیست و قضاوت درست ندارد و بدین جهت برای این کار فاقد صلاحیت است. در اینجا من شهادتی را میدهم که در ۲۶ دسامبر سال ۱۸۶۵ برای برادر ف داشته ام تا نشان دهم که در باره او چه دیده ام و بخاطر اینکه اکثر شهادتها کاربرد عمومی دارد و نیز بخاطر اینکه او هیچ واکنشی نشان نداده است و فقط به دیگران اظهار داشته که خدا بخاطر ”چوب و فلک” شوهرم را تنبیه نموده است. من در اینجا اظهار میدارم که هدف دیگر در دادن شهادت ذیل این است که برادران بیشتر بفهمند که کار برادر ف در حوزه جدید است و اینکه آنان نباید او را وسوسه کنند تا کار خود را رها کند و با اصرار بر او تا در اینجا و آنجا در میان کلیساها کار کند یا در اینجا یا آنجا مستقر شد. SBK1 257.7

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents