فصل 24 - همسران خادمان و مبلغان

همسران مبلغان را دیدم. برخی از آنان هیچ کمکی به شوهران خود نمیکنند با اینحال به پیام فرشته سوم اقرار میکنند. آنان بیشتر به مطالعه خواسته ها و انبساط خاطر خویش میپردازند تا به اراده خدا بپردازند در غیر اینصورت چطور میتوانند دستان شوهران خود را بالا نگاه دارند؟^{* اشاره به همراهان موسی است که نسبت او را در جنگ بالا نگاه داشتند} با دعاهای صادقانه و گامهای درست. مشاهده کردم که برخی از آنان به طریقهای خودسرانه و خودخواهانه میروند و شیطان آنان را ابزارهایی برای کار خود کرده تا تاثیرات غیر خودخواهانه شوهرانشان را باطل و نابود سازند. اگر آنان براحهای تنگ برده شوند خود را آزاد حس میکنند که باید گله و شکایت کنند. آنان رنجها و مصایب مسیحیان کهن را بخاطر حقیقت فراموش کرده اند و فکر میکنند که باید به راه و روش خود بروند و اراده و خواسته خود را پیروی و متابعت کنند. آنان مصایب و رنجهای عیسی را که سرور آنان است فراموش کرده اند. آنان مرد غمها را فراموش کرده اند که با اندوه آشنا است، کسی که جایی نداشت تا سر بر بالین بگذارد. آنان بی توجهند تا بیاد بیاورند که آن پیشانی مقدس با تاج خار سفته گردید. آنان او را فراموش کردند، کسی که صلیب خود را به محل مصلوب شدن خود حمل میکرد. نه تنها حمل صلیب چوبی، بلکه بار سنگین گناه جهان بر دوش او بود. آنان فراموش کردند که میخها ظالمانه بر دستان و پاهای او کوبیده شدند و آخرین دمی که با درد فریاد زد: الهی الهی چرا مرا واگذارده ای؟ در نهایت این رنجها برای آنان بود. آنان قویا تمایلی ندارند تا بخاطر مسیح رنج ببینند.SBK1 58.1

دیدم که این افراد خود را فریب میدهند. آنان هیچ سهم و قسمتی در این موضوع ندارند. آنان حقیقت را دارند ولی حقیقت آنان رادر بر ندارد. وقتی که حقیقت یا هیبت آنان را جلب کند، خودخواهی خواهد مرد، پس این زبان دیگر نخواهد بود که بگوید: «من خواهم رفت و اینجا نخواهم ماند.” ولی مشتاقانه جستار خواهد شد که «خداوند از من میخواهد تا به کجا بروم؟ در کجا میتوانم او را به بهترین وجه جلال دهم و کجا کارهای متحدانه ما میتواند به بهترین نحو انجام شود؟» اراده آنها باید در اراده خداوند ذوب شود. خودسری و فقدان تمرکز که برخی از همسران مبلغین از خود نشان میدهند مسیر گناهکاران را هموار میسازد و خون جانها بر جامه های آنان نقش خواهد بست. برخی از مبلغان در خصوصی وظایف و خطاهای کلیسا شهادتی قوی داده اند ولی تاثیر در نظر گرفته شده را نداشته است چرا که شریکهای زندگی خودشان نیاز به اصلاح شدن دارند و بدین جهت ملامت با وزنی سنگین تر بخودشان بازگشت. آنان اجازه دادند که شریکهای زندگیشان بر آنان تاثیر سوء بگذارند و آنان را به زیر بکشند، ذهن آنان مشوش شود و سودمندی و نفوذ آنان از دست برود. آنان مایوس و نومید میشوند ولی منشاء واقعی آسیب را تشخیص نمیدهند. منشاء آن آسیبها در خانه در کارشان است.SBK1 58.2

این خواهران بطور نزدیکی مرتبط با کار خداوند میشوند چنانچه خداوند شوهرانشان را فراخوانده تا حقیقت حاضر را موعظه کنند. این خادمان چنانچه واقعا از سوی خداوند فراخوانده شده باشند اهمیت حقیقت را احساس نمایند. آنان بین زندگان و مردگان ایستاده اند و باید مراقب جانها باشند چرا که باید برای آن حساب پس بدهند. فراخوانی آنان جدی است و شریکهای زندگی ایشان میتوانند برکت عظیمی باشند یا برای آنان لعنت عظیمی باشند. آنان میتوانند در هنگام دلسردی آنها را تشویق و دلشاد سازند، ایشان را تسلی دهند وقتی که روحیه آنان ضعیف شده است آنان را تشویق کنند تا به بالا نگاه کند و وقتی که ایمانشان لغزش میخورد کاملا به خدا توکل کنند. و یا اینکه میتوانند روشی متضاد را بر گزینند و به تاریکی نگاه کنند و طوری تصور کنند که خیلی متشکل دارند و به خدا ایمان نداشته باشند، از سختیهای خود سخن بگویند و از بی ایمانی همراهانشان حرف بزنند، در شکایت افراط کند، و روح گلایه داشته باشند و مانند مرده ای باشند و حتی برای آنان بجای برکت، لعنت باشند.SBK1 58.3

دیدم که همسران مبلغان باید به همسران خود در کارهایشان کمک کنند و قاطع و مراقب باشند که چه تاتیری را اعمال میکنند، چرا که به آنان نگاه کرده میشود و از آنان بیش از دیگران انتظار میرود. لباس پوشیدن آنان باید الگو باشد. زندگی آنان و گفتگوی آنان باید الگو باشد و چاشنی زندگی باشند تا اینکه چاشنی مرگ باشند. دیدم که آنان باید فروتن و حلیم باشند، با اینحال محترم باشند و گفتگوهای آنان باید گرایش به هدایت اذهان به سوی ملکوت باشد.SBK1 58.4

سوال بزرگ باید این باشد: من چطور میتوانم جان خود را نجات دهم و وسیله ای برای نجات دیگران باشد؟ دیدم که کار ناتمام و ناقصی از طرف خداوند پذیرفته نیست. او میخواهد که با تمام دل و وجود کار کنیم. تاثیر آنان باید گویا، قاطع، بدون اشتباد و حامی حقیقت باشد، در غیر اینصورت بر ضد حقیقت است. آنان یا با عیسی متحد میشوند و یا اینکه پراکنده خواهند شد. همسر نا مطهر و تقدیس نشده بزرگترین لعنتی است که یک مبلغ میتواند داشته باشد. آن خادمان خدا که ناراحت بوده و هنوز هستند باید دو برابر به دعا و مراقبه بپردازند و قاطع و استوار بایستتد و اجازه ندهند که این تاریکی آنانرا کاملا فراگیرد. آنان باید بیشتر به خدا نزدیک شوند در خانه قاطع و مصمم، بخوبی حکمیت داشته باشند و طوری زندگی کنند که گوئی مورد پسند خدا و تحت مراقبت فرشتگان هستند. ولی اگر آنان تسلیم خواسته های همنشینان غیر روحانی خود باشند، غضب خداوند بر آنان ساکن خواهد گردید. صندوق عهد خداوند نمیتواند در این خانه باشد، زیرا که با اشتباهات خود آنرا بی حرمت میسازند.SBK1 58.5

خداوند ما خدای غیور است. این چیز ترسناکی است که آن را سرسری بگیرند. در عهد کهن، عَخّان طمع به طلا و جامه بابلی داشت و آنها را مخفی کرد و همه بنی اسرائیل دچار مصیبت شدند و آنان به دشمن خود رانده شدند. و وقتی یوشع دلیل آنرا جویا شد خداوند گفت: برخیز و امتت را تطهیر کن و بگو برای فردا خود را تطهیر کنید چرا که خدای اسرائیل گفته است چیزی ملعون در بین شماست. ای اسرائیل شما در مقابل دشمن خود انداخته نخواهید شد تا اینکه چیز ملعون را از میان خود بیرون کنید. عخان گناه ورزیده بود و خداوند او و همه خاندان او را بهمراه هر چه که داشت نابود ساخت و لعنت را از اسرائیل زدود.SBK1 58.6

دیدم که اسرائیل خدا باید برخاسته و نیروی خود را در خداوند با تجدید بیحت و نگاه داشتن عهد با او تجدید کند. طمع کاری، خودخواهی، پول دوستی و دنیا پرستی، در همه قشرهای رعایت کنندگان سبت وجود دارد. این اهریمنان روح فداکاری را در بین امت خدا نابود میسازند. آنانی که در دل طمعکارند از آن آگاه نیستند. این مسئله بطور غیر قابل ملموس توسط آنان افزایش یافته و اگر ریشه کن نشود نابودی آنان مطمئنا مانند نابودی عخان خواهد بود. بسیاری قربانی را از قربانگاه خداوند برده اند. آنان دنیا دوست هستند. این عشق به دنیا افزایش یافته و اگر تغییر کلی در آنان حاصل نشود آنان با دنیایشان نابود خواهند شد. خداوند برای آنان امکانات فرستاده است و این امکانات به آنان تعلق ندارد بلکه خداوند آنان را مراقب و مباشر آن امکانات گردانیده است. و بخاطر دنیاپرستی مایملک خدا را جزو اموال خود میدانند و آنرا احتکار میکنند. ولی وقتی که دست توفیق دهنده خدا سریعا از آن اموال برداشته شود همگی در طرقبا لحظه ای از بین میرود. باید برای خداوند فداکاری کرد، و به خاطر حقیقت خود انکاری نمود. بشر چقدر ضعیف و شکننده است! چقدر دست او کوتاه است! دیدم که بزودی غرور خود بزرگ بینی تحقیر میشود و غرور او شکسته میگردد. پادشاهان با شکوه، غنی و فقیر، بطور یکسان سر خم خواهند نمود و بلایای ویرانگر خدا بر آنان فرو خواهد افتاد.SBK1 59.1