Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

تعلیم و تربیت کودک

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First

    فصل پنجاه و پنجم - اتحاد در انضباط و تاديب و تربيت

    معلم در مديريت خويش به درايت و كارداني نياز دارد- در ميان جوانان تنوع خصوصيات اخلاقي و تحصيلي را نميتوان يافت. برخي در محيط مستبدانه و خشن زندگي كردند كه در آنان روح سرسختي و مخالفت را رشد داده است. با برخي از كودكان مانند حيوانات خانگي رفتار شده است زيرا كه والدين بيش از حد شيفته، به آنان اجازه داده اند تا هر كاري دلشان ميخواهد بكنند. هر نقصي توجيه شده است و تا آنجا ادامه يافته كه شخصيت آنان ناقص و ضايع گرديدو و رو به انحطاط گذاشته شوند. براي توفيق يافتن بر اين اذهان متفاوت، معلم ناگزير به اعمال شگردهاي حاذقانه و حساسي در مديريت خويش خواهد بود و در طرز اداره امور بايد استوار و محكم باشد.TTK 207.1

    اعلام انزجار و حتي اهانت اغلب براي خط مشي مناسب آشكار ميشود. برخي از قوه نبوغ خود براي طفره رفتن از مجازات ها استفاده ميكنند در حاليكه ديگران خونسردي و بي اعتنايي را به پيامدهاي سرپيچي نشان ميدهند. همه اينها شكيبايي و تلاش بيشتري را از سوي كساني كه به آنان امور آموزشي سپرده شده است ميطلبد.TTK 207.2

    بهتر است مقررات كم باشد ولي بخوبي رعايت گردد- در مدرسه و همچنين در خانه تاديب و نظم خردمندانه اي بايد اعمال شود. معلم بايد مقرراتي را وضع كند تا شاگردان خويش را اداره كند. اين مقررات بايد كم ولي بخوبي مراعات شود و وقتي وضع گرديد بايد اجرا شود. اصول بايد در مقابل دانش آموز قرار گيرد تا درستي و عدالت آن وي را متقاعد سازد.TTK 207.3

    معلم بايد دانش آموز را ملزم به اطاعت از مقررات كند- در مدرسه و همچنين در خانه مفهوم انضباط و تاديب بايد درك گردد. ما بايد اميدوار باشيم كه در مدرسه هيچگاه موقعيتي پيش نيايد كه چوب تاديب مورد استفاده قرار بگيرد. ولي اگر در مدرسه كساني با لجاجت در مقابل استدعا و اندرز مقاومت كنند آنگاه لازم است به آنان فهمانده شود كه آنان بايد اطاعت كنند. برخي معلمان فكر ميكنند كه اجبار به اطاعت ضروري نيست. آنان فكر ميكنند كه وظيفه آنان تنها تدريس كردن آموزش است. درست است - آنان بايد آموزش بدهند. ولي آموزش فرزندان با ناديده گرفتن اصول چه فايده اي دارد. معلم حس نميكند كه حق حكميت و اداره امور را در دست داشته باشد.TTK 208.1

    او به همكاري والدين نياز دارد- معلم نبايد تنها رها شود تا بار مسئوليت را بتنهايي بر دوش بكشد. او به همفكري و لطف و همياري و محبت اعضاي كليسا نيازمند است. والدين بايد معلم را با نشان دادن قدرداني از تلاشهايش تشويق كنند. آنان هرگز نبايد سخني بگويند يا كاري كنند كه نافرماني در فرزندانشان را ترغيب نمايد.TTK 208.2

    ولي ميدانيم كه بسياري از والدين با معلم همكاري نميكنند. آنان در خانه تاثير خوبي را كه در مدرسه بكار برده ميشود پرورش نميدهند. در عوض ادامه دادن تاثيرات خوبي كه در مدرسه بكار برده ميشود، آنان به فرزندان خود اجازه ميدهند كه هر چه دلشان ميخواهد انجام دهند و بدون محدوديت به اينطرف و آنطرف بروند. و چنانچه معلم به اختيار و اقتدار خود در الزام فرمانبرداري عمل نمايد فرزندان گزارشي اغراق آميز و تحريف شده را به والدين خود ميدهند. معلم تنها به وظيفه دردناك خود عمل نموده است ولي والدين با فرزندان خود همدردي ميكنند، حتي اگرچه آنان خطاكار باشند. و اغلب والديني كه خود با عصبانيت و خشونت حكمراني ميكنند وقتي كه فرزندانشان در مدرسه تاديب ميشوند بسيار نامعقول رفتار ميكنند.TTK 208.3

    وقتي كه والدين شكايت فرزندان خود را بر عليه حكميت و انضباط به مدرسه ميبرند آنان مشاهده نميكنند كه نيروي تضعيف روحيه را افزايش ميدهند كه در حال حاضر به اندازه خطرناكي شايع شده است. هر تاثيري كه جوانان را احاطه كرده است بايد در جاي درست باشد زيرا كه تباهي جوانان رو به رشد است.TTK 208.4

    معلمين وفادار را حمايت كنيد- والديني كه هرگز دلواپسي را براي جانهاي فرزندانشان احساس ننموده اند و كسانيكه هرگز آنان را محدود ننموده و هدايت نكرده اند همانهايي هستند كه مخالفت لجام گسيخته خود را هنگاميكه فرزندانشان مهار و ملامت شده يا در مدرسه اصلاح شده اند ابراز ميدارند. برخي از اين فرزندان براي كليسا موجب ننگ و رسوايي هستند. والدين بايد فرزندان خويش را بگونه اي تعليم دهند كه نسبت به خدا و اصول و نسبت بخودشان و تمامي كساني كه با آنان در ارتباط هستند رو راست باشند . TTK 209.1

    والديني كه فرزندانشان را درست تربيت ميكنند از معلم انتقاد نميكنند. آنان احساس ميكنند كه علاقه به فرزندانشان و خوش انصافي در مدرسه طلب ميكند كه تا در حد ممكن از معلمي كه در مسئوليتها با او شريك هستند حمايت و او را محترم بشمارند.TTK 209.2

    در مقابل فرزندان هرگز از معلم انتقاد نكنيد- والدين - وقتي كه معلم مدرسه كليسايي سعي در آموزش و تربيت فرزندانتان دارد تا به حيات جاوداني نائل آيند در مقابل فرزندانتان كار هاي معلم را مورد انتقاد قرار ندهيد حتي گرچه ممكن است فكر كنيد كه او خيلي سختگير است. اگر از آنان ميخواهيد تا قلوب خود را به منجي بسپارند با تلاشهاي معلم بمنظور رستگاري همكاري نماييد. چقدر بهتر خواهد بود كه بجاي شنيدن نكوهش و انتقاد از لبهاي مادران كلام ستايش در خصوص كار معلم شنيده شود. اين قبيل كلام اثري بادوام ميگذارد تا فرزندان معلم خويش را احترام بگذارند.TTK 209.3

    اگر انتقاد يا پيشنهاد در باره كار معلم لازم باشد بايد بطور خصوصي با او در ميان گذارده شود. اگر موثر واقع نيفتاد آنگاه موضوع را به هيئت مديره مدرسه در ميان بگذاريد. هيچ چيزي نبايد گفته يا عمل شود تا احترام فرزندان را نسبت به كسي كه خيريت آنان در حد اعلا به او بستگي دارد تضعيف شود. چنانچه والدين خود را در موقعيت معلم قرار دهند و ببينند كه لزوما چقدر مشكل بايد باشد تا صدها دانش آموز را در سطوح و طبقه ذهني اداره و منضبط نمود آنگاه امور را متفاوت خواهند ديد.TTK 209.4

    سرپيچي اغلب در خانه آغاز ميشود- در اجازه دادن به فرزندان به انجام هر چه كه آنان را خشنود ميكند، والدين ممكن است خود را مهربان و خونگرم احساس كنند ولي نميدانند كه مطلقا ظلم ميكنند. فرزندان قدرت استدلال دارند و جان آنان با مهرباني سهل انگارانه صدمه ميبيند هر چند كه در نگاه والدين ممكن است مهرباني ديده شود. هنگامي كه فرزندان بزرگتر ميشوند سرپيچي آنان نيز رشد ميكند. معلمين آنان ممكن است سعي كند تا آنان را اصلاح كند ولي اغلب اوقات والدين از فرزندان طرفداري ميكنند و شرارت به رشد خود ادامه ميدهد و با حيله گري بيشتري پوشش مي يابد. كودكان ديگر بواسطه تاثير اينگونه فرزندان اغفال و منحرف ميشوند و با اينحال والدين نميتوانند اشتباه را ببينند. سخن فرزندانشان قبل از كلام معلمي شنيده ميشود كه در سوگ اشتباهاتشان نشسته است.TTK 210.1

    كار معلم با عدم همكاري والدين مضاعف ميشود- غفلت والدين در تربيت فرزندان كار معلم را دو برابر سخت تر ميكند. در خانه نسبت به آنان كوتاهي ميشود و آنان تعليم و تاديب مدرسه را بعنوان ظلم و و سختگيري ميبينند. اين قبيل فرزندان اگر بدقت مراقبت نشوند مانند بز گري هستند كه ديگران را نيز آلوده ميسازند. ولي درست و بجاست كه فرزندان در مدرسه تاديب و تربيتي فرا گيرند كه دلسوزي بيجاي والدين را در خانه بخاطر خطاكاري آنان خنثي ميسازد.TTK 210.2

    آيا والديني كه به كلام خدا اعتقاد دارند بايد به مديريت نادرست خود ادامه دهند و كامراني هاي شريرانه فرزندانشان را تاييد كنند؟ پدران و مادراني كه حقيقت را ابراز ميكنند در اين زمان بهتر است كه به مشاعير خود رجوع و بيش از اين شريك اهريمن نشوند و بيش از اين شيوه شيطان را با پذيرفتن شهادتهاي غلط فرزندان بي ايمان خود حمل نكنند. براي معلمين، ستيز با رفتار فرزندان كافي است و نيازي به مقابله با تاثير رفتاري والدين نميباشد.TTK 210.3