Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

تعلیم و تربیت کودک

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First

    فصل سي و چهارم - راههايي كه شخصيت را تباه ميكند

    والدين ممكن است بذر تباهي بكارند — والدين به اشتباه به فرزندان خود درسهايي ميدهند كه مطمئنا آنان را به تباهي خواهد كشانيد و نيز در جلوي پاهاي خود خار ميكارند... بديهي است كه شادي آينده فرزندان در دستان والدين آنهاست. كار مهم شكل دهي شخصيت اين فرزندان بعهده آنان است. تعليمات داده شده در كودكي در سراسر عمر با آنان خواهد بود. والدين بذرهايي را ميكارند كه ميوه هاي خوب يا بد بعمل خواهد آورد. آنان پسران و دختران خود را شايسته شادي و يا بدبختي ميكنند.TTK 107.2

    نازپروري يا مقررات سخت — بچه ها اغلب در طفوليت نازپرورده ميشوند و خلق و خو هاي اشتباه در آنان قرار ميگيرد. والدين نهالها را خم ميكنند. با روشهاي تربيتي خصوصيات رشد ميكند. يا بدشكل و بد قواره ميشود و يا اينكه زيبا و آراسته ميگردد. ولي در حاليكه بسياري از والدين با نازپروري اشباه ميكنند درجهت مخالف برخي نيز با فرزندان خود با مقررات سفت و سخت رفتار ميكنند. هيچيك از اينها با آموزه هاي كتاب مقدس تطابق ندارد ولي هر دو كار وحشتناكي را انجام ميدهند. آنان اذهان فرزندان خود را قالب گيري ميكنند و بايد در روز داوري بخاطر اين رفتار به خدا حساب پس بدهند. روز معاد نتيجه كارهاي اين زندگي را فاش خواهد ساخت.TTK 107.3

    قصور در تربيت براي خدا- والدين با قصور در تربيت فرزندانشان براي رهروي از خدا و آنچه را كه فرمان داده است از وظيفه مجدانه خود مسامحه ميكنند.TTK 108.1

    برخي از فرزندان رها شده اند تا هر كاري كه دلشان خواست بكنند — ديگران مورد انتقاد قرار گرفته و دلسرد ميشوند. ولي كمي خوشزباني و دلگرمي و سخنان تاييد آميز به آنان داده شده است. چنانچه مادران تنها خردمندانه عمل ميكردند و با آرامش وو عزم راسخ بتربيت كردن پرداخته و خواهشهاي نفساني فرزندان خود را مقهور ميساختند چه مقدار گناه در نطفه خفه ميشد و چه گروه زيادي از افراد در كليسا نجات داده ميشدند. خيلي از جانها بطور هميشگي از دست خواهند رفت. اين بخاطر اهمالي است كه والدين بطور مناسب و مقتضي فرزندان خود را تاديب و تربيت نكرده اند تا در جواني و شباب مطيع اولياي خود باشند. خططاهاي جزيي و طغيانهاي كوچك باعث ميشود كه هزاران جان بتباهي كشيده شوند و نبايد هيچ خطايي را جزيي پنداشت. حال چگونه والدين بخاطر اين غفلت دهشتناك از وظايف خود پاسخگوي خدا خواهند شد؟TTK 108.2

    سهل انگاري در به هدر دادن زمان منجر به گناه ميشود- كودكان بيش از پيش به مراقبت و راهنمايي نيازمندند زيرا كه شيطان در صدد كنترل ذهن و دل آنان است تا روح خدا را از آنان دور كند. وضعيت نگران كننده جوانان در اين سن دلالت دارد بر اينكه ما در روزهاي آخر بسر ميبريم ولي تباهي بسياري از افراد مستقيما به مديريت اشتباه والدين اشاره ميكند.TTK 108.3

    خداوند سهل انگاري در هدر دادن وقت كه منجر به گناه و تبهكاري ميشود را محكوم ميكند. و بيتفاوتي و لاقيدي را كه حضور مصيبت بارش در خانواده هاي مسيحي دير تشخيص داده ميشود را مذموم و منكوب ميدارد.TTK 108.4

    فقدان تقيد — از آنجا كه والدين بطور مقتضي فرزندان خود را كنترل و هدايت نميكنند هزاران نفر با شخصيتهاي ناقص و بدشكل بار مي آيند كه اهمال كار بوده و در انجام وظايف عملي زندگي دانش كافي ندارند. آنان رها شده اند تا با انگيزه هاي هيجاني خود و وقت و توانائيهاي ذهني خود هر چه ميخواهند بكنند. از دست رفتن هدف خدا در اين استعدادهاي تلف شده متوجه پدران و مادران است و در كوتاهي خود چه عذر و بهانه اي را در پيشگاه خدا خواهند آورد؟ زيرا كه آنان مباشريني۱۸ص102 .مباشر ناصالح ، اشاره به كتاب لوقا ١6:١ -٩ هستند كه وظيفه الهي به آنان سپرده شده تا جانها را تحت امر و تصدي خود با تمام توان اصلاح نموده تا خالق جلال يابد .TTK 109.1

    والدين ميپندارند كه فرزندان خويش را دوست ميدارند ولي ثابت كرده اند كه بدترين دشمنان آنان هستند. آنان بي بند و باري را آزاد گذاشته و اجازه داده اند تا شرارت افسار گسيخته شود. آنان به فرزندان خود اجازه داده اند تا فرزندانشان گناه را گرامي بشمارند مانند اين كه يك افعي را نوازش كنند كه نه تنها قرباني خود را كه نوازششان نموده نيش ميزنند بلكه همه كساني را نيز كه به او وابستگي دارند را نيز به سم خود مبتلا خواهد ساخت.TTK 109.2

    چشم پوشي كردن از خطاهاي مشهود خطاست— والدين برغم اتحاد و همراهي با كساني كه متحمل زحمت شده تا استاندارد اخلاقي و معنوي را ارتقا دهند - تا با قلبها و جانها با خداترسي كار كنند — و اشتباهات فرزندان خود را اصلاح كنند — بسياري از والدين وجدان خود را آسوده كرده و ميگويند: فرزندان من بدتر از ديگران نيستند. آنان در پي پنهان كردن اشتباهات فاحشي هستند كه خداوند از آنها بيزار است مبادا كه فرزندانشان رنجيده خاطر شده و كاري را انجام دهند كه نبايد بكنند (شايد كليسا را ترك كنند). اگر روح طغيان و تمرد در قلبهايشان وجود دارد بهتر اين است كه همين الان رام و مقهور شود زيرا ممكن است با نازپروري اين تمرد سركش شده و توانمند شود. چنانچه والدين وظايف خود را بخوبي انجام دهند وضعيت و شرايط متفاوتي را شاهد خواهيم بود. بسياري از اين والدين از خداوند روي گردانيده اند. آنان از او حكمت طلب نميكنند تا خدعه شيطان را درك نموده و از بدام افتادن اجتناب ورزند.TTK 109.3

    نوازش و نازپروري كودكان — والدين خيلي اوقات كودكان خويش را ناز و نوازش ميكنند زيرا بنظر با اين روش بهتر ميتوانند آنان را اداره كنند. اين كار راحت تري است كه به آنان اجازه داده شود تا براه خود بروند تا اينكه طبيعت ياغي آنان را كنترل و پاسداري كرد. با اينحال اين روش وخط سيري ضعيف است. بنابراين كار بدي است كه از زير بار مسئوليت شانه خالي كرد زيرا زماني فرا خواهد رسيد كه اين كودكان كه طبيعت آنان كنترل و بررسي نشده مطلقا به فسق و فجور كشيده شده و خفت و رسوايي را براي خود و خانواده خود مي آورند. آنان بدون آمادگي وارد وسوسه هاي زندگي شده و بحد كافي نيرومند نيستند تا بر رنج و پيچيدگيهاي روزگار فائق آيند — با هيجانات احساسي، غرور كاذب و بدون انتظام و تاديب در پي منحرف كردن ديگران بسوي خواسته خود ميباشند و با درماندگي چنين ميپندارند كه دنيا از آنان سوء استفاده نموده و از آن روي بر ميگردانند.TTK 109.4

    كاشتن بذر هاي غرور — هر كجا كه ميرويم مشاهده مييكنيم كه كودكان ناز و نوازش شده و نابخردانه مورد ستايش قرار ميگيرند. اين كار باعث ميشود تا مغرور، گستاخ و خودپسند بشوند. اين بذرهاي غرور براحتي توسط والدين و سرپرستان بي احتياط در قلبهاي بشر كاشته ميشوند و نوجواناني را كه تحت حمايت آنان هستند را بدون فكر به آينده ستوده و لوس ميكنند. خود رايي و غرور شرارتهايي هستند كه فرشتگان را به اهريمن تبديل نمودند و دروازه هاي آسمان بروي آنان بسته شد. و با اين وجود والدين ناخودآگاهانه مرتبا فرزندان خود را تعليم ميدهند تا نمايندگان شيطان بشوند.TTK 110.1

    اسير نوجوانان شدن- چه تعداد از والدين گرانبار و زحمتكش اسير و بنده نوجوانان خود ميشوند در حاليكه در هماهنگي با آموزش و تربيت فرزندان براي تفريح و سرگرمي زندگي ميكنند و خود را تجليل ميكنند. والدين بذري را در قلبهاي فرزندانشان ميكارند كه نسبت به محصول ببار آورده آن بي توجه هستند. تحت چنين تربيتي است كه در سنين ده سالگي دوازده سالگي يا شانزده سالگي بچه ها خود را خيلي عاقل ميپندارند. فرض كنيد كه آنان نابغه باشند و خود را در كل چنين ميپندارند كه نيازي ندارند تا تحت استيلاي والدين خود باشند و چنان خود را متعالي فرض ميكنند كه نبايد نسبت به انجام وظايف روزانه زندگي سر فرود آورند. عشق به عيش و تفريح اذهان آنان را تحت كنترل خود در مي آورد و خود پسندي و غرور و تمرد نتايج تلخي را در زندگي آنان بعمل مي آورد .TTK 110.2

    همدردي و محبت نادرست — عطوفت والدين بايد در جهتي بكار گرفته شود تا فرزندانشان از فرامين مقدس خدا پيروي كنند. والدين اگر با نازپروري فرزندان خود را هدايت كنند از خدا نافرماني كرده اند و از آموزه و تربيتي كه خدا حكم نموده مضايقه نموده اند. وقتي والدين به احكام خدا بي توجهي كنند جانهاي خود و فرزندانشان را بمخاطره انداخته اند.TTK 110.3

    شفقت و محبت نادرست ضعف ببار مي آورد — تصور غلط مبني بر اينكه ناز و نوازش و محدود نكردن حكيمانه است سيستم تربيتي را شكل ميدهد كه فرشتگان را اندوهگين ميسازد ولي در مقابل شيطان از آن محظوظ ميگردد زيرا صد ها و هزاران نوجوان و نونهال را تحت بيرق و سلطه خود در مي آورد. و بدين خاطر است كه چرا چشمان والدين را از اين امر مهم نابينا كرده حساسيتهاي آنان را از بين برده و اذهان آنان را مغشوش ميكند. آنان ملاحظه ميكنند كه پسران و دخترانشان دوست داشتني و خوش مشرب و مطيع و غمخوار نيستند با اين وجود فرزندان در خانه هايشان جمع ميشوند و زندگي آنان را مسموم كرده قلبهاي آنان را محزون و به تعداد كساني كه شيطان آنان را براي بدام انداختن استفاده ميكند اضافه ميشوند.TTK 111.1

    قصور در خواسته هاي احكام — چنانچه فرزندان ناسپاس خوراك و پوشاك داشته و به آنان اجازه داده شود تا بدون تاديب براه خود بروند آنان تشويق خواهند شد تا به راه شرارت ادامه دهند. و تا آنجاييكه والدين يا سرپرستان بچه ها را مورد لطف و تفقد خود قرارداده و از آنان نخواهند تا فرمانبردار باشند آنگاه شريك كردار نابخردانه فرزندان خويش خواهند شد. اين قبيل بچه ها با رفتار بد خود و راه ناثوابي كه در پيش گرفته اند همانگونه كه در خانه مسيحي باقي مانده اند ديگران را نيز مسموم رفتار بد خود ميكنند. هر فرد مسيحي بايد استوار بايستد و شرارت و اعمال شيطاني فرزندان متمرد و ناخلف را محكوم و مذموم كند. با جوان بدكار نبايد مانند افراد مهربان و مطيع رفتار شود بلكه بايد مثل برهم زنندگان آرامش و تباه كنندگان معاشرت رفتار شود.TTK 111.2

    روا داشتن فرزندان به پيروي از افكار خود- تاثير غالب در اجتماع اين است كه طرفدار مجاز شمردن جوانان براي پيروي از اميال طبيعي باشند، آنگونه كه جوان در ذهن خويش ميپروراند. والدين مي انديشند كه ارضاي اميال و خواسته هاي فرزندان و رها كردن آنان به پيروي از طبيعت ذاتي نشان دادن محبت است. چه اشتباه فاحشي! زيرا كه فرزندان نازپروده لجام گسيخته شده و در تمايلات خويش سركش و خودخواه و باجگير و غير قابل تحمل رشد كرده و لعنتي براي خود و اطرافيان خواهند شد.TTK 111.3

    مجاز شمردن رفتار اشتباه — دروس و تربيت كودكي چه خوب و چه بد بيهوده و عبث نبوده اند. صفات رفتاري براي خير و شر در جواني رشد مي يابد. در خانه ممكن است ستايش و تمجيد هاي غلط به فرزندان روا داشته شود ولي در بيرون از خانه و در اجتماع هر رفتاري بر اساس شايستگيهاي خود تمجيد و تجليل ميگردد. نازپرورده شدگان كه خانه در اقتدار آنان است هر روزه تحت انقياد و سرسپردگي نسبت بديگران خواهند بود. و بسياري با دروس عملي زندگي كار آزموده ميگردند. آنان اغلب بواسطه پذيرفته نشدن ها— نوميديها — و زبان رک و صريح مافوقهاي خود سطح واقعي خود را مي يابند و متواضعانه درك نموده و جايگاه مقتضي خود را ميپذيرند. ولي عدم عبور از اين آزمون سخت و غير ضروري ميسر ميبود چنانچه در دوران نوجواني تربيت و كارآموزي مقتضي صورت ميپذيرفت.TTK 112.1

    اكثر اين بد تربيت شدگان در مسير زندگي با دنيا در تضاد هستند و هنگامي كه بايد به توفيق ميرسيدند شكست ميخورند. آنان حس ميكنند كه دنيا با آنان از سر لجاجت و عناد برخاسته است زيرا با آنان ملاطفت و دلجوئي نميكند و با غرض ورزي بر ضد دنيا كينه توزي ميكنند و دعوت بمبارزه طلبي ميكنند. شرايط گاهي اوقات آنان را وادار ميسازد تا فروتن باشند ولي با طبيعت آنان موافقت ندارد و شخصيت واقعي آنان دير يا زود فاش خواهد گرديد...TTK 112.2

    چرا والدين فرزندان خود را با چنين روشي آموزش ميدهند كه با هر كسي كه روبرو ميشوند به ستيز بپردازند؟TTK 112.3

    تبعيت از جامعه — فرزندان نبايد طوري تربيت شوند تا از جامعه پيروي كنند. آنان نبايد براي بت مولك۱۹ص106 . بت مولك (لاويان 18:21؛ لاويان 20:2 - 5 ؛ اول پادشاهان ١١ - ٧ ؛ دوم پادشاهان 23:10). قرباني شوند بلكه بايد به عضويت خانواده خداوند در آيند. والدين بايد از شفقت و دلسوزي مسيح پر شوند تا اينكه براي نجات جانهايي كار كنند كه تحت تاثير و نفوذ آنان هستند. اذهان آنان نبايد مجذوب مد ها و رسوم دنيا شود. آنان نبايد به فرزندان خود آموزش بدهند تا به پارتي هاي شبانه و كنسرت و مجالس رقص و لهو و لعب بروند زيرا پس از آن به كفر و الحاد كشيده ميشوند .TTK 112.4

    خوشيهاي خودخواهانه نبايد مجازشمرده شود- بسياري از جوانان وجود دارند كه براي جامعه خود بركت هستند و براي خدا افتخاري بحساب مي آيند زيرا كه با ايده هاي درست كه توفيق را پايه گذاري ميكند راه خود را آغاز نموده اند. ولي برغم اينكه با استدلال و اصول كنترل شده باشند تربيت شده اند تا تسليم ذات و طبيعت خود سر بشوند و با عياشي هاي خودخواهانه در پي خشنودي و اقناع خود هستند و مي انديشند كه به شادي دست يافته اند. ولي آنان از نائل شدن به هدف شكست خورده اند زيرا كامروائيهاي خودخواهانه جز نكبت و بدبختي حاصلي نمي آورد. آنان در جامعه بلا استفاده و براي هدف خدا بيهوده و عبث خواهند بود. انتظارات آنان براي دنيا و آخرت دلسرد كننده است زيرا با عشق به كامرانيهاي خودخواهانه، هم دنيا را پايمال ميكنند و هم آخرت را از دست ميدهند.TTK 112.5

    فقدان تقوي و پرهيزكاري در خانه — در خانه هاي بظاهر مسيحي پدران و مادران چنين انگاشته شده اند كه شاگردان سخت كوش كلام خدا باشند زيرا بايد هر تذكره و حدودي را در كلام خدا بدانند. چنين هويداست كه از آموزه هاي كلام و آموزش فرزندان خود در پرورش وراهنمايي خدا قصور ورزيده اند. والدين بظاهر مسيحي از اهتمام به ممارست در تقوي و پرهيزگاري كوتاهي ميورزند. پدران و مادران چگونه ميتوانند معرف صفات و خصوصيات مسيح در خانه باشند در حينيكه از معيار هاي پست و دون مايه راضي اند؟ تنها كساني مهر و نشان خداي زنده را خواهند داشت كه متشبه به صفات مسيح باشند.TTK 113.1

    والدين مطيع خدا- خداوند سوء مديريت والدين را محق و شايسته نميداند. امروزه صدها نوجوان به خصم ميپيوندند و كار و زندگي آنان جدا از اهداف خداست. آنان نافرمان — ناسپاس و نا مقدسند و گناه آن به گردن والدين آنان نوشته شده است. والدين مسيحي بياد داشته باشيد كه هزاران فرزند در گناهان خود هلاك ميشوند بخاطر اينكه والدين در خانه حاكميت و اقتدار خردمندانه اي از خود نشان نداده اند. چنانچه والدين از راهنماي نامشهود جماعت بني اسرائيل كه جلال وي در ستونهاي ابر۲۰ص.106. ستونهای ابر. (خروج 22- 13:21). پوشيده بود اطاعت ميكردند وضعيت شوربختانه اي كه اكنون در بسياري از خانواده ها وجود دارد ديده نميشد .TTK 113.2