Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

حکایتهای پند آموز مسيح

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    در میان خارها

    زميني كه از خارها پوشيده شده بود وضعيت كسي را نشان ميدهد كه پيغام را ميشنود ولي نگرانيهاي زندگي و عشق به پول كلام خدا را در او خفه ميكنند و او نميتواند خدمت موثري براي خدا انجام دهد.HAM 25.2

    بذر انجيل اغلب در ميان خارها و علفهاي هرز مي افتد و چنانچه دگرگوني معنوي و اخلاقي در قلب فرد صورت نگرفته باشد عادتهاي كهنه زندگي گناه آلود قبل آنرا مانند علفها و خارها احاطه ميكنند. اگر صفات شيطاني از جانها بيرون افكنده نشده باشند خوشه هاي گندم در ميان آن صفات خفه خواهند شد بدينصورت كه خارها و علفهاي هرز رشد بيشتري كرده و گندم را از بين خواهند برد.HAM 25.3

    فيض تنها در قلوبي رشد خواهد كرد كه دائما براي دانه هاي گرانبهاي حقيقت آماده باشند. خارهاي گناه در هر خاكي رشد خواهند كرد. خارها به كشت شدن نيازي ندارند ولي فيض بايد با دقت كاشته شود. بوته هاي خار هميشه آماده جوانه زدن هستند و كار تطهير و پالايش بايد دائما به پيش برود. چنانچه قلب تحت كنترل خدا قرار نگيرد و اگر روح القدس بدون توقف كار پالايش و تجليل شخصيت را انجام ندهد آنگاه عادتهاي كهنه خود را در زندگي مجددا آشكار خواهند ساخت. انسانها ممكن است كه به اعتقاد به انجيل اقرار كرده باشند ولي تا قبل از اينكه تقديس نشده باشند اقرار آنان ارزشي نخواهد داشت. اگر پيروزي بر گناه را استحصال نكنند آنوقت گناه بر آنان پيروز خواهد شد. خارهايي كه قطع شده ولي ريشه كن نشده باشند سريعا رشد ميكنند تا اينكه تمامي جان را بپوشانند.HAM 25.4

    مسيح چيزهايي را فاش ساخت كه براي جانها خطرناك بودند. مرقس به اغواهاي مال اندوزي و حرص و آز به چيزهاي دنيوي اشاره نمود. لوقا علايق و مال اندوزي و لذت اين دنيا را ذكر نمود. اينها چيزهايي هستند كه كلام و بذر هاي روحاني را در خود خفه خواهند كرد. در اينصورت جانها از تغذيه توسط مسيح بازمانده و معنويت در قلبها خواهد مرد.HAM 26.1

    توجهات به اين دنيا: هيچ طبقه اجتماعي از وسوسه ها و علايق دنيوي آزاد و مبرا نيست. فقر و زحمت و محروميت و ترس از محتاج شدن باعث سرگشتگي و ملال خاطر مستضعفان ميگردد. براي ثروتمندان ترس از دست دادن و ضرر باعث هجوم تشويش خاطر و دلواپسي ميشود. مسيح نميتواند بار آنان را بر دوش بكشد زيرا آنها بار خود را به مسيح نميدهند. آنان به توجه و علاقه دائمي او اعتماد ندارند. بنابر اين توجه و علاقه بيش از حد آنها به زندگي در عوض اينكه آنان را بسوي منجي سوق دهد آنان را از وي جدا ساخته است.HAM 26.2

    بسياري از كساني كه ميتوانستند در خدمت به خدا مثمر ثمر باشند مصمم به اندوختن مال و ثروت شدند. همه انرژي آنان در امور كسب و تجارت مستغرق گرديده و حس ميكنند كه مجبورند تا از امور طبيعي روحاني چشم پوشي نمايند. امور ازلي فرعي شده و امور دنيوي برايشان اصل و اساس ميشود. بنابراين خود را از خدا جدا ميسازند. كلام خدا بما سفارش نموده است كه در خدمت به خدا تنبلي و سستي به خود راه ندهيم (رومیان ۱۲:۱۱). مسيحيان بايد كار كنند. آنان بايد درگير كسب و كار باشند و آنان ميتوانند به كار خود بدون گناه بپردازند. ولي خيلي از مردم چنان در كار غرق ميشوند كه وقتي براي دعا باقي نميگذارند. آنان نه وقتي براي مطالعه كتاب مقدس دارند و نه اينكه وقتي را براي جستجو و خدمت به خدا اختصاص ميدهند. در زمانهايي جانها اشتياق به قدوسيت و نداي آسماني دارند ولي زماني براي بازگشت از غوغاهاي دنيوي وجود ندارد تا بتوان آواهاي با شكوه روح خدا را شنيد. اصل و فرع جاي خود را عوض ميكنند. غير ممكن خواهد بود كه بذر كلام ثمر بياورد زيرا كه بجاي جانها خارهاي بيابان تغذيه ميشوند.HAM 26.3

    و بسياري از افراد كه با اهداف بسيار متفاوتي كار ميكنند به راه خطا مي افتند. آنان براي خيريت ديگران كار ميكنند. كار آنان زياد است و مسئوليتشان فراوان و اجازه ميدهند كه كارشان زماني براي عبادت برايشان باقي نگذارد. آنان براي مشاركت با خدا از طريق دعا و مطالعه كلام كوتاهي مي ورزند. آنان فراموش ميكنند كه عيسي گفت: “كه جدا از من از شما هيچ كاري ساخته نيست” (یوحنا ۱۵:۵). آنان بدور از مسيح قدم بر ميدارند. زندگي آنان بواسطه فيض او پر نشده است و خصوصيات نفس آشكار ميشود. خدمات آنان با ميل به برتري و سخت دلي و ويژگيهاي غير محبت آميز ضايع ميشود. اين يكي از اسرار عمده شكست و عدم موفقيت در كار مسيحي است. و به همين خاطر است كه چرا نتايج آن كار ها اغلب فاقد بركت هستند.HAM 27.1

    فريب مال و منال. عشق به مال اندوزي، قدرت شيفته كننده و فريب دهنده اي دارد. بيشتر اوقات كسانيكه ثروت دنيايي دارند فراموش ميكنند كه خداوند به آنان قدرت و ثروت بخشيده است. آنان ميگويند “قوت و توانايي دست من اين توانگريرا برايم پيدا كرده است ” (تثنیه ۸:۱۷ ). ثروت و مال آنها در عوض اينكه آنان را براي شكرگزاري از خدا بيدار كند باعث خودستايي ميگردد. مال آنها بجاي اينكه صفات خدايي را در آنها رشد دهد باعث رشد صفات شيطاني ميگردد. دانه كلام در نتيجه توسط خارها خفه ميشود.HAM 27.2

    لذات زندگي. خطري در تفريح و سرگرمي وجود دارد كه تنها بعنوان ارضاي شخصي ميتوان آنرا تعين كرد. عادات افراطي توان جسمي را تحليل ميدهد و ذهن را تيره و تار ميكند و ادراك روحاني را مسخ و كرخ ميكند زيرا “اميال و هوسهايي هستند كه با روح شما در جنگ و جدالند ” (اول پطروس ۲:۱۱).HAM 27.3

    و اميال به چيزهاي ديگر. اينها الزاما گناه آلود نيستند ولي آن چيزهايي هستند كه بر ملكوت خدا ارجحيت يافته اند. هر چيزي كه ذهن را از خدا دور سازد و ما را از محبت مسیح جدا سازد دشمن جان است.HAM 28.1

    وقتي كه ذهن جوان است و داراي قدرت استعداد و شكوفايي است وسوسه بزرگي براي جاه طلبي و خودستايي دارد. چنانچه در برنامه هاي دنيوي كاميابي وجود داشته باشد تمايلي به ادامه در مسيري كه ضمير و وجدان را خرفت كند وجود دارد كه مانع شكل گيري ارزيابي صحيح از آنچه كه يك شخصيت عالي و واقعي است خواهد شد. وقتي كه شرايط براي اين شكوفايي مساعد باشد- در مسيري كه كلام خدا نهي كرده- اين رشد ديده خواهد شد.HAM 28.2

    در اين دوره سازنده زندگي كودكان، مسئوليت والدين بسيار بزرگ است. آنان بايد جوانان را با تاثيرات خوب و مثبت احاطه كنند ، تاثيراتي كه به آنان چشم انداز هاي صحيحي از زندگي و توفيق حقيقي را عطا ميكند. در عوض تعداد زيادي از والدين در صدد اين هستند كه فرزندانشان به كاميابي دنيوي برسند و همه معاشرتهايشان بر اساس اين موضوع و هدف انجام ميشود. بسياري از والدين خانه خود را در شهرهاي بزرگ ميسازند و فرزندان خويش را به جوامع مد روز آشنا ميكنند. آنان فرزندان خويش را به دنيايي بودن و غرور ترغيب ميكنند. در اين فضا ذهن و جان به كوته فكري نائل ميشود. اهداف عالي و با شكوه زندگي بينش خود را از دست ميدهند. و در اين خط سي امتياز فرزند خدا بودن و وارث ابدي بودن با دستاوردهاي دنيوي معامله ميشوند.HAM 28.3

    بسياري از والدين با ايجاد تفريح و سرگرمي خواهان ترويج شادي و رضايت براي فرزندانشان هستند. آنان به فرزندانشان اجازه ميدهند تا مجذوب ورزش شده و به مهمانيها براي عياشي بروند و برايشان پول فراهم نموده تا خودنمايي كرده و به كامروايي خويشتن بپردازند. ميل به افراط در عياشي قوي تر و قوي تر ميشود. علاقه اين جوانان به خوشگذراني روز بروز افزايش مي يابد تا اينكه به خوشگذراني به عنوان هدف غايي نگاه كنند. آنان عادت بطالت طلبي و خوشگذراني را بنحوي شكل داده كه تقريبا غير ممكن ميسازد تا مسيحيان ثابت قدمي بمانند.HAM 28.4

    حتي كليساها كه قرار است تا ستونها و اساس حقيقت باشند مشوق علاقه به خوشگذراني ميشوند. هنگامي كه پول براي اهداف مذهبي جمع آوري ميشود براي چه كليسا ها براي چه مقصودي آنرا مصرف ميكنند؟ براي ايجاد بازارچه — شام — نمايشگاههاي تجملي و حتي براي بخت آزمايي و از اين قبيل ابداعات. اغلب اوقات مكاني كه براي عبادت خدا تخصيص يافته بواسطه مهماني و نوشيدن — خريد و فروش و جشن و سرور مورد بي حرمتي واقع ميشوند. حرمت دادن به خانه خدا در ذهن جوانان تقليل يافته است. سدهاي پرهيز و خويشتنداري ضعيف شده اند. در افراط و تفريط، خودپسندي — اميال شهواني و عشق به خودنمايي افزايش يافته و قوي ميشوند.HAM 29.1

    جستجو براي تفريح و خوشگذراني در شهرها تمركز يافته است. بسياري از والدين كه شهر را بعنوان خانه اي براي فرزندانشان انتخاب كرده اند در فكر اعطا كردن امتيازهاي بيشتري هستند كه با نوميدي روبرو شده و براي بازگشت از خطاهاي هولناك بسيار دير است. شهرهاي امروزي به سرعت شبيه سدوم و غموره ميشوند. بسياري از تعطيلات تنبلي و سستي را ترغيب ميكنند. ورزشهاي هيجان انگيز — تئاتر — مسابقات اسب دواني — قمار بازي- نوشيدن الكل و عياشي احساسات را براي اين فعاليتها شديدا تحريك مينمايد. جوانان با اين لذات باطل از راه بدر ميشوند. كسانيكه تفريح را براي نفس خويش انجام ميدهند درب را براي سيل وسوسه ها باز ميگذارند. آنان خود را تسليم تفريحات اجتماعي و بي قيد و بندي ميكنند و مراوده آنان با عاشقان خوشگذراني تاثيرمسكر و مسخ كننده اي در ذهن دارد. آنان از يك عياشي به عياشي ديگر هدايت ميشوند تا جائيكه اشتياق و ظرفيت خود را براي يك زندگي مفيد از دست ميدهند. شور و حرات ديني آنان بسردي ميگرايد و زندگي روحاني آنان تباه ميگردد. همه استعداد هاي شرافتمندانه جان و همه چيزهايي كه انسان را با جهان معنوي پيوند ميدهد به پستي ميگرايد.HAM 29.2

    اين حقيقت دارد كه بعضي از افراد متوجه نابخردي خويش شده و توبه ميكنند. آمرزش و عفو خداوند با آنان باشد. وليكن آنان جان خويش را مجروح ساخته اند و در تمام عمر، خود را در بيم و هراس ميبينند. قدرت بصيرت كه بايد هميشه حساس بوده و در جستجوي تشخيص بين درست و غلط باشد به اندازه زيادي از بين رفته است. آنان براي تشخيص آواي هدايت روح القدس سريع نيستند و شيوه هاي شيطان را تميز نميدهند. اكثرا در زمان خطر بدام وسوسه ها مي افتند و از خدا دور ميشوند. اين پايان كاميابيهاي دنيوي است و بعبارتي هم دنيا را از دست داده و هم آخرت را از دست ميدهند.HAM 30.1

    تعلقات خاطر- مال و منال- خوشگذراني — و امثال اين چيزها همگي ابزار اغواي شيطان هستند تا در بازي زندگي بر عليه جانهاي آنان بكار گرفته شوند. هشدار داده شده است كه “به اين دنياي گناه آلود و به آنچه به آن تعلق دارد دل نبنديد. كسي كه به اين چيزها دل ببندد در واقع نشان ميدهد كه بخدا دلبستگي ندارد. زيرا وابستگيهاي اين دنيا و خواسته هاي ناپاك ميل به داشتن و تصاحب هر آنچه كه بنظر جالب مي آيد و غرور ناشي از ثروت و مقام هيچيك از خدا نيست بلكه از اين دنياي گناه آلود ميباشد” (اول یوحنا ۱۶،۲:۱۵). “نگذاريد كه پرخوري — ميگساري و غم و غصه هاي زندگي شما را مانند ساير مردم دنيا بخود مشغول سازد” (لوقا ۲۱:۳۴). و پولس رسول بواسطه روح القدس نوشت “آناني كه بدنبال ثروت اندوزي ميروند دير يا زود دست به كارهاي نادرست ميزنند اين كارها به خود ايشان صدمه زده فكرشان را فاسد ميكند و سرانجام ايشان را راهي جهنم خواهد ساخت ” (اول تیموتائوس ۹-۱۰ :۶ ).HAM 30.2

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents