سکه(استعداد)باز پس گرفته شد

حكم خدمتكار كاهل اين بود:” پول اين مرد را بگيريد و به آن كسي بدهيد كه ده سكه دارد”.در اينجا بعنوان اجر كارگر وفادار نه تنها اجر داوري نهايي بلكه مرحله تدريجي مجازات در اين زندگي نشان داده شده است. مانند طبيعت و همچنين در جهان روحاني هر تواني كه بكاربرده نشود زوال خواهد يافت. فعاليت، قانون زندگي است و بيهودگي و تنبلي مرگ است.” در واقع روح القدس بوسيله هر يك از ما قدرت خدا را جلوه گر ميسازد تا از اين راه كليسا را تقويت نمايد”(اول قرنتیان ۷:۱۲).HAM 302.1

كسيكه كار خود را براي بركت دادن بديگران بكار ميگيرد عطايايش افزوده خواهد شد. كساني كه بخود خدمت ميكنند نقصان يافته و نهايتا كار از آنان گرفته ميشود. كسيكه از سود دادن نسبت به آنچه كه دريافت كرده سر باز ميزند سرانجام خواهد يافت كه هيچ چيز ندارد. او به مرحله اي قانع است كه مطمئنا تنزل يافته و نهايتا استعدادهاي جان را ويران ميسازد. HAM 302.2

همه بايد بدانند كه در خودخواهي نميتوانند زندگي كنند و با خدمت بخود نيز نميتوانند وارد خوشي خداي خود شوند. آنان نميتوانند در خوشي محبت غيرخودخواهانه شركت كنند. آنان شايسته و لايق بارگاههاي آسماني نخواهند شد.آنان نميتوانند قدر فضاي خالص محبتي كه آسمان را پر كرده است را بدانند. صداهاي فرشتگان و موسيقي چنگ نميتواند آنان را قانع نمايد. در ذهن آنان درك آسمان بيش از يك معما نيست.HAM 302.3

در روز بزرگ داوري كسانيكه براي مسيح كار نكرده اند، آنانيكه بي مقصد براه خود رفته اند و مسئوليتي تقبل نكرده اند و بخودشان فكر ميكنند و خود را خشنود ميسازند در محكمه در جايي قرار خواهند گرفت كه شرير قرار دارد. محكوميت آنان مشابه خواهد بود.HAM 303.1

بسياري كه اقرار كرده كه مسيحي اند از خواسته خدا غفلت ميورزند. و با اينحال احساس نميكنند كه هيچ چيز اشتباهي وجود ندارد. آنان ميدانند كه كفر گويان، قاتلان و زناكاران شايسته مجازاتند. اما آنان از خدمات مذهبي لذت ميبرند. آنان دوست دارند تا موعظه انجيل را بشنوند و بنابر اين خيال ميكنند كه مسيحي اند. گرچه زندگي خود را صرف توجه و مراقبت ازخود كرده اند وقتي مانند خدمتگزار بي وفاي حكايت حكم خود را بشنوند شگفت زده خواهند شد كه ميگويد:” سكه را از او بگيريد.” آنان مانند يهوديان در لذت از بركاتشان به خطا رفتند زيرا كه بايد از آن بركات در راه خدا وبراي بندگان خدا استفاده ميكردند.HAM 303.2

بسياري از كساني كه از تلاشهاي مسيحيانه اعتذار نمودند ادعا ميكنند كه درانجام كار ناتوان هستند. ولي آيا خدا آنان را ناتوان ساخته است؟ نه هرگز! اين ناتواني با غيرفعال بودن خودشان ايجاد گرديده و با انتخاب عمدي خودشان دائمي شده است. هم اكنون آنان نتيجه محكوميت را درك ميكنند:” سكه را ازاو بگيريد.” عدم استفاده از استعداد ها روح القدس را كه تنها نور هدايت است را از آنان خواهد راند. محكوميت او چنين بود:” حالا اين خدمتگزار را كه بدرد هيچ كاري نميخورد بگيريد و در تاريكي بيندازيد تا در آنجا از شدت گريه دندانهايش را برهم بفشارد”.HAM 303.3