Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

اعمال رسولان

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    ۳۰—دعوت برای رسیدن به معیار بالاتر

    این فصل بر مبنای رساله اول به قرنتیان می باشد.ARPer 252.1

    پولس به امید القای روشن اهمیت خویشتنداری پایدار، اعتدال محض و غیرت همیشگی در خدمت مسیح بر اذهان ایمانداران اهل قُرِنتُس در نامه اش به آنان بطور قابل توجهی جدال مسیحی را با مسابقات دویدن مشهور در ایالات نزدیک به قُرِنتُس مقایسه می کند. مسابقات دویدن نسبت به همه بازی های بوجود آمده در میان یونانیان و رومیان قدیمی ترین و مغرورترین بود. پادشاهان، اشراف و دولتمردان این مسابقات را تماشا می کردند. مردان جوان از هر رتبه و ثروتی در این مسابقات شرکت کرده و از هیچ تلاش ضروری برای کسب جایزه فروگذار نبودند.ARPer 252.2

    مسابقه ها تحت مقررات سخت گیرانه که هیچ اعتراضی به آن وارد نبود اداره می شد. آنانی که اشتیاق شرکت برای کسب جایزه داشتند می بایست ابتدا یک تمرین مقدماتی دشوار را پشت سر می گذاشتند. ارضای مضر اشتها و یا هر خوشگذرانی دیگری که باعث کاهش نیروی جسمی و روانی می شد اکیداً ممنوع بود. برای کسی که ذره ای امید به موفقیت در این مسابقات ARPer 252.3

    قدرت و سرعت داشت ماهیچه ها باید قوی و انعطاف پذیر و همچنین اعصاب به خوبی تحت کنترل باشند. هر حرکتی باید قطعی و هر قدم سریع و استوار می بود؛ نیروهای جسمی باید به بالاترین نقطه می رسیدند.ARPer 253.1

    هنگامی که شرکت کنندگان در مسابقه در برابر جمعیت مشتاق حاضر می شدند نام هایشان اعلام می شد و قوانین مسابقه بطور شفاف برایشان توضیح داده می شد. بعد همه با هم شروع می کردند و توجه ثابت تماشاگران به آنها عزمی برای پیروزی می بخشید. داوران نزدیک خط پایان نشسته بودند تا بتوانند مسابقه را از ابتدا تا پایانش تماشا کنند و جایزه را به فاتح واقعی اعطا نمایند. اگر مردی با استفاده از برتری غیرقانونی به خط پایان می رسید جایزه به او داده نمی شد.ARPer 253.2

    در این مسابقات امکان وقوع خطرات بزرگی وجود داشت. برخی هرگز از آسیب هولناک جسمی بهبود نمی یافتند. به زمین خوردن شرکت کنندگان، خونریزی از بینی و دهان امری معمول بود و برخی اوقات شرکت کننده در حین بدست آوردن جایزه جان خود را از دست می داد. ولی احتمال آسیب مادام العمر و یا مرگ بخاطر دویدن برای افتخار اعطا شده به شرکت کنندهٔ موفق یک ریسک جدی قلمداد نمی شد.ARPer 253.3

    هنگامی که برنده به خط پایان می رسید تشویق و تحسین جمعیت کثیر تماشاگران فضا را پر کرده و در تپه ها و کوه های اطراف طنین انداز می شد. داوران جلوی دید تماشاچیان نشانه های پیروزی را به او اعطا می کردند ـ تاجی از برگ بو و یک شاخه نخل به دست راستش می دادند. تعریف و تمجیدش در سراسر سرزمین سروده می شد و والدینش نیز سهمشان را از این افتخار دریافت می کردند؛ و حتی شهری که او در آن زندگی می کرد بخاطر پروراندن چنین ورزشکار بزرگی بسیار ارج نهاده می شد.ARPer 253.4

    پولس با ارجاع به این مسابقات بعنوان تصویری از مجادله مسیحیت بر آمادگی لازم برای موفقیت شرکت کنندگان در مسابقه تأکید می ورزد ـ نظم و انضباط اولیه، رژیم غذایی معتدل و لزوم خویشتنداری. او اعلام می کند، «هر که در مسابقات شرکت می جوید، در هر چیز، تن به انضباطی سخت می دهد.» دوندگان هر زیاده روی که باعث تضعیف توان جسمی خواهد شود را کنار گذاشته و با نظم و انضباط مداوم و طاقت فرسا ماهیچه هایشان را برای تقویت و انسجام تمرین می دهند تا وقتی که روز مسابقه فرا می رسد ARPer 253.5

    بتوانند سنگین ترین فشار را بر توانشان وارد کنند. اما برای مسیحیانی که منافع ابدی شان در خطر است چقدر این موضوع با اهمیت تر است که اشتها و هوای نفس را تحت پیروی دلیل و برهان و اراده خدا بیاورند! آنها هرگز نباید اجازه دهند که حواسشان بواسطه تفریحات، خوشگذرانی و یا آزادی منحرف گردد. همه عادت ها و هوای نفسانی شان باید تحت نظم و انضباطی خالص آورده شود. استدلال و فکر هدایت شده توسط تعالیم کلام خدا و راهنمایی روح القدس باید کنترل را در دست بگیرد.ARPer 254.1

    و فرد مسیحی پس از انجام این امور باید برای کسب پیروزی نهایت تلاش و کوشش را بکار بگیرد. در مسابقات قُرِنتُس آخرین گام های شرکت کنندگان در مسابقه برای حفظ سرعت تقلیل رفته با تلاشی دردناک برداشته می شد. بنابراین فرد مسیحی نیز هنگامی که به خط پایان نزدیک می شود حتی با غیرت و عزمی بیشتر از ابتدای مسیر رو به جلو تلاش خواهد نمود.ARPer 254.2

    پولس تاج برگ درخت بوی دریافت شده توسط برنده مسابقات دو را با تاج جلال ابدی اعطا شده به کسی که با پیروزی در مسابقه مسیحی می دود مقایسه می کند. او اعلام می کند، «آنان چنین می کنند تا تاجی فانی به دست آورند؛ ولی ما چنین می کنیم تا تاجی غیرفانی به دست آوریم.» دونده های یونان باستان برای بدست آوردن جایزه ای فانی از هیچ محنت و نظم و انضباطی مضایقه نمی کردند. حال که ما داریم بخاطر جایزه ای بی نهایت با ارزش تر یعنی تاج زندگی ابدی می جنگیم چقدر بیشتر باید در تلاش و تقلای خود دقت داشته باشیم و چقدر بیشتر باید مایل به فداکاری و ایثار باشیم!ARPer 254.3

    در نامه به عبرانیان به هدف انفرادی که باید در مسابقه مسیحیت بخاطر حیات ابدی مشخص گردد اشاره می کند: «بیایید هر بارِ اضافی و هر گناه را که آسان به دست و پای ما می پیچد، از خود دور کنیم و با استقامت در مسابقه ای که برای ما مقرر شده است، بدویم. و چشمان خود را بر قهرمان و مظهر کامل ایمان یعنی عیسی بدوزیم.” رساله به عبرانیان فصل ۱۲ آیه های ۱ و ۲. دشمنی، کینه توزی، فکر پلید، سخنان پلید و طمعکاری بارهای اضافی هستند که اگر فرد مسیحی می خواهد با موفقیت، مسابقه برای ابدیت را بدود باید از خود دور نماید. هر عادت و یا روشی که به گناه کشیده می شود و سبب بی احترامی به مسیح می شود مستلزم هر نوع ایثاری که باشد باید کنار گذاشته شود. برکت آسمانی نمی تواند هر انسانی را در قانون ARPer 254.4

    شکنی از اصول راستین ابدی همراهی کند. یک گناه گرامی داشته شده برای تخریب سیرت و گمراه کردن دیگران کافی است.ARPer 255.1

    نجات دهنده چنین فرمود، «اگر دستت تو را می لغزاند، آن را قطع کن. زیرا تو را بهتر آن است که علیل به حیات راه یابی تا آنکه با دو دست به دوزخ روی، به آتشی که هرگز خاموش نمی شود. و اگر پایت تو را می لغزاند، آن را قطع کن. زیرا تو را بهتر آن است که لنگ به حیات راه یابی، تا آنکه با دو پا به دوزخ افکنده شوی.» مرقُس فصل ۹ آیه های ۴۳ تا ۴۵. اگر برای نجات جسم از مرگ پا و یا دست باید قطع گردد یا حتی چشم بیرون آورده شود چقدر بیشتر یک فرد مسیحی باید گناه که باعث مرگ انسان می باشد را از خود دور کند!ARPer 255.2

    شرکتکنندگان در مسابقات باستانی پس از تسلیم به انکار نفس و نظم و انضباط سخت حتی بطور کامل از پیروزی مطمئن نبودند. پولس پرسید، «آیا نمی دانید که در میدان مسابقه، همه می دوند، اما تنها یکی جایزه را می برد؟» هر قدر هم که دونده ها بتوانند مشتاقانه و با جدیت بجنگنند ولی جایزه فقط به یک تن داده می شود. تنها یک دست می توانست تاج دلپسند را بچنگ آورد. برخی ممکن است برای کسب جایزه منتهای تلاش خود را انجام دهند ولی هنگامی که دست دراز می کنند تا آنرا بدست آوردند دیگری در دم قبل از آنها گنج دلپسند را بچنگ می آورد.ARPer 255.3

    در میدان نبرد مسیحی چنین نیست. هر کس که شرایط را پیروی نماید در پایان مسابقه مأیوس نخواهد شد. هر کس که مشتاق است و پشتکار دارد موفق خواهد شد. مسابقه برای تندروها نیست و نه جنگی برای قوی ترها. ضعیف ترین ایمانداران به مثابه قوی ترین می توانند تاج جلال فناناپذیر را بر سر نهند. همه آنانی که بواسطه قدرت فیض الهی زندگی هایشان را مطابق با اراده مسیح می سازند پیروز خواهند شد. تمرین اصول نهفته در کلام خدا در جزئیات زندگی اغلب اوقات بعنوان امری بی اهمیت و موضوعی بسیار ناچیز برای جلب توجه نگریسته می شود. ولی نظر به مسئله مورد بحث هیچ چیز کوچک نیست که مساعدت و یا ممانعت ایجاد کند. هر عملی وزنه خود را در کفه ترازو جهت تعیین پیروزی یا شکست زندگی باقی می گذارد. و جایزه ای که به برندگان داده می شود در تناسب با انرژی و جدیتی خواهد بود که به کار برده اند.ARPer 255.4

    پولس رسول خود را با یک مرد دونده در مسابقه که برای بردن جایزه هر کاری می کند مقایسه می کند و می گوید، «پس من اینگونه می دوم، نه چون کسی که بی هدف است؛ و مشت می زنم، نه چون کسی که هوا را بزند؛ بلکه تن خود را سختی می دهم و در بندگیِ خویش نگاهش می دارم، مبادا پس از موعظه به دیگران، خودْ مردود گردم.” پولس برای اینکه بی هدف و به شکل تصادفی در مسابقه مسیحیت ندود خود را تحت تمرینات سخت قرار می دهد. کلمات، «تن خود را سختی می دهم” بطور تحت اللفظی یعنی بوسیله نظم و انضباط سخت با امیال، انگیزه ها و هوای نفس جنگیدن.ARPer 256.1

    پولس بیم آن داشت مبادا پس از موعظه به دیگران، خودش مردود گردد. او متوجه شد که اگر در زندگی اش اصولی که به آنها اعتقاد دارد و موعظه می کند خود بجا نیاورد زحماتش در قبال دیگران برایش هیچ سودی در بر نخواهد داشت. مکالمه، نفوذ و امتناعش در تسلیم شدن به ارضای نفس باید اثبات می کرد که مذهب او تنها یک ادعا بلکه ارتباطی زنده و روزانه با خدا بود. او تنها یک هدف را پیش روی خود قرار داد و با جدیت برای رسیدن به «آن پارسایی که از خدا و بر پایۀ ایمان است” کوشید. رساله به فیلیپیان فصل ۳ آیه ۹.ARPer 256.2

    پولس میدانست که جدال او بر ضد شریر تا مدتی که حیات ادامه دارد خاتمه نخواهد یافت. او حتی نیاز قرار دادن یک محافظ محکم بر خود را دریافته بود و اینکه علائق دنیوی نتوانند بر غیرت روحانی پیروز گردند. او با همه قدرت خود به مبارزه بر ضد امیال طبیعی ادامه داد. حتی او هدفی را برای بدست آوردن در برابر خویش قرار داد و با تمایل به اطاعت از احکام خدا برای رسیدن به این هدف کوشید. سخنان، اعمال و احساسات او همه تحت کنترل روح مقدس خدا آورده شدند.ARPer 256.3

    این هدف وقف شده و صادقانه برای پیروزی در مسابقه برای حیات ابدی بود که پولس اشتیاق داشت در زندگی ایمانداران اهل قُرِنتُس مشاهده کند. او می دانست که آنها برای رسیدن به هدف مسیح چالشی در زندگیشان وجود داشت که از آن رها نخواهند شد. پولس از آنها درخواست کرد تا بطور مشروع بکوشند و روزانه در جستجوی پارسایی و برتری اخلاقی باشند. او از ایشان خواست که هر بارِ سنگینی را کنار گذاشته و برای هدفِ کمال در مسیح بکوشند.ARPer 256.4

    پولس به اهالی قُرِنتُس تجربه اسرائیل کهن، برکات دریافتی بخاطرARPer 256.5

    فرمانبرداری آنها و قصاص های در پی گناهانشان را خاطر نشان کرد. او راه معجزه آسایی که یهودیان روز هنگام زیر محافظت ابر و شب هنگام ستونی از آتش از مصر به بیرون هدایت شدند را به خاطرشان آورد. بدین گونه آنها به سلامت از دریای سرخ عبور کردند در حالی که مصریان در تلاش خود برای گذری مشابه همه غرق شدند. خدا با این اقدام ها اسرائیل را بعنوان کلیسای خود تصدیق کرده بود. آنها «همه همان خوراک روحانی را خوردند و همان آشامیدنی روحانی را نوشیدند؛ زیرا از آن صخرۀ روحانی می نوشیدند که از پِی می آمد، و آن صخره مسیح بود.» قوم اسرائیل در همه مسافرت های خود مسیح را بعنوان راهنما داشتند. صخره ضربه خورده مسیح را به تصویر می کشد که می بایست بخاطر گناهان انسان مجروح شود تا اینکه جریان نجات به سوی همگان روان گردد.ARPer 257.1

    علیرغم مرحمتی که خدا به قوم اسرائیل نشان داد خدا بخاطر حرص شان نسبت به تجملات جا مانده در مصر و گناه و سرکشی شان آنها را قصاص نمود. پولس رسول ایمانداران اهل قُرِنتُس را به مراعات درس مشتمل در تجربه اسرائیل سفارش نمود. او اعلام کرد، «حال، این رویدادها به وقوع پیوست تا نمونه هایی باشد برای ما، تا ما همچون آنان در پی بدی نباشیم.” او نشان داد که چطور عشق به آسایش و لذت راه را برای گناهانی که علامت قصاص خدا را برمی انگیخت آماده کرده بود. این امر زمانی اتفاق افتاد که فرزندان اسرائیل برای فرار از ترس خدایی که احساس کرده بودند در هنگام ملاحظه شریعت عطا شده قوم به خوردن و نوشیدن نشستند و به جهت لَهو و لَعِب به پا خاستند؛ و برای نمایش به خدا گوسالهٔ طلایی ساخته و آن را عبادت کردند. و پس از برخوردار شدن از یک ضیافت مجلل مرتبط با عبادت بَعَلِ فِعور بود که بسیاری از یهودیان به هرزگی افتادند. خشم خدا بیدار شد و به فرمان او «بیست و سه هزار تن» بواسطه بلا در یک روز به هلاکت رسیدند.ARPer 257.2

    پولس رسول از اهالی قُرِنتُس تقاضا کرد، «آن که گمان می کند استوار است، به هوش باشد که نیافتد!” اگر آنها به افرادی از خودراضی و خودخواه تبدیل می شدند و از مراقبت و دعا غفلت می کردند به گناهی دردناک دچار شده و خشم خدا را بر سر خود نازل می نمودند. ولی پولس اجازه نداد که آنها خود را به دل نگرانی یا یأس تسلیم نمایند. او به آنها اطمینان داد که: «خدا امین است؛ او اجازه نمی دهد بیش از توان خود آزموده شوید، بلکه همراه ARPer 257.3

    آزمایش راه گریزی نیز فراهم می سازد تا تاب تحملش را داشته باشید.”ARPer 258.1

    پولس برادران خود را ترغیب نمود تا از خود نحوه تأثیرگذاری گفتار و اعمالشان بر دیگران را پرسیده و هرچند خود مبرا باشند کاری نکنند که به نظر بت پرستی را تأیید نماید یا به کسانی که وجدان ضعیف دارند صدمه برساند. «پس هر چه می کنید، خواه خوردن، خواه نوشیدن و خواه هر کار دیگر، همه را برای جلال خدا بکنید. هیچ کس را آزرده خاطر مسازید، چه یهودیان، چه یونانیان و چه کلیسای خدا را.»ARPer 258.2

    هشدارهای پولس رسول به کلیسای قُرِنتُس همیشه قابل اجرا هستند و بخصوص با دوران ما مطابقت دارند. منظور او از بت پرستی فقط پرستش بت ها نبود بلکه خودخواهی، عشق به آسایش، ارضای اشتها و هوای نفس. اعتراف محض ایمان به مسیح و دانش تظاهرکننده از حقیقت شخص را مسیحی نمی سازد. کیشی که فقط در پی لذت بینایی، شنوایی و چشایی و یا تأیید هوسرانی است کیش مسیح نیست.ARPer 258.3

    پولس رسول با مقایسه کلیسا و بدن انسان ماهرانه ارتباط نزدیک و هماهنگی که باید در بین همه اعضای کلیسای مسیح وجود داشته باشد را ترسیم می کند. او چنین نوشت، «همۀ ما، چه یهود و چه یونانی، چه غلام و چه آزاد، در یک روح تعمید یافتیم تا یک بدن را تشکیل دهیم؛ و همۀ ما از یک روح نوشانیده شدیم. زیرا بدن نه از یک عضو، بلکه از اعضای بسیار تشکیل شده است. اگر پا گوید، چون دست نیستم، به بدن تعلق ندارم، این سبب نمی شود که عضوی از بدن نباشد. و اگر گوش گوید، چون چشم نیستم، به بدن تعلق ندارم، این سبب نمی شود که عضوی از بدن نباشد. اگر تمام بدن چشم بود، شنیدن چگونه میسّر می شد؟ و اگر تمام بدن گوش بود، بوییدن چگونه امکان داشت؟ اما حقیقت این است که خدا اعضا را آن گونه که خود می خواست، یک به یک در بدن قرار داد و اگر همه یک عضو بودند، بدن کجا وجود می داشت؟ اما اعضا بسیارند، در حالی که بدن یکی است. چشم نمی تواند به دست بگوید، نیازی به تو ندارم! و سر نیز نمی تواند به پاها گوید، نیازمند شما نیستم! …خدا بدن را چنان مرتب ساخته که حرمت بیشتر نصیب اعضایی شود که فاقد آنند، تا جدایی در بدن نباشد، بلکه اعضای آن به یک اندازه در فکر یکدیگر باشند. و اگر یک عضو دردمند گردد، همۀ اعضا با او همدرد باشند؛ و اگر یک عضو سرافراز شود، همه در خوشی او شریک گردند. بدین قرار، شما بدن مسیح هستید و هر یک عضوی از آنید.»ARPer 258.4

    و سپس پولس بواسطه کلامی که از آن زمان تاکنون برای مردان و زنان منبعی از الهام و تشویق شده است اهمیت آن محبت که باید توسط پیروان مسیح گرامی داشته شود را بیان کرد: «اگر به زبان های آدمیان و فرشتگان سخن گویم، ولی محبت نداشته باشم، زنگی پرصدا و سِنجی پرهیاهو بیش نیستم. اگر قدرت نبوت داشته باشم و بتوانم جملۀ اَسرار و معارف را درک کنم و اگر چنان ایمانی داشته باشم که بتوانم کوه ها را جا به جا کنم، اما محبت نداشته باشم، هیچم. اگر همۀ دارایی خود را صدقه دهم و تن خویش به شعله های آتش بسپارم، اما محبت نداشته باشم، هیچ سود نمی برم.”ARPer 259.1

    عالی بودن ادعا اهمیت ندارد، او که دلش سرشار از محبت برای خدا و هم ردیف هایش نباشد شاگرد حقیقی مسیح نیست. اگرچه او از ایمانی عظیم برخوردار بوده و حتی برای انجام معجزات قدرت داشته باشد ولی بدون محبت ایمانش بی ارزش خواهد بود. شخص شاید از خود سخاوتی بزرگ را به نمایش بگذارد ولی اگر او با انگیزه ای جز محبت واقعی همه دارایی خود را صدقه دهد این عمل او را مورد التفات خدا قرار نخواهد داد. شخص ممکن است حتی بخاطر غیرتش به شهادت برسد ولی اگر از روی محبت نباشد خدا او را به دیده یک مشتاق فریب خورده و یا ریاکار جاه طلب خواهد نگریست.ARPer 259.2

    «محبت بردبار و مهربان است؛ محبت حسد نمی برد؛ محبت فخر نمی فروشد و کبر و غرور ندارد.» پاک ترین شادی از فروتنی عمیق سرچشمه می گیرد. سیرت های قوی و اصیل بر بنیاد بردباری، محبت و اطاعت از اراده خدا ساخته می شوند.ARPer 259.3

    محبت «رفتار ناشایسته ندارد و نفع خود را نمی جوید؛ به آسانی خشمگین نمی شود و کینه به دل نمی گیرد.” محبت مشابه مسیح ساختاری بسیار مناسب را بر انگیزه ها و اعمال دیگران قرار می دهد. محبت بطور غیرضروری خطاهای ایشان را افشاء نمی کند و مشتاقانه به گزارش های بد توجه نمی کند بلکه می کوشد تا خصوصیات نیکوی دیگران را به یادشان آورد.ARPer 259.4

    محبت «از بدی مسرور نمی شود، اما با حقیقت شادی می کند. محبت با همه چیز مدارا می کند، همواره ایمان دارد، همیشه امیدوار است و در همه حال پایداری می کند.» این محبت «هرگز پایان نمی پذیرد.» هرگز نمی تواند ارزش خود را از دست بدهد چرا که یک مشخصه آسمانی است. محبت بعنوان یک گنج گرانبها توسط صاحبان خود از میان درهای شهر خدا حمل خواهد شد.ARPer 259.5

    «و حال، این سه چیز باقی می ماند: ایمان، امید و محبت. اما بزرگترین شان محبت است.”ARPer 260.1

    با نزول معیار اخلاقی در میان ایمانداران قُرِنتُس کسانی وجود داشتند که برخی از ویژگی های بنیادی ایمانشان را رها کرده بودند. برخی تا آنجا پیش رفته بودند که تعلیم رستاخیز از مردگان را انکار می کردند. پولس با شهادتی بسیار واضح درباره گواه اشتباه نشدنی قیام مسیح از مردگان با این ارتداد برخورد کرد. او اظهار داشت که مسیح بعد از مرگ خود، «مطابق با کتب مقدس در روز سوم از مردگان برخاست،” و اینکه «خود را بر کیفا ظاهر کرد و سپس بر آن دوازده تن. پس از آن، یک بار بر بیش از پانصد تن از برادران ظاهر شد که بسیاری از ایشان هنوز زنده اند، هرچند برخی خفته اند. سپس بر یعقوب ظاهر شد و بعد بر همۀ رسولان، و آخر از همه بر من نیز، ظاهر گردید.»ARPer 260.2

    پولس رسول با استفاده از قدرتی متقاعدکننده حقیقت عظیم رستاخیز از مردگان را بیان کرد. او دلیل آورد که «اگر مردگان برنمی خیزند، پس مسیح نیز برنخاسته است و اگر مسیح برنخاسته، هم وعظ ما باطل است، هم ایمان شما. به علاوه، برای خدا شاهدان دروغین محسوب می شویم، زیرا دربارۀ او شهادت داده ایم که مسیح را از مردگان برخیزانید، حال آنکه اگر مردگان برنمی خیزند، پس خدا او را برنخیزانیده است. زیرا اگر مردگان برنمی خیزند، پس مسیح نیز برنخاسته است و اگر مسیح برنخاسته، ایمان شما باطل است و شما همچنان در گناهان خود هستید. بلکه آنان نیز که در مسیح خفته اند، از دست رفته اند. اگر تنها در این زندگی به مسیح امیدواریم، حالِ ما از همۀ دیگر آدمیان رقّت انگیزتر است. اما مسیح براستی از مردگان برخاسته و نوبر خفتگان شده است.»ARPer 260.3

    پولس رسول افکار برادران اهل قُرِنتُس را به سوی پیروزی قیام سحرگاهی کشاند درست هنگامی که همه مقدسین خفته میباید برخاسته و از آن پس تا ابد با خداوندشان زندگی کنند. رسول اعلام کرد، «گوش فرا دهید! رازی را به شما میگویم: ما همه نخواهیم خوابید، بلکه همه دگرگون خواهیم شد. در یک آن و در یک چشم به هم زدن، آنگاه که شیپور آخر نواخته شود، این به وقوع خواهد پیوست. زیرا شیپور به صدا در خواهد آمد و مردگان در فسادناپذیری بر خواهند خاست و ما دگرگون خواهیم شد. زیرا این بدنِ فسادپذیر باید فسادناپذیری را بپوشد و این بدن فانی باید به بقا آراسته شود. ARPer 260.4

    چون این فسادپذیر، فسادناپذیری را پوشید و این فانی به بقا آراسته شد، آنگاه آن کلامِ مکتوب به حقیقت خواهد پیوست که میگوید: مرگ در پیروزی فرو بلعیده شده است. ای گور، پیروزی تو کجاست؟ و ای مرگ، نیش تو کجا؟ … شکر خدا را که به واسطۀ خداوند ما عیسی مسیح به ما پیروزی میبخشد.”ARPer 261.1

    باشکوه است پیروزی که در انتظار با ایمانان است. پولس رسول احتمالات ممکن را در حضور ایمانداران قرنتس علم نمود و کوشید تا آنچه که از خودخواهی و هوسرانی را فارغ نموده و زندگی را با امید بقا جلال می دهد به حضورشان بیاورد. او سرسختانه آنها را تشویق کرد تا در فراخوان آسمانی در مسیح استوار باشند. او استدعا کرد، «برادران عزیزم، ثابت و استوار بوده، همواره با تمام وجود به کار خداوند مشغول باشید، زیرا می دانید زحمت شما در خداوند بیهوده نیست.”ARPer 261.2

    بنابراین پولس رسول به شیوه ای مصمم و مؤثر تلاش کرد تا آن ایده ها و اعمال اشتباه و خطرناک را که بر کلیسای قرنتس چیره شده بود اصلاح نماید. او به روشنی سخن گفت ولی سرشار از محبت برایشان. نور تخت خدا از هشدارها و سرزنش های او بر آنها می تابید و گناهان پنهان آلوده کننده زندگی هایشان را آشکار ساخت. ولی آنها چگونه با آن برخورد کردند؟ARPer 261.3

    پولس پس از ارسال نامه بیم آن داشت که مبادا آنچه او نوشته آنانی را که او می خواست بهره ببرند را عمیقاً برنجاند. او از بیزاری بیشتر بسیار هراس داشت و گهگاه مشتاق برگرداندن گفته هایش بود. آنانی که مانند پولس رسول در قبال کلیساها و یا نهادهای محبوب احساس مسئولیت می کنند می توانند افسردگی روحی و عدم رضایتش را بهتر درک کنند. خادمان خدا که بار سنگین خدمت او را در این زمان بدوش می کشند تا اندازه ای از همان تجربه کار، کشمکش و مراقبت از روی اضطراب را که بر سر رسول بزرگ آمد درک می کنند. او نگران از تفرقه در کلیسا، مواجه با ناسپاسی و خیانت از طرف برخی که بدنبال همدردی و حمایت شان بود، در حال اداره کردن خطری که در کلیساها فساد می پروراند، در تلاش برای ایجاد همبستگی و در جستجوی شهادت برای سرزنش گناه و همچنین در عین حال متحمل بار سنگین ترسی شد که او ممکن بود با سختی زیادی از خود نشان داده باشد. او با اندیشه ای مشوش منتظر بود تا خبری تحت عنوان پذیرش پیامش دریافت نماید.ARPer 261.4

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents