زندگی عیسی در خطر بود و او از سوی خدا ماموریتی یافت تا دمشق را برای مدتی ترک کند. او به وادی عرب رفت و در آنجا درعزلت فرصتی کافی یافت تا با خدا مشارکت داشته و تعمق کند. او دوست داشت تا با خدا تنها باشد، تا قلب خود را تفتیش نماید و توبه خود را عمیق تر سازد و با دعا و مطالعه، خود را برای شرکت در کاری که برای او بسیار بزرگ و بسیار مهم بود آماده سازد. او رسول نبود، و از مردان برگزیده نبود، ولی برگزیدۀ خدا بود و کار او آشکارا در میان غیر یهودیان معین شده بود. DR 247.1
در حالی که در وادی عرب بود، با رسولان رابطه ای بر قرار نکرد؛ او با شوق فراوان و تمامی دل در پی خدا بود، و عزم کرده بود تا آرامش نگیرد تا این که یقین بداند که توبه او پذیرفته شده و گناه بزرگ او بخشیده شده است. او به کارزار نمی رفت تا ضمانتی یابد که عیسی در خدمتی که شروع خواهد کرد با او خواهد بود. او برای همیشه می خواست تا در چشمان خود نشان های ج ل مسیح را حمل کند که با نور آسمانی کور شده بود و همچنین ا آرزو داشت تا ضمانت فیض حمایت کننده مسیح را با خود به همراه داشته باشد. پولس با ملکوت ارتباط نزدیکی برقرار کرد، و عیسی با او مشارکت داشت و ایمان او را تثبیت نمود و به او حکمت و فیض خویش را ارزانی نمود. DR 247.2