آنگاه یهودا، با گروه افراد مسلح خود ظاهر شد. او طبق معمول به مولای خود نزدیک شد و به او س م گفت. گروه، عیسی را محاصره کردند؛ ولی او ا در آنجا قدرت الهی خود را آشکار نموده و گفت، « او که به دنبالش می گردید من هستم ». آنان به عقب رفته و بر زمین افتادند. عیسی چنین نمود تا شاهد قدرت او باشند و گواهی داشته باشند که او می توانست چنانچه بخواهد خود را از دستان آنان رهایی بخشد. DR 188.1
هنگامی که حواریون دیدند که جماعت با چماق و شمشیر آمده اند، به سرعت نور، امید در دلهایشان کم سو شد. هنگامی که بلند شدند و دوباره پسر خدا را محاصره کردند، پطرس شمشیر خود را کشید و گوش خادم کاهن اعظم را برید. عیسی به او فرمان داد تا شمشیر خود را غلاف کند و گفت، « مگر نمیدانی که من میتوانم از پدر خود بخواهم که بیش از دوازده لشکر از فرشتگان را به یاری من بفرستد؟ » )متی ۲: ٣(. دیدم که هنگامی که این ۶ ۵ سخنان ادا شد، سیمای فرشتگان با نور امید درخشید. آنان آرزومند بودند تا اطراف فرمانده خود را محاصره کنند و آن اراذلِ خشمگین را پراکنده سازند. ولی مجدداً اندوه بر آنان غالب گشت، زمانی که عیسی گفت، « امّا در آن صورت پیشگوییهای کتاب مقدّس چگونه تحقّق میباید؟ » )متی ۲: ۴(. ۶ ۵ قلب های حواریون نیز در تلخی نومیدی فرو رفت زمانی که دیدند که عیسی اجازه داد تا توسط دشمنانش برده شود. DR 188.2
حواریون بخاطر جان خود ترسیده بودند، و همگی او را ترک گفته و گریختند. عیسی در دستان گروه اراذل جانی تنها مانده بود. آه که شیطان ظفر یافته بود! و چه اندوه و حزنی در میان فرشتگان خدا سایه افکنده بود! بسیاری از گروه های فرشتگان مقدس، هر یک با فرشته ای بلند قامت در راس، فرستاده شده بودند تا شاهد صحنه باشند. آنان فرستاده شده بودند تا هر گونه اهانت و بی رحمی را که بر پسر خدا تحمیل می شد، مکتوب کنند و هر درد و اندوهی را که عیسی بایستی از آن عذاب کشد ثبت نمایند؛ چرا که هر یک از مردانی که در این صحنه خوفناک دخیل بوده اند، دوباره آن را با شخصیت های زنده خواهند دید. DR 188.3