این فصل بر مبنای انجیل (اعمال رسولان فصل ۲۱ آیه های ۱۷ تا ۴۰ و فصل ۲۲ و فصل ۲۳ آيه های ۱ تا ۳۵) می باشد. ARPer 324.1
«وقتی به اورشلیم رسیدیم ایمانداران با گرمی از ما استقبال كردند. روز بعد پولس به اتّفاق ما به دیدن یعقوب رفت و تمام رهبران كلیسا آنجا حضور داشتند.” ARPer 324.2
پولس و همراهانش از این فرصت استفاده نموده و بطور رسمی هدایای ارسالی که از طرف کلیساهای غیر یهودی برای حمایت از فقرای یهودی بود را به مشایخ در اورشلیم تقدیم کردند. جمع آوری این هدایا زمان بیشتر و افکاری نگران کننده و تلاشی خسته کننده برای پولس و همکارانش در پی داشته بود. مجموع این هدایا که بسیار فراتر از انتظارات مشایخ در اورشلیم بود نمایانگر از خودگذشتگی های بسیار و حتی سختی های شدید از طرف ایمانداران غیریهودی بود. ARPer 324.3
این هدایای داوطلبانه حاکی از وظیفه شناسی تازه ایمانداران غیریهودی به خدمت با ثبات خدا در سرتاسر جهان بود و می بایست از طرف همه با سپاسگزاری پذیرفته می شد ولی در نظر پولس و همراهانش هویدا بود که حتی در میان آنانی که در حضورشان ایستاده بودند برخی وجود داشتند که قادر به درک محبت برادرانه این بخشندگان هدایا نبودند. ARPer 324.4
در سال های نخستین خدمت انجیل در میان غیریهودیان برخی از رهبران ARPer 324.5
در اورشلیم بخاطر چسبیدن به تعصبات و عادت های گذشته با تمام وجود با پولس و همکارانش همکاری نکرده بودند. آنها از روی اضطراب و تشویش برای حفظ برخی از اشکال و تشریفات پوچ منظر برکتی که قرار بود بر ایشان و آرمانی که دوستش داشتند نازل شود را از دست داده بودند تلاشی برای متحد کردن همه بخش های خدمت خداوند. با اینکه آنها خواهان حفاظت بهترین مصالح کلیسای مسیحیت بودند در همقدم بودن با پیشروی مشیت الهی ناموفق بودند و در حکمت انسانی شان تلاش کردند تا محدودیت های غیر ضروری بر دوش خادمان بیاندازند. به این ترتیب گروهی از مردان به پا خواستند که بطور شخصی با تغییر شرایط و نیازهای مشخص رو در روی خادمان در میادین دوردست ناشناخته بودند با این حال اصرار ورزیدند که برای راهنمایی برادران شان در این حوزه ها که همراه با شیوه های ویژه خدمتی بود اختیار دارند. آنها چنین احساس کردند که گویا کار موعظه انجیل باید هماهنگ با ایده های ایشان پیش برود. ARPer 325.1
از زمانی که برادران اهل اورشلیم با نمایندگانی از طرف دیگر کلیساهای پیشتاز سوالات پیچیده در خصوص روش های دنبال شده توسط خادمان غیریهودیان را به دقت بررسی کرده بودند سال های متمادی گذشته بود. در نتیجه این شورا ایمانداران در وضع توصیه های قطعی به کلیساها در خصوص برخی مناسک و عادات از جمله ختنه با هم متحد شده بودند. در چنین شورای جامعی بود که ایمانداران همچنین در توصیه بارنابا و پولس به کلیسای های مسیحی بعنوان خادمان شایسته برخوردار از اعتماد کامل برای هر ایماندار متحد شدند. ARPer 325.2
در میان حاضران در این جلسه برخی بودند که روش های خدمتی بکار گرفته شده توسط رسولانی که بار مسئولیت انتشار انجیل در دنیای غیریهودی را به دوش می کشیدند شدیداً زیر سوال برده بودند. ولی در حین شورا دیدگاه هایشان نسبت به آرمان خدا گسترش یافته بود و در اتخاذ تصمیمات حکیمانه که اتحاد تمامی بدن ایمانداران را ممکن ساخت با برادران شان متحد شده بودند. ARPer 325.3
وقتی معلوم شد که تعداد ایمان آورندگان در بین غیریهودیان به سرعت در حال افزایش است تعدادی از رهبران در اورشلیم بار دیگر بر علیه شیوه های پولس و همکارانش حفظ و حراست از تعصبات پیشین خود را آغاز کردند. این تعصبات با گذشت سال ها قدرت گرفتند تا اینکه برخی از رهبران تصمیم ARPer 325.4
گرفتند تا کار موعظه انجیل از این پس باید مطابق با ایده های آنها اداره شود. اگر پولس روش هایش را با سیاست های مشخصی که آنها پیشنهاد دادند تطبیق بدهد در نتیجه آنها کارش را تصدیق و حمایت خواهند کرد؛ در غیر این صورت آنها دیگر نه بطور مساعد به آن نظر خواهند انداخت و نه حمایت شان را به آن اختصاص خواهند داد. ARPer 326.1
این مردان این حقیقت که خدا معلم قومش است را فراموش کرده بودند؛ و اینکه هر خادمی در مسیر آرمان او باید در پیروی از رهبر الهی تجربه منحصر به فردی را بدست آورد و برای دریافت راهنمایی به انسان چشم ندوزد؛ و اینکه خادمان او باید به شباهت صورت الهی قالب و شکل به خود بگیرند و نه شبیه ایده های بشری. ARPer 326.2
پولس رسول در خدمتش به مردم «با دلایل مجذوب كنندهٔ فلسفی سخن و پیام خود را بیان نكرده بود، بلكه آن را با روح القدس و قدرت او به ثبوت رسانیده بود.» حقایقی که او اعلام می کرد توسط روح القدس بر او وحی شده بود، «زیرا روح القدس همه چیز حتّی كُنه نیّات الهی را كشف می کند. كیست كه بهتر از روح شخص با باطن او آشنا باشد؟ به همان طریق، هیچ کس جز روح خدا با خدا آشنا نیست» پولس در ادامه می گوید: «ما دربارهٔ این حقایق با عباراتی كه از حكمت انسان ناشی میشود سخن نمی گوییم، بلكه با آنچه كه روح القدس به ما می آموزد. و به این وسیله تعالیم روحانی را با حقایق روحانی بیان می نماییم.” (انجیل (رساله نخست به قرنتیان فصل ۲ آیه های ۴ و ۱۰ تا ۱۳). ARPer 326.3
پولس در طول خدمتش برای هدایت مستقیم به خدا نگریسته بود. در عین حال بسیار مواظب بود تا در هماهنگی با تصمیمات شورای جامع اورشلیم خدمتش را انجام بدهد و در نتیجه کلیساها «در ایمان تقویت می یافتند و روز به روز به تعدادشان افزوده می شد.” انجیل (اعمال رسولان فصل ۱۶ آیه ۵). و اکنون با عدم نمایش همدردی توسط برخی او در بصیرتی که برای انجام وظیفه اش در تشویق نو ایمانان توسط خودش به روحیه سرسپردگی، گشاده دستی و محبت برادرانه تسلی یافت از جمله در این مورد با نمایش نفقه های سخاوتمندانه که قادر بود تا به مشایخ یهود ارائه کند. ARPer 326.4
پولس بعد از ارائه هدایا، «از كارهایی كه خدا به وسیلهٔ او در میان ملل غیر یهود انجام داده بود گزارش كاملی به آنها داد.» شرح این حقایق ARPer 326.5
موجب شد تا همگان حتی کسانی که شک داشتند قلباً به اینکه برکت آسمانی همراه خدمات او بوده ایمان بیاورند. «آنان وقتی این را شنیدند خدا را ستایش كردند.» آنها دریافتند که روش های خدمتی اتخاذ شده توسط پولس رسول تأیید آسمان را بر خود دارد. نفقه های سخاوتمندانه که در برابر ایشان قرار گرفته بود به شهادت پولس رسول در خصوص وفاداری کلیساهای جدید تأسیس شده در میان غیریهودیان ارزش بیشتری می بخشید. مردانی که تعدادشان در میان مسئولین خدمت اورشلیم اندک نبود و اصرار داشتند که اقدامات نظارتی سختگیرانه باید اتخاذ گردد خدمت پولس را زیر پرتو تازه مشاهده کردند و متقاعد شدند که خطی مشی خودشان اشتباه بوده است و در اسارت سنن و رسوم یهودی قرار گرفته بودند و همچنین بخاطر قصور آنها در تشخیص اینکه دیوار جدا کننده بین یهود و غیر یهود توسط مرگ مسیح پایین کشیده بود کار انجیل را به تأخیر انداخته بودند. ARPer 327.1
این فرصتی طلایی برای همه رهبران بود تا صراحتاً اعتراف کنند که خدا بوسیله پولس عمل کرده است و اینکه گهگاه در مجاز شمردن گزارش های دشمنانش برای بر انگیختن حسادت و تعصب شان مقصر بوده اند. ولی بجای اتحاد در تلاش برای جاری کردن عدالت نسبت به کسی که آسیب دیده با طرح پیشنهادشان به او ثابت کردند که هنوز این احساس که پولس باید تا اندازه زیادی مسئول تعصبات موجود باشد را تصدیق می کنند. آنها شرافتمندانه برای دفاع از او نایستادند و سعی نکردند به ناراضی ها جای اشتباه شان را نشان دهند بلکه با نصیحت پولس به دنبال روی از خط مشی که به ایده آنها عوامل همه سوء تفاهمات را از بین خواهد برد برای مصالحه کوشیدند. ARPer 327.2
آنها در پاسخ به شهادت او چنین گفتند: «ای برادر، همان طور كه می بینی هزاران نفر از یهودیان ایمان آورده اند و همهٔ آنها نسبت به شریعت تعصّب بسیار دارند. در میان آنان شایع شده است كه تو به یهودیانی كه در كشورهای بیگانه سكونت دارند، تعلیم می دهی كه از شریعت موسی اطاعت ننموده فرزندان خود را ختنه نكنند و دیگر رسوم خود را نگاه ندارند. تكلیف چیست؟ آنان حتماً از آمدن تو باخبر خواهند شد. پس هرچه به تو می گوییم، انجام بده. در اینجا چهار نفر هستند كه نذری نموده اند. تو همراه آنان برو و به اتّفاق آنها مراسم تطهیر را به جای بیاور و مخارج ایشان را هم قبول كن تا آنها بتوانند سرهایشان را بتراشند و به این ترتیب همه خواهند فهمید كه در ARPer 327.3
این شایعات هیچ حقیقتی وجود ندارد بلكه برعکس، تو هم مطابق شریعت زندگی می کنی. و امّا در خصوص غیر یهودیانی كه ایمان آورده اند، ما قبلاً حكم خود را كتباً به اطّلاع آنها رسانده ایم تا از خوردن غذاهایی كه به بُت ها تقدیم می گردد، خون، گوشت حیوان خفه شده و از زنا پرهیز كنند.” ARPer 328.1
ایمانداران امیدوار بودند که پولس بتواند با انجام خط مشی پیشنهادی پاسخی قاطع بر ضد گزارش های دروغین درباره خود ارائه نماید. آنها به او اطمینان خاطر دادند که تصمیم شورای پیشین در خصوص غیریهودیان ایماندار و قوانین تشریفاتی همچنان پابرجاست. ولی توصیه ارائه شده اکنون با آن تصمیم سازگار نبود. روح خدا این تعلیم را برنیانگیخته بود و این ثمره هراس بود. رهبران کلیسای اورشلیم می دانستند که مسیحیان بواسطه عدم متابعت از قوانین تشریفاتی باعث ایجاد تنفر یهودیان بر ضد خود خواهند شد و خودشان را در معرض رنج و شکنجه قرار خواهند داد. شواری یهود (سنهدرین) داشت منتهای کوشش خود را برای سنگ اندازی بر مسیر پیشرفت انجیل انجام می داد. اشخاصی بواسطه این شورا انتخاب شدند تا رسولان بخصوص پولس را تعقیب کرده و به هر روش ممکن با کارهایشان مخالفت کنند. اگر ایمانداران به مسیح در برابر شورای یهود بعنوان قانون شکنان محکوم می شدند در نتیجه بخاطر ارتداد از ایمان یهودی متحمل شکنجه شدید و ناگهانی می شدند. ARPer 328.2
بسیاری از یهودیان که انجیل را پذیرفته بودند هنوز به قوانین تشریفاتی با ملاحظه می نگریستند و فقط خواهان اتخاذ تصمیمات نامعقول بودند و بدین وسیله امید داشتند اطمینان هوطنان خود را جلب نموده و تعصب آنها را از بین بردند و آنها را به ایمان به مسیح بعنوان نجات دهنده جهان رهبری کنند. پولس متوجه شد تا زمانی که بسیاری از اعضای پیشوای کلیسای اورشلیم به پروراندن تعصب بر علیه او ادامه دهند بطور پیوسته در خنثی کردن توانایی اش کار خواهند کرد. او احساس کرد که اگر با استفاده از هر تصمیم منطقی بتواند آنها را به سمت حقیقت جلب نماید باعث از بین رفتن مانع عظیم پیشرفت انجیل در مکان های دیگر خواهد شد. ولی او برای پذیرفتن آنچه که آنها تا آن اندازه خواهان بودند تأییدیه خدا را نداشت. ARPer 328.3
زمانی که به اشتیاق عظیم پولس برای هماهنگی با برادرانش، محبتش نسبت به ضعفا در ایمان، احترامش برای رسولانی که با مسیح بودند و برای ARPer 328.4
یعقوب برادر خداوند و هدفش برای همرنگ شدن با همه تا آن اندازه که اصول قربانی نشوند می اندیشیم ـ وقتی به همه این امور فکر می کنیم کمتر باعث شگفتی است که او وادار شد تا از اصول بنیادی منحرف شده و خط مشی را در پیش گیرد که تا به حال پیروی نکرده بود. ولی تلاشش برای آشتی بجای عملی ساختن هدف مطلوب فقط بحران را تسریع کرد و به رنج های پیش بینی شده برایش شتاب بخشید و به جدایی او از برادرانش انجامید و همچین کلیسا از یکی از مهره های قوی خود محروم شد و غم و اندوه برای مسیحیان در همه سرزمین ها به بار آورد. ARPer 329.1
پولس روز بعد توصیه مشایخ را بجا آورد. چهار مردی که نذر داشتند (تورات، اعداد فصل ۶) اصطلاحی که تقریباً منسوخ شده بود همراه خود به معبد برد، «تا تعداد روزهای دوره تطهیر را، كه در آخر آن باید برای هر یک از آنان قربانی گذرانیده شود، اعلام نماید.» هنوز قربانی های ارزشمندی برای تطهیر بایستی تقدیم می شد. ARPer 329.2
آنانی که پولس را به انجام چنین اقدامی توصیه کردند بطور کامل خطر عظیمی که او در معرض دید قرار خواهد گذاشت توجه نکرده بودند. در این فصل اورشلیم پر از زائرین همه سرزمین ها بود. پولس در نتیجه اجرای مأموریت محول شده به او توسط خدا انجیل را به غیریهودیان بشارت داده بود و بسیاری از بزرگ ترین شهرهای جهان را ملاقات کرده بود و هزاران نفری که از کشورهای خارجی برای شرکت در جشن به اورشلیم آمده بودند به خوبی او را می شناختند. در میان این اشخاص کسانی بودند که قلب شان از نفرت به پولس آکنده بود و ورودش به معبد در واقعه ای عمومی به معنای به خطر انداختن جانش بود. او ظاهراً چندین روز بدون جلب توجه به ورود و خروج از معبد بین زائرین سپری کرد؛ ولی پیش از اتمام دوره مورد نظر هنگامی که با یکی از کاهنین درباره قربانی ها پیشکش شده در حال گفتگو بود توسط برخی از یهودیان مقیم آسیا شناسایی شد. ARPer 329.3
آنها با خشم شیطانی بر او حمله بردند و فریاد زدند، «ای مردان اسرائیلی كمک كنید، این همان كسی است كه در همه جا برضد قوم ما و شریعت موسی و این مكان تعلیم میدهد.» و در حینی که مردم به دعوت برای کمک لبیک گفتند تهمتی دیگر به آن اضافه شد ـ «از آن گذشته یونانیان را نیز به این معبد بزرگ آورده و این مكان مقدّس را ناپاک كرده است.» ARPer 329.4
از لحاظ قانون یهود ورود شخص ختنه نشده به بخش درونی معبد جرمش اعدام بود. پولس قبلاً همراه تروفیمس از اهالی افسس دیده شده بود و تصور می شد كه پولس او را به معبد بزرگ آورده است. او این کار را انجام نداده بود و ورود خودش بعنوان یک شخص یهودی به معبد شریعت را زیر پا نگذاشته بود. ولی با وجود اینکه تهمت کاملاً دروغ بود باعث تحریک تعصب عموم شد. همانطور که فریادها افزایش یافت و در سرتاسر معبد انتشار یافت ازدحام جمعیت داشت به شورشی وحشیانه بدل می شد. خبر خیلی سریع در سراسر اورشلیم پخش شد، «تمام شهر شلوغ شد، مردم هجوم آوردند.” ARPer 330.1
اینکه مرتدی از اسرائیل به خود اجازه داده تا به معبد بزرگ درست زمانی که هزاران زائر از اقصا نقاط جهان برای پرستش به آنجا آمده اند بی حرمتی کند احساسات شدید جمعیت را تحریک نمود. «آنها پولس را گرفته از معبد بزرگ بیرون كشیدند و فوراً درهای معبد بزرگ بسته شد.» ARPer 330.2
«وقتی مردم در صدد قتل او بودند، به فرمانده هنگ رومی خبر رسید كه همهٔ ساكنان اورشلیم شورش کرده اند.» كلودیوس لیسیاس بخوبی عناصر سرکشی که او باید با آنها روبرو شود را می شناخت و او «بیدرنگ با سربازان و افسران خود به سوی جمعیّت شتافت. وقتی یهودیان فرمانده و سربازان را دیدند از زدن پولس دست برداشتند.»فرمانده رومی بی خبر نسبت به دلیل آشوب ولی با مشاهده خشم جمعیت بر علیه پولس به این نتیجه رسید که او باید همان شورشی مصری باشد كه چندی پیش خبرش را شنیده بود و از زندان گریخته بود. بنابراین او «پولس را دستگیر ساخت و دستور داد كه او را با دو زنجیر ببندند. آنگاه او پرسید: این مرد كیست و چه خطایی كرده است؟» به یکباره بسیاری با تهمت از روی عصبانیت و بسیار بلند فریاد برآوردند؛ «بعضی از آنان با صدای بلند یک چیز می گفتند و بعضی ها چیز دیگر و چون به علّت جنجال بسیار نتوانست از حقیقت امر مطّلع شود، فرمان داد كه او را به سربازخانه ببرند. وقتی به پله های پادگان رسیدند، سربازان به سبب خشم جماعت مجبور شدند پولس را روی شانه های خود حمل كنند زیرا مردم به دنبال آنان افتاده و دایماً فریاد می زدند: او را بكشید.” ARPer 330.3
پولس در میانه جنجال آرام و متین بود. ذهنش بر خدا تمرکز داشت و می دانست که فرشتگان آسمان او را احاطه کرده اند. او نمی خواست معبد بزرگ را بدون تلاش برای ارائه حقیقت در برابر هموطنانش ترک کند. همینطور که ARPer 330.4
داشتند او را وارد سربازخانه می کردند پولس به یوزباشی گفت، «اجازه می دهی چیزی بگویم؟» لیسیاس پاسخ داد، «تو یونانی هم می دانی؟ پس تو آن مصری ای نیستی كه چندی پیش فتنه ای برپا كرد و چهارهزار آدمكش را با خود به بیابان برد.» پولس در پاسخ گفت، «من یهودی هستم، اهل شهر طرسوس قیلیقیه و تبعهٔ یک شهر بزرگ و مهم هستم. خواهش می کنم اجازه بده تا با مردم صحبت كنم.» ARPer 331.1
با درخواست او موافقت شد و «او بالای پلّه ایستاد و با بلند كردن دست خود از جمعیّت خواست ساكت باشند.» این حرکت توجه شان را جلب نمود و به او احترام گذاشتند. «و همینکه کاملاً ساكت شدند، به زبان عبری خطاب به آنان چنین گفت: ای برادران و پدران، به دفاعی كه هم اكنون به عرض شما می رسانم توجّه فرمایید.» با شنیدن کلمات آشنای زبان عبری، «ساكت تر شدند» و پولس در سکوتی همه گیر ادامه داد و گفت: ARPer 331.2
«من یک نفر یهودی از اهالی طرسوس قیلیقیه هستم. ولی در این شهر در خدمت غمالائیل پرورش یافتم و شریعت آبا و اجدادی خود را به دقّت آموختم و همینطور كه شما امروز نسبت به خدا غیور و متعصّب هستید، من هم بودم.” هیچ کس نمی توانست گفته های پولس رسول را انکار کند چرا که حقایقی که او به آنها اشاره می کرد بر بسیاری که هنوز در اورشلیم زندگی می کردند به خوبی مشهود بود. او سپس از غیرت و تعصب خود در شکنجه و آزار شاگردان مسیح حتی تا مرگ گفت و روایت شرایط ایمان آوردن خود را شرح داده و به شنوندگان خود گفت که چطور قلب مغرورش به تواضع در برابر مصلوب ناصری سوق داده شده بود. اگر تلاش می کرد تا با مخالفان خود به بحث و جدل بپردازد آنها از روی سرسختی از گوش دادن به حرفهایش خودداری می کردند؛ ولی حکایت تجربه اش با قدرت قانع کننده ای که برای مدتی به نظر قلبهای شان را نرم و مطیع کرده بود همراه شد. ARPer 331.3
سپس او سعی کرد تا نشان دهد که شروع کارش در میان غیریهودیان از روی انتخاب شخصی نبوده است. او مشتاق بوده تا به قوم خودش خدمت کند اما در همین معبد بزرگ صدای خدا با او در رؤیای مقدس فرموده بود و این خط مشی اش را، «به جاهای دور و نزد ملل غیر یهود» فرستاد. ARPer 331.4
تا به حال مردم با دقت زیاد به حرف هایش گوش داده بودند ولی زمانی که پولس به نقطه ای در سرگذشت خود رسید که او بعنوان نماینده مسیح در ARPer 331.5
میان غیریهودیان برگزیده شده بود خشم شان جان تازه ای گرفت. عادت کرده بودند که خودشان را تنها قوم مورد برگزیده خدا ببینند و نمی خواستند اجازه دهند که غیریهودیان نفرین شده از امتیازاتی که تاکنون منحصر به خودشان قلمداد می شد بهره مند شوند. آنها با بلند کردن صداهای خود نسبت به صدای سخنران فریاد زدند: «او را بكشید، چنین كسی نباید زنده بماند.” ARPer 332.1
«در همان وقت كه مردم با هیاهو لباس های خود را در هوا تكان می دادند و گرد و خاک بلند می کردند، یوزباشی دستور داد، پولس را وارد سربازخانه نمایند و با تازیانه از او بازجویی كنند تا معلوم شود به چه علّت این هیاهو علیه او برپا شده است. ARPer 332.2
«وقتی او را برای شلاق زدن بستند، پولس از سروانی كه آنجا ایستاده بود پرسید: آیا شما اجازه دارید یک نفر رومی را بدون آنكه محكوم شده باشد، بزنید؟ وقتی سروان این را شنید، نزد یوزباشی رفت و گفت: هیچ می دانی چه می کنی؟ این مرد یكی از اتباع روم است. یوزباشی نزد پولس رفت و از او پرسید: بگو ببینم، آیا تو رومی هستی؟ پولس گفت: آری. یوزباشی گفت: برای به دست آوردن این تابعیت من قیمت گزافی پرداخته ام. پولس گفت: امّا من با آن به دنیا آمدم. پس آنها که می خواستند از پولس بازجویی كنند، با عجله از آنجا دور شدند و یوزباشی هم، كه به دستور او پولس را بسته بودند، وقتی فهمید او تبعه روم است، بسیار ترسید.” ARPer 332.3
«در روز بعد چون یوزباشی می خواست، علّت موضوع و حقیقت امر را بداند، بندهای پولس را باز كرد و دستور داد سران كاهنان و شورای یهود تشكیل جلسه دهند و سپس پولس را به آنجا آورد و از او خواست در برابر آنان بایستد.” ARPer 332.4
پولس رسول اکنون باید توسط همان محکمه ای که روزی خود قبل از ایمان آوردن عضوی از آن بود مورد محاکمه قرار می گرفت. وقتی در برابر رهبران یهود ایستاد رفتارش آرام شد و سیمایش نشان از آرامش مسیح داشت. او «با دقّت به اعضای شورا نگاه كرد و گفت: برادران، من تا به امروز در حضور خدا با وجدانی پاک زندگی کرده ام.” با شنیدن این گفته های نفرتشان دوباره شعله ور شد؛ «و در این هنگام حنانیا كاهن اعظم به کسانی که در كنار پولس ایستاده بودند، دستور داد كه به دهانش مشت بزنند.» در حین این فرمان ظالمانه پولس به او گفت: «ای دیوار سفید شده، خدا تو را خواهد زد. تو ARPer 332.5
آنجا نشسته ای كه مطابق قانون در مورد من قضاوت نمایی و حالا برخلاف آن دستور می دهی كه مرا بزنند!» «حاضران گفتند: به كاهن اعظم خدا اهانت میکنی؟» پولس با همان تواضع همیشگی به ایشان پاسخ داد، «ای برادران، من نمی دانستم كه او كاهن اعظم است. می دانم كه تورات می فرماید: ‘به پیشوای قوم خود ناسزا نگو’.” ARPer 333.1
«وقتی پولس فهمید كه بعضی از آنان صدوقی و بعضی فریسی هستند، با صدای بلند گفت: ای برادران، من فریسی و فریسی زاده ام و مرا به خاطر ایمان و امید به رستاخیز مردگان در اینجا محاكمه می کنند.” ARPer 333.2
«با این سخن میان فریسیان و صدوقیان اختلاف افتاد و مردم به دو دسته تقسیم شدند. صدوقیان منكر روز قیامت و وجود فرشته یا روح هستند ولی، فریسیان به وجود اینها اعتقاد دارند.» دو گروه به مشاجره در میان خود پرداختند و در نتیجه قدرتشان برای مخالفت با پولس شکسته شد. «چند نفر از علمای فرقهٔ فریسی برخاسته گفتند: ما در این مرد هیچ تقصیری نمی بینم. از كجا معلوم است كه روح یا فرشته ای با او سخن نگفته باشد ما با خدا سر جنگ نداریم.» ARPer 333.3
بخاطر سردرگمی که پیش آمد صدوقیان با جدیت کوشیدند تا پولس را در اختیار بگیرند و او را بکشند و فریسیان به همان اندازه می کوشیدند تا از او حفاظت کنند. «یوزباشی از ترس اینكه مبادا پولس را تكه تکه كنند، فرمان داد سربازان به مجلس وارد شوند و پولس را از میان جمعیّت خارج ساخته و به سربازخانه ببرند.” ARPer 333.4
بعداً وقتی پولس جلسه محاکمه اش آن روزش را بازنگری کرد ترسید که شاید خطی مشی اش خدا را خشنود نساخته باشد. آیا ممکن بود که او با دیدار از اورشلیم مرتکب اشتباه شده باشد؟ آیا اشتیاق فراوانش برای متحد ماندن با برادرانش به چنین نتیجه فجیعی ختم شده بود؟ ARPer 333.5
جایگاهی که یهودیان بعنوان قوم مدعی خدا در حضور دنیای منکر اشتغال کرده بودند سبب رنج و اضطراب شدید روحی برای پولس رسول شده بود. این افسران بت پرست چگونه به آنها نگاه خواهند کرد؟ ـ این قوم مدعی به عبادت یهوه و داشتن منصب مقدس بود، ولی هنوز خود را به کنترل کوران، خشم بی دلیل تسلیم کرده بود و در جستجوی نابودی برادرانی بود که شهامت مخالفت با آنها در خصوص ایمان مذهبی داشتند و شواری ARPer 333.6
با وقار مبنی بر تأمل و مشاوره شان را به صحنه نزاع و هرج و مرج وحشیانه تبدیل نمودند. پولس احساس کرد که نام خدایش در نظر بت پرستان خوار گردیده بود. ARPer 334.1
و اکنون در زندان بود و می دانست که دشمنانش در کینه توزی بسیار سخت شان به هر وسیله ای متوسل خواهند شد تا او را بکشند. آیا ممکن بود که کارش برای کلیساها به پایان رسیده است و این گرگان درنده داشتند وارد کلیسا می شدند؟ آرمان مسیح به قلب پولس بسیار نزدیک بود و نگرانی عمیق به خطرات کلیسای پراکنده فکر کرد که گویا زمانی که با شورای یهود مواجه شد تنها این مردان در برابر آزار و شکنجه ها بی پناه گذاشته شدند. او در استرس و نا امیدی گریست و دعا کرد. ARPer 334.2
خداوند در این ساعات تاریکی نسبت به خادمش بی اعتنا نبود. خدا از او در مقابل جمعیت قاتل در معبد بزرگ محافظت کرده بود و در شواری یهود و سربازخانه همراه او بود؛ و خودش را به شاهدان باوفایش در پاسخ به دعاهای جدی پولس رسول برای هدایت نمایان کرده بود. «در شب همان روز خداوند به پولس ظاهر شد و فرمود: دل قوی دار، چون همان طور كه در اورشلیم دربارهٔ من شهادت دادی در روم نیز باید چنان كنی.” ARPer 334.3
پولس برای مدتی طولانی مشتاق دیدار از روم بود؛ و بسیار دوست داشت که برای مسیح در آنجا شهادت دهد ولی حس کرده بود که اهدافش بوسیله دشمنی یهودیان بی نتیجه مانده بود. او حتی اکنون لحظه ای فکر نکرد که بعنوان یک زندانی به آنجا خواهد رفت. ARPer 334.4
در حالی که خداوند خادمش را تشویق می کرد، دشمنان پولس با جدیت توطئه نابودی او را می کشیدند. «وقتی روز شد، بعضی از یهودیان دور هم جمع شدند و سوگند یاد كردند كه تا پولس را نكشند به هیچ خوردنی و یا نوشیدنی لب نزنند. در این توطئه بیش از چهل نفر شركت داشتند.” این همان روزه ای بود که خداوند بوسیله اشعیا محکوم کرده بود ـ روزه ای «که به جهت نزاع و مخاصمه است و به لطمه شرارت می زنید.” (صحف انبیا: اشعیا فصل ۵۸ آیه ۴). ARPer 334.5
توطئه گران «نزد سران كاهنان و مشایخ رفتند و گفتند: ما سوگند خورده ایم تا پولس را نكشیم لب به غذا نزنیم. بنابراین شما و اعضای شورا به بهانهٔ اینكه می خواهید در سوابق پولس تحقیقات بیشتری نمایید، از یوزباشی ARPer 334.6
تقاضا كنید او را فردا نزد شما بیاورد. ما ترتیبی داده ایم كه او را قبل از اینكه به اینجا برسد، بكشیم.» ARPer 335.1
سران کاهنان و مشایخ بجای اینکه این توطئه را محکوم کنند با جدیت با آن موافقت کردند. پولس زمانی که حنانیا را با مقبره های سفید مقایسه نمود حقیقت را بیان کرده بود. ARPer 335.2
ولی خدا برای نجات زندگی خادمش مداخله کرد. خواهر زاده پولس با شنیدن «توطئه» قاتلان، «به سربازخانه رفت و پولس را مطّلع ساخت. پولس یكی از افسران را صدا زده گفت: این جوان را نزد یوزباشی ببر، می خواهد موضوعی را به عرض او برساند. سروان او را نزد یوزباشی برد و به او گفت: پولس زندانی به دنبال من فرستاد و تقاضا كرد كه این جوان را نزد شما بیاورم. او می خواهد موضوعی را به عرض برساند.” ARPer 335.3
كلودیوس لیسیاس با احترام دست جوان را گرفته به كناری كشید و از او پرسید: «چه میخواهی بگویی؟» جوان گفت: «یهودیان نقشه کشیده اند كه از شما تقاضا نمایند پولس را فردا به شورا ببرید. بهانهٔ آنان این است، كه می خواهند در مورد او اطّلاعات دقیقتری به دست آورند. به حرف های آنان توجه نكنید، زیرا بیش از چهل نفر از ایشان در كمین او نشسته اند و قسم خورده اند كه تا او را نكشند چیزی نخورند و نیاشامند. آنان اكنون حاضر و آماده هستند و فقط در انتظار موافقت شما میباشند.» ARPer 335.4
«به این ترتیب یوزباشی آن جوان را مرخص كرد و به او اخطار نمود كه نباید از اطلاعاتی كه در اختیار او گذاشته است کسی باخبر شود.” ARPer 335.5
لیسیاس یکدفعه تصمیم گرفت تا پولس را از حوزه قدرت خود به منطقه تحت فرمانداری فیلیكِس منتقل کند. یهودیان بعنوان یک قوم در وضعیت غضب و شورش بودند و جنجال های زیادی زود به زود رخ می داد. حضور متداول پولس در اورشلیم ممکن بود به عواقب خطرناکی برای شهر و حتی خود فرمانده بیانجامد. بنابراین او «دو نفر سروان را صدا زد و به آنها گفت: دویست سرباز پیاده و هفتاد سواره نظام و دویست نیزه دار آماده كنید تا امشب ساعت نُه به قیصریه بروند و چند اسب برای پولس حاضر كنید تا به این وسیله او را سالم به فیلیكِس فرماندار تحویل دهید.” ARPer 335.6
برای دور کردن پولس از آنجا هیچ زمانی نباید از دست برود. «سربازان طبق دستوراتی كه گرفته بودند، پولس را تحویل گرفته و او را شبانه به انتیپاترس ARPer 335.7
رسانیدند.” از آنجا سوارانی پولس را تا به قیصریه همراهی کردند و چهارصد سرباز دیگر به اورشلیم بازگشتند. ARPer 336.1
افسر مسئول دسته وقتی زندانی اش را به فیلیكِس تحویل داد نامه ای را که یوزباشی به او سپرده بود را به فرماندار تقدیم کرد. ARPer 336.2
«كلودیوس لیسیاس به حضرت فرماندار فیلیكس سلام می رساند. این مرد را یهودیان گرفته اند و قصد داشتند او را بكشند امّا وقتی فهمیدم كه او یک نفر رومی است، من با سربازان خود به آنجا رفته، او را از چنگ ایشان بیرون آوردم و از آنجا كه مایل بودم علت اتهام او را بفهمم او را به شورای ایشان بردم. اما متوجه شدم كه موضوع مربوط به اختلاف عقیدهٔ آنها در خصوص شریعت خودشان است و او كاری كه مستوجب اعدام یا زندان باشد نكرده است. پس وقتی فهمیدم كه آنها در صدد سوء قصد نسبت به جان او هستند، بیدرنگ او را نزد شما فرستادم و به مدعیان او نیز دستور داده ام كه دعوی خود را در پیشگاه شما به عرض برسانند.” ARPer 336.3
فیلیكس بعد از خواندن شرح واقعه از زندانی پرسید که اهل کدام استان است و چون فهمید اهل قیلیقیه است به او گفت: «وقتی مدعیان تو برسند به دفاع تو گوش خواهم داد. و فرمان داد او را در كاخ هیرودیس تحت نظر نگاه دارند.» ARPer 336.4
پرونده پولس اولین پرونده ای نبود که در آن یک خادم خدا بخاطر کینه توزی قوم مدعی یهوه در میان بت پرستان پناه گرفته بود. یهودیان در خشم شان بر علیه پولس جرمی دیگر به آن فهرست تاریک اضافه کرده بودند که سرگذشت آن قوم را مشخص کرد. آنها قلب شان را نسبت به حقیقت سخت تر کرده بودند و تقدیرشان را قطعی تر کرده بودند. ARPer 336.5
تعداد بسیار اندکی معنای گفته های مسیح را تشخیص دادند وقتی در شورای یهود در ناصره خود را آن منتخب معرفی نمود. او مأموریت خود را برای تسلی، برکت و نجات ماتم زدگان و گناهکاران اعلام کرد و آنگاه که دید غرور و بی ایمانی قلب های شنوندگانش را کنترل می کند به آنها یاد آوری کرد که در زمان گذشته خدا از قوم منتخب خود بخاطر بی ایمانی و طغیان روی برگردانده بود و خود را به آنانی که در سرزمین های بت پرستان که نور آسمان را رد نکرده بودند آشکار نموده بود. بیوه زن صَرَفه ای و نعمان اهل سوریه با همه نوری که داشتند زیستند؛ از این جهت آنها بیشتر از قوم منتخب خدا ARPer 336.6
که از او برگشته بودند و اصول را قربانی راحتی و افتخار دنیوی کردند عادل تر به حساب آمدند. ARPer 337.1
مسیح به یهودیان ناصره حقیقتی ترسناک را بیان کرد وقتی گفت که با پشت کردن اسرائیل به خدا دیگر جای امنی برای پیامبران با وفای خدا وجود نخواهد داشت. آنها ارزش او و یا قدر زحماتش را نخواهند شناخت. با اینکه رهبران یهود مدعی بودند که برای احترام خدا و کامیابی اسرائیل غیرت فراوان دارند در واقع دشمن هر دو بودند. آنها با استفاده قواعد و نمونه های خود مردم را از اطاعت خدا دورتر و دورتر می کردند ـ به آنجایی که در روز سختی نمی توانست حامی شان باشد. ARPer 337.2
گفته های انتقاد آمیز نجات دهنده به مردم ناصره در پرونده پولس نیز بکار می رود نه تنها در قبال یهودیان منکر بلکه برادران ایمانی خودش. اگر رهبران کلیسا نسبت به پولس رسول خود را کاملاً تسلیم احساسات تلخ نکرده بودند و او را بعنوان کسی که بطور ویژه توسط خدا خوانده شده تا انجیل را به غیریهودیان اعلام کند پذیرفته بودند خداوند او را به آنها نمی سپرد. خدا تعیین نکرده بود که زحمات پولس باید به این زودی خاتمه یابد ولی او معجزه هم نکرد تا قطار وقایعی که خط مشی رهبران کلیسای اورشلیم بپا کرده بودند را خنثی نماید. ARPer 337.3
همان روحیه هنوز به همان نتیجه می انجامد. غفلت نسبت به تقدیر و اصلاح تدارکات فیض الهی کلیسا را از برکات بسیاری محروم کرده است. چند بار خداوند کار برخی از خادمان وفادرا را به درازا کشانده است و اجازه داده تا زحماتش مورد تکریم قرار گیرد! ولی اگر کلیسا به دشمن جان ها اجازه دهد تا درک و فهم را منحرف سازد بنابراین آنها کلام و اعمال خادم مسیح را بد جلوه داده و به غلط تعبیر خواهند نمود؛ اگر آنها به خودشان اجازه دهند که بر سر راه او بایستند و از سودمند بودنش جلوگیری کنند، خداوند گاهی اوقات برکات داده شده به آنها را خواهد گرفت. ARPer 337.4
شیطان بطور پیوسته از طریق عمال خود در کار است تا آنانی که خدا برای انجام کار عظیم و نیکوی برگیزده است را نومید و نابود کند. آنها ممکن است برای پیشبرد آرمان مسیح حتی خود زندگی را قربانی کنند با این حال فریبکار عظیم به این برادران تردیدهایی را پیشنهاد خواهد داد که اگر پرورده شوند اطمینان در درستی سیرت را تضعیف خواهند نمود و مفید بودنشان را ARPer 337.5
از کار خواهند انداخت. بیشتر اوقات شیطان موفق می شود تا چنین اندوه های قلبی را با استفاده از هم ایمانان خودشان بر سرشان بیاورد که خدا از روی بخشندگی مداخله نموده تا به خادمان تحت شکنجه اش آرامش ببخشد. وقتی دستهای مُرده برای تدفین بر روی سینه ای که تپش ندارد قرار می گیرد، زمانی که صدای اخطار و تشویق خاموش می شود آنگاه سرسختان ممکن است بپا خیزند تا برکاتی که از این خادمان وفادار دور کرده اند را دیده و محترم شمرند. مرگ شان ممکن است آنچه را که زندگی شان در انجامش موفق نشده بود عملی سازد. ARPer 338.1