فصل پنجاه و دوم - انتخاب مدرسه
ما متحمل ضررهاي بسيار بدي ميشويم- گهگاهي آرزو ميكنم كه ايكاش خداوند ميتوانست با صدايي رسا با والدين صحبت كند همانگونه كه با همسر مانوح صحبت كرد و به آنها بگويد كه چگونه فرزندان خود را تربيت كنند. ما بخاطر غفلت و كوتاهي از تربيت خانگي در هر شعبه و شاخه اي از كار متحمل ضررهاي هولناكي ميشويم. بدين خاطر بود كه نياز مدارس مذهبي بر اذهان ما اثر گذاشت تا تاثيرات آن حكمفرما شود. هر كاري كه از دستتان بر مي آيد انجام دهيد تا كارهاي شيطان بزرگ را خنثي نماييد و با قدرت عيسي آنرا بانجام رسانيد.TTK 194.1
مواجهه با موضوعي خطير- والدين و سرپرستان فرزندان خود را براي تعليم و تربيت به مدارسي بفرستيد تا تاثيرات همانند مدارس خانگي داشته باشند — مدارسي كه معلمان آنانرا نقطه به نقطه بجلو پيش ببرند بدين مضمون كه فضاي روحاني حياتبخش و روح افزا باشد... بهر صورت جوانان ما كه آموزه هاي حكمت و تربيتي را از والدين خداشناس خود دريافت نموده اند تقدسشان بواسطه حقيقت ادامه خواهد يافت و باندازه زيادي به تاثيري بستگي خواهد داشت كه پس از اينكه خانه هاي خويش را ترك نمودند با كساني ملاقات مينمايند كه بدنبال آموزه هاي مسيحي ميگردند.TTK 194.2
كدام قشر از مربيان؟- دو گروه مربي در دنيا وجود دارد. يك طبقه كساني هستند كه خداوند آنان را معبر نور و روشنايي خود قرار ميدهند و طبقه ديگر را شيطان بعنوان عوامل خود بكار ميبرد كه راه و روش شرارات را در پيش گيرند. يك قشر خصلت و صفات خدا را در نظر گرفته تا معرفت و شناخت عيسي را فزوني دهند- آنكسيكه خداوند به جهان فرستاد. اين گروه همه چيز را رها كرده تا به فرزانگي و روشنگري ملكوتي و حكمت آسماني نائل گردد تا جانها را متعالي سازد و هر قابليت از جوهره خويش را به خدا ارزاني ميدارد و افكار آنان در اختيار تام مسيح است. دسته ديگر با اهريمن هم پيمان ميشوند كه همواره هشيار است تا از هر فرصتي براي تعليم دانش شرير بهره گيرد.TTK 194.3
مدرسه اي را انتخاب كنيد كه خداوند شالوده و بنياد آن است- در برنامه تعليم فرزندان در بيرون از خانه والدين بايد درك كنند كه فرزندانشان به دانشي نائل خواهند شد كه بر اساس بنياد كتاب مقدسي است. بر هر پدر و مادر مسيحي واجب است كه بطور جدي و الزامي تعليم و تربيتي را به فرزندان خود اعطا نمايد كه آنان را به كسب معرفت پروردگار هدايت كند تا از طريق اطاعت از اراده خدا و راه او شريك ذات الهي بشوند.TTK 195.1
اندرز و توصيه خدا به بني اسرائيل را در نظر بگيريد- در حاليكه داوري و غضب خداوند بر سرزمين مصر فرود مي آمد پروردگار نه تنها به بني اسرائيل دستور داد تا فرزندانشان را در خانه نگهدارند بلكه دام و حشم خود را از صحرا بخانه باز گردانند.TTK 195.2
همانطور كه بني اسرائيل فرزندان خويش را در خلال فرو ريختن غضب خدا بر سرزمين مصر در خانه هايشان نگاه داشتند بدين جهت در اين زمان وانفسا و خطر ما نيز بايد فرزندان خود را جدا ساخته و از دنيا متمايز سازيم. ما بايد آنان را تعليم دهيم كه فرامين خدا بيش از آنچه كه درك ميكنيم حائز اهميت هستند و معني و مفهوم والاتري دارند. كسانيكه از فرزندان خود مراقبت ميكنند مقلد اعمال طغيانگران از احكام خدا نيستند.TTK 195.3
والدين بايد كلام خدا را حرمت داده و از تعاليم آن فرمانبرداري نمايند. خداوند به بني اسرائيل و نيز والدين امروز آشكارا ميفرمايد: “اين قوانيني كه امروز به شما ميدهم بايد دايم در فكرتان باشد. آنها را به فرزندان خود بياموزيد و هميشه در باره آنها صحبت كنيد خواه در خانه باشيد خواه در بيرون خواه هنگام خواب باشد خواه اول صبح. آنها را روي انگشت و پيشاني خود ببنديد آنها را بر سر در منازل خود و دروازه هايتان بنويسيد”.TTK 195.4
عليرغم اين آموزه هاي واضح و آشكار برخي از امت خدا به فرزندان خويش اجازه ميدهند تا به مدارس عمومي بپيوندند جاييكه ممكن است با كساني كه از نظر اخلاقي فاسد هستند در تماس باشند. در اين مدارس فرزندان نه تنها نميتوانند كتاب مقدس را مطالعه كنند بلكه نميتوانند اصول آنرا ياد بگيرن . د والدين مسيحي بايد براي فرزندان خويش مقرر بدارند تا اصول كتاب مقدس را فرا گيرند.TTK 195.5
حقيقت كتاب مقدس خنثي گرديده و ذهن كودك مغشوش ميگردد- آيا فرزندان ما در مدارس عمومي ايده هايي كه با كلام خداوند همخواني دارند را فرا ميگيرند؟ آيا گناه بعنوان اهانت به خدا تلقي ميشود؟ آيا اطاعت به همه احكام خدا بعنوان آغاز همه حكمتها تعليم داده ميشود؟ ما فرزندان خود را به مدرسه سبت ميفرستيم تا راجع به حقيقت تعليم يابند و سپس هنگامي كه به مدرسه ميروند دروسي كه شامل چيزهاي غلط و كذب است براي فراگيري به آنان داده ميشود. اين چيزها ذهن را مغشوش ميسازد و نبايد چنين شود بخاطر اينكه اگر جوانان ايده هايي را بياموزند كه حقيقت را منحرف سازد چگونه تاثير اين آموزش را ميتوان خنثي نمود؟TTK 196.1
شگفت نيست كه چرا تحت چنين شرايطي برخي از جوانان در بين ما قدردان مزيتهاي مذهبي نيستند. آيا در تعجب نيستيم كه چرا آنان به وسوسه كشيده ميشوند؟ آيا در بهت و حيرت نيستيم بخاطر اينكه از آنان غفلت شده و انرژي آنام صرف تفريحاتي ميشود كه هيچ بهره و خيريتي براي آنان ندارد — و اينكه تمايلات مذهبي آنان تضعيف گرديده و زندگي روحاني آنان تباه گرديده است؟ از كوزه همان برون تراود كه در اوست و محصول برداشته شده داراي خصوصيات همان بذري است كه كاشته شده است. آيا اين واقعيتها براي حفاظت آنان در سالهاي اوليه آموزش جوانان كافي نيست؟ آيا جوانان آنطور كه بديده غلط عموم آموزش انگاشته شده بايد در جهل رشد يابند و در رابطه با حقيقت خدا بي تفاوت باشند؟TTK 196.2
مدارس در تمام كليساهاي ما- در همه كليساهاي ما بايد مدرسه وجود داشته باشد و معلمان در اين مدارس مبلغين و مبشرين هستند. واجب است كه معلمان تعليم يابند تا كار مهم آموزش فرزندان رعايت كننده سبت را بر عهده گيرند، نه تنها در علوم بلكه در كلام. اين مدارس در محله هاي مختلف تاسيس و توسط مردان و زنان خداترس اداره ميشود و همانگونه كه خواسته شده بايد بر اصول مشابه مدارس انبيا بنا شود .TTK 196.3
مدارس كليسايي در شهرها- از اهم است تا مدارس كليسايي تاسيس گردند تا اينكه فرزندان به آنجا فرستاده شوند و همچنان تحت مراقبت مادرانشان قرار گيرند و فرصتي داشته باشند تا به دروس مفيد عمل نمايند كه تدبير خداست تا آنرا در خانه فرا گيرند... براي نجات و آموزش فرزنداني كه در حال حاضر نميتوانند از شهر ها خارج شوند بيش از اين ميتواند كرده شود. اين موضوع سزاوار بهترين تلاشهاي مجدانه است. مدارس كليسايي بايد براي كودكان در شهرها تاسيس شوند و در رابطه با اين مدارس تمهيداتي بايد براي تعاليم عالي در زمان لزوم در نظر گرفته شودTTK 196.4
مدارسي را براي كليساهاي كوچك تدارك ببينيد- بسياري از خانواده ها بمنظور تعليم فرزندانشان به مكانهايي ميروند كه مدارس بزرگ در آنجا تاسيس شده است. آنان خدمت بهتري را به خداوند انجام خواهند داد تا در همانجايي كه هستند بمانند. آنان بايد كليسايي كه در آن عضو هستند را ترغيب كنند تا مدرسه كليسايي تاسيس كرده تا فرزندان در محيط خود آموزش عملي مسيحي را كسب كنند. در عوض رفتن به كليساهاي بزرگتر براي فرزندان و براي خودشان و براي رضاي خدا بسيار بهتر خواهد بود چنانچه در كليساهاي كوچكتري باقي بمانند زيرا كه به كمك آنان نياز است چرا كه در كليساهاي بزرگتر چون به كمك آنان نياز نيست وسوسه اي دائمي وجود دارد تا به ركود روحاني سقوط كنند.TTK 197.1
هر جايي كه چند نگاهدارنده سبت وجود داشته باشد والدين بايد متحد شده و مكاني را براي مدارس روزانه تدارك ببينند تا كودكان و نوجوانان تعليم داده شوند. آنان بايد يك معلم مسيحي را بكار بگمارند كه بعنوان يك مبلغ وقف شده فرزندان را به شيوه اي تعليم دهند تا سرمشق گرفته و مبشران مسيح بشوند. بگذاريد معلماني بكار گرفته شوند كه آموزش تمام و كمال را در شاخه هاي عمومي بدهند و از كتاب مقدس كه بنياد و سرچشمه همه دروس است استفاده كنند.TTK 197.2
در محلاتي كه تعداد ايمانداران كم است، دو يا سه كليسا متحد شده و ساختماني ساده را براي مدرسه كليسايي بنا سازند. چنانچه والدين به اهميت اين مراكز كوچك آموزشي پي ببرند و براي كاري كه خدا اشتياق دارد همكاري كنند نقشه هاي خصم براي فرزندان ما نقش بر آب ميشود.TTK 197.3
مدارس خانگي كليسايي — تا حدي كه ممكن است همه فرزندان بايد از امتياز تعليم مسيحي برخوردار باشند. براي ميسر ساختن چنين امري بايد گاهي اوقات مدارس خانگي كليسايي داير كنيم. معقول خواهد بود چنانچه چندين خانواده در همسايگي متحد گرديده و معلمي خداترس و متواضع را بكار بگمارند تا به والدين براي تعليم فرزندان كمك كند. اين كار بركت بزرگي را نصيب بسياري از گروههاي نگاهدارنده سبت خواهد كرد و اين برنامه خدا را بيشتر خشنود خواهد ساخت تا اينكه فرزندان جوان را از خانه دور كنيم تا به مدارس بزرگتر بپيوندند.TTK 197.4
مشاركت هاي كوچك نگاه دارندگان سبت نياز است تا نور هدايت را در مقابل همسايگان بتابانند و به وجود فرزندان در خانه ها نياز است تا به والدين خود پس از خاتمه زمان مطالعه كمك كنند. به سفارش خدا بهترين مكان براي كودكان خانه هاي منضبط مسيحي است كه فرزندان كوچك بتوانند از تعليم و تاديب والدين بهره ببرند.TTK 198.1
مشكلي براي اعضاي دور افتاده- برخي از خانواده هاي نگاهدارنده سبت بتنهايي زندگي ميكنند يا بسيار از ايمانداران ديگر بدور افتاده اند. اينها گاهي اوقات فرزندان خود را بمدارس شبانه روزي ميفرستند تا پس از بازگشت بركتي براي خانه خود باشند. ولي برخي نميتوانند فرزندان خود را دور از خانه بفرستند تا آموزش ببينند. در اين موارد والدين بايد تلاش كنند تا يك معلم مذهبي شايسته را استخدام كنند كه با تمام ظرفيت براي خدمت براي كار خداوند علاقمند بوده و مشتاق باشند تا در هر قسمت از تاكستان خداوند فلاحت كنند. پدران و مادران بايد با معلمان همكاري كنند و با اشتياق براي تغيير فرزندانشان زحمت بكشند.TTK 198.2
كار براي رستگاري فرزندان- در برخي كشورها والدين باجبار قانون، بايد فرزندان خود را به مدرسه بفرستند. در اين كشورها در محلاتيكه در آنجا كليسا وجود دارد اگر بيش از شش بچه وجود دارد در آنجا مدرسه بايد تاسيس گردد. چنان كار كنيد كه گوئي كارتان براي رستگاري و نجات فرزندانتان از غرق شدن در آلودگي و فساد دنيا است. ما از ايفاي مسئوليتهايمان در اين وظيفه خطيربسيار عقب افتاده ايم. در بسياري از مكانها مدارس بايد از سالها قبل مشغول به كار ميشدند. بدينسان بسياري از محلات بايد نمايندگان حقيقت ميداشتند كه ميتوانستند خصوصيتهاي كار و امور خدا را عرضه دارند. برغم متمركز ساختن بسياري از ساختمانهاي بزرگ در تعدادي از مكانها، مدارس ميتوانستند در بسياري از محلات داير گردند.TTK 198.3
اين مدارس اكنون بايد تحت رهبري خردمندانه آغاز بكار كنند كه فرزندان و جوانان بتوانند در كليساهاي خودشان تعليم ببينند. براي خداوند تالم آور خواهد بود كه در اين خصوص غفلت بزرگي صورت پذيرد زيرا كه مشيت الهي امكاناتي فراوان را براي كار فراهم آورده است.TTK 198.4
مدارس تاسيس شده نبايد رها گردند- مدارس كليسايي تاسيس شده نبايد بحال خود رها كرد مگر اينكه خداوند آشكار كند كه چنين بايد كرده شود. تاثيرات ناسازگار ممكن است بر ضد مدرسه باشد ولي با كمك خداوند معلم ميتواند كاري والا و رستگارانه در تغيير دادن آيين و انتظام امور انجام دهد.TTK 199.1
متعالي ساختن فرزندان سركش و نافرمان- گاهي اوقات در مدرسه عاملي مختل ساز وجود دارد كه كار را سخت و مشكل ميسازد. فرزنداني كه آموزش درست و مناسب نديده اند بيشتر مشكل ساز ميشوند و با كژي هاي خويش دل معلم را بيشتر بدرد مي آورند. ولي معلم نبايد نوميد شود. آزمون و خطا تجربه ببار مي آورد. چنانچه كودكان سركش و نافرمان باشند تلاش بيشتري را ميطلبند. در واقع فرزنداني با چنين خصلتهايي هستند كه ايجاب ميكند تا مدارس خانگي تاسيس شود. فرزنداني كه بواسطه والدين در آموزش و تربيت مورد اهمال و كوتاهي قرار گرفته اند بايد چنانچه ممكن است نجات يابند.TTK 199.2
متبدل ساختن جوانان دنيوي- سالها قبل ساختمانهاي مدارس بايد در جاهاي ديگر بنا ميگرديدند- نه ساختمانهاي بزرگ ولي ساختمانهايي مناسب براي مدارس كليسايي كه كودكان و نوجوانان ميتوانستند آموزش حقيقي كسب كنند. كتابهاي درسي بايد خصوصيات احكام خدا را مورد توجه قرار دهند. كتاب مقدس بايد بنياد آموزشي تلقي گردد. در اين كار نور و قوت و قدرت حقيقت بسط داده خواهد شد. جوانان دنيوي كه اذهانشان با عادات شهوت پرستي تباه نگرديده به اين مدارس پيوسته و متبدل خواهند گرديد... اين نوع كار تبليغي و بشارتي تاثيرات بسياري در بسط نور هدايت و دانش حقيقت دارد.TTK 199.3
ابقاي عاليترين استاندارد- خصوصيات كار انجام شده در مدارس كليسايي ما بايد در مراتب بسيار عالي قرار گيرد. عيسي مسيح آن ترميم كننده تنها علاج براي آموزش غلط است و دروس تعليم داده شده با كلام وي بايد هميشه بصورت جذاب در مقابل جوانان مطرح گردد. نظم و ترتيب مدرسه بايد مكمل آموزش خانگي باشد و در خانه و مدرسه بي آلايشي و قدوسيت بايد برقرار گردد.TTK 199.4
آماده سازي براي درجات عاليتر- اين هشدار به والدين داده شده است تا فرزندان خود را در خانه جمع كنند و آنان را از بي اعتنايي به احكام خدا و كساني كه شرارت را موعظه و تعليم ميدهند دور سازند. هر چه سريعتر كه ممكن است از شهرهاي بزرگ دور شويد. مدارس كليسايي تاسيس كنيد. به فرزندان خود كلام خدا را بعنوان بنياد و شالوده همه تعليماتشان بدهيد. كتاب مقدس سرشار از دروس زيباست و چنانچه جزو دروس كلاسهاي دانش آموز بشود آنان براي دوره هاي عاليتر آماده ميشوند.TTK 199.5
خداوند تدارك ديده است- مدارس ما واسطه هاي مخصوص خدا هستند تا فرزندان و جوانان را براي كار تبليغ آماده سازند. والدين بايد مسئوليت خويش را درك كنند تا بفرزندان خود كمك كنند تا قدردان امتيازات و بركاتي باشند كه خداوند براي آموزش بهتر آنان تدارك ديده است.TTK 200.1