بخش ١٣ - اهميت عمده رشد جسمي

فصل پنجاه و ششم - آموزش آكادميك و دانشگاهي

بسياري در مراكز آموزشي دنيوي از راه بدر ميشوند- واقعيت هولناكي وجود دارد كه قلب هاي والدين را بلرزه در مي آورد. بسياري از مدارس و كالجهايي هستند كه جوانان براي پرورش فكري و تربيتي به آنجا فرستاده ميشوند ولي در آنجا شخصيت آنان تغيير مي يابد و ذهن آنان از اهداف واقعي زندگي و اخلاقيات پست و منحرف ميگردد. از طريق رابطه با بي دينان و عشرت طلبان و فاسدان بسياري از جوانان بي آلايشي و خلوص خود را از دست ميدهند و ايمان آنان نسبت به خدا زايل گرديده و روح از خود گذشتگي كه پدران و مادران آنرا گرامي داشته و از آن با دعاهاي شور انگيز پاسداري ميكردند منحط ميگردد. بسياري كه وارد مدرسه ميشوند با هدف خدمت متواضعانه در مطالعات دنيوي و غير روحاني مستغرق ميشوند. جاه طلبي براي گرفتن امتياز در كمك هزينه دانشجويي براي نائل شدن به مناصب و مفاخر دنيوي در آنان بر انگيخته شده است. هدفي كه براي آن وارد مدرسه شده اند جلوه خود را از دست داده و زندگي براي مشاغل دنيوي و خودخواهانه به باد سپرده ميشود. و اغلب عادات شكل گرفته، زندگي و آخرت را به ويراني ميكشاند.TTK 211.1

تجلي خانه هاي روحاني محو گرديده است- ما نزد خدا دعا ميكنيم كه “ما را در وسوسه مياور”، پس رضايت ندهيد كه فرزندانتان به مكانهايي بروند كه با وسوسه ها مواجه شوند. آنان را به مدارس دوردست نفرستيد كه با رفقايي تحت تاثير قرار گيرند كه مانند علفهاي هرزي هستند كه در قلبهايشان كاشته ميشوند. در مدرسه خانگي در طي سالهاي شباب فرزندانتان را طوري تربيت كنيد كه خداترس بار بيايند. و آنگاه مراقب باشيد مبادا اثرات روحاني كه در قلبهايشان حلول كرده محو گردد و محبت خدا از دلهايشان بيرون رود. مگذاريد كه جذبه هاي حقوق عالي و يا ظاهرا امتيازات عالي تحصيلي باعث شود تا فرزندان خود را دور از نظر خود بفرستيد كه در معرض وسوسه هاي بزرگ قرار گيرند. “چه فايده كه انسان تمام دنيا را ببرد ولي در عوض جانش را از دست بدهد؟ مگر چيزي با ارزش تر از جان او پيدا ميشود؟”(مرقس ۳۶:۸, ۳۷).TTK 211.2

همكاران ما بواسطه خدا مقدر گرديده اند- يك نهاد روحاني بايد براي تحصيل جوانان تاسيس گردد. اگر تاثير كالج يا مدرسه ما آنطور است كه بايد باشد، جواناني كه تحصيل كرده اند قادر به تشخيص خدا بوده و او را در اعمالش جلال ميدهند و در حاليكه بكار گمارده ميشود در ترويج استعدادها و توانائيهايي كه خدا به آنان عطا نموده است او را آماده ميسازند تا بيشتر در خدمت كارآمد و موثر باشد. جوانان ترغيب ميشوند تا به مدارس ما بپيوندند تا بيش از پيش مانند مدرسه انبيا بشود. مدارس ما بواسطه خدا تاسيس گرديده اند.TTK 212.1

امتيازات تجربه مدرسه خانگي- در حد زيادي بچه هايي كه قرار است در مدارس وابسته به كليسا تحصيل كنند پيشرفت بسيار بيشتري خواهند داشت چنانچه از گردونه خانواده اي كه در آنجا غلط بار آمده اند جدا شوند. براي برخي خانواده ها ممكن است لازم باشد تا فرزندان خود را به مدارس شبانه روزي بفرستند اما در بسياري موارد در عوض بركت براي فرزندان باعث بازماندگي و عقب افتادگي گرديده است.TTK 212.2

مدرسه خانگي براي دختر نافرمان و خودسر-خصم شيوه خود را با دختر شما داشته است تا اينكه او را در دام آهنين خود گرفتار سازد و تلاش و پشتكار زيادي ميطلبد تا جان او را نجات . داد چنانچه در اين مورد توفيق داشته ايد نبايد بيش از نيمه راه باشيد. عادات ساليان دراز بسادگي نميتوانند شكسته شوند. او بايد در مكاني قرار گيرد كه يك تاثير پايدار و راسخ و پابرجا بطور دايم او را تحت كنترل داشته باشد. پيشنهاد ميشود تا او را به يك كالج بفرستيد و بگذاريد تا تحت انضباط پانسيون باشد. اين مكاني است كه او بايستي سالهاي قبل به آنجا ميرفته است.TTK 212.3

پانسيون يا خوابگاه تحت نظامي برنامه ريزي و اداره ميشود كه مانند خانه اي خوب است. اين خانه ممكن است براي برخي افراد خودسر مناسب نباشد زيرا كه كه آنان با تئوريهاي غلط آموزش ديده اند تا افراط گري و خوشگذراني كنند و همه عادات و رسومشان در مسيري غلط قرار گرفته بوده است. ولي بدانيد كه ما در نزديكي زمانهاي آخر هستيم و نميخواهيم الان ممارستهاي دنيا را تجربه كنيم بلكه ميخواهيم با انديشه هاي خدا مواجه شويم تا ببينيم كه كلام چه گفته است و آنگاه در مسيري گام برداريم كه نور خدا آنرا منور ساخته است. طبيعت و ذات ما رسوم ما و اعمال ما نبايد اولويت و تقدم داشته باشد. كلام خدا استاندارد و معيار ماست.TTK 212.4

دانشجويان مقيم- بنظر ميرسد كه برخي معلمان فكر ميكنند كه هيچيك از كودكان و نوجوانان در نزديكي مدرسه زندگي ميكنند نبايد از امتيازات مدرسه برخوردار باشند مگر اينكه با معلم خود در مدرسه خانگي زندگي كنند.TTK 213.1

جواناني وجود دارند كه تاثيرات مدرسه خانگي بر آنان به گونه اي بوده است كه به نفع آنان خواهد بود تا براي مدت زماني در يك مدرسه خانگي منظم زندگي كنند. و براي كساني كه جايي زندگي ميكنند كه ضروري است تا آنجا را ترك كنند تا از امتيازات مدرسه بهره مند گردند مدارس خانگي بركات عظيمي خواهند بود. ولي خانه والدين كه خداترسي و فرمانبرداري در آنجا وجود دارد- كه هميشه بايد چنين باشد- بهترين مكان براي فرزندان است تا تحت آموزش مناسب زير نظر والدين از مراقب و تربيت و مديريت خانواده روحاني بهره مند گردند.TTK 213.2

راجع به جوانان كه در سن مناسبي هستند و به مدارس شبانه روزي ميپيوندند بايد از مقررات اختياري و غير ضروري براي جدايي دانش آموز از والدين براي دانش آموزي كه در نزديكي مدرسه زندگي ميكند اجتناب نمود. مگر اينكه والدين متقاعد شده باشند كه اين به نفع فرزندانشان است تا تحت انضباط و تربيت مدرسه شبانه روزي قرار بگيرند. در غير اينصورت بهتر است تا جايي كه ممكن است اجازه يابند تا آنان را تحت كنترل خود قرار دهند. در برخي مكانها والديني كه در نزديكي مدرسه زندگي ميكنند ممكن است ببينند كه فرزندانشان از زندگي در مدارس خانگي منتفع شوند زيرا ممكن است برخي خط مشي ها و راهنمايي را در خانه كسب نكنند. ولي نبايد اصرار كرد كه كودكان بايد در تمام موارد از خانواده هاي خود جدا شوند بخاطر اينكه از امتياز مدارس بهره مند گردند.TTK 213.3

والدين سرپرستان طبيعي فرزندانشان هستند و مسئوليتي جدي دارند تا بر تحصيل و تربيت آنان نظارت كنند. آيا نبايد درك كنيم كه والديني كه براي سالها شاهد رشد فرزندانشان بوده اند بهتر ميدانند كه چه نوع آموزش و مديريتي براي پرورش شخصيت آنان لازم است؟ توصيه ميشود فرزنداني كه چند كيلومتري از مدرسه دور تر نيستند بايد مجاز باشند تا به مدرسه بپيوندند در حاليكه در خانه زندگي ميكنند از اثربخشي والدين بهره ببرند. هرجا كه ممكن باشد بايد افراد خانواده در كنار هم باشند.TTK 213.4

همه فرزندان بايد از امتياز تحصيلي برخوردار باشند- كليسا در خواب است و بزرگي مسئله غامض جوانان و نوجوانان را درك نميكند. چرا؟ چه ويژگي خاصي در آموزش تمام و كمال جوانان وجود دارد؟ كساني كه به نحوي فرا خوانده شده اند به نوعي انضباط و تعليم نيازمندند و بايد به آنان توجه شود، اين همه آن چيزي است كه لازم است. الزامي نيست كه تمام جمعيت جوان آموزش و تحصيل داشته باشند. آيا اين پاسخ درستي است؟ خير قطعا درست نيست. همه جوانان ما بايد اجازه داشته باشند تا از بركت و امتياز تحصيل در مدرسه بهره مند گردند تا اينكه ملهم شوند تا با خدا همكاري كنند. همه به تحصيل نيازمندند تا با احراز رتبه و شايستگي در زندگي خصوصي و عمومي مفيد فايده قرار گيرند.TTK 214.1

برنامه متعادل مدرسه- استعدادهاي ذهني به پرورش نيازمندند تا براي جلال خدا مورد استفاده قرار گيرند. توجه دقيق بايد به پرورش ذهني داده شود كه اعضاي ديگر ذهن قدرت و توان مساوي داشته باشند تا در كار ويژه بكار برده شوند. اگر والدين اجازه دهند تا فرزندان از كژي ذهن و تمايلات و خوشگذراني خود متابعت كرده و از وظايف كوتاهي ورزند شخصيت آنان طبق همان الگو شكل خواهد گرفت و توانايي و شايستگي مسئوليت در مناصب زندگي را نخواهند داشت. تمايلات و خواهشهاي نفساني جوانان بايد تحت كنترل و محدوديت قرار گيرد و نقاط ضعف شخصيتي بايد تقويت شود و تمايلات حساس بايد فرو نشانده شود.TTK 214.2

اگر يك استعداد در سكون و ركود قرار بگيرد و يا از حيطه خود خارج شود هدف خدا انجام نشده است. همه استعدادها بايد بخوبي پرورش و رشد يابند. به هر كدام از آنها بايد توجه شود زيرا حلقه هاي زنجير با هم مرتبطند و بر هم اثر ميگذارند و همگي بايد بكار برده شوند تا اينكه ذهن بطور شايسته و مناسب متوازن و متعادل گردد. چنانچه يك يا دو عضو پرورش يافته و در استفاده دائمي قرار گيرند بخاطر اينكه انتخاب فرزندانتان بوده اند تا تقويت ذهن در يك راستا قرار گرفته و از توانهاي ذهني ديگر غفلت گردد به بلوغ و كمال نامتعادل ذهني ميرسند و خصوصيات نا متوازن و ناهماهنگي خواهند داشت. آنان در يك جهت استعداد و توان داشته ولي در جهات ديگر بطور زيادي ناكارآمد خواهند بود. آنان مردان و زنان با كفايت و شايسته اي نخواهند بود. ناكارايي و نقص آنان برجسته گرديده و به تمامي شخصيت آسيب خواهد رسانيد.TTK 214.3

زيانهاي مطالعه دائمي يك سال كامل- بسياري از والدين فرزندان خود را براي تمام سال در مدرسه نگاه ميدارند. اين فرزندان در روال مطالعه ماشيني قرار ميگيرند ولي آنچه را كه آموخته اند را بياد ندارند. بسياري از اين دانش آموزان ثابت تقريبا از فكر زندگي عاجز و درمانده اند. بی تنوعي و يكنواختي تحصيل دائمي ذهن را كسل ميكند و علاقه كمي به دروس دارند و كاربرد بسيار زياد كتاب دردناك است. آنان عشق و محبت باطني ندارند و براي تحصيل دانش بلند همت نيستند. آنان در خود عادات تامل و تعمق ندارند.TTK 215.1

افراد منطقي و با استدلال كم هستند بدليل اينكه تاثيرات غلط از رشد فكري ممانعت بعمل آورده اند. فرضيات والدين و معلمان كه مطالعه مستمر باعث تقويت ذهني ميشود نادرست و غلط از كار در آمده است زيرا در بسياري موارد اثر معكوس و متضاد داشته است.TTK 215.2

والدين مستحق سرزنش هستند- نبايد از معلم انتظار داشت تا كار والدين را انجام دهد. بسياري از والدين از وظيفه خود كوتاهي ميورزند. مانند عيلي از اعمال محدوديت قصور ميكنند و سپس فرزندان تربيت نشده خود را به كالج ميفرستند تا تربيتي را كه بايد در خانه به آنان ميدادند در مدرسه كسب كنند. معلمين وظايفي بعهده دارند كه تعداد كمي قدردان آن هستند. اگر در اصلاح اين جوانان خودسر توفيقي كسب كنند اعتبار و تشكر كمي دريافت ميكنند. اگر جوانان جمع شريري را انتخاب كنند و از وضعيت بد به افتضاح كشيده شوند آنگاه معلمان سرزنش شده و مدرسه تقبيح ميشود. در بسياري از موارد سرزنش شايسته والدين است. آنان اولين فرصت را براي كنترل و تربيت فرزندانشان داشته اند وقتي كه روح تعليم يافتني بود ذهن و قلب بسادگي تحت تاثير قرار ميگرفت. ولي بواسطه سستي والدين فرزندان مجاز گرديدند تا براه خود بروند تا اينكه در راه شرارت سخت دل شدند.TTK 215.3

والدين بايد از اقتدار و مديريت معلم حمايت كنند- يكي از بزرگترين مشكلات كه معلمان با آن در ستيز بوده اند كوتاهي و قصور والدين در همكاري با امور تربيتي كالج و مدرسه بوده است. اگر والدين ملزم و متعهد به حمايت از اقتدار معلم ميشدند ازبسياري نافرماني ها — فسق و فجور و ناهنجاري ها جلوگيري ميشد. والدين بايد فرزندان خود را ملزم نموده تا به اقتدار مشروع احترام و فرمانبردار باشند. آنان بايد با پشتكار مراقبت كنند و براي راهنمايي و تعليم و محدود كردن فرزندان همت بخرج دهند تا اينكه عادات درست استوار پابرجا شود با ا. ين قبيل كارآموزي جوانان را تحت پيروي مراكز آموزشي و نهادهاي جامعه قرار داده و ملزم به كنترل رفتار خواهند بود.TTK 215.4

نبايد به فرزندان اجازه داد تا در باره تاديب و انضباط مدرسه بطور معقول يا نامعقول راي و نظر بدهند. چنانچه والدين اعتماد كافي به معلمان و سيستم آموزشي كه توسط مدرسه پذيرفته شده داشته و فرزندان خود را به آنجا بفرستند بايد به آنان توصيه شود تا معلم را پشتيباني و عقل سليم و خلق خوش را در اجراي نظم و ترتيب نشان دهند.TTK 216.1

والدين خردمند از مدارسي كه بي نظمي در آن تحمل نميشود سپاسگزار خواهند بود. اين مكاني است كه بي مبالاتي جاي خود را به فرمانبرداري ميدهد و مكاني است كه در آن تاثيرات خوب وجود دارد.TTK 216.2

برخي والدين قصد ميكنند تا فرزندان بد خلق خود را به مدرسه بفرستند چرا در خانه اصلاح ناپذيرند. آيا اين والدين معلمان را در كار تاديب و تربيت حمايت ميكنند يا به هر گزارش غلطي از سوي فرزندان خود گوش جان ميسپارند؟TTK 216.3

والدين بايد از نظم و ترتيب مدرسه حمايت كنند- برخي والدين به فرزندان خود ميگويند كه چنانچه در مدرسه چيزي غير معقول از آنان خواسته شد انجام ندهند. اين چه درسي است كه والدين به فرزندان خود ميدهند؟ جوانان خام و بي تجربه چگونه ميتوانند در باره معقول بودن يا نامعقول بودن چيزي در مدرسه نظر بدهند؟TTK 216.4

آنان ممكن است بخواهند تا در شب به بيرون بروند و هيچكس نميداند كه به كجا ميروند و چنانچه معلمان يا سرپرستان از آنان دليل بخواهند — آيا اين را ميتوان نامعقول خواند و تجاوز به حقوقشان تلقي نمود؟ آنان نميخواهند تا در استقلال شان خدشه و مداخله اي صورت پذيرد. چه قدرتي ميتواند بر اين قبيل جوانان حكميت داشته باشد در حاليكه هر گونه تاديب و انضباط را محدوديت نامعقول بر آزاديشان تلقي ميكنند؟ در بسياري از موارد اين جوانان در دوره اي كوتاه در مدرسه ميمانند و بدون كامل كردن تحصيلات بخانه باز گشته تا آزادي كامل داشته باشند و از كژي هاي تاديب نشده خود پيروي كنند- آن آزادي را كه در مدرسه نداشته اند. دروس افراطگري پدر و مادر بي خرد كار خود را براي دنيا و آخرت انجام داده است و از دست رفتن اين جانها بحساب آنان نوشته خواهد شد.TTK 216.5

آموزش خارج از برنامه آموزشي مدرسه- كودكان و نوجوانان بايد عادات كمال در موضوع تحصيل را در خود پرورش دهند. درس كالج همه آموزشها را شامل نميشود كه بايد فرا گيرند. آنان بطور دائمي چيزهايي كه ميبينند و ميشنوند را فرا ميگيرند. آنان ممكن است علت و معلول را از محيط و شرايط پيراموني مورد مطالعه و بررسي قرار دهند. آنان ممكن است هر روزه چيزي را ياد بگيرند كه بايد از آن اجتناب كنند و چيزي را عمل كنند كه آنان را متعالي و شريف سازد و شخصيت را با اصولي استوار و مستحكم سازد كه شالوده مردانگي و زنانگي شرافتمندانه است. چنانچه با اهداف بيتفاوت و بدون تلاش ويژه به تحصيل بپردازند آنگاه به معياري كه خدا ميخواهد دست نخواهند يافت.TTK 217.1