فصل هفتاد - احتياطات و مشاوره ها

بسياري از موارد آشكار گرديده است- بسياري از موارد نزد من^{۵۲ص.266. در اينجا اشاره به مرحومه الن وايت است.} اينكه چشم اندازي از زندگي باطني آنان داشته ام جانم بيمار گشته است و از بشريت رو بفساد كشيده شده اي كه مدعي دينداري است منزجر گرديده ام. من بوفور از خود پرسيده ام به چه كسي ميتوان اعتماد داشت؟ چه كسي از بي انصافي و شرارت آزاد است؟TTK 290.3

از وضعيت خانواده هاي مدعي حقيقت شناس به وحشت افتادم. هرزگي جوانان و حتي كودكان باور نكردني است. والدين نميدانند كه گناهان پنهاني، تصوير خداوند را در فرزندانشان نابود و بد شكل ميكند. گناهاني كه از سدوميان توصيف شده بود در ميان آنان موجود است. والدين مسئول هستند چرا كه فرزندانشان را تربيت ننموده اند تا خدا را دوست داشته و از او اطاعت كنند. والدين فرزندان خويش را مقهور و مطيع نساخته اند و با سختكوشي راه خدا را به آنان تعليم نداده اند. والدين به فرزندان خويش اجازه داده اند تا هر وقت كه دلشان خواست بروند و بيايند و با دنياپرستان دمخور شوند. اين تاثيرات دنيوي كه با تعاليم و اقتدار والدين تناقض دارد باصطلاح رابطه اجتماعي خوب ناميده ميشود. آنان با لباس و قيافه و ظاهرنمايي ها خود را با فضايي كه در ضديت با مسيح است محاط نموده اند.TTK 291.1

نها مامن و ملجاي ما اين است كه مانند قوم خاص خداوند پابرجا بايستيم. ما نبايد حتي مقدار كمي نسبت به رسوم و مدهاي اين دوران وانفسا و منحط عقب نشيني كنيم بلكه در استقلال اخلاقي راست قامت بوده و با اعمال فاسد و كفر سازش نكنيم.TTK 291.2

افراد نادان بايد به روشنگري برسند- مسئله اي نيست كه چقدر فرد مدعي ايمان باشد- كسانيكه تمايل به ارضاي هوي و هوس هستند نميتوانند مسيحي ناميده شوند. بعنوان خادمان مسيح كار و فكر و سرگرمي آنان بايد مركب از چيزهاي عاليتري باشد. بسياري از اين عادات گناه آلود و برخي نتايج آن ناآگاهند. و بايد نسبت به آن آگاه شوند.TTK 291.3

كسي كه براي شفا درخواست دعا دارد- يكبار در جلسه اي شركت جستيم كه براي برادري كه از بيماري سل رنج ميبرد همدردي كنيم. او رنگ پريده و نحيف بود. او از قوم خدا التماس دعا داشت. او گفت كه خانواده اش بيمار بوده اند و بدين خاطر فرزندي را از دست داده است. او از احساسات داغدارانه اش سخن ميگفت. او گفت كه براي مدتي در انتظار ديدن برادر و خواهر وايت بوده است. او ايمان داشت كه اگر آنان برايش دعا كنند او شفا خواهد يافت. پس از اينكه جلسه خاتمه يافت برادران توجه ما را نسبت به اين مورد جلب كردند. آنان گفتند كه هنگامي كه همسرش بيمار بوده كليسا به آنان كمك كرده است و فرزندش درگذشته است. برادران در خانه او گرد آمده و بطور متحد براي آن خانواده مصيبت زده دعا كردند. در خلال جلسه از بار سنگيني كه بر دوشمان گذاشته شده بود هلاك و درمانده شده بوديم و خواهان اين بوديم كه عذرمان را بپذيرند. من تصميم گرفته بودم تا خود را درگير دعا براي كسي نسازم مگر اينكه روح خدواند چنين امر كند...TTK 291.4

آنشب براي دعا سر خم كرده و مورد او را نزد خدا برديم. و از خدا خواستيم تا اراده او را در مورد فرد بيمار جويا شويم. همه خواسته ما اين بود كه خداوند جلال يابد. آيا خداوند ميخواهد تا براي اين مرد رنجور دعا كنيم؟ بار مسئوليت را به خدا واگذار كرديم و بكناري نشستيم. در رويا مورد آن مرد بوضوح هويدا گرديد. جريان زندگي او از كودكي تا حال نشان داده شد و اگر دعا ميكرديم خداوند دعاي ما را نميشنيد چرا كه شرارت را در قلب او ديده بود. صبح روز بعد آن مرد آمده تا برايش دعا كنيم. او را بكناري برده و به او گفتيم كه از دعا كردن براي او معذوريم. من روياي خود را به او بازگو كردم و او درستي آنرا تاييد كرد. او از پسربچگي تاا بحال مرتكب خودآزاري نفساني شده بود و آنرا در دوران زندگي زناشويي خود ادامه داده بود ولي گفت كه تلاش خواهد كرد تا از اين عمل شنيع دست بردارد. اين مرد عادت طويل المدتي داشت كه بايد بر آن غلبه مي يافت. او در سن ميانسالگي بود. اصول اخلاقي او چنان ضعيف بود كه غلبه بر آن عادت طولاني مدت سخت بود...TTK 292.1

در اينجا مردي را شاهد بوديم كه خود را روزانه پست كرده بود و با اين وجود جسارت داشت تا به حضور خدا برود و تمناي بازيافتن قوت داشت كه آنرا در پستي به تحليل برده بود و چنانچه درخواست او پذيرفته ميشد او اين قوت را براي هواي نفساني خود بكار ميبرد. خداوند چه صبر و تحملي دارد! چنانچه خداوند مطابق با راههاي فاسد انسان سريعا مقابله ميكرد چه كسي زنده ميماند؟ چطور ميشد اگر ما كم احتياط بوديم و مورد او را نزد خدا ميبرديم در حينيكه او به شرارت خويش ادامه ميداد آيا خداوند دعا را ميشنويد؟ آيا خداوند جواب ميداد؟ “تو خدايي نيستي گناه را دوست بداري و شرارت را تحمل كني. تو تحمل ديدن متكبران را نداري و از همه بد كاران نفرت داري^{۵۳ص.268. مزامیر 4:5, 5} “.TTK 292.2

اين يك مورد خاص نيست. حتي رابطه زناشويي كفايت نميكرد تا اين مرد را از عادات زشت جواني بر حذر دارد. ايكاش متقاعد ميشدم كه اين قبيل موارد كه يك نمونه از آنرا ارائه نمودم كمياب بودند ولي ميدانم كه بسيارند.TTK 292.3

قاتل خويشتن- يك مردي مدعي پيروي از مسيح بود. او رو بموت و نحيف بود. فرا خوانده شديم تا برايش همدردي كنيم... مورد او در رويا بمن نشان داده شد. او خود را فريب ميداده است و توجه و عنايتي نسبت به خدا ندارد. او خودآزاري نفساني را تا حدي پيش برده تا اينكه بشريت او تباه گرديده بود. اين گناه بعنوان عملي شنيع در ديدگاه خدا بمن نشان داده شد.TTK 293.1

او به اين عادات را بمدتي طولاني پرداخته بود تا اينكه كنترل خويش را از دست داده بود. او بطور طبيعي مردي با ذكاوت و هوشمند بود و بيش از معمول توانايي داشت. ولي چگونه قدرت و توانايي جسمي و ذهني او تحت تسلط شيطان قرار گرفته بود و او را قرباني كرده بود!TTK 293.2

اين مرد تا بدانجا پيش رفته بود كه بنظر خدا رهايش كرده بود. او به صحرا رفته و روز و شب خود را در روزه و دعا سپري كرده بود تا بر اين گناه كبيره فايق آيد و آنگاه دوباره به عادات كهنه خود باز ميگشت. او بار نزد خدا پيمان بسته بود و پيمان خود را شكسته و خود را در اغراض نفساني خويش رها ميكرد تا اينكه خداوند او را رها كرده تا ويران شود. او از آن موقع مرده بود. او قاتل خويش بود. پاكي ملكوت با حضور تبهكارانه او هرگز تباه نخواهد گرديد.TTK 293.3

درخواست از يك دختر فاسق. (توجه: اينها خلاصه اي از نامه اي است به يك دختر خود راي كه به گناه پنهاني ميپرداخت) — ذهن تو ناپاك است. تو در كل مدتهاست كه به پستي گرائيده اي. كارهاي خانه يكي از پربركت ترين كارهايي بوده است كه ميتوانستي انجام بدهي. خستگي نميتوانست يكدهم افكار و اعمال شهوت انگيز به تو آسيب برساند. تو برداشت ناصحيحي را از رابطه دخترها و پسرها داشته اي و از مشاركت با پسرها لذت ميبري. تو در ذهن و دل پاك نيستي. تصورات و خيالهاي تو به فساد و تباهي گرائيده است تا اينكه بنظر ميرسد كه قدرتي براي كنترل افكارت نداري. شيطان آنگونه كه دوست دارد تو را هدايت ميكند...TTK 293.4

رفتار تو عفيف و محجوب و مناسب نبوده است. تو از خدا ترسي نداشته اي. بارها براههاي منحرفانه رفته اي تا برنامه هايت را كامل كني و به ذهنيت و وجدان خود تجاوز كرده اي. دختر عزيز اگر از اين رفتار دست نكشي مسلما تباه خواهي شد. از خيال و وهم دست بردار و قصرهاي خيالي نساز. از افكار و اوهامات ابلهانه و منحرفانه اي كه ترا به مسير ويراني ميكشاند دست بدار.TTK 293.5

تو نميتواني در كنار پسران در امان باشي. موج وسوسه ها در سينه ات بحركت در مي آيد و تمايل به ريشه كن كردن اصول و پاكدامني و عفت زنانه و حجب وحياي واقعي دارد. اگر به راه خودسرانه و سرسختانه خود بروي چه سرنوشتي در پيش رو خواهي داشت؟ تو در معرض خطر هستي و در نقطه اي قرار داري كه در مذبح هوي و هوس حيات اخروي خود را قرباني كني. احساسات و غرايض ميتواند تمامي زندگي را تحت كنترل خود در آورد — ولي به چه قيمت و كيفيتي؟ كه از اساس طبيعت بشري را به نابودي بكشاند. با تسليم شدن به آن زندگي والدين خود را تلخ خواهي كرد و غم و شرمساري را براي خواهران خود آورده و شخصيت خود را قرباني ميكني و ملكوت و زندگي پرجلال ابدي را از دست خواهي داد.TTK 294.1

تو گستاخ شده اي. تو عاشق پسرها هستي و دوست داري كه هميشه پسرها را موضوع صحبت خود كنی. ” سخنان انسان نشان دهنده باطن اوست^{۵۴ص.269. متی 34:12}”. عادتها قدرتمند شده و كنترل تو را بدست خواهند گرفت و ياد گرفته اي تا فريب بدهي تا اينكه به مقاصد و خواهشهاي خود دست پيدا كني. مورد تو مورد نوميد كننده اي نيست و اگر چنين بود قلم به زحمت نمي افتاد. با قوت خدا ميتواني گذشته را بازيابي كني...TTK 294.2

از پسرها دور باش. در جمع آنان وسوسه هاي تو پرشورتر و قدرتمند تر خواهد شد. ازدواج را از ذهن دخترانه خودت دور كن. زيرا كه الان آماده نيستي. تو به سالها تجربه نياز داري تا وظايف و بارهاي مسئوليتي را كه بايد بر دوش بكشي درك كني. مثبت انديش باش و بطور قطعي از افكار و احساسات و علايق خود محافظت كن. از اين ها تنزل نكن تا بخدمت شهوات در آيي. آنها را در پاكي متعالي بساز و به خدا وقف كن.TTK 294.3

تو ميتواني يك دختر احتياط كار و متين و پاكدامن بشوي ولي بدون پشتكار و تلاش بدان نائل نخواهي شد. بايد مراقب باشي، بايد دعا كني، بايد تعمق كني، بايد انگيزه ها و اعمال خود را مورد تفتيش و بررسي قرار بدهي. از نزديك و با دقت احساسات و كردار خود را بررسي كن. آيا در حضور پدر خود به چنين كردارهاي ناپاكي ميپردازي؟ در واقع نه. ولي تو در حضور پدر آسماني مرتكب چنين اعمالي ميشوي كسيكه بيش از اين متعالي و مقدس و پاك است. آري تو جسم خود را در حضور فرشتگان معصوم و پاك و در حضور مسيح تباه مي كني و به اين كار ادامه ميدهي صرف نظر از وجدان و بدون در نظر گرفتن نور هدايت و هشداري كه بتو داده شده است رفتار ميكني. بياد داشته باش كه تمام كردار تو ضبط خواهد شد. تو بايد با نهاني ترين چيزهاي زندگي مقابله كني...TTK 294.4

مجددا به تو هشدار ميدهم. بدون تاخير خود را به مسيح تسليم و ارزاني كن او بتنهايي با قدرت فيض خويش ميتواند ترا از تباهي رهايي بخشد. او بتنهايي ميتواند قدرتهاي ذهني و اخلاقي ات را در وضعيتي سالم درآورد. با محبت خداوند دلگرم خواهي شد و فهم تو شفاف و بالغ خواهد شد و ضمير و باطن تو روشن و سريع و پاك خواهد گرديد و اراده تو درست و مقدس خواهد بود و تحت كنترل روح خدا قرار خواهد گرفت. تو ميتواني خود را آنطور كه انتخاب ميكني بسازي. اگر ميخواهي چهره اي درست داشته باشي به شرارت پايان بده و ياد بگير كه چگونه درستكار باشي آنگاه بواقع شادمان خواهي بود. در كشمكشهاي زندگي موفق خواهي شد و در زندگي بهتري جلال و حرمت خواهي يافت. “انتخاب كن كه خادم چه كسي باشي^{۵۵ص.270. یوشع 15:24}”.TTK 295.1

وقتي كه والدين در خوابند شيطان كار ميكند- اين دوره زودگذري است. پسرها و دخترهاي كوچك از زماني كه در مهدكودك هستند به يكديگر توجه ميكنند. تاثير اين اختلاط چه خواهد بود؟ آيا عفت و نجابت وقتي كه با هم مخلوط هستند افزايش مي يابد؟ در واقع نه! اولين غرايض شهواني افزايش مي يابد. پس از چنين جلساتي جوانان توسط شرير ديوانه ميشوند و خود را براي اعمال شرم آور رها ميكنند.TTK 295.2

والدين در خوابند و نميدانند كه شيطان بيرق جهنمي خود را در خانه هايشان نصب كرده است. تكرار ميكنم والدين در خوابند. كودكان با احساسات شيدايي سحر شده اند و حقيقت قدرت ندارد تا خطا را اصلاح كند. چه ميتوان كرد تا از يوغ شيطان رها شد؟ والدين اگر بخواهند ميتوانند خيلي كار ها كنند.TTK 295.3

اگر دختربچه اي وارد مرحله بلوغ و نوجواني بشود و توسط پسر همسن يا بزرگتر از خود آشنا شود به او بايد ياد داده شود تا مراقب باشد تا به مراحل ديگري كشيده نشود. وقتي مشاركت دختران بطور فراوان توسط پسران و يا مردان جوان زير نظر گرفته شود اشكالي بايد وجود داشته باشد. آن دختر جوان به مادري نياز دارد تا جايگاه او را بوي نشان دهد و او را محدود و مقيد سازد و باو نشان دهد كه چه چيزهايي مناسب دختري در سن و سال اوست.TTK 295.4

اصول تباه كننده چنين متداول نموده است كه از نقطه نظر بهداشتي جنسهاي مختلف بايد با هم در آميزند - ولي اين كار بد و شنيعي است. وقتي والدين و سرپرستان يكدهم موذي گري شيطان را فاش سازند آنگاه انجمن جنسهاي مختلف تقريبا بي خطر خواهد بود. آنطور كه هست شيطان در تلاشهاي خويش كامياب است تا اذهان جوانان را فريفته و اختلاط پسران و دختران تنها شرارت را بيشتر افزايش ميدهد. TTK 296.1

صورت كلي از يك تصوير- خود را فريب ندهيد كه پس از اين همه گفتگو اين موضوع بطور اغراق آميزي گفته شده است. شما صورت كلي از يك تصوير را ميبينيد. واقعيت ها در اين باره اظهار گرديده است. بيدار شويد! بيدار شويد! به شما استدعا ميكنم قبل از اينكه بيش از حد براي اصلاح اشتباهات دير شده باشد و نكند كه شما و فرزندانتان در ويراني هلاك گرديد. كار را جدي بگيريد و براي كمك گيري از هر پرتوي از نورهدايت كه مسير پيش رويتان را روشن ميكند و قدر دادن آن نبوده ايد استفاده كنيد و از نوري كه هم اكنون بر شما تابيده است زندگي و شخصيت خود را تفحص كنيد گوئي كه در ديوان عدالت خداوند ايستاده ايد. هيچ اميدي براي فرزندان نخواهد بود مگر اينكه والدين از خواب خرگوشي بيدار شوند.TTK 296.2