Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

اعمال رسولان

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    ۴۳—در روم

    این فصل بر اساس اعمال رسولان فصل ۲۸ آیه های ۱۱ تا ۳۱ و رساله به فِلیمُون می باشد.ARPer 365.1

    سروان و زندانیانش با باز شدن مسیر دریا سفر خود به سوی روم ARPer 365.2

    در پیش گرفتند. کشتی اسکندریه «که علامت دو پیکر جوزا» داشت و زمستان را در جزیره مالت توقف کرده بود به سوی مغرب و همراه مسافران به راه افتاد. گر چه توسط بادهای مخالف به تأخیر افتاد ولی سفر دریایی به سلامت به انجام رسید و کشتی در بندر زیبای پوطیولی در ساحل ایتالیا لنگر انداخت.ARPer 365.3

    در اینجا تعدادی مسیحی وجود داشتند که از پولس رسول دعوت کردند تا برای یک هفته در آنجا بماند امتیازی که از روی لطف توسط سروان پذیرفته شد. زمانی که نامه پولس به رومیان می رسید ایمانداران ایتالیا با اشتیاق فراوان منتظر دیدار او بودند. آنها تصور نمی کردند که او مثل یک زندانی شاهد دیدار او باشند ولی رنج هایش فقط او را نزد آنها عزیزتر گردانیدند. با اینکه فاصله بین پوطیولی و روم حدود ۲۲۵ کیلومتر می شد ارتباط پیوسته این بندر با کلانشهر باعث شد که ایمانداران روم از رسیدن پولس با خبر شوند و برخی از آنها شروع به ملاقات و خوش آمدگویی به او شدند.ARPer 365.4

    سروان و زندانیانش در روز هشتم بعد از پیاده شدن از کشتی راهی رومARPer 365.5

    شدند. یولیوس با رضایت تمام هر لطفی که در توانش برای بخشیدن داشت را در اختیار پولس رسول قرار می داد؛ ولی او نمی توانست وظعیت او را بعنوان یک زندانی تغییر دهد و یا او را از غل و زنجیری که او را به سربازان نگهبان بسته بود آزاد سازد. پولس همراه با دلی دردمند به دیدارش از کلانشهر دنیا که مدتها منتظرش بود ادامه داد. شرایط نسبت به آنچه که انتظارش را داشت چقدر متفاوت بود! چقدر برای اعلام انجیل در بند غل و زنجیر و وضعیتی خفت بار قرار داشت؟ امیدهایش برای دعوت جانهای بسیار به سوی حقیقت در روم به نظر به سوی ناامیدی پیش می رفت.ARPer 366.1

    سرانجام مسافران به بازار آپیوس در ۶۴ کیلومتری رسیدند. همین که مسیرشان بین جمعیتی که در گذرگاه اصلی ازدحام کرده بودند را طی می کردند وضعیت پیرمرد سپید موی در بند با جمعی از مجرمان اصلاح ناپذیر نگاه های تحقیرآمیز بسیاری را دریافت نمود و بسیاری از آنها به شوخی استهزا آمیز و گستاخانه انجامید.ARPer 366.2

    ناگهان فریاد شادی به گوش رسید و مردی از جمعیت در حال گذر بیرون پرید و بر گردن زندانی آویزان شد و او را با گریه و شادی بغل نمود چنانکه پسری پدر در غیبت طولانی را ملاقات می کند. این صحنه پیوسته تکرار شد همین که بسیاری با چشمان تیزبین شده بوسیله انتظار عاشقانه در آن زندانی غل و زنجیر شده آن کس که در قُرنتس، فیلیپی و اِفسس از سخنان حیات بخش با ایشان سخن گفته بود را تشخیص دادند.ARPer 366.3

    همین که شاگردان خونگرم مشتاقانه به دور پدرشان در انجیل حلقه زدند تمامی همراهان را متوقف نمود. سربازان نمی توانستند تأخیر را تحمل کنند ولی دل جلوگیری کردن از این دیدار شاد را هم نداشتند؛ چرا که آنها هم آموخته بودند که به زندانیان خود ارج و قرب داشته باشند. شاگردان در آن صورت خسته و دردمند تصویر منعکس شده مسیح را مشاهده کردند. آنها به پولس اطمینان دادند که او را فراموش نکرده اند و از دوست داشتنش دست نکشیده اند؛ و اینکه بخاطر امید شادی بخشی که زندگی هایشان را جان تازه بخشیده و سبب آشتی شان با خدا شده به او مدیون هستند. اگر این امتیاز به آنها داده می شد بخاطر شور و شوق عاشقانه شان در تمامی مسیر شهر او را بر روی شانه هایشان حمل می کردند.ARPer 366.4

    تعداد اندکی اهمیت این جملات لوقا را درک کردند، چون پولسARPer 366.5

    برادرانش را دید، «خدا را شكر نموده و دلگرم شد.” پولس رسول در بحبوحه گریه و همدردی جمع ایمانداران که از غل و زنجیر او شرمنده نبودند خدا را با صدای بلند ستایش کرد. ابر دلتنگی که بر روحیه اش نشسته بود کنار زده شد. زندگی باایمان او شامل آزمایش ها، رنج ها و ناامیدی های پی در پی بود ولی در آن ساعت او احساس کرد به وفور اجر دریافت کرده است و با قدم هایی استوارتر و دلی شادمان به راهش ادامه داد. او دیگر از گذشته گلایه نمی کرد و از آینده هراسی نداشت. او می دانست که غل و زنجیر و مصیبت در انتظارش می باشد ولی این را هم می دانست که وظیفه او نجات جانها از اسارت بی نهایت وحشتناک تری بود و در نتیجه از رنج هایش بخاطر آرمان مسیح شادی می کرد.ARPer 367.1

    سروان یولیوس در روم زندانیانش را به فرمانده نگهبانان امپراتور تحویل داد. گزارش خوبش از پولس همراه با نامه از طرف فستوس سبب شد تا پولس رسول مورد احترام سرهنگ قرار بگیرد و بجای اینکه به زندان انداخته شود اجازه یافت تا در خانه اجاره ایی خود زندگی کند. گرچه هنوز به یک سرباز زنجیر بود ولی آزاد بود تا دوستانش را ملاقات کند و برای پیشرفت آرمان مسیح خدمت کند.ARPer 367.2

    بسیاری از یهودیانی که از روم چندین سال پیش تبعید شده بودند اجازه بازگشت دریافت کردند به حدی که تعداد قابل توجهی در آنجا بودند. پولس قبل از اینکه دشمنانش فرصت کرده این افراد را نسبت به او بیزار سازند اول از همه مصمم بود تا حقایق در مورد خود و کارش را به ایشان معرفی نماید. بنابراین سه روز پس از رسیدنش به روم رهبران یهودیان آنجا را دعوت کرد و به شیوه ای صریح اظهار کرد که به چه دلیل مثل یک زندانی به روم آمده است.ARPer 367.3

    او گفت، «ای برادران، من كه هرگز عملی علیه ملّت و یا آیین نیاکانمان انجام نداده ام، در اورشلیم دستگیر و تسلیم رومیان شدم. رومیان از من بازپرسی نمودند و می خواستند مرا آزاد سازند زیرا پی بردند كه من هیچ كاری نکرده ام كه مستوجب مرگ باشم. امّا یهودیان مخالفت كردند و من هیچ راهی نداشتم جز اینكه از امپراتور دادخواهی نمایم، البتّه من هیچ شكایتی هم علیه ملّت خود ندارم. به این سبب از شما دعوت كردم تا شما را ببینم و با شما گفت و گو كنم. زیرا من به خاطر همان امیدی كه اسرائیل دارد، به طوری كه می بینید، گرفتار زنجیرم.»ARPer 367.4

    او از رفتار ناشایست متحمل شده به دست یهودیان و توطئه های مکرر برای قتلش چیزی نگفت. گفته هایش در بر گیرنده مصلحت اندیشی و محبت بود. او در پی بدست آوردن توجه و همدردی شخصی نبود بلکه دفاع از حقیقت و حفظ شرافت انجیل.ARPer 368.1

    شنوندگانش در جواب اعلام کردند که آنها هیچ اتهامی بر علیه او بوسیله نامه عمومی یا خصوصی دریافت نکرده اند و هیچ یک از یهودیان به آنجا نیامده است که او را به جرمی متهم سازد. آنها همچنین تمایل فراوان خود را ابراز کردند تا دلایل ایمانش به مسیح را خود بشنوند. آنها گفتند، «آنچه ما دربارهٔ این فرقهٔ جدید می دانیم آن است كه همه از آن ایراد می گیرند.»ARPer 368.2

    چون خود آنها چنین درخواستی کردند پولس به آنها پیشنهاد داد تا روزی را تعیین کنند که او بتواند حقایق انجیل را به آنها معرفی کند. در زمان تعیین شده عده زیادی در آنجا جمع شدند و «او به تفصیل از صبح تا شب دربارهٔ پادشاهی خدا برای آنها سخن گفت و كوشید با مراجعه به تورات موسی و نوشته های انبیا آنان را نسبت به عیسی متقاعد سازد.” او تجربه شخصی اش را بازگو کرد و استدلال هایی از نوشته های عهد عتیق با سادگی، خلوص نیت و قدرت ارائه کرد.ARPer 368.3

    پولس رسول به ایشان نشان داد که مذهب شامل تشریفات و رسوم، اعتقادات و نظریه ها نیست. اگر چنین بود انسان عادی می توانست آن را بوسیله تحقیق درک کند همانطور که امور دنیوی را می فهمد. پولس تعلیم داد که مذهب یک انرژی ذخیره شده و کاربردی، اصلی تماماً از طرف خدا و یک تجربه شخصی از قدرت تجدید کننده او درباره انسان می باشد.ARPer 368.4

    او نشان داد که چطور موسی به مسیح بعنوان آن نبی که قوم اسرائیل قرار بود در آینده بپذیرد اشاره کرده بود؛ اینکه چطور همه انبیاء به او بعنوان چاره عظیم خدا برای گناه همان بی گناهی که قرار بود متحمل گناهان خطاکاران شود شهادت دادند. او در مراعات شیوه ها و رسوم ایشان خطایی نیافت ولی نشان داد که وقتی آنها این آداب و رسوم را به نحو درست حفظ می کنند در واقع آن کسی را که مصداق همه آن سیستم قربانی بود رد می کنند.ARPer 368.5

    پولس اعلام کرد که مسیح را در وضعیت بی ایمانی اش و نه با آشنایی شخصی شناخته بود، بلکه فقط بوسیله عقیده ای که او در اشتراک با دیگران در خصوص سیرت و عملکرد مسیح موعود گرامی می داشت. او عیسیARPer 368.6

    ناصری را بعنوان فریبکار نفی کرده بود چرا که هماهنگ با عقیده او نبود. ولی اکنون دیدگاه های پولس از مسیح و مأموریت او خیلی بیشتر روحانی و متعال بودند چون ایمان آورده بود. پولس رسول تأکید کرد که او مسیح را توسط معیارهای انسانی به ایشان معرفی نمی کند. هرودیس مسیح را در دوران انسانی اش دیده بود؛ حنا، پیلاطس و کاهنان و حکمرانان، سربازان رومی او را دیده بودند ولی هیچ یک از آنها او را با نگاه ایمان و بعنوان نجات دهنده جلال یافته ندیده بودند. درک مسیح با ایمان و برخورداری از دانش روحانی او از آشنایی شخصی با او در حین ظهورش بر روی زمین دلپسندتر بود. دوستی که پولس با مسیح از آن لذت می برد مأنوس تر، صمیمی تر از مصاحبت صرف انسانی و زمینی بود.ARPer 369.1

    همین که پولس از دانسته هایش سخن گفت و به آنچه در خصوص عیسی ناصری بعنوان امید اسرائیل دیده بود شهادت داد کسانی که صادقانه در پی حقیقت بودند متقاعد شدند. سخنان او حداقل بر روی بعضی اذهان حسی که هرگز زدوده نخواهد شد بوجود آورد. ولی دیگران از روی سرسختی از پذیرش شهادت آشکار کلام خدا سر باز زدند حتی موقعی که این موضوع توسط کسی که روشنگری ویژه روح القدس را داشت ارائه گردید. آنها نمی توانستند استدلال های او را رد کنند ولی از پذیرش نتایجش امتناع کردند.ARPer 369.2

    ماه های زیادی از رسیدن پولس به روم گذشت تا یهودیان اورشلیم برای ارائه اتهامات خود بر علیه زندانی شخصاً حضور بیابند. آنها بطور پیوسته در نقشه هایشان ناکام مانده بودند و اکنون که قرار بود پولس در بالاترین محکمه امپراتوری روم محاکمه شود میل نداشتند متحمل شکست دیگری شوند. لیسیاس، فیلیکس، فستوس و اغریپاس همگی اعتقادشان بر بی گناهی او را اظهار کرده بودند. دشمنانش تنها می توانستند در تلاش بوسیله توطئه برای تحت تأثیر قرار دادن امپراتور در حمایت شان امید ببندند. تأخیر هدف شان را پشتیبانی می کرد چون برایشان زمان می خرید تا نقشه هایشان را کامل و عملی کنند، پس قبل از برتر شمردن اتهامات شخصی شان بر علیه پولس رسول برای مدتی منتظر ماندند.ARPer 369.3

    در مشیت خدا این تأخیر به پشرفت انجیل انجامید. به واسطه لطف کسانی که پولس مسئولشان بود به او اجازه داده شد تا در خانه ای مناسب ساکن شود، جایی که می توانست آزادانه با دوستانش ملاقات داشته باشدARPer 369.4

    و همچنین حقیقت را به کسانی که روزانه برای شنیدن مراجعه می کردند معرفی کند. اینگونه او برای دو سال به خدماتش ادامه داد، «او پادشاهی خدا را اعلام می کرد و دربارهٔ عیسی مسیح خداوند بسیار صریح و بدون هیچ مانعی تعلیم میداد.»ARPer 370.1

    در طول این مدت کلیساهایی که او در بسیاری از سرزمین ها بنا کرده بود به فراموشی سپرده نشدند. پولس رسول به علم به خطراتی که بسیاری نو ایمانان را تهدید می کرد کوشید تا حد امکان نیازهای آنها را توسط نامه های پندآموز و دستورالعمل های کاربردی بر آورده سازد. و از روم خادمان وقف شده را نه تنها برای این کلیساها بلکه برای سرزمین هایی که خودش ملاقات نکرده بود گسیل می کرد. این خادمان چون شبانان حکیم آرمانی را که خیلی خوب توسط پولس آغاز شد تقویت نمودند و پولس رسول با ارتباط مداوم با ایشان مطلع از وضعیت و خطرات کلیسا قادر بود تا نظارت حکیمانه بر آنها داشته باشد.ARPer 370.2

    پولس گر چه به ظاهر از خدمت مؤثر جدا شده بود ولی تأثیری وسیع تر و ماندگارتر انجام داد گویا مانند گذشته آزادانه به همه کلیساها سر می زد. او بعنوان زندانی خداوند بر تمایلات نفسانی برادرانش سدی محکم تر بنا نمود؛ و سخنانش نوشته شده توسط کسی که بخاطر مسیح محبوس است نسبت به زمانی که شخصا با ایشان بود توجه و احترام عظیم تری از آنها می طلبید. تا زمانی که پولس از ایمانداران گرفته شد آنها نمی دانستند که مشقاتی که او از طرف ایشان به دوش می کشید چقدر سنگین می باشد. پیش از این بطور گسترده ای خودشان را از مسئولیت ها و تحمل سختی ها معذور می داشتند چرا که از حکمت، کاردانی و انرژی راسخ او بی بهره بودند ولی رها شده در خامی شان برای تعلیم دروسی که از آنها اجتناب کرده بودند، هر چه به خدمات شخصی اش بی اعتنا بودند اکنون اخطارها، توصیه ها و دستورالعمل هایش را بسیار محترم می شماردند. و زمانی که از شجاعت و ایمانش در طول این دوره طولانی حبس می آموختند در آرمان مسیح به وفاداری و غیرتی عظیم تر تهییج می شدند.ARPer 370.3

    بسیاری از همکاران قدیمی و همخدمتی ها در روم بین دستیاران پولس بودند. لوقا، «پزشک محبوب” او را در سفر به اورشلیم، در طول دو سال زندان در قیصریه همراهی کرده بود و در سفر دریایی مخاطره آمیز به روم نیزARPer 370.4

    همراهش بود. تیموتائوس نیز مایه تسلی او بود. تیخیکوس «برادری عزیز، خادمی امین و همکار در خداوند» شرافتمندانه در کنار پولس ایستاد. دیماس و مرقس نیز با او بودند. آریستارخوس و اِپافْراس «هم بند” او بودند. رساله به کولسیان فصل ۴ آیه های ۷ تا ۱۴.ARPer 371.1

    تجربه مسیحی مرقس نسبت به سال های اولیه اعتراف به ایمانش بسیار عمیق تر شده بود. همین که با دقت بیشتر زندگی و مرگ مسیح را بررسی کرده بود دیدگاهی شفاف تر از خدمت نجات دهنده، مشقت ها و مصیبت هایش بدست آورده بود. مرقس در آثار زخم بر دستان و پاهای مسیح نشانه های خدمتش برای بشر و راهی که از خود گذشتگی به نجات گمشدگان و هلاک شدگان می انجامید را مشاهده نمود و می خواست که استاد این مسیر از خودگذشتگی را دنبال کند.ARPer 371.2

    اکنون او در همراهی با پولس در محبس بهتر از گذشته فهمید که بدست آوردن مسیح ثمره ای ابدی با خود دارد و برای چنگ زدن به دنیا و از دست دادن جان برای رستگاری کسی که خون مسیح ریخته شده سرانجامش نابودی ابدی است. مرقس در برابر آزمایش و سختی شدید، ثابت قدم، حکیم و بعنوان یار محبوب پولس رسول به راهش ادامه داد.ARPer 371.3

    دیماس برای مدتی ثابت قدم بود ولی آرمان مسیح را بعداً ترک نمود. پولس در رابطه با این موضوع چنین نوشت: «دیماس به خاطر عشق این دنیا‏ مرا ترک کرده است.» رساله دوم به تیموتائوس فصل ۴ آیه ۱۰. دیماس بخاطر عشق به دنیا به همه ملاحظات اعلی و با شکوه خیانت کرد. این تغییر چه کوته بینانانه است! دیماس فقط با کسب ثروت و احترام دنیوی به واقع فقیر بود هر چقدر که او بتواند با غرور داشته هایش را اعلام کند؛ در حالی که مرقس خواست تا بخاطر مسیح رنج ببیند و ثروت ابدی را کسب نمود و در آسمان از خدا ارث بدست آورد و با پسرش وارث شد.ARPer 371.4

    اونِسیموس جزو کسانی بود که از طریق خدمات پولس در روم قلبش را به خدا داد، او یک غلام بت پرست بود که به صاحبش فیلیمون که ایماندار مسیحی در کولسی بود ضرر زده و به روم گریخته بود. پولس با خوش قلبی اش کوشید تا فقر و پریشانی را از این فراری بی نوا رفع نماید و سپس کوشید تا نور حقیقت را بر ذهن تاریکش بتاباند. اونِسیموس به کلام حیات بخش گوش فرا داد و به گناهانش اعتراف نمود و به مسیح ایمان آورد.ARPer 371.5

    اونِسیموس نه تنها با پارسایی و صداقت خود را محبوب پولس کرد، بلکه توسط مراقبت محبت آمیزش برای آسایش رسول، و غیرتش برای پیشرفت آرمان انجیل. پولس در او ویژگی های شخصیتی مشاهده کرد که وی را به یاری رسانی مفید در خدمت بشارتی مجهز می نمود و نصیحتش کرد تا بدون وقفه نزد فیلیمون بازگردد و از او طلب بخشش نموده برای آینده برنامه ریزی کند. پولس رسول قول داد تا خودش ضامن آنچه او از فیلیمون دزدیده بود گردد. پولس در حین عزیمت از تیخیکس، انیسیمس را همراه وی با نامه برای کلیساهای متعدد در آسیای صغیر فرستاد. این یک آزمایش شدید برای این خادمی بود تا خودش را پس از خیانت به صاحبش تسلیم کند؛ ولی او به واقع تغییر کرده بود و از وظیفه اش کنار نمی کشید. پولس، انیسیمس را حامل نامه به فیلیمون کرد تا با درایت و خوش قلبی مرسومش در خصوص علت توبه غلامش عرضحال نماید و اشتیاق برای جبران خدماتش در آینده را ابراز نماید. نامه با درودهای پر محبت به فیلیمون بعنوان دوست و همکار آغاز می شود:ARPer 372.1

    «پدر ما خدا و عیسی مسیح خداوند، فیض و آرامش به شما عطا فرمایند. هروقت كه دعا میکنم، نام تو را به زبان می آورم و پیوسته خدای خود را شكر می کنم چون از محبّت تو و ایمانی كه به عیسی خداوند و جمیع مقدّسین داری آگاه هستم و دعای من این است كه اتّحاد ما با هم در ایمان باعث شود كه دانش ما به همهٔ بركاتی كه در مسیح داریم، افزوده شود.» پولس رسول به فیلیمون یادآوری می کند که برخورداری او از هر هدف خوب و ویژگی شخصیتی در نتیجه فیض مسیح بود و این تنها چیزی بود که او را از گمراهان و گناهکاران متفاوت می کرد. همین فیض می توانست یک مجرم فاسد را به فرزند خدا و خادمی مفید برای انجیل تبدیل کند.ARPer 372.2

    پولس می توانست به فیلیمون وظایفش را بعنوان یک مسیحی گوشزد کند ولی او در عوض متوسل به استدعا شد: «امّا به خاطر محبت، صلاح می دانم از تو درخواست كنم: من، پولس كه سفیر مسیح عیسی و در حال حاضر به خاطر او زندانی هستم، از جانب فرزند خود «اونیسیموس» كه در زمان زندان خود پدر روحانی او شدم، از تو تقاضایی دارم او زمانی برای تو مفید نبود، ولی اكنون هم برای تو و هم برای من مفید است.”ARPer 372.3

    پولس رسول در ایمان آوردن اونیسیموس از فیلیمون درخواست می کند که این غلام نادم را بعنوان فرزند خود بپذرید و به او چنان علاقه ای نشانARPer 372.4

    دهد تا او ماندن با ارباب قبلی اش را برگزیند، «و البتّه نه مثل یک غلام، بلكه بالاتر از آن یعنی به عنوان یک برادر عزیز.” او اشتیاق خود برای حفظ اونیسیموس بعنوان کسی که می توانست به او در مشقت هایش خدمت کند همانطور که خود فیلیمون می خواست خدمت کند ولی تا وقتی که فیلیمون بنا بر مصلحت خودش غلام را آزاد نکند نمی خواست از خدمات او بهره ببرد.ARPer 373.1

    پولس رسول از سخت گیری هایی که اربابان نسبت به غلامان خود روا می داشتند به خوبی آگاه بود و همچنین می دانست که فیلیمون به خاطر عملکرد غلامش بسیار خشمگین است. او کوشید تا به شیوه ای برایش نامه بنویسد تا عمق ترین و لطیف ترین احساسات او را بعنوان یک مسیحی برانگیزاند. ایمان آوردن اونیسیموس او را به برادر ایمانی تبدیل کرده بود و تحمیل هر نوع مجازات بر این نو ایمان برای پولس بعنوان باری بر دوش خودش در نظر گرفته می شد.ARPer 373.2

    پولس به طور داوطلبانه پیشنهاد می کند تا بدهی اونیسیموس به شرطی که این خطاکار از رسوایی مجازات خلاص یابد خود به عهده بگیرد و تا حد امکان از امتیازاتی که در گذشته برخوردار بوده دوباره لذت ببرد. او به فیلیمون می نویسد، «اگر مرا دوست واقعی خود می دانی، همان طور كه مرا می پذیرفتی او را بپذیر و اگر به تو بدی كرده است یا چیزی به تو بدهكار است آن را به حساب من بگذار.”ARPer 373.3

    چقدر نمونه محبت مسیح برای گناهکار توبه کار متناسب است! غلامی که از اربابش کلاهبرداری کرده است چیزی برای جبران خسارت ندارد. گناهکاری که در سالهای خدمت از خدا دزدی کرده است ابزاری برای لغو کردن این بدهی ندارد. عیسی ما بین گناهکار و خدا میانجی شده می گوید، من بدهی را پرداخت خواهم کرد. بگذار گناهکار معاف شود من به جای او رنج خواهم کشید.ARPer 373.4

    پولس پس از پیشنهاد پرداخت بدهی اونیسیموس به فیلیمون یادآوری می کند که خودش تا چه اندازه به او مقروض است. فیلیمون خود به پولس مدیون بود چرا که خدا پولس را سبب ایمان آوردنش ساخته بود. بنابراین پولس در درخواستی محبت آمیز و ارادتمند از فیلیمون خواست تا همانطوری که بوسیله آزادگی هایش به مقدسین طراوت بخشیده بود پس به روحیه پولسARPer 373.5

    رسول با اجابت این موضوع شادی بخش نیروی تازه ببخشد. او در ادامه می گوید: «من با اعتماد به اطاعت تو و با دانستن اینکه آنچه من می گویم و حتّی بیشتر از آن را هم انجام خواهی داد، این را به تو می نویسم.»ARPer 374.1

    نامه پولس به فیلیمون نشان دهنده تأثیر انجیل در رابطه بین ارباب و غلام است. برده داری یک اصل حقوقی دیرینه در تمام قلمرو امپراتوری روم بود و اربابان و غلامان هر دو قشر در بیشتر کلیساهایی که پولس به آنها خدمت می کرد وجود داشتند. در شهرهایی که غلامان اغلب جمعیت بیشتری داشتند، قوانین سختگیرانه تر برای تبعیت آنها بعنوان یک اصل ضروری تلقی می شد. یک شخص ثروتمند رومی اغلب صاحب صدها غلام از هر رتبه، ملیت و مهارت بود و می توانست با کنترل کامل بر جان و جسم این موجودات درمانده هر سختی که بر می گزید را تحمیل نماید. اگر یک از آنها در تلافی یا دفاع از خود دستش را در مقابل اربابش بالا می برد تمام خانواده خاطی ممکن بود وحشیانه قربانی شود. کوچکترین خطا، سانحه یا بی توجهی بدون بخشش اغلب کیفر داده می شد.ARPer 374.2

    برخی از اربابان مهربان تر نسبت به دیگران، در قبال غلامانشان بخشنده تر بودند؛ ولی اکثریت قریب به اتفاق ثروتمندان و اشراف خود را بدون قید و شرط به حرص، تعصب و ولع بی اندازه تسلیم نموده غلامان شان را ذلیل هوسبازی و ظلم می ساختند. گرایش تمامی این سیستم بطور نومیدانه تحقیر آمیز بود.ARPer 374.3

    وظیفه پولس رسول براندازی این سیستم استبدادی و یا بنای ناگهانی نظم و ترتیب جامعه نبود. اقدام به چنین کاری به معنای جلوگیری از پیشرفت انجیل بود. ولی او اصولی را تعلیم داد که بر هر شالوده برده داری ضربه می زد و اگر اجرایی می شد به طور حتم تمامی این سیستم را از پایه نابود می ساخت. «هرجا روح خداوند باشد، در آنجا آزادی هست.» رساله دوم به قرنتیان فصل ۳ آیه ۱۷. زمانی که غلام ایمان می آورد عضوی از بدن مسیح می شد و بدین لحاظ بایستی مورد محبت قرار می گرفت و بعنوان یک برادر و یک هم ارث با اربابش در قبال برکات خدا و امتیازات انجیل با او رفتار می شد. از طرف دیگر غلامان می بایست به وظایف خود عمل می کردند، «نباشد كه تحت مراقبت هستند و یا میخواهند دیگران را خشنود سازند، بلكه به عنوان غلامان مسیح، ارادهٔ خدا را از دل و جان بجا آورند.» رساله به افسسیان فصل ۶ آیه ۶.ARPer 374.4

    مسیحیت پیوند یکپارچه قوی بین ارباب و غلام، پادشاه و رعیت، خادم انجیل و گناهکار گمراه شده که در مسیح پاکی از گناه را یافته به وجود می آورد. آنها همه در خونی مشابه شسته شده اند، توسط روح القدسی مشابه جان تازه یافته اند و همه در مسیح عیسی یکی شده اند.ARPer 375.1

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents