Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

اعمال رسولان

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    ۱۵—رهاشدن از زندان

    این قسمت بر مبنای اعمال رسولان فصل ۱۲ آیه های ۱ تا ۲۳ می باشد. ARPer 120.1

    «در آن زمان، هیرودیسِ پادشاه دست ستم بر برخی از افراد کلیسا دراز کرد.» حکومت یهودیه در آن هنگام در دست های هیرودیس آگریپاس، تحت تسلط کُلودیوس امپراطور روم بود. هیرودیس مقام والی جلیل را نیز در دست داشت. او آشکارا یک تازه ایماندار یهودی بود و گویا در انجام دادن فرایض شریعت یهود بسیار غیرت نشان می داد. او خواهان فراهم کردن توجه یهودیان بود تا بدینسان مناصب و اعتبار و شهرت خود را حفظ نماید، از اینرو برای تحقق آرزوهای ایشان دست به شکنجه و آزار کلیسای مسیح زد، خانه ها و دارایی های ایمانداران را تاراج کرده و اعضای برجسته کلیسا را به زندان انداخت. او یعقوب برادر یوحنا را به زندان انداخت و جلاد را برای کشتن او با شمشیر فرستاد، مانند آن هیرودیس دیگر که سر یحیی نبی را از تنش جدا کرد. او با مشاهده خشنودی یهودیان از این اعمال، پطرس را نیز به زندان انداخت. [144]ARPer 120.2

    این ظلم و ستم ها در طول عید پِسَخ روا داشته شدند. آن هنگام که یهودیان داشتند رهایی شان از سرزمین مصر را جشن می گرفتند و وانمود می کردند برای شریعت خدا غیرت بسیار دارند ولی در واقع با شکنجه و کشتن ایماندارنِ مسیح از هر اصل آن شریعت تجاوز می کردند.ARPer 120.3

    مرگ یعقوب در میان ایمانداران اندوه و حیرتی عظیم بوجود آورد. وقتی پطرس نیز به زندان انداخته شد تمامی کلیسا متوسل به روزه و دعا شد.ARPer 121.1

    یهودیان اقدام هیرودیس برای کشتن یعقوب را ستودند گرچه برخی از نحوه اجرای این کار به روش پنهانی شکوه داشتند و مدعی بودند که اعدام علنی، ایماندارن و دلسوزان ایشان را بطور کامل خواهد ترساند. پس هیرودیس پطرس را در بازداشت نگه داشت، تا از این طریق باز هم یهودیان را با استفاده از نمایش عمومی مرگ او بیشتر خشنود و راضی گرداند. ولی پیشنهاد شد که خارج کردن رسول باتجربه برای اعدام در برابر همه مردمی که در آن زمان در اورشلیم گردهم آمده اند خطرناک خواهد بود. ترس داشتند که منظره خارج کردن او برای اعدام ممکن است ترحم همگان را برانگیزد.ARPer 121.2

    کاهنان و رهبران یهود همچنین ترسیدند مبادا پطرس یکی از آن دادخواهی های مقتدرانه که بواسطه آنها بارها مردم را به بررسی زندگی و سیرت عیسی برانگیخته بود انجام دهد ـ دادخواهی هایی که آن ها با همه استدلال های شان قادر به مخالفت با آن نبودند. غیرت پطرس در طرفداری از مسیح بسیاری را به ایستادن برای مژده انجیل سوق داده بود و رهبران یهود می ترسیدند که اگر به او فرصت برای دفاع از ایمانش در حضور همه کسانی که برای عبادت به شهر آمده بودند داده شود، پادشاه چاره ای جز آزادی او نخواهد داشت. ARPer 121.3

    در حالی که محاکمه پطرس به بهانه های مختلف به بعد از عید پِسَخ عقب می افتاد، اعضای کلیسا فرصت برای کاوش عمیق قلبی و دعای جدّی داشتند. آن ها بی وقفه برای پطرس دعا می کردند، چرا که دریافتند آرمان اشاعه انجیل نمی تواند از وجود او محروم شود. آن ها فهمیدند به نقطه ای رسیده اند که بدون یاری ویژه خدا کلیسای مسیح نابود خواهد شد.ARPer 121.4

    در ضمن زائران از همه کشورها به معبدی آمده بودند که به پرستش خدا اختصاص داده شده بود. درخشش آن معبد با طلا و سنگ های گرانبها منظره ای زیبا و باشکوه بوجود آورده بود. ولی یهوه دیگر در آن کاخ جذاب و فریبنده یافت نمی شد. قوم اسرائیل خود را از خدا جدا کرده بود. زمانی که مسیح نزدیک به پایان خدمت زمینی اش برای آخرین بار به داخل معبد نگاه کرد گفت، «اینک خانه شما به خودتان ویران واگذاشته می شود.» انجیل متی فصل ۲۳ آیه ۳۸. پیش از این او معبد را خانهٔ پدر خوانده بود؛ اماARPer 121.5

    همانطور که پسر خدا از میان آن دیوارها عبور کرد حضور خدا برای همیشه از معبد ساخته شده برای جلال او گرفته شد.ARPer 122.1

    سرانجام روز محاکمه پطرس تعیین شد، ولی هنوز دعاهای ایمانداران به آسمان صعود می کرد؛ و در حالی که همه انرژی ها و همدردی هایشان با التماس های پُرشور برای کمک فراخوانده می شدند، فرشتگان خدا در حال مراقبت از رسول زندانی بودند.ARPer 122.2

    هیرودیس با بخاطر آوردن فرار پیشین رسولان از زندان در این خصوص اقدام احتیاطی دو چندانی را اتخاذ کرده بود. برای جلوگیری از هر احتمال فراری پطرس تحت نظر شانزده سرباز قرار داده شده بود که در پست های متفاوت روز و شب از او محافظت می کردند. او در سلولش میان دو سرباز قرار داده شد و بوسیله دو زنجیر در بند و هر زنجیر به مچ دست یکی از سربازها بسته شده بود. او نمی توانست بدون اطلاع آنها حرکت کند. با بسته بودن مطمئن درهای زندان و وجود نگهبانی نیرومند روبرویشان تمام شانس رهایی و فرار بوسیله عوامل بشری از بین رفته بود. ولی تنگنای بن بست در برابر انسان فرصتی است برای خدا. ARPer 122.3

    پطرس در یک سلول سنگی محبوس بود، درهایی که شدیداً محکم و مسدود بودند؛ و سربازهای نگهبان مسئول حفاظت از زندانی شده بودند. ولی حفاظها و میله های زندان و نگهبان های رومی که بقدر کافی همه احتمالات مساعدت بشری را از بین برده بودند پیروزی خدا در رهایی پطرس را کامل تر می ساخت. هیرودیس داشت دستش را بر علیه قادر مطلق بلند می کرد و باید به کلی مغلوب می گشت. خدا با بکار بردن قدرت خود در صدد نجات زندگی گرانبهایی بود که یهودیان توطئه نابودی اش را داشتند.ARPer 122.4

    آخرین شب قبل از اعدام پیشنهادی رسید. فرشته نیرومندی برای رهانیدن پطرس از آسمان فرستاده می شود. درهای محکم بسته شده بر مقدسِ خدا بدون یاری بشری باز می شوند. فرشتهٔ خدای متعال از میان درها عبور می کند و آنها بی سر و صدا پشت سرش بسته می شوند. او وارد سلولی که در آنجا پطرس با خیال راحت خوابیده می شود.ARPer 122.5

    نوری که فرشته را پوشانده بود درون زندان را پر می نماید، ولی رسول را از خواب بیدار نمی کند. او تنها وقتی که تماس دست فرشته را احساس می کند و صدایی را می شنود که می گوید، «زود برخیز،» به اندازه کافیARPer 122.6

    بیدار نشده بود تا درخشش سلولش با نور آسمانی و فرشته پرجلال ایستاده در حضورش را ببیند. او خود به خود از دستور گفته شده اطاعت می کند و وقتی در حین برخاستن دست هایش را بلند می کند به زحمت متوجه می شود که زنجیرها از مچ دست هایش فرو افتاده اند. ARPer 123.1

    دوباره صدای فرستاده آسمانی به او امر می کند: «کمرت را ببند و نعلین به پا کن» و پطرس دوباره خود به خود اطاعت می کند، نگاه حیرت زده اش را بر میهمان خود میخ کوب کرده و گمان می کند خواب یا رؤیا می بیند. یک بار دیگر فرشته دستور می دهد، «ردایت را بر خود بپیچ و از پی من بیا.» او بطرف در حرکت می کند و از پی او پطرسِ همیشه پرحرف که اکنون از روی شگفتی زبان بسته است راه می افتد. آنها از نگهبان ها گذشته به دروازه سنگین آهنی می رسند که خود بخود در مقابل ایشان گشوده می شود و دوباه بیدرنگ بسته می شود، در حالی که نگهبانان بیرون و درون زندان بی حرکت سر پست هایشان ایستاده اند.ARPer 123.2

    آنها به در دوم نیز که از داخل و بیرون پاسداری می شود می رسند. این دروازه هم بدون سر و صدای لولاها یا صدای حفاظها آهنی مانند اولین دروازه باز می شود. آنها عبور می کنند و دروازه دوباره بی سر و صدا بسته می شود. آنها به همین طریق از دروازه سوم عبور می کنند و خودشان را در کوچه می یابند. هیچ کلامی به زبان نیامد؛ هیچ ردپایی وجود نداشت. فرشته بی صدا و آهسته در حالی که اطرافش را نور خیره کننده درخشانی پوشانده بود در جلو حرکت می کرد و پطرس بسیار گیج و مبهوت و در حالی که گمان می کرد رؤیا می بیند رهایی بخش خود را تبعیت می کرد. چون به کوچه رسیدند مأموریت فرشته به اتمام رسیده و ناگاه ناپدید می گردد.ARPer 123.3

    نور آسمانی محو گشت و پطرس خود را در تاریکی عمیقی احساس کرد؛ ولی هنگامی که چشمانش به تاریکی خو گرفتند تاریکی به تدریج کاهش یافت و او خود را در حالی که نسیم خنک شب بر پیشانی اش می وزید تنها در کوچه ای ساکت دید. حال او خود را در نقطه آشنای شهر آزاد یافت؛ او آن مکان را که بارها از آن گذشته بود و انتظار داشت برای آخرین بار روز بعد از آن بگذرد شناخت. ARPer 123.4

    او سعی کرد تا رویدادهای چند لحظه پیش را در ذهن مرور کند. او بخاطر آورد محصور در میان دو سرباز در حالی که نعلین و ردایش را در آورده خوابیدهARPer 123.5

    بود. مچ دست هایش که بخاطر بستن زنجیرهای سفاک ورم کرده بود از شر دستبندها آزاد شدند. او دریافت که آزادی اش وهم، رؤیا و خیال نبود بلکه یک واقعیت مبارک بود. او قرار بود روز بعد به پیشواز مرگ برود؛ ولی اینک یک فرشته او را از زندان و از مرگ رهانیده بود. «آنگاه پطرس به خود آمد و گفت: اکنون دیگر یقین دارم که خداوند فرشتۀ خود را فرستاده و مرا از چنگ هیرودیس و آنچه قوم یهود در انتظارش بودند، رهانیده است.”ARPer 124.1

    رسول بی درنگ رهسپار خانه ای شد که برادرانش در آن جمع بودند و در آن لحظه با جدیت برایش دعا می کردند. «چون پطرس درِ خانه را کوبید، خادمه ای به نام رودا آمد تا در را بگشاید. اما چون صدای پطرس را شناخت، از فرط شادی، بدون گشودن در، به درون شتافت و اعلام داشت، پطرس بر در ایستاده است! به او گفتند، مگر دیوانه شده ای؟ اما چون اصرار او را دیدند، گفتند، لابد فرشتۀ اوست.”ARPer 124.2

    «در این حین، پطرس همچنان در می زد. سرانجام، چون در را گشودند، با دیدن او غرق در شگفتی شدند. پطرس با اشارۀ دست، آنان را خاموش ساخت و شرح داد که چگونه خداوند او را از زندان رهانیده است؛» و پطرس «بیرون شده، به جایی دیگر رفت.» دل های ایمانداران مملو از سرور و ستایش گشت چرا که خدا دعاهایشان را شنیده و پاسخ داده بود و پطرس را از دست های هیرودیس رهانیده بود. ARPer 124.3

    صبح روز بعد، گروه عظیمی از مردم جمع شدند تا شاهد اعدام رسول باشند. هیرودیس افسرانی را در پی پطرس به زندان فرستاد او قرار بود با نمایش عظیم اسلحه ها و نگهبانان آورده شود نه تنها به منظور جلوگیری از فرارش بلکه ترساندن همه دلسوزان و همدستان و نشان دادن قدرت پادشاه.ARPer 124.4

    زمانی که نگهبانان مقابل درِ زندان از فرار پطرس باخبر شدند وحشت آنها را در بر گرفت. صراحتاً به آنها اعلام شده بود که زندگی آنها مستلزم حفظ جانی خواهد بود که مسئولش بودند و برای همین بود که آنها بطور ویژه از او مراقبت می کردند. زمانی که افسران بدنبال پطرس آمدند سربازان هنوز مقابل درِ زندان بودند، حفاظها و میله ها هنوز بسته و زنجیرها هنوز به مچ دست های دو سرباز بسته بودند؛ ولی زندانی رفته بود.ARPer 124.5

    هنگامی که گزارش فرار پطرس برای هیرودیس آورده شد او خشمگین و عصبانی گشت. نگهبانان زندان را به خیانت به پیمان متهم کرده و حکم بهARPer 124.6

    قتل آنها داد. هیرودیس می دانست که هیچ قدرت بشری در نجات پطرس دخیل نبوده ولی مصمم بود تا باطل شدن نقشه اش توسط قدرت الهی را نپذیرد پس گستاخانه بر علیه خدا شورید.ARPer 125.1

    مدتی کوتاه پس از رهایی پطرس از زندان هیرودیس به قیصریه رفت. او در آنجا جشنی بزرگ برپا نمود تا مدح و ستایش همگان را برانگیزد و تشویق و تمجید مردم را بدست آورد. عاشقان عیش و نوش از همه جا در این جشن حضور یافتند و عیاشی و نوشیدن شراب به حد زیاد صورت گرفت. هیرودیس با تجمل و تشریفات در حضور مردم حاضر شد و نُطقی شیوا برای جماعت ایراد نمود. او ملبس به ردای براق با نقره و طلا که اشعه های خورشید را در چین های درخشان خود بدام می انداخت و چشم های شاهدان را خیره می ساخت یک نمونه مجلل شده بود. عظمت ظاهر و نفوذ کلام بادقت برگزیده اش جماعت را با قدرتی برجسته تحت نفوذ خود قرار داد. آنها که شعور و حس تشخیص شان را پیش از این با عیاشی و نوشیدن شراب از دست داده بودند و شگفت زدهٔ آذین بندی های هیرودیس، با رفتار و نطق او نیز افسون شدند؛ و با شور و اشتیاقی دیوانه وار او را غرق ستایش و چاپلوسی نموده اعلام کردند که هیچ انسانی نمی تواند چنین نمایشی را ارائه کند یا چنین نطق شگف آوری را ادا نماید. همچنین گفتند حال آنکه آنها همواره مانند فرمانروا به او احترام گذاشته بودند از این پس آنها باید او را مانند یک خدا بپرستند. ARPer 125.2

    برخی از کسانی که صداهایشان اکنون در تمجید یک گناهکار فاسد شنیده می شد چند سال پیش فقط دیوانه وار فریاد برآورده بودند، عیسی را از میان بردار! مصلوبش کن، مصلوبش کن! یهودیان از پذیرش مسیح سرباز زده بودند زیرا دلی از محبت الهی را زیر جامه های زبر و خشن و بیشتر اوقات چروکیده از مسافرت پوشانده بود. چشم هایشان نمی توانست خداوند حیات و جلال را در زیر آن تواضع خارجی تشخیص دهد در حالی که قدرت مسیح در حضورشان با انجام آیاتی که هیچ انسانی قادر به انجام شان نبود هویدا گشت. ولی آنها حاضر بودند آن پادشاه مستکبر را مانند خدا بپرستند همان که در زیر جامه های باشکوه نقره و طلا، قلبی ظالم و فاسد را پنهان کرده بود. ARPer 125.3

    هیرودیس می دانست که او شایسته هیچ یک از ستایش ها و تجلیل های عرضه شده نیست ولی تمجید و تکریم مردم را بعنوان حَق خود پذیرفت.ARPer 125.4

    قلبش با پیروزی به وجد آمد و هنگامی که فریاد ایشان را شنید، «این صدای خداست، نه صدای آدمی!” شوری از غرور رضایت بخش بر روی چهره اش گسترده شد.ARPer 126.1

    ولی ناگهان تغییری وحشتناک او را در بر گرفت. صورتش مانند مرده بی رنگ و از درد دگرگون گشت. قطره های درشت عرق از منافذ بدنش بیرون زد. او برای لحظه ای مثل اینکه با درد و وحشت مبهوت شده ایستاد؛ سپس صورت رنگ پریده و کبودش را به سمت دوستان وحشت زده اش چرخاند و با صداهای نومیدانه و توخالی فریاد برآورد، همان که شما مانند یک خدا سرافراز ساخته اید سرانجامش مرگ است.ARPer 126.2

    او رنجور با اضطرابی مشقت بار، از پیش صحنه خوشگذرانی و نمایش حمل شد. یک لحظه پیش او دریافت کنندهٔ مغرور تمجید و پرستش آن جمعیت عظیم بود؛ حال او فهمید که در دست های فرمانروایی قوی تر از خود قرار داشت. ندامت و پشیمانی او را احاطه کرد؛ او شکنجه های بی رحمانه پیروان مسیح را بخاطر آورد؛ او حکم ظالمانه اش در به قتل رساندن یعقوب بی گناه و نقشه اش برای به قتل رساندن پطرس رسول را به یاد آورد؛ او به یاد آورد که چطور از روی خشم و درماندگی، کینه نامعقول خود را به نگهبانان زندان نشان داده بود. او دریافت که اکنون خدا طرف حساب این آزاردهندهٔ بیرحم می باشد. او هیچ تسکینی برای درد جسم یا اضطراب ذهنی نیافت و به هیچ وجه انتظار آن را هم نداشت.ARPer 126.3

    هیرودیس با شریعت خدا آشنایی داشت که می گوید، «تو را خدایانِ غیر جز من مباشد” (سفر خروج فصل ۲۰ آیه ۳) و دانست که با پذیرش عبادت مردم، پیمانه شراراتش را پر ساخت و در نتیجه خشم عادلانه یهوه را برای خود به ارمغان آورد. ARPer 126.4

    همان فرشته ای که از بارگاه خدایی آمده بود تا پطرس را نجات دهد قاصد غضب و داوری برای هیرودیس گشت. فرشته ای که به پهلوی پطرس زد تا او را از خواب بیدار کند؛ تازیانه ای متفاوت برای زدن پادشاه شریر همراه داشت، غرورش را از بین برد و برایش مجازات خدای قادر مطلق را جاری ساخت. هیرودیس با درد جانکاهِ ذهن و جسم در زیر مکافات داوری خدا مُرد.ARPer 126.5

    این جلوه عدالت خدایی تأثیری قدرتمند بر مردم گذاشت. خبر اینکه رسولِ مسیح بطور معجزه آسا از زندان و مرگ رهایی یافته در حالی کهARPer 126.6

    آزاردهنده اش بواسطه نفرین خدا کشته شده است به همه سرزمین ها انتشار یافت و به ابزاری برای راهنمایی بسیاری به ایمانِ مسیح تبدیل شد.ARPer 127.1

    تجربه فیلیپُس که توسط فرشته ای آسمانی هدایت شد تا به مکانی برود که یک پژوهنده حقیقت را ملاقات نماید؛ درباره كرنیلیوس فرشته ای همراه با پیامِ خدا او را ملاقات کرد؛ درباره پطرس، فرشته ای او را از زندان و محکومیت مرگ به مکانی ایمن مشایعت نمود ـ همه ارتباط نزدیک بین آسمان و زمین را نشان می دهند.ARPer 127.2

    برای خادمان خدا ثبت این بازدیدهای فرشتگان باید موجب قوت و شجاعت بشود. امروزه نیز براستی به اندازه زمان رسولان، فرستادگان آسمانی از میان طول و عرض زمین می گذرند تا غم و اندوه را تسلی بخشند، از توبه ناپذیر محافظت کنند و دل انسان ها را علاقمند به مسیح گردانند. ما نمی توانیم آنها را شخصاً ببینیم؛ با این حال آنها با تعلیم، راهنمایی و حمایت هایشان همراه ما هستند. ARPer 127.3

    آسمان بوسیله آن نردبان سری به زمین نزدیک می گردد که پایه اش محکم بر زمین کاشته شده و سرش به تخت سرمدی می رسد. فرشتگان همیشه بر این نردبانِ درخشان تر از نور صعود و نزول می کنند و دعاهای محتاجین و آشفتگان را برای پدر به آسمان می برند و برای فرزندان انسان برکت و امید، شجاعت و یاری می آورند. این فرشتگان نور جوّی آسمانی در اطراف فرد می سازند و ما را بطرف خدای نادیده و سرمدی بالا می برند. ما نمی توانیم با بینایی عادی مان ظاهرشان را ببینیم؛ ما فقط می توانیم بوسیله وحی روحانی امور آسمانی را تشخیص دهیم. گوش روحانی به تنها می تواند هماهنگی صداهای آسمانی را بشنود.ARPer 127.4

    «فرشتۀ خداوند گرداگرد ترسندگان او اردو می زند و آنان را می رهاند.» مزامیر فصل ۳۴ آیه ۷. خدا به فرشتگان خود فرمان می دهد تا برگزیدگان او را از مصیبت و بدبختی نجات دهند و آنها را «از طاعونی که در تاریکی راه می رود” و «از وبایی که در نیمروز هلاک می سازد» حفاظت نمایند. مزامیر فصل ۹۱ آیه ۶. بارها فرشتگان با انسان سخن گفته اند به همان شکل که یک انسان با یک دوست صحبت می کند و آنها را به مکان های بی خطر راهنمایی کرده اند. بارها کلام تشویق کنندهٔ فرشتگان، روح های افسردهٔ با ایمان را تجدید کرده اند و افکارشان را به امور فرا زمینی برده، باعث شدندARPer 127.5

    که ایشان با ایمان تماشاگر رداهای سفید، تاج ها، شاخه های نخل پیروزی باشند که چیره شوندگان آن هنگام که در برابر تختِ بزرگِ سفید می ایستند دریافت خواهند نمود.ARPer 128.1

    این کار لشکریان فرشتگان است تا نزدیک آزموده شدگان، رنج دیدگان و گمراهان بروند. آنها بطور خستگی ناپذیر به نیابت از کسانی که مسیح بخاطرشان جان داد زحمت می کشند. هنگامیکه گناهکاران برای تسلیم خودشان به سوی نجات دهنده هدایت می شوند فرشتگان خبر را به آسمان می برند و در میان لشکریان فرشتگان آسمان شادی بزرگی برپا می شود. «برای یک گناهکار که توبه می کند، جشن و سرور عظیم تری در آسمان بر پا می شود تا برای نود و نه پارسا که نیاز به توبه ندارند.” انجیل لوقا فصل ۱۵ آیه ۷. یک گزارش درباره هر تلاش موفق از جانب ما برای دفع شرارت و انتشار شناخت مسیح به تمام دنیا به آسمان برده می شود. هنگامی که کار در حضور پدر بر شمرده می شود سرور همه لشکریان آسمان را به وجد می آورد. ARPer 128.2

    ریاست ها و قدرت های آسمان نزاعی را تماشا می کنند که خادمان خدا تحت شرایط گویا دلسرکننده دارند استقامت می کنند. هنگامیکه مسیحیان بدور پرچم نجات دهنده شان جمع می شوند و در نبرد نیکوی ایمان پیکار می کنند پیروزی ها و افتخارات تازه بدست می آیند. همه فرشتگان آسمانی آماده کمک به قوم متواضع و با ایمانِ خدا هستند؛ و هنگامی که ارتش خادمان خداوند در اینجا بر روی زمین سرودهای پرستشی می سرایند دسته سرایندگان در آسمان برای رساندن نیایش به خدا و پسرش به آنها می پیوندند.ARPer 128.3

    ما نیاز داریم تا بهتر از اینها مأموریت فرشتگان را درک کنیم. بیاد آوردن اینکه هر فرزند حقیقی خدا همکاری از موجودات آسمانی دارد خیلی خوب می باشد. لشکریان نامرئی نور و قدرت در پی افراد متواضع و افتاده که به وعده های خدا ایمان دارند و آنرا مطالبه می کنند هستند. کروبی و سرافیل و فرشتگانی که در قدرت برتری دارند به دست راست خدا می نشیند، «جملگی روح هایی خدمتگزار که برای خدمت به وارثان آیندۀ نجات فرستاده می شوند.” رساله به عبرانیان فصل ۱ آیه ۱۴. ARPer 128.4

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents