31—معراج مسیح
تمامی آسمان در انتظار ساعت پیروزمندی بود که عیسی به سوی پدر خویش عروج می کند. فرشتگان آمده تا پادشاه جال را خوشامد گفته و او را ظفرمندانه به آسمان همراهی کنند. پس از این که عیسی حواریون خویش را برکت داد، او از ایشان جدا شده و به بالا برده شد. و هنگامی که به بالا برده می شد، جماعتی که در هنگام قیام او از مرگ برخاسته بودند، در معیت او بودند. جماعت سپاهیان ملکوتی در ملازمت وی بودند در حالی که گروه بیشماری از فرشتگان در انتظار آمدن او بودند.DR 211.1
هنگامی که به شهر مقدس به بالا رفتند، فرشتگانی که عیسی را همراهی می کردند فریاد زدند، « ای درواز هها سرهای خود را برافرازید! ای درهای ابدی برافراشته شوید تا پادشاه جال داخل شود! ». فرشتگان در شهر با شیدائی بانگ بر آوردند، « این پادشاه جلال کیست؟ » فرشتگان ملازم با پیروزی پاسخ دادند، « خداوند قدیر و جبار، خداوند که در جنگ جبار است. ای درواز هها، سرهای خود را برافرازید! ای درهای ابدی برافرازید تا پادشاه جال داخل شود! ». مجدداً فرشتگان منتظر پرسیدند، « آن پادشاه جال کیست؟ » و فرشتگان همراه با لحنی دلنشین پاسخ دادند، « او خداوند متعال است! او خداوند شکست ناپذیر است » )مزامیر ۲۴ : ۷- ۱۰ (. و کاروان آسمانی به شهر خدا وارد شدند.DR 211.2
آنگاه تمامی سپاهیان ملکوتی در اطراف فرمانده شکوهمند خود حلقه زدند، و با ستایش بسیار در پیشگاه او سجده نموده و تاج های درخشنده خود را به پای او افکندند. و بعد چنگ های طلایی خود را با نوائی دلنشین نواختند که تمامی آسمان از نغمه ها و سرودهایی پر شده بود که برای بره ای که قربانی شده بود نواخته می شد، با این وجود او دوباره در شکوه و ج ل ا زنده بود.DR 212.1