فریاد برای رهایی
زمان ترسناکی بود، رنجی دهشتناک برای مقدسین بود. آنان روز و شب برای رهایی نزد خدا فریاد بر می آوردند. در ظاهر، گریز ناممکن بود. شریران احساس پیروزی می کردند و فریاد می زدند، « چرا خدایتان شما را از دست ما رهایی نمی دهد؟ چرا نمی روید و زندگی خود را نجات نمی دهند؟ .»ولی مقدسین به آنان اعتنا نمی کردند. مانند یعقوب، آنان با خدا تق می ا کردند. فرشتگان مشتاق بودند تا آنان را رهایی دهند، ولی باید کمی بیشتر منتظر بمانند؛ امت خدا باید جام را بنوشند و تعمید یابند. فرشتگان به آنچه که به آنان سپرده شده بود امانتدار بودند و به انتظار خود ادامه دادند. خدا اجازه نخواهد داد تا نام وی در میان ملحدان لکه دار شود. زمان نزدیک شد تا او قدرت توانای خود را آشکار و مقدسین خود را با شکوهمندی برهاند. او بخاطر ج ل نام خود هر کسی را که با شکیبائی منتظر او بوده و کسانی را که ا نامشان در دفتر حیات نوشته شده است رهایی خواهد داد.DR 378.2
نگاه من به نوح وفادار برگردانده شد. وقتی باران نازل شد و سیل و طوفان آمد، نوح و خانواده اش وارد کشتی شدند و خدا درب کشتی را بست. نوح وفادارانه به مردم، پیش از آمدن طوفان هشدار داده بود، در حالی که آنان او را تحقیر و استهزاء می نمودند. و وقتی آبها همه جا را فرا گرفت و انسانها یکی پس از دیگری در حال غرق شدن بودند و آن کشتی را که برای مدت ها آن را به ملعبه گرفته بودند مشاهده می کردند که با ایمنی بر روی آبها غوطه ور بود و از نوح و خانواده اش محافظت می نمود. پس دیدم که امت خدا که وفادارانه در مورد آمدن غضب او هشدار می دادند، رهایی یافتند. خداوند نمی خواهد تا شریران، منتظران تبدیل شدن را نابود سازند که سر تعظیم به حکم جانور فرود نیاورده تا نشان او را دریافت دارند. در آخرین کارزار، دیدم که اگر بدکاران، شیطان و سپاه اهریمنی او و تمامی کسانی که از خدا نفرت داشتند، رخصت می یافتند، با خشنودی مقدسینی را به قتل می رساندند، که برای مدت ها با عشق و علاقه منتظر دیدار او بوده اند! و آه که چه پیروزی برای عوامل شیطانی خواهد بود تا در آخرین کشمکش منتظرانِ عاشق خدا را به قتل برسانند! و کسانی که این ایده را به سخره گرفتند که مقدسین به بالا می روند، شاهد خواهند بود که خداوند مراقب امت خویش است و رهایی شکوهمند آنان را مشاهده خواهند نمود.DR 379.1
وقتی که مقدسین شهرها و روستاها را ترک کردند، توسط شریران تعقیب شدند که در پی قتل آنان بودند. ولی شمشیرهایی که بالا رفته بود تا امت خدا را بکشند همچون کاهی شکسته شده و بر زمین ریختند. فرشتگان خدا همچون سپر، از مقدسین محافظت کردند. وقتی که آنان شب و روز برای رهایی فریاد و فغان می کردند، فریادهای آنان به بالا و نزد خدا رفت. DR 379.2