تصمیم
یعقوب شهادت خود را با تصمیمی ارائه نمود که خدا تدبیر نموده است تا غیریهودیان از تمامی امتیازاتی که یهودیان از آن برخوردارند بهره مند گردند. برای روح القدس خوشایند نیست تا احکام تشریفاتی را بر نوکیشان غیر یهودی تبار تحمیل نماید؛ و رسولان و مشایخ، پس از بررسی دقیق موضوع، مسئله را در روح مشابه دیدند، و ذهن آنان همانند اندیشه روح خدا بود. یعقوب ریاست شورا را بر عهده داشت و تصمیم نهایی او این بود که « غیریهودیانی را که به سوی خدا آمدهاند، دچار زحمت نسازیم .»DR 276.4
رأی او این بود که احکام تشریفاتی و خصوصاً آئین ختنه از هیچ حکمتی برخوردار نیست تا بر غیریهودیان الحاح گردد یا حتی به آنان توصیه شود. یعقوب در پی اثر گذاردن واقعیت بر برادران خود بود که غیریهودیان، با رویگرداندن از بت پرستی و روی آوردن به خدا، تغییر شگرفی در ایمان خود به وجود آورده و این که بیش از این نباید احتیاط کاری ذهن آنان را مغشوش و باعث ایجاد مسائل تردید آور بشود، مبادا که آنان از پیروی از مسیح نومید گردند.DR 276.5
با این حال، غیر یهودیان نباید شیوه ای را در پیش گیرند که با دیدگاه های برادران یهودی تبار آنان تناقض و تلاقی ایجاد کند یا این که موجب پیش داوری و تبعیض بر علیه افکار آنان گردد. بنابراین رسولان و مشایخ توافق کردند تا غیریهودیان را با نامه ای راهنمایی کنند تا از روابط نامشروع، خوردن خون و گوشت حیواناتی که خفه شده و به بت ها پیشکش شده اند پرهیز کنند. آنان ملزم شده بودند تا احکام را رعایت کرده تا به زندگی مقدسی هدایت شوند. به غیر یهودیان اطمینان خاطر داده شد که مردانی که بر ختنه شدن آنان اصرار ورزیده بودند، از سوی رسولان اجازه و اختیاری نداشته اند.DR 277.1
پولس و برنابا به آنان به عنوان مردانی معرفی شده بودند که برای خداوند زندگی خود را به مخاطره انداخته اند. یهودا و سیلاس به همراه این رسولان فرستاده شدند تا بطور شفاهی تصمیم شورا را به غیریهودیان اع م کنند. ا چهار خادم خدا با رساله و پیام به انطاکیه فرستاده شده بودند تا به مشاجرات و منازعات خاتمه بخشند؛ چرا که ندای عالی ترین مقام روی زمین بود.DR 277.2
شورائی که بر این موضوع تصمیم اتخاذ کرده بود، مرکب از بانیان یهودی تبار و غیریهودی کلیساهای مسیحی بود. مشایخی از اورشلیم و نمایندگانی از انطاکیه در آن جا حضور داشتند و کلیساهایی که بسیار با نفوذ بودند در آنجا نمایندگی می کردند. شورا لغزش ناپذیری مشورت ها را ادعا نکرد، بلکه از حُکم قضاوت های روشنفکرانه که در شأن کلیسائی که به ارادۀ الهی بنیانگذاری گردیده است به پیش رفت. آنان دیدند که خدا خودش این مسئله را به هواخواهی و وفق مراد غیریهودیان به وساطت روح القدس حل نموده و به عهده آنان گذاشته شده بود تا از هدایت روح متابعت ورزند.DR 277.3
کل مجموعۀ مسیحیان فرا خوانده نشده بودند تا بر این مسئله رأی بدهند. رسولان و مشایخ — مردان با نفوذ و دارای حق رأی و داوری — چارچوب این حکم را شکل داده و آن را صادر کردند، که در نتیجه توسط عامۀ کلیساهای مسیحی پذیرفته شد. همه راضی نبودند، هر چند، با این تصمیم؛ کسری از برادارن کذاب وجود داشتند که فرض کرده بودند که با دخالت در این کار مسئولتی بر عهده دارند. آنان گلایه و عیب جوئی را گرامی می داشتند و برنامه های جدیدی پیشنهاد می کردند و در صدد به زیر کشاندن کار مردان با تجربه ای بودند که خدا آنان را تدهین نموده بود تا ارکان اعتقادی مسیح را تعلیم دهند. کلیسا از همان ابتدا با چنان موانعی روبرو بوده و برای همیشه و تا آخر زمان نیز چنین خواهد بود. DR 277.4