بازگرداندن به اسرائیل

برخی موافق با این کار نبودند. حمل و بازگرداندن تابوت عهد بسیار تحقیر آمیز بود، و آنان ابرام می ورزیدند که هیچ یک از فلسطینیان جرات به خطر انداختن زندگی خود نکند تا تابوت عهد خدای اسرائیل را بازگرداند که برای آنان مرگ را به غنیمت آورده بود. مشاوران آنان از مردم استدعا کردند تا مردم دلهای خویش را سخت نگردانند، آنگونه که مصریان و فرعون چنین کرده بود، و سبب مصایب و بلایی شده بود تا به سرشان بیاید و در حینی که همه هراس داشتند تا تابوت عهد خدا را با خود ببرند، به آنان توصیه کرده و گفتند، « پس بروید و یک گاری نو آماده کنید و دو گاو شیری را که یوغ بر گردنشان گذاشته نشده باشد، به آن ارّابه ببندید. گوسالههایشان را از آنها جدا کنید و به طویله بازگردانید. سپس صندوق عهد خداوند را بر گاری بگذارید و مجسمههای طلایی دمل و موشها را که به عنوان قربانی گناه میفرستید در یک صندوق جداگانه گذاشته در پهلوی صندوق خداوند قرار دهید. آنگاه گاوها را رها کنید تا هر جا که میخواهند بروند. اگر گاوها از سرحد کشور ما عبور کنند و به طرف بیت شمس بروند، آنگاه میدانیم که خدای بنیاسرائیل آن ب ی هولناک ا را بر سر ما آورده است. اگر نه، معلوم میشود که آن بلاها، اتّفاقی بوده و دست خدا در آنها دخالتی نداشته است. پس آنها همانطور عمل کردند. دو گاو شیری را گرفته به گاری بستند و گوسالههایشان را در طویله از آنها جدا نمودند.... آنگاه گاوها بدون اینکه منحرف شوند مستقیم به طرف بیت شمس حرکت کردند. رهبران فلسطینیان تا سرحد بیت به دنبال آنها رفتند .»DR 166.3

فلسطینیان می دانستند که گاوها را نمی توان وادار کرد تا گوساله هایشان را رها کنند مگر این که قدرتی نادیده آن ها را مجبور کند. گاوها مستقیماً به بیت شمس رفتند، و برای گوساله های خود نعره می زدند، با این حال مستقیماً از آن ها دور می شدند. بزرگان فلسطین تابوت عهد را تا سرحدات بیت شمس تعقیب کردند. آنان جرات نداشتند تا صندوق مقدس را کام ا به گاوها بسپارند. آنان می هراسیدند که اگر هر اتفاق بدی برای آن بیفتد، فجایع و بلایای عظیمتری بر آنان نازل شود. آنان نمی دانستند که فرشتگان تابوت عهد را همراهی و گاوها را در مسیرشان به جایی که تابوت عهد تعلق دارد هدایت می کنند.DR 167.1