Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

پاتریاخها و انبیا

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    ۳۳ - “از سینا تا قادش”

    بنای خیمه عبادت، با رسیدن بنی اسرائیل به دامنه کوه سینا، شروع نشده بود. این بنای مقدس، ابتدا با شروع دومین سال خروج از مصر برپا شد. ومتعاقب آن، کار تقدیس کاهنان، برگذاری عید فصح سرشماری قوم وتکمیل مقدمات لازم برای اداره نظام مذهبی و اجتماعی، آغاز شد. بنابرین، حدود یکسال در اردوگاه در سینا سپری شد. ودر همیمن جا، عبادت ایشان شکل معینی به خود گرفت و قوانین لازم برای اداره قوم داده شد وسازماندهی ایشان برای ورود به سرزمین کنعان آغاز شد. PA 327.1

    نظام حکومتی اسرائیل از کاملترین سازماندهی برخوردار بود و جامعیت وسادگی آن بی نظیر یود نظم و ترتیب، آنچنان عالی و مرتب به نمایش گذاشته شد که همه اعمال خلقت خداوند در نظام حکومتی یهود دیده می شد. خداوند مرکز حاکمیت و حکمران بی چون و چرای اسرائیل بود. موسی از سوی خداوند به رهبری ایشان منصوب شد تا قوانین شریعت را بنام او اجرا کند. سپس، از میان رهبران قبایل شورایی مرکب از هفتاد نفر برگزیده شدند تا در اداره قوم به موسی کمک کنند. PA 327.2

    کاهنان نیز در خیمه عبادت با خدا مشورت می کردند. روسا یا رهبران برقبایل حکومت می کردند و (گروههای هزار، صد، پنجاه و ده نفره) تحت مسئولیت اینها قرار داشتند. (کتاب تثنیه ۱ آیه ۱۵). اردوگاه عبرانیان با نظم بسیار دقیقی مرتب شده و به سه بخش بزرگ تقسیم شده بود. هر بخش جای معین خود را در اردوگاه داشت. خیمه عبادت، محل سکومت پادشاه نادیدنی در مرکز قرار داشت و در اطراف آن، کاهنان و لاویان مستفر بودند. و بقیه قبایل در پیرامون اینها اردو زده بودند. PA 327.3

    مسئولیت خیمه عبادت و تمامی وظایف آن، چه در اردوگاه و چه در سفر، به لاویان محول شده بود. هنگامی که قوم حرکت می کردند، آنان موظف بودند تا خیمه را جمع آوری کرده و به محض رسیدن به توقفگاه، مجددا آن را نصب کنند. هیچ کس از سایر قبایل اجازه نداشت به آن نزدیک شود. وگرنه کشته می شد. لاویان به سه گروه تقسیم شده بودند. فرزندان سه پسر لاوی و به هر یک، مقام و وظیفه ویژه ای محول شده بود. در جلوی خیمه عبادت و در نزدیک ترین فاصله به آن، خیمه موسی و هارون قرار داشت. در جنوب خیمه، خاندان قهات مستقر بودند که وظیفه آنها حمل ومراقبت از صندوق عهد و لوازم آن بود. در شمال خیمه عبادت، خاندان مراری مستقر بود که مسئولیت حمل و نقل چهار چوب، میله ها، ستونها و پایه ها، ستونهای اطراف حیاط و پایه های آنها، میخها، طنابها و دیگر اجزای خیمه را به عهده دا‌شت. در پشت خیمه عبادت، خاندان جرشون مستقر بود که مسئولیت حمل پرده ها وطنابهای دیواره حیاط وپرده در ورودی حیاط که در اطراف قربانگاه و خیمه عبادت بود، به عهده ایشان قرار داشت. PA 327.4

    ترتیب استقرار قبایل نیز مشخص شده بود و هر یک از آنها می بایست در کنار پرچم قبیله خویش اردو بزند، زیرا خداوند مقررکرده بود که: “هرکس از بنی اسرائیل می بایست زیر پرچم علامت قسمت خود و پرچم طایفه خویش اردو بزنند. این اردوگاه باید گرداگرد خیمه عبادت برپا شود.” و “همه طایفه های دیگر زیر پرچم مخصوص خود حرکت می کنند.” (کتاب اعداد 2 آیات 2 و 17) PA 328.1

    غیر اسرائیلیانی که همراه قوم از مصر آمده بودنده اجازه نداشتند در میان قبایل اسرائیل اردو بزنند، بلکه می بایست در اطراف اردوگاه مستقر شوند و فرزندان ایشان تا پشت سوم نباید در جماعت خداوند داخل شوند. (کتاب تثنیه23 آیات 7و8) PA 328.2

    در خصوص پاکیزگی سرتاسر اردوگاه و اطراف آن دستورات دقیقی داده شد و قوانین بهداشتی در همه جا به موقع اجرا گذاشته شد. افرادی که به هر دلیلی ناپاک و نجس بودند، اجازه نداشتند به اردوگاه وارد شوند. این اقدامات برای حفظ سلامتی قوم امری ضروری وحیاتی بود و هم چنین لازم بود که نظم کامل و قداست رعایت شود تا قوم بتواند از حضور خدای قدوس بهره مند گردد. خداوند به ایشان فرموده بود: “یهوه خدایت در میان اردوی تو می خرامد تا تو را رهایی داده، دشمنانت را به تو تسلیم نماید، پس اردوی تو مقدس باشد. PA 328.3

    در تمام سفرهای قوم اسرائیل، “صندوق عهد خداوند پیشاپیش قوم بود، ... تا به جایی رسیدند که برای توقف آنها معین شده بود.” (کتاب اعداد 10 آیه 33) صندوق عهد که حامل احکام مقدس خداوند بود، از سوی قهانیان که پیشاپیش قوم حرکت می کردند، حمل می شد. و در عقب آن، موسی و هارون و کاهنانی که شیپورهای نقره ای با خود حمل می کردند، مستقر می شدند. این کاهنان، دستوراتی را از موسی دریافت کرده به وسیله شیپورها به مردم ابلاغ می کردند. هرکه در تبعیت کردن از دستورات داده شده کوتاهی می کرد، کشته می شد. PA 328.4

    خدا، خدای نظم است و هرچیز مرتبط با آسمان از نظم و ترتیب کامل برخوردار است. اطاعت و انظباط کامل، ویژگی فعالیت فرشتگان آسمان است. موفقیت صرفا از طریق کار منظم و هماهنگ حاصل می شود. خداوند، امروز نیز برای کار خویش همان نظم وترتیبی را انتظار دارد که در ایام بنی اسرائیل داشت. تمام کسانی که برای او خدمت می کنند، باید با هوشمندی عمل کنند، نه با بی توجهی و بی نظمی. او انتظاردارد کارش با ایمان و از روی دقت انجام شود تا بتواند بر آن مهر تایید زند. PA 329.1

    خداوند هدایت اسرائیلیان را در تمامی سفرهایشان، مشخصاً به عهده داشت. محل اردوگاه ایشان با نزول ستون ابر مشخص می شد و تا زمانی که در ادوگاه باقی می ماندند، ابر بالای خیمه عبادت بی حرکت می ماند. زمانی که سفرشان را ادامه می دادند، این ابر از فراز خیمه عبادت به بالا برده می شد و چون صندوق عهد حرکت می کرد، موسی می گفت: “ای خداوند برخیز و دشمنانت پراکنده شوند و بد خواهانت از حضورت فرار کنند. و زمانی که صندوق عهد فرود می آمد، می گفت: ای خداوند، نزد هزاران اسرائیلی باز کرد.” (کتاب اعداد 10 آیات 35 و 36)PA 329.2

    فاصله بین سینا تا قادش که در مرزهای سرزمین کنعان واقع شده بود، در یک سفر یازده روزه پیموده می شد و قوم اسرائیل با این امید که سریعاً به سرزمین نیکو وارد خواهد شد، به محض حرکت ستون ابر، به بسوی سرزمین کنعان به راه افتادند. یهوه با نجات ایشان از مصر، معجزات خارق العاده ای را انجام داده بود و اینک که قوم او را به عنوان حاکم مطلق خویش پذیرفته بود، توقع برکات بیشتری را داشت. PA 329.3

    با این وجود، بسیاری با بی میلی مکانی را که مدت طولانی در آن اردو زده بودند، را ترک کردند. آنان اردوگاه را به عنوان خانه خود تلقی کردند. خداوند در پناه آن دیوارهای سنگی، قوم خود را جمع کرده و از تمامی اقوام دیگر جدا کرده بود تا شریعت مقدس خویش را برای ایشان بازگو کند. آنان دوست داشتند تا به کوه مقدس و قله های خاکستری و برآمدگیهای بی آب و علف آن که جلال خداوند بیشتر اوقات برروی آن ظاهر می شد، نظاره کنند. منظره کوه، آنچنان با حضور خداوند و فرشتگان مقدس همراه بود که رها کردن این منظره و بی توجهی به آن، کار آسانی نبود.PA 329.4

    با نواخته شدن شیپورها تمامی اردوگاه، به سوی قادش حرکت کرد و خیمه عبادت در وسط و هر قبیله در مکان مقرر و زیر علم خود مستقر شد. تمام نگاه ها متوجه ستون امر بود تا ببینند به کدام سمت حرکت می کند. و هنگامی که ابر به طرف مشرق، مکانی که فقط کوههای به هم چسبیده و سیاه و دور افتاده بود حرکت کرد، احساس غم و تردید در دلهای بسیاری، پدید آمد. PA 330.1

    همان طور که پیش می رفتند، راه دشوارتر شد. مسیو ایشان از میان سنگلاخها و زمینهای خشک و بایر عبور می کرد. دور تا دور ایشان را بیابان عظیم احاطه کرده بود. “زمین ویران و پر از حفره ها” و”زمین خشک و سایه موت” ، “زمینی که کسی از آن عبور نمی کرد، و هیچ کس در آن ساکن نبود” (کتاب ارمیا 2 آیه ۶). اطراف و اکناف تنگه های ناهموار، از مردان و زنان و کودکان و چهارپایان و صفوف طویل گله ها و رمه ها انباشته بود. و این امر، پیشروی ایشان را آهسته و دشوار کرده بود، و جمعیت بعد از یک اردوی طولانی مدت، برای مواجه شدن با خطرات و مشکلات آماده نبودند. PA 330.2

    پس از یک سفر سه روزه، شکایتهای آشکار شنیده شد. این شکایتها از جمعیت غیر اسرائیلی سرچشمه می گرفت، که بسیاری از ایشان با قوم اسرائیل یک دل نبودند و همواره درصدد.خرده گیری و انتقاد بودند. شکایت کنندگان از مسیر حرکت ناراضی بودند و همواره از موسی ایراد می گرفتند. نا رضایتی، همچون یک بیماری مسری است و سریعاً به تمامی اردوگاه سرایت کرد. PA 330.3

    آنان بار دیگر برای خوراک، هیاهو کردند. با وجود اینکه، نان آسمانی به فراوانی در دسترس ایشان گذاشته شده بود، اما ناراضی بودند. اسرائیلیان در دوران اسارتشان در مصر، وادار شده بودند تا با معمولیترین و ساده ترین خوراک ادامه حیات بدهند، اما محرومیت وکار سنگین موجب شده بود تا تمایل شدیدی، به غذاهای لذیذ پیدا کنند. بسیاری از مصریان که اینک در میان ایشان بودند ، به خوردن غذای لذیذ عادت کرده بودند و اینها نخستین افرادی بودند که لب به شکایت گشودند. PA 330.4

    بعد از دادن “من” و درست پیش از رسیدن قوم به سینا، خداوند در پاسخ به هیاهوی ایشان به آنان گوشت داده بود، اما این گوشت تنها برای یک روز تدارک دیده شده بود. خداوند می توانست گوشت را به راحتی برای ایشان فراهم کند، همانطور که من را فراهم کرده بود، اما یک محدودیتی برای ایشان قایل شده بود که به نفع ایشان بود. او قصد داشت غذایی را برای ایشان فراهم کند که مناسب نیازهایشان بود و از غذای ناسالمی که بسیاری از ایشان در مصر به آن عادت کرده بودند، مناسب تر بود. اشتهای بیمارگونه ایشان باید به وضعیت سالمتری آورده می شد تا بتوانند از خوراکی که در آغاز آفرینش، برای انسان مقرر شده بود، یعنی میوه های زمین که خداوند در باغ عدن برای آدم و حوا فراهم کرده بود، بهرمند شوند. و به همین دلیل بود قوم بنی اسرائیل تا اندازه زیادی از غذاهای حیوانی محروم مانده بودند . PA 330.5

    شیطان، ایشان را وسوسه کرد تا این محدودیت را غیرمنصفانه و ظالمانه تلقی کنند، او ایشان را وادارکرد تا برای چیزهای حرام حرص بزنند، زیرا می دانست که ناپرهیزی عنان گسیخته برای سیر شدن موجب شهوترانی شده و به این طریق به مردم به راحتی تحت کنترل وی قرار می گرفتند. خالق بیماری و مصیبت، در جایی به انسان حمله خواهد کرد که بتواند بیشترین موفقیت را کسب کند. شیطان از زمانی که حوا را به خوردن میوه ممنوعه ترغیب کرد، تا به امروز توانسته است عده زیادی را از طریق وسوسه به لذت و شکمبارگی به گناه وادار کند. و با همین روش بود که او اسرائیل را وادار کرد تا در مقابل خداوند شکایت کنند. زیاده روی در خوردن و نوشیدن باعث می شود تا انسان در مقابل امیال شهوانی تسلیم شده و به تمامی وظایف و ارزشهای اخلاقی بی احترامی کند. PA 331.1

    خداوند قوم اسرائیل را از مصر بیرون آورد تا ایشان را به عنوان قومی پاک، مقدس و سعادتمند، در سرزمین کنعان مستقر کند. او به منظور تحقق بخشیدن این هدف، مقررات ویژه ای را به ایشان عرضه کرد که برای سعادت و خیریت ایشان ضروری بود. اگر آنان از محدودیت های حکیمانه او اطاعت کرده و از روی میل باطنی، امیال جسمی را نادیده می گرفتند، نا توانی و مریضی در میان ایشان دیده نمی شد و فرزندان ایشان از قدرت جسمی و عقلی برخوردار می شدند. آنان می توانستند درک درستی از حقیقت و مسئولیت، تشخیص و قضاوت داشته باشند. اما بی میلی ایشان در گردن نهادن به محدویتها و مقررات خداوند باعث شد تا از دسترسی به ارزشهای مورد نظر خداوند و از دریافت برکاتی که او آماده بود تا به ایشان عطا کند، محروم شوند. PA 331.2

    سراینده مزامیر می گوید: “در دلهای خود خدا را امتحان کردند و از او غذایی مطابق میل خودشان خواستند و بر ضد خدا تکلم کرده و گفتند: آیا خدا می تواند در صحرا سفره ای حاضر کند؟ اینک صخره را زد و آبها روان شد وادیها جاری گشت ... آیا می تواند نان را نیز بدهد وگوشت را برای قوم خود حاضر سازد؟ پس خدا این را شنید و غضبناک شد.” (مزمور 78 آیه 18 تا 21) در طی سفر ایشان از دریای سرخ به سوی سینا، مخالفتها و آشوبهای متعددی دیده شده بود، اما خداوند به واسطه رحمت خویش جهالت و نادانی ایشان را نادیده گرفته و گناه ایشان را با مجازات پاسخ نداده بود. اما از آن زمان به بعد، او خود را در کوه حوریب به ایشان ظاهر کرده بود. آنان نور و حقیقت عظیم را دریافت کرده و با دیدن عظمت، قدرت و رحمت خداوند به بی ایمانی و نارضایتی خویش واقف شده بودند. علاوه بر این، آنان عهد کرده بودند، تا یهوه را به عنوان پادشاه بپذیرند و از اقتدار او تبعیت کنند و اینک شکایت و مخالفت ایشان، عصیان تلقی می شد و چنین عصیانی، میبایستی سریعاً با مجازات روبرو می شد تا اسرئیل از هرج و مرج و هلاکت مصون بماند. و ءآتشی خداوند در میان ایشان مشتعل شده، در اطراف اردو بسوخت.”مقصرترین افراد در میان شکایت کنندگان با آتش که از ابر فرود آمد، هلاک شدند. (و به باب ۱۱ کتاب اعداد مراجعه شود.) PA 331.3

    مردم ار ترس، نزد موسی آمده و التماس کردند تا برای ایشان در حضور خداوند دعا کند. موسی نزد خدا دعا نمود و آتش خاموش شد. آنان به یادبود این مجازات، اسم مکان را تبعیره نام نهادند، زیرا آتش خداوند در میان ایشان مشتعل شد. PA 332.1

    اما طولی نکشید که تس شرارت ایشان از قبل هم به مراتب بیشتر شد. این مجازات هولناک، به جای اینکه باقی مانده قوم را به تواضع و توبه هدایت کند، ظاهرا موجب شدیدتر شدن مخالفتهای ایشان شد. مردم از هر سو، در مقابل خیمه هایشان جمع شده و گریه و زاری می کردند. بیگانگانی که با قوم اسرئیل بودند، هوس خوردن گوشت کرده بودند و خود قوم اسرائیل نیز ناله کنان می گفتند: “ای کاش کسی به ما گوشت می داد! به یاد داریم که در مصر، ماهی رایگان می خوردیم، و خیار، خربزه، تره، پیاز و سیر داشتیم. اما اکنون اشتهای خود را از دست داده ایم و به غیر از این “من” چیز دیگری نیست که بخوریم.” بنابراین، نارضابتی خویش را با خوراکی که خداوند برای ایشان مهیا کرده بود، اعلام کردند. هر چند می دانستند که این خوراک مطابق نیاز ایشان مهیا شده بود، زیرا علیرغم تمامی مشکلات، حتی یک فرد ضعیف و ناتوان در قبایل ایشان دیده نمی شد. PA 332.2

    قلب موسی اندوهگین شد. او یکبار در گذشته از خداوند استدعا نموده بود تا قوم را هلاک نکند، هرچند خداوند به او وعده داده بود تا در صورت نابودی قوم، نسلی جدید از او پدید آورد و از آنان قوم بزرگی بسازد. اما موسی به خاطر محبت و علاقه ای که نسبت به قوم احساس میکرد، نزد خداوند دعا کرد تا به جای نابودی ایشان، نام جود او را از دفتر حبات محو کند. موسی به خاطر ایشان، زندگی خود را به مخاطره افکنده بود و آنان محبت او را این چنین پاسخ داده بودند. آنان تمام سختیها و حتی مصائب غیر واقعی شان را به گردن او انداختند و مخالفتهای شریرانه ایشان، بار سنگین وظایف و مسئولیتهای موسی را دو چندان کرد. موسی آنچنان نا امید و اندوهگین شده بود که می خواست اعتماد خویش به خدا را از دست بدهد. دعای او، تقریبا نوعی شکایت بود. او به خداوند گفت: “چرا با بنده ات چنین رفتار می کنی؟ من چه کرده ام که از من ناراضی هستی؟ چرا بار این قوم را به دوش من گذاشته ای؟... برای این همه مردم، از کجا گوشت تهیه کنم؟ زیرا آنها نزد من گریه می کنند و می گویند: به ما گوشت بده تا بخوریم. من به تتهایی نمی توانم بار مسئولیت تمام این مردم را به گردن بگیرم. این برای من بسیار سنگین است.” خداوند دعاهای او را شنید و به وی امر فرمود تا هفتاد نفر از مشایخ اسرائیل را که مردانی سال خورده، و صاحب شرافت و قوه تشخیص و با تجربه بودند را جمع کرده و “پیش دروازه خیمه عبادت و به حضور او بیاورد. تا در آنجا همراه او بایستند.” خداوند به او گفت: “آنگاه من نزول می کنم و با تو حرف می زنم و از روحی که به تو داده ام، می گیرم و به آنها می دمم تا در مسئولیت امور قوم با تو سهیم باشند و تو تنها نباشی.”PA 332.3

    خداوند به موسی اجازه داد تا وفادارتردر و شایسته ترین مردان را انتخاب کند، تا در مسئولیت امور قوم با او سهیم باشند. نفوذ ایشان در میان مردم، به موسی کمک می کرد تا نارضایتی و طغیان قوم را مهار کند. با این حال، ارتقا این افراد به چنین مسئولیتی، در پایان زیانهای جبران ناپذیری را به بار می آورد.PA 333.1

    اگر موسی براساس شواهدی که از قدرت و نیکویی خداوند دیده بود، ایمان خویش را نشان می داد، هرگز این افراد انتخاب نمی شدند. اما او در مورد سنگینی مسئولیتها وخدمات خویش مبالغه کرد و این حقیقت را از نظر دور داشت که خود او یک ابزاریست که خداوند به کار گرفته بود. او در تسلیم شدن به روحیه مخالفت که بلای اسرائیل بود، کمترین توجیهی نداشت. اگر او به خداوند توکل می کرد، خداوند نیز او را هدایت نموده و در مواقع ضروری به او قوت اعطا می کرد. PA 333.2

    موسی دستور یافت تا مردم را برای آنچه که خداوند در نظر داشت برای ایشان انجام دهد، آماده کند. خداوند به او فرمود: “به مردم اسرائیل بگو، خود را برای فردا پاک کنید و به شما گوشت داده می شود که بخورید. به آنها بگو که خداوند ناله شما را شنید که می گفتید: ای کاش کسی به ما گوشت می داد که می خوریم. وقتی که در مصر بودیم وضع بهتری داشتیم. بنابراین خداوند به شما گوشت می دهد. شما نه برای یک روز، دوروز ، پنج روز، ده روزیا بیست روز، بلکه برای یک ماه کامل، انقدر گوشت خواهید خورد که از دماغهایتان بیرون بیاید و از خوردن آن بیزار شوید. زیرا خدایی را که بین شماست رد گردید و افسوس خوردید که چرا از مصر خارج شدید؟” موسی گفت: “تنها تعداد مردمی که پیاده هستند ششصد هزار است، باز هم تو می گویی که برای یک ماه کامل به آنها گوشت می دهی؟ اگر ما همه رمه وگله خود را بکشیم برای این همه مردم کفایت نمی کند. یا اگرتمام ماهیان دریا را هم بگیریم، امکان ندارد که همه این مردم را سیر کنیم.” موسی به خاطر بی اعتمادیش مورد سوزنش قرار گرفت. خداوند به او گفت: “آیا دست خداوند کوتاه است ؟ حالا خواهی دید که آنچه گفته ام، به انجام خواهد رسید یا نه”PA 333.3

    موسی، سخنان خداوند را برای قوم بازگو کرد و انتصاب هفتاد رهبر را به ایشان اعلام نمود. توصیه، رهبر بزرگ اسرائیل به این مردان برگزیده، امروزه نیز می تواند از سوی قضات و قانونگذاران، به عنوان الگوی قضاوت عادلانه، مورد استفاده قرار گیرد. موسی به ایشان تومیه می کند: “تا دعواها و امور حقوقی مردم را چه از قوم خودشان باشند، چه از بیگانه، از روی عدالت و بدون تبعیض داوری کنند. آنان باید در قضاوت بی طرف باشند، به ضعیف و قوی، یکسان گوش کنند و از کسی نترسند، زیرا داوری از طرف خداوند است.” (کتاب تثنیه آیات ۱۶و ۱۷) PA 334.1

    سپس، موسی هفتاد نفر از رهبران قوم را جمع کرد و آنان را در اطرف خیمه عبادت مستقر نمود. “و آنگاه خداوند در امر نازل شد و با موسی سخن گفت و از روحی که بر موسی قرار داشت گرفت و بر آن هفتاد نفر رهبر گذاشت و به محض اینکه روح بر آنها قرار گرفت شروع به نبوت کردند، اما باردیگر نبوت نکردند.” آنان نیز همانند شاگردان مسیح در روزپنطیکاست، از روح خدا پرشدند. PA 334.2

    خداوند در نظر داشت تا ایشان را برای خدمت آماده کند ، تا بتوانند در حکومت اسرائیل با موسی همکاری کنند . بار دیگر روحیه ایثارگر و از خود گذشته موسی آشکار شد. دو نفر از هفتاد رهبر که از روی فروتنی، خود را برای چنین مسئولیت بزرگی شایسته نمی دانستند، در اردوگاه مانده و به خیمه عبادت نرفته بودند، با این حال، روح بر آنها قرار گرفته و نبوت کرده بودند. یوشع از این امر آگاه شد و تصمیم گرفت تا از این بی نظمی جلوگیری کند زیرا می ترسید که چنین کاری موجب تفرقه شود. او نزد موسی آمد و گفت: “آقای من ،آنها را منع کن.” اما موسی به او گفت: “آیا تو به جای من حسادت می ورزی؟ ای کاش خداوند روح خود را بر همه قوم خود قرار می داد تا همه آنها نبوت می کردند”. PA 334.3

    به فرمان خداوند باد وزید که بلدر چینها را از دریا با خود آورد، “به طوری که اطراف اردوگاه از هر طرف به ارتفاع یک متر و به مسافت چند کیلومتر از بلدرچین پرشد.” (کتاب اعداد ۱۱ آیه ۳۱). قوم اسرائیل تمام شب و روز و فردای آن، بلدرچین جمع کردند. مقدار بسیار زیادی جمع شد، به حدی که هیچ کس کمتر از سیصد من جمع نکرده بود. مردم بلدرچین ها را در اطراف اردوگاه پهن کردند تا خشک شوند. PA 335.1

    خداوند، چیزی را به قوم داده بود که برای ایشان مناسب ترین نبود، چرا که برای خواستن آن اصرار کرده بودند. آنان به چپزهایی که بر ایشان مفید بود، راضی نمی شدند. تمایلات عصیانگرانه ایشان برآورده شد، اما برای تحمل نتایج آن، تنها گذاشته شدند. آنان بی پروا، به جشن و پابکوبی مشغول شدند و زیاده روی ایشان کیفر داده شد. “خداوند بلای سختی را بر آنها نازل کرد وعده ای از آنها را از بین برد.” آنان به محض اینکه شروع به خوردن گوشت نمودند، خشم خداوند بر قوم اسرائیل افروخته شد و بلایی سخت نازل کرده، عده زیادی از آنان را از بین برد. PA 335.2

    در حضیروت، محل اردوگاه بعدی قوم، آزمایش دشوارتری در انتظار موسی بود. هارون و مریم در میان رهبران اسرائیل، از جایگاه و احترام ویژه ای برخوردار بودند. هر دوی ایشان از عطای نبوت برخوردار بوده و در نقشه خداوند برای نجات یهودیان، با موسی همکاری کرده بودند. “موسی، هارون و مریم را فرستادم تا شما را راهنمایی کنند.” کلام خداوند است که از سوی میکای نبی گفته شده است. شخصیت پر صلابت مریم از همان ابتدا، زمانی که در کنار رود نیل ار سبدی که موسی نوزاد در آن پنهان بود، محافظت کرد، آشکار شده بود. PA 335.3

    خداوند، خویشتنداری و استعدادهای او را به عنوان ابزاری برای محافظت و حمایت از موسی، به کار گرفته بود مریم با استعدادهای عالی خویش در شعر و موسیقی، زنان بنی اسرائیل را در رقص سرود خوانی در ساحل دریای سرخ، رهبری کرده بود. او بعد از موسی وهارون، در نزد مردم ودر نظر خداوند، از بیشترین محبوبیت برخوردار بود. با این حال، همان شرارتی که نخستین بار در آسمان موجب نفاق و نا رضایتی شده بوده در دل این زن اسرائیلی پدید آمد. PA 335.4

    در انتصاب هفتاد رهبر، با مریم و هارون مشورت نشده بود و این امر، حسادت ایشان نسبت به موسی را برانگیخته بود. در زمان ملاقات یترون، هنگامی که اسرائیلیان به سوی سینا در حرکت بودند، پذیرش مشتاقانه توصیه های یترون از سوی موسی، این ترس را در هارون و مریم پدید آورده بود که نفوذ او بر روی رهبر بزرگ از نفوذ ایشان بیشتر است. در سازمانده یشورای مشایخ، آنان احساس کردند که موقعیت و اختیارات ایشان نادیده گرفته شده است. PA 336.1

    مریم و هارون، از بار سنگین مسئولیتی که برعهده موسی گذاشته شده بود به خوبی آگاه نبودند. آنان انتخاب شده بودند تا به موسی کمک کنند، اما خودشان را در مسئولیت رهبری قوم، با او یکسان تلقی کردند و انتخاب هفتاد رهبر برای کمک های بیشتر به موسی را بیهوده و غیر ضروری تلقی نمودند . PA 336.2

    موسی از اهمیت مسئولیت بزرگی که به او محول شده بود، بهتر از هر کس دیگری آگاه بود. او به ضعفهای خویش پی برد. و خدا را به عنوان راهنمای خویش برگزید. هارون خود را بسیار لایق و توانا می دید و کمتر به خداوند اعتماد داشت. و زمانی که مسئولیت قوم در غیاب موسی به وی محول شده بود، با سکوت و سازش در موضوع پرستش بت در صحرای سینا، در انجام این مسئولیت شکست خورده بود. اما مریم و هارون که به خاطر حسادت و جاه طلبی کور شده بودند. از دیدن این حقایق عاجز ماندند. هارون در انتصاب اهل خانه اش به مقام مقدس کهانت، مورد احترام خداوند قرار گرفت بود، با این حال، هنوز هم در پی ارضا امیال جاه طلبانه خویش بود. و مریم و هارون گفتند: “آیا خداوند تنها به وسیله موسی سخن گفته است؟ آیا به وسیله ما هم سخن نگفته است؟” آنان خودشان را به یکسان مورد لطف خداوند تلقی کرده و تصور کردند که از مقام و اقتدار یکسان برخوردار هستند. PA 336.3

    مریم با تسلیم شدن به روح نارضایتی، انگیزه ای یافت تا از اموری که خداوند در آنها دخالت داشت، شکایت کند ازدواج موسی موجب ناخوشنودی او شده بود. ازدواج او با زن غیر یهودی، غرور خانوادگی و قومی مریم را جریحه دار کرده بود. صفورا از سوی او همواره مورد بی احترامی قرار می گرفت.PA 336.4

    همسر موسی ، هر چند که “زن حبشی” خوانده می شد، اما از اهالی مدیان ار نسل ابراهیم بود. رنگ چهره او در مقایسه با زنان یهودی کمی تیره تر بود. هرچند که یک اسرائیلی نبود، اما خدای حقیقی را پرستش می کرد. او زنی محجوب، گوشه گیر، آرام و دلسوز بود، و تحمل دیدن رنج و سختی مردم را نداشت و به همین دلیل بود که موسی در هنگام عزیمت به مصر، او را به سرزمین مدیان فرستاد. زمانی، که صفورا در بیابان به همسرش پیوست، متوجه شد که بار سنگین مسئولیتها قدرت او را تضیف کرده است. PA 336.5

    او نگرانی خود را با یترون در میان گذاشت و یترون نیز برای تسلی و تقویت موسی، راه حلی پبشنهاد کرد. علت اصلی تنفر مریم از صفورا همین بود. او با انتقاد از به اصطلاح بی اعتنایی موسی به وی و هارون، صفورا را مسبب این امر دانسته وتصور کرد که نفوذ او بر موسی موجب شده تا همانند سابق با ایشان مشورت نکند. اگر هارون به خاطر حقیقت ایستادگی می کود می توانست جلوی این شرارت را بگیرد. اما او به جای اینکه گناه مریم را به وی خاطر نشان سازد، با او همدردی کرد و به این ترتبب، در حسادت او شریک شد . PA 337.1

    اتهامات ایشان از سوی موسی با صبر و ملایمت شنیده شد. تجربیات کسب شده در خلال سالهای رنج و انتظار در سرزمین مدیان روح تواضع و ایثار که در آنجا پرورش یافته بود، موسی را آماده کرد تا بی ایمانی و مخالفت قوم و غرور و حسادت آنانی را که می بایست به او کمک می کردند، با صبر و شکیبایی تحمل کند. PA 337.2

    موسی، “از تمام کسانی که بر روی زمین زندگی کردند، فروتن تر بود.” او به همین دلیل، به او بیشتر از هر کس دیگری، حکمت و هدابت اعطا شده بود.” کتاب مقدس می گوید: “خداوند فروتنان را به کارهای نیک هدایت خواهد کرد و راه خود را به ایشان تعلیم خواهد داد.” (مزمور 25 آیه 9). فروتنان از سوی خداوند هدایت خواهند شد. زیرا تعلیم پذیر و مشتاق هدایت هستند. آنان خالصانه در پی شناخت خدا و انجام اراده او هستند. و وعده نجات دهنده نیز همین است: “اگر کسی به راستی بخواهد اراده او را به عمل آورد، تعالیم او را خواهد شناخت.” (انجیل یوحنا 7 آیه 17). PA 337.3

    او از طریق یعقوب رسول اعلام می کند، “اگر از شما کسی بی بهره از حکمت است، درخواست کند از خدایی که سخاوتمندانه و بدون ملامت به همه اعطا می کند، و به وی عطا خواهد شد.”PA 337.4

    اما این وعده فقط برای آنانی است که مشتاق پیروی کامل از خداوند هستند. خداوند اراده خویش را برکسی تحمیل نمی کند. بنابراین، آنانی را که متکبر هستند و در پی انجام اراده خویش، تعلیم نمی دهد. کسی که دو دل است و در پی انجام اراده خویش، و در عین حال تظاهر می کند که اراده خدا را انجام می دهد، چنین شخصی “از خداوند چیزی نخواهد یافت.” )کتاب یعقوب ۱ آیه 7) PA 337.5

    خداوند موسی را برگزیده بود و روح خود را بر او قرار داده بود. مریم و هارون به دلیل مخالفت با رهبر برگزیده خداوند، نه تنها به او، بلکه به خداوند خیانت کرده بودند. هارون و مریم به خیمه عبادت فراخوانده شده و روبروی موسی ایستادند. و “آنگاه خداوند در ستون ابر نازل شد و در مقابل دروازه خیمه ایستاد و فرمود تا هارون و مریم پیش بیایند.” عطای نبوت از ایشان گرفته نشده بود وخداوند می توانست از طریق خوابها ورویاها با ایشان سخن بگوید. اما به موسی، کسی که خداوند او را “وفادارترین فرد” خوانده بود، مصاحبت، نزدیکتری وعده داده شده بود. خداوند به ایشان گفت: “من رو در رو با او صحبت می کنم، او حتی شکل مرا ندیده است. چطور جرأت می کنید که بنده من موسی را سرزنش کنید؟ و خشم خداوند برعلیه ایشان برانگیخته شد و آنها را ترک کرد. آنگاه ستون ابر از بالای خیمه عبادت ناپدید شد و مریم مبتلا به جذام سفید شد. هارون جان سالم بدر برد، اما به دلیل مجازات مریم، مورد سرزنش شدید قرار گرفت. اینک غرور و تکبر ایشان خوار شد و هارون به گناه خویش و مریم اعتراف کرد و التماس نمود تا خواهرش شفا یابد. موسی نیز به درگاه خداوند دعا کرد و دعای او مستجاب گردید و مریم از جذام پاک شد. با این حال، مریم به مدت هفت روز در بیرون اردوگاه تنها ماند و بار دیگر لطف و رحمت خداوند بر او قرار گرفت. به احترام مقام عالی او و به خاطر همدردی با مصیبتی که بر وی نازل شده بود، تمام قوم در حضیروت باقی مانده و منتظر بازگشت وی شدند”. PA 338.1

    تجلی ناخشنودی خداوند هشداری بود برای تمام اسرائیل و هدف آن ممانعت از افزایش روحیه نارضایتی و نافرمانی بود. اگر حسادت و نارضایتی مریم به طور آشکار مورد نکوهش قرار نمی گرفت، ممکن بود به گناه و شرارت بزرگتری منجر شود. حسادت یکی از مهمترین ویژه گیهای شیطانی است که می تواند در دل انسان یافت شود و نتایج مصیبت باری را به همراه داشته باشد . در کتاب امثال می خوانیم که: “غضب ستم کیش است و خشم سیل، اما کیست که در برابر حسد تواند ایستاد.” (کتاب امثال 27 آیه 4...) PA 338.2

    این حسادت بود که نخستین بار موجب نفاق در آسمان شد و میدان دادن به آن شرارتهای بی شماری را در میان انسانها پدید آورد.” زیرا هر جا حسد و جاه طلبی باشد، در آنجا آشوب و هرگونه کردار زشت نیز خواهد بود.” (کتاب یعقوب 3 آیه ۱۶). PA 338.3

    بدگویی در مورد دیگران و یا قضاوت درباره انگیزه ها و اعمال ایشان نباید کم اهمیت تلقی شود. کسی که از برادر خود بد گوید و یا او را محکوم کند، در واقع از شریعت بد گفته و شریعت را محکوم کرده است. و هرگاه شریعت را محکوم کنید، دیگر نه مجری، بلکه داور آن هستی! تنها یک قانون گذار و داور هست.” و آنچه را که اکنون در تاریکی نهان است، در روشنایی عیان خواهد کرد و نیتهای دلها را آشکار خواهد ساخت.” (کتاب یعقوب 4 آیه 11 و کتاب اول فرنتیان ۴ آیه ۵). و هرکه خود را داور قلمداد کند و هم نوع خود را محکوم نماید، حق قانونی خالق را غصب می کند. PA 339.1

    کتاب مقدس به ما تعلیم می دهد تا از متهم کردن آنانی که خداوند ایشان را به عنوان رسولان خویش برگزیده است، برحذر باشیم. پطرس رسول، راجع به گروهی ازگناه کاران سخن می گوید که: “در بی تمایلات فاسد نفس خوبشند و اقتدار خداوند را خوار می شمارند. اینان چنان گستاخند و متکبر که از اهانت به بزرگان آسمانی پروایی ندارند. حال آنکه فرشتگان که از قدرت واقتدار بیشتری برخوردارند هرگز به هنگام اعلام محکومیت خداوند براین بزرگان، اهانتشان نمی کنند.” (کتاب دوم پطرس 2 آیات 10 و 11) پولس رسول در تعالیمش به آنانی که برای رهبری کلیسا برگزیده شده اند، می گوید: “اتهامی بر یکی از مشایخ مپذیر، مگر به شهادت دو یا سه گواه.” (کتاب اول تیموتائوس ۵ آیه ۱۹). خدایی که مسئولیت سنگین رهبران ومعلمین قوم خویش را به مردم محول کرده است،آنان را به واسطه رفتارشان نسبت به خادمین خود مسئول قلمداد خواهد کرد. به همین دلیل، باید به آنانی که مورد احترام خداوند هستند، احترام بگذاریم. بلایی که بر مریم نازل شد باید سرزنشی باشد برای همه کسانی که تسلیم حسادت می شوند و بر علیه کسانی که خداوند مسئولیت کار خویش را برعهده ایشان قرار داده است، شکایت می کنند.PA 339.2

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents