Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

آرزوی اعصار

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 46—«دگرگونی سیمای عیسی»

    با غروب آفتاب و فرا رسیدن شب، عیسی سه تن از شاگردانش، پطرس، یعقوب و یوحنا را برگرفت و پس از عبور از مزارع و دشت ناهموار، آنان را با خود بر فراز کوهی بلند، به خلوت برد. منجی و شاگردان تمام روز را در مسافرت و موعظه گذارنیده بودند و صعود برفراز کوه بر خستگی ایشان افزوده بود. مسیح در طول سفر، بار رنج و درد جسمی و روحی، بسیاری از مریضان و خسته دلان را برداشته و شور و شعف حیات را به کالبد خسته و ناتوان ایشان دمیده بود. اما خود عیسی به علت برخورداری از جسم بشری، همانند شاگردانش با صعود از کوه، خسته و ضعیف شده بود.AA 412.1

    نور آفتاب هنوز هم بر فراز کوه گسترده بود و هاله کمرنگ آن مسیر سفر عیسی و شاگردان را روشن می کرد. اما به زودی نور آفتاب از فراز کوه و دره ناپدید شد، خورشید غروب کرد و تاریکی شب، مسافران تنها را احاطه کرد. ظلمت پیرامون ایشان با زندگی اندوهبار و غم انگیزشان هماهنگی داشت.AA 412.2

    شاگردان جرأت نکردند که از عیسی سوال کنند که به کجا می رود و یا چه هدفی دارد. زیرا عیسی اغلب شب ها به کوهستان رفته، دعا می کرد. مسیح ، کسی که به دست خویش کوه ها و دره ها را ساخته بود، در طبیعت احساس راحتی می کرد و از سکوت و آرامش آن لذت می برد. شاگردان علی رغم اینکه به دنبال عیسی رفته، از او پیروی می کردند،AA 412.3

    اما از خود می پرسیدند که چرا استادشان با وجود خستگی شدید، ایشان را به صعود از کوه وادار کرده است. در این هنگام مسیح به ایشان می گوید که توقف و استراحت کنند. خود نیز به کناری می رود و با اشک و زاری تمنیات قلبی خویش را بر زبان می آورد. او از خدا می خواهد که وی را در مقابل زحمات و رنج هایی که می بایستی برای آمرزش گناهان بشر متحمل شود، تقویت نماید. زیرا برای مقابله با وقایع پیش روی خود، به حمایت کامل خدای قادر مطلق نیازمند است.AA 412.4

    او همچنین اشتیاق قلبی خویش را برای شاگردان بر زبان می آورد تا در لحظات تاریک و سخت آینده ایمانشان را از دست ندهند. قطرات عرق از پیشانی او سرازیر و سایه تاریک شب اطراف او را فراگرفته بود، اما عیسی به آن هیچ توجهی نداشت و بدین ترتیب زمان به آرامی سپری می شد. در ابتدا شاگردان عیسی برای دعا کردن به او پیوستند و دعاهای صادقانه خویش را به حضور خداوند تقدیم کردند اما پس از مدتی خستگی بر ایشان غلبه کردو به خواب رفتند.AA 413.1

    منجی درباره مصائب آینده برای ایشان سخن گفته و آنان را همراه خود آورده بود تا در دعا به وی بپیوندند و حتی اکنون که شاگردان به خواب رفته بودند عیسی برای ایشان دعا می کرد. منجی، اندوه شاگردان را مشاهده می کرد و آرزو داشت که با تقویت کردن ایمانشان از بار اندوه آنان بکاهد. همه شاگردان نمی توانستند مکاشفه مورد نظر عیسی را بپذیرند. فقط سه تن از شاگردان که لازم بود در باغ جتسیمانی شاهد درد و رنج وی باشند، برگزیده شدند و با وی به گوشه خلوت کوهستان آمدند. اکنون جوهره دعاهای عیسی این است که شاگردان جلال و شکوهی را که مسیح قبل از آفرینش جهان در حضور پدر از آن برخوردار بوده است، مشاهده کنند و با نگاه انسانی خود ملکوت و پادشاهی او را ببینند و بدین وسیله با مشاهده آن تقویت گردند.AA 413.2

    عیسی از خدا می خواهد که شاگردان، شاهد تجلی الوهیت وی باشند تا در لحظات مصیبت و رنج، با آگاهی و اطمینان به اینکه وی پسر خداست تسلی یابند و مرگ خفت بار او را جزئی از نقشه نجات خدا تلقی کنند.AA 413.3

    دعاهای عیسی شنیده می شود و هم چنان که با تواضع بر روی زمین سنگلاخ خم شده و به دعا و راز و نیاز مشغول است، ناگهان آسمان گشوده می شود و دروازه های طلایی شهر خداوند کاملاً باز می شود و تابش پاک و مقدس آن ، کوهستان را روشن می کند و آنگاه سیمای منجی منور می گردد. الوهیت از درون جسم بشری نمودار گشته ، با جلال سماوی در هم آمیخته می شود. مسیح از حالت خضوع برمی خیزد و با شکوه و عظمت خداگونه برپا می ایستد. اندوه و رنج از بین می رود و چهره اش «چون خورشید می درخشد» و جامه اش همچون «نور سفید می گردد.»AA 413.4

    شاگردان از خواب برمی خیزند و نور جلال خداوند را که تمامی کوه را منور ساخته بود، مشاهده می کنند. آنگاه با ترس و حیرت به سیمای نورانی و دگرگون شده استاد خود می نگرند. هنگامی که چشمان ایشان به مشاهده نور خارق العاده و شگفت انگیز عادت می کند، عیسی را تنها نمی یابند.AA 413.5

    در کنار وی دو موجود آسمانی ایستاده و با عیسی گفتگو می کردند. یکی از آن دو نفر موسی است که مسیح قبلاً بر فراز کوه سینا با وی سخن گفته بود و دیگری، الیاس که بسیار مورد تکریم خداوند و یکی از فرزندان آدم بود که هرگز هدف قدرت موت قرار نگرفت.AA 414.1

    پانزده قرن پیش از آن، موسی بر فراز کوه فسجه ایستاده و به سرزمین موعود نگریسته بود. لیکن به واسطه گناهی که در مریبه مرتکب شده بود، اجازه نیافت که به سرزمین موعود وارد شود. موسی نمی توانست در رهبری لشکریان اسراییل به سوی سرزمین آبا و اجدادی ایشان سهیم شود.AA 414.2

    به همین دلیل نزد خدا استغاثه کرده، گفت: «ای خداوند، تمنا اینکه عبور نمایم و زمین نیکو را که آن طرف رود اردن است و این کوه نیکو و لبنان را ببینم.» (تثنیه 3 آیه 25). لیکن استدعای او مورد قبول خداوند قرار نگرفت. امید و انتظاری که به مدت چهل سال، بیابان تیره و تار سرگردانی را روشن کرده بود، می بایستی مورد انکار قرار می گرفت و پذیرفته نمی شد. نتیجه آن همه سال زحمت و تلاش در یک گور بیابانی خلاصه می شد. لیکن خدایی که «می تواند به وسیله آن نیرو که در ما فعال است، بی نهایت فزون تر از هر آنچه بخواهیم یا تصور کنیم، عمل کند.» بدین نحو به دعای خادم خود موسی پاسخ داده بود. موسی تحت سلطه موت قرار گرفت اما نباید در قبر می ماند. خود مسیح او را به حیات بازخواند. شیطان به واسطه گناه موسی، مدعی جسد وی شده بود، «لیکن مسیح او را از گور آزاد ساخت» یهودا آیه 9AA 414.3

    موسی با دیدن سیمای دگرگون شده مسیح بر فراز کوه، شاهد پیروزی او بر گناه و قدرت مرگ شده بود. موسی معرف کسانی بود که به واسطه ایمان و عدالت از گور قیام خواهند کرد. الیاس، کسی که بدون دیدن موت، به آسمان ربوده شده بود، معرف کسانی است که در زمان رجعت ثانوی مسیح در این دنیا زندگی می کنند. کسانی که با نواخته شدن شیپور آخر، در لحظه ای و در یک چشم به هم زدن، متبدل خواهند شد، زیرا این بدن فساد پذیر باید فسادناپذیری را بپوشد و این بدن فانی باید به بقا آراسته شود.» (اول قرنتیان 15 آیات 51 و 53). عیسی بر فراز کوه، به نور ملکوت ملبس شده بود و با ردیگر «به جهت نجات» با همان هیئت ظاهر خواهد گردید. زیرا «پسر انسان نیز در جلال پدر خود همراه فرشتگان مقدس خواهد آمد. » (عبرانیان 9 آیه 28 و مرقس 8 آیه 38). اکنون وعده منجی به شاگردان تحقق یافته بود. ملکوت پر جلال آینده در اندازه ی کوچک بر فراز کوه نشان داده شده بود، ملکوتی که در آن، مسیح به عنوان پادشاه و موسی به عنوان نماینده مقدسین قیام کرده از مرگ و الیاس به نمایندگی از سوی ربوده شدگان به آسمان، حضور داشتند.AA 414.4

    شاگردان از این صحنه چیزی درک نمی کنند اما خوشحالند زیرا معلم صبور، متواضع و افتاده ایشان، کسی که همچون غریبه ای تنها و بی یاور، به این سو آن سو سفرمی کرد، از سوی موسی و الیاس مورد تکریم و احترام قرار گرفته بود. آنان تصور می کنند که الیاس برای اعلام پادشاهی مسیح آمده است و سلطنت مسیح بر روی زمین در حال تأسین شدن می باشد و به همین دلیل خاطره ترس و ناکامی را برای همیشه از ذهن خود دور کرده و آرزو می کنند در همین مکانی که جلال پروردگار مکشوف شده است، سکونت اختیار کنند. بنابراین پطرس فریاد می زند که، «استاد، بودن ما در اینجا نیکوست، پس بگذار سه سرپناه بسازیم، یکی برای تو، یکی برای موسی و یکی هم برای الیاس.» شاگردان مطمئن شده اند که خدا، موسی و الیاس را فرستاده تا از عیسی حفاظت کرده، وی را به پادشاهی قوم منصوب کنند.AA 415.1

    لیکن مسیح، قبل از رسیدن به پادشاهی می بایستی متحمل صلیب می شد. موضوع گفتگوی موسی و الیاس با عیسی درباره سلطنت او نبود بلکه درباره مرگ او بود که می بایست در اورشلیم واقع می شد. عیسی برای تحمل کردن ضعف های انسانی و به دوش گرفتن بار سنگین اندوه و گناه به این جهان آمده بودو هنگامی که آزمایشات و مصیبت های آینده، او را تحت فشار قرار می داد، احساس تنهایی و غربت می کرد. زیرا در دنیایی زندگی می کرد که کسی او را نمی شناخت. حتی شاگردان محبوب او که غرق در تردید، اندوه و آرزوهای جاه طلبانه خویش بودند راز رسالت وی را درک نکرده بودند.AA 415.2

    او در میان دوستی و محبت آسمان زندگی کرده بود اما در جهانی که خود آفریده بود، تنها و منزوی شده بود. اکنون خداوند پیام آوران خویش را به نزد عیسی فرستاده بود، این پیام آوران فرشتگان نبودند بلکه مردانی بودند که در گذشته متحمل رنج و اندوه شده و بنابراین می توانستند در زحمات پیش روی عیسی با وی همدردی کنند. موسی و الیاس همکاران مسیح و در اشتیاق او برای نجات و رستگاری بشر سهیم بودند. موسی بارهای برای قوم اسراییل از حضور خداوند استدعا کرده بود که «الان هرگاه گناه ایشان را می آمرزی و اگر نه مرا از دفترت محو ساز.» (خروج32 آیه 32). الیاس با روح تنهایی کاملاً آشنا بود زیرا در خلال سه سال و نیم قحطی، بار تنفر و بدبختی قوم اسرائیل را به دوش کشیده، به تنها بر فراز کوه کرمل در حضور خداوند ایستاده بود. اکنون این مردان یعنی موسی و الیاس که از تمامی فرشتگان برگزیده خداوند بالاتر بودند، برای مصاحبت و همدردی با عیسی به حضور او آمدند تا وی را در ارتباط با آزمایشات و مصیبت های آینده تسلی بخشند و همدردی تمامی موجودات آسمانی را با وی اعلام کنند. امید و آرزوی جهان، نجات و رستگاری تمامی بشریت، محور و موضوع گفتگوی ایشان بود.AA 415.3

    با غلبه کردن خواب بر شاگردان، آنان نتوانستند همه آنچه را که بین مسیح با الیاس و موسی واقع شده بود، بشنوند و به علت آن که نتوانستند بیدار بمانند و دعا کنند، آنچه را که خداوند می خواست بدیشان عطا نماید، دریافت نکردند. یعنی از شناخت مصائب آینده مسیح و جلال و شکوه حاصل از آن غافل ماندند و بدین ترتیب برکتی را که می توانستند با مشارکت در ایثار و فداکاری مسیح به دست آورند، از دست دادند. کم ایمانی شاگردان موجب شد تا نتوانند ارزش گنجینه ای را که خدا می خواست به واسطه آن ایشان را غنی سازد، درک کنند.AA 416.1

    با این حال، شاگردان، حقیقت عظیم و مهمی را دریافت کرده و متقاعد شده بودند که تمامی آسمان از گناهی که قوم یهود با انکار مسیح مرتکب شده بود، اطلاع دارند و بدین ترتیب درباره رسالت نجات دهنده شناخت روشن و واضح تری بدیشان عطا گردید. آنان اموری را با چشم هایشان دیده و با گوش هایشان شنیده بودند که ورای درک بشری بود. آنان «کبریایی مسیح را به چشم دیده بودند.» (دوم پطرس 1 آیه 16) و فهمیده بودند که عیسی در واقع همان مسیح است که انبیاء و اولیاء عهد عتیق درباره وی شهادت داده بودند و تمامی کائنات و موجودات آسمانی ، او را می شناختند.AA 416.2

    شاگردان در حالی که به چشم انداز بالای کوه می نگریستند، «ابری درخشان بر ایشان سایه افکند و ندایی از ابر در رسید که: «این است پسر محبوبم که از او خشنودم، به او گوش فرا دهید. » شاگردان با مشاهده ابر جلال خدا که بسیار درخشنده تر از ابری بود که در بیابان، پیشاپیش قبایل اسراییل می رفت و با شنیدن صدای خدا که کوه ها را به لرزه در می آورد، سخت ترسیدند و به روی، بر خاک افتادند. آنان مدتی به همان وضع باقی ماندند و روی خود را مخفی نگه داشتند، اما عیسی نزدیک شد و دست بر آنان گذاشت و گفت: «برخیزید و مترسید! » آنگاه چشمان خود را گشودند و جز عیسی کسی را ندیدند و برفراز کوه با عیسی تنها ماندند.AA 416.3

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents