Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

آرزوی اعصار

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 87—«به سوي پدرم، و به سوي پدر شما»

    زمان صعود مسيح به نزد پدر فرا رسيده بود. او به عنوان يك فاتح آسماني و با غنائم پيروزي در آستانه بازگشت به جايهاي آسماني بود. قبل از مرگش، او به پدر اعلام كرده بود، “من كاري را كه به من سپردي، به كمال رساندم.” (يوحنا 17 آيه 4). مسيح پس از قيام از مرگ براي مدتي بر روي زمين تاخير نمود تا شاگردانش با وي در بدن قيام كرده و با شكوهش آشنا شوند. اكنون، او آماده خداحافظي بود. مسيح، بر منجي بودن خويش صحه گذاشته بود و شاگردانش ديگر نيازي به رفت و آمد به مزار وي را نداشتند. آنان اكنون مي توانستند درباره او به عنوان كسي كه در حضور تمامي آسمان مورد تكريم و ستايش قرار گرفته بود، فكر كنند.AA 821.1

    عيسي، مكاني را كه بيشتر اوقات در طول مدت اقامتش در ميان مردم، با حضورش متبرك كرده بود، به عنوان محل صعودش به آسمان برگزيد. نه كوه صهيون كه محل شهر داود بود و نه كوه مورياح كه مكان هيكل بود، نمي بايستي اين چنين مورد تكريم و احترام قرار گيرد. مسيح در آنجا مورد استهزا و انكار قرار گرفته بود. و در همان جا، امواج رحمت كه همچنان با جريان قوي تري از محبت در حال پيشروي بود، از سوي قلبهايي كه همچون سنگ سخت بودند، عقب زده شده بود. از آن به بعد عيسي، خسته، فرسوده و اندوهگين، براي استراحت رهسپار كوه زيتون شده بود. شكيناي قدوس با جدا شدن از اولين مكان هيكل، بر فراز كوه شرقي ساكن شده بود، چنان كه گويي، دوست نداشت شهر برگزيده را ترك كند و به همين دليل، مسيح بر فراز كوه زيتون ايستاد و با اندوه و حسرت شهر اورشليم را نظاره مي كرد. دره ها و بيشه هاي كوه زيتون با دعاها و اشگهاي منجي تقديس شده بود و در دامنه ي تپه هاي آن، فريادهاي پيروزمندانه جمعيتي كه او را پادشاه خوانده بودند، طنين انداز شده بود و در سرازيري شيب هاي آن خانه ايلعازر، اهل بيت عنيا را يافته بود. او در باغ جتسيماني كه در دامنه اين كوه قرار داشت، در اندوه و تنهايي، دعا كرده بود. و بنابراين از همين كوه مي بايستي به آسمان صعود مي كرد.AA 821.2

    و هنگامی که مجدداٌ باز گردد، بر فراز قله آن قدم خواهد گذاشت، نه به صورت انسان رنج دیده، بلکه با جلال و شکوه پادشاه بر فراز کوه زیتون خواهد ایستاد و در حالی که فریاد هللویای یهودیان با فریاد هوشیانای اقوام غیریهودی و سرود نجات یافتگان در هم آمیخته می شود، سپاهیان قادر مطلق با شادی اعلام خواهند کرد که او را به عنوان پادشاه همه بر تخت بنشانید.AA 822.1

    اکنون، عیسی به همراه یازده شاگردش به سوی کوه زیتون رهسپار شد و همچنانکه از دروازه اورشلیم عبور کردند، بسیاری با حیرت و شگفتی به این گروه کوچک نگریستند، گروهی که به وسیله کسی که چند هفته پیش به واسطه حاکمان محکوم و مصلوب شده بود، هدایت می شد. شاگردان نمی دانستند که این آخرین مصاحبت آنان با سرورشان می باشد. مسیح وقت خود را صرف گفتگوی با ایشان کرده و تعالیم گذشته را برایشان تکرار کرد. هنگامی که به باغ جتسیمانی رسیدند، مسیح توقف کرد تا که شاگردان تعالیمی را که او در آن شب پُر از درد و رنج به ایشان داده بود، به خاطر آورند. مسیح، بار دیگر به درخت تاک نگریست، درختی که او در آن زمان، آن را به عنوان نشانه وحدت کلیسایش با وی و با پدر معرفی کرده بود. او حقایقی را که در آن زمان شرح داده بود، مجدداً تکرار کرد. همه اطرافیان او یادآور محبت یک طرفه وی بودند. حتی شاگردانی که برای وی بسیار عزیز و گرامی بودند، در ساعات خواری و تحقیرش، او را سرزنش و ترک کرده بودند.AA 822.2

    مسیح به مدت سی و سه سال در این جهان اقامت کرده بود و تازیانه، دشنام و استهزای آن را تحمل کرده و مطرود و مصلوب شده بود. اکنون، که در آستانه صعود به پادشاهی پُر جلالش بود، ناسپاسی قومی را که برای نجاتش آمده بود، مورد بازنگری قرار می دهد — آیا او همدردی و محبتش را از ایشان دریغ خواهد کرد؟ آیا محبت او نباید متوجه عرصه ای باشد که در آن مورد قدردانی قرار می گیرد، جایی که فرشتگان بی گناه در انتظار انجام دستوراتش می باشند؟ نه، وعده ی او به همه شاگردان محبوبش که در این جهان باقی می مانند این است که، “و اینک من هر روزه تا انقضای عالم همراه شما می باشم.” (متی 28 آیه 20).AA 822.3

    با رسیدن به کوه زیتون، عیسی شاگردان را به آن سوی قله در جوار بیت عنیا هدایت کرد و سپس توقف کرد و شاگردان در اطرافش جمع شدند. نوری روشن در سیمای عیسی می درخشید، همچنان که با محبت به شاگردانش می نگریست.AA 822.4

    او، شاگردان را به خاطر خطاها و گناهانشان سرزنش نکرد، بلکه با محبت بی کرانش، آنان را مورد لطف و مرحمت قرار داد. به ناگاه، عیسی با دستانی گشوده به دعا و در حمایت فرشتگان الهی به آرامی از میان ایشان به سوی آسمان، بالا برده شد. هنگامی که عیسی به بالا برده می شد، شاگردان حیرت زده و با چشمانی نگران به صعود خداوند وسرورشان می نگریستند. سپس، ابرای با شکوه او را از مقابل چشمان ایشان در رُبود و همچنان که ارابه ابری فرشتگان او را به بالا می برد، شاگردان کلام وی را به خاطر آوردند که گفته بود، “اینک، من هر روزه تا انقضای عالم همراه شما می باشم.” و همزمان دلنوازترین و شادترین موسیقی از ارابه فرشتگان در آسمان منتشر شد.AA 823.1

    هنگامی که شاگردان به آسمان چشم دوخته بودند، صدایی بسیار زیبا و دلنشین، توجه ایشان را جلب نمود. آنان برگشته و دو مردِ سفید پوش را دیدند که در کنارشان ایستاده، می گفتند، “ای مردان جلیلی، چرا ایستاده به آسمان چشم دوخته اید؟ همین عیسی که از میان شما به آسمان برده شد، باز خواهد آمد ، به همین گونه که دیدید به آسمان رفت.”AA 823.2

    این فرشتگان، جزو گروهی از فرشتگان بودند که در ابری روشن در انتظار مسیح بودند تا او را به خانه آسمانی اش مشایعت کنند. در میان این فرشتگان، دو فرشته نسبت به سایر فرشتگان از مقامی عالی تر برخوردار بودند. این دو فرشته در هنگام قیام مسیح از مرگ، در کنار قبر او حضور داشته و در سرتاسر زندگی مسیح بر روی زمین به همراه وی بودند. تمامی فرشتگان آسمان با اشتیاق فراوان در انتظار پایان یافتن اقامت مسیح در این جهان بودند، جهانی که با لعنت گناه، ضایع شده بود. اکنون وقت آن رسیده بود که موجودات آسمان از پادشاه خویش استقبال کنند. آیا این دو فرشته برای ملحق شدن به گروه فرشتگانی که به استقبال عیسی آمده بودند، اشتیاق نداشتند؟ آنان، مطمئناً مشتاق بودند، اما به خاطر همدردی و محبت نسبت به آنانی که عیسی در این جهان گذاشته بود، آنان در انتظار تسلی بخشیدن ایشان بودند. “مگر آنها جملگی روح هایی خدمتگزار نیستند که برای خدمت به وارثان آینده نجات فرستاده می شوند؟” (عبرانیان 1 آیه 14).AA 823.3

    مسیح با هیئت بشری به آسمان صعود کرد و شاگردان ابری را که او را دریافت کرده بود، نظاره کرده بودند. همان عیسی که با ایشان راه رفته، سخن گفته و دعا کرده بود، و نان را پاره کرده بود، و او که با ایشان سوار قایق شده و بر روی دریاچه سفر کرده بود، و او که در همان روز با رنج و زحمت به همراه ایشان بر فراز کوه زیتون صعود کرده بود، همان عیسی، اکنون به حضور پدر بالا برده شده بود. و فرشتگان، به شاگردان اطمینان دادند که همان عیسی که از نزد ایشان به آسمان برده شده بود، بار دیگر باز خواهد آمد. او خواهد آمد، “هان، با ابرها می آید، هر چشمی او را خواهد دید.” ، “زیرا خداوند، خود با فریادی بلند آواز و آوای رئیس فرشتگان و نفیر شیپور خدا، از آسمان فرود خواهد آمد. آنگاه نخست، مردگانِ در مسیح، زنده خواهند شد.” ، “هنگامی که پسر انسان با شکوه و جلال خود به همراه همه ی فرشتگان بیاید، بر تخت پرشکوه خود خواهد نشست.” (مکاشفه 1 آیه 7- اول تسالونیکیان باب 4 آیه 16 — متی 25 آیه 31). و بدین ترتیب وعده خداوند به شاگردانش تحقق خواهد یافت،” ، “و آنگاه که رفتم و مکانی برای شما آماده کردم، باز می آیم و شما را نزد خود می برم، تا هر جا که من هستم شما نیز باشید.” (یوحنا 14 آیه 3). و به راستی که شاگردان مسیح با شادی در انتظار بازگشت سرورشان خواهند بود.AA 823.4

    هنگامی که شاگردان به اورشلیم عزیمت کردند، مردم با حیرت و شگفتی به ایشان می نگریستند. بسیاری بعد از محاکمه و مصلوب شدن مسیح، تصور می کردند که آنان سرافکنده به نظر خواهند رسید. دشمنانشان توقع داشتند که در چهره ایشان حالت اندوه و شکست را مشاهده کنند. اما به جای اینها، در چهره شاگردان شادی و پیروزی دیده می شد، آنان به خاطر امیدهای بر باد رفته سوگواری نمی کردند، بلکه از حمد و ستایش خداوند لبریز بودند. آنان با شادی، واقعه شگفت انگیز و خارق العاده قیام مسیح و صعود او به آسمان را برای مردم شرح دادند و شهادت ایشان از سوی بسیاری پذیرفته شد.AA 824.1

    شاگردان دیگر نسبت به آینده بدگمان نبودند. آنان می دانستند که عیسی در آسمان است و هنوز هم همدرد و همراه با ایشان است. آنان می دانستند که در حضور تخت پدر، شفیعی دارند که می توانند تمامی نیازهایشان را در نام عیسی از پدر طلب کنند. شاگردان با اشتیاق فراوان به دعا و راز و نیاز مشغول شده و وعده های عیسی را تکرار می کردند، “به شما می گویم، هر چه از پدر به نام من بخواهید، آن را به شما خواهد داد. تا کنون به نام من چیزی نخواسته اید، بخواهید تا بیابید و شادی تان کامل شود.” (یوحنا 16 آیات 23 و 24). آنان دست های ایمانشان را به سوی خداوند دراز کرده و با قدرت اعلام کردند که، “کیست که محکومشان کند؟ مسیح عیسی که مرد، بلکه برخیزانیده نیز شد و به دست راست خداست، اوست که برای ما شفاعت می کند.” (رومیان 8 آیه 34). و همان گونه که مسیح وعده داده بود، تسلی دهنده در روز پنطیکاست موجب شادی و مسرت ایشان شد.AA 824.2

    تمامی آسمان، در انتظار استقبال از منجی در صحن های سماوی بود. هنگامی که به بالا برده شد، راه را باز کرد، و جمعیت اسیران را با پیامد قیام خویش آزاد کرد. لشکرهای آسمان، با فریادهای حمد و پرستش و سرود سماوی به قافله فرشتگان نزدیک می شوند. و فرشتگانِ همراه عیسی با نزدیک شدن به شهر خدا، دعوت خویش را اعلام می کنند، “ای دروازه ها سرهای خود را برافرازید!AA 825.1

    ای درهای ابدی بر افراشته شوید تا پادشاه جلال داخل شود. و محافظین با شادی پاسخ می دهند، “این پادشاه جلال کیست؟” آنان این را می گویند، نه به این دلیل که او را نمی شناسند، بلکه می خواهند پاسخ پرستش کنندگان را با شادی بشنوند.AA 825.2

    “خداوند قدیر و جبار، خداوند که در جنگ جبار است! ای دروازه ها، سرهای خود را برافرازید! ای درهای ابدی بر افرازید تا پادشاه جلال داخل شود.AA 825.3

    و بار دیگر سوال شنیده می شود که “این پادشاه جلال کیست؟” چرا که فرشتگان هرگز از پرستش و شنیدن نام او خسته نمی شوند، و فرشتگان همراه عیسی پاسخ می دهند،AA 825.4

    “یَهوُه صبا یوت، پادشاه جلال اوست! سلاه..... (مزامیر 24 آیات 7 تا 10).AA 825.5

    آنگاه، درهای شهر خدا کاملاً باز می شود و گروه فرشتگان در میان موسیقی پرشور از دروازه عبور می کنند. در آنجا تخت خداوند دیده می شود و در اطراف آن رنگین کمان وعده قرار دارد و فرشتگان و کروبیان در اطراف تخت دیده می شوند. فرمانده سپاه فرشتگان، پسران خدا، نمایندگانی از کائنات بیگناه، در آنجا گرد هم آمده اند. شورای آسمان که شیطان در حضور آنان خداوند و پسر یگانه او را متهم کرده بود و نمایندگانی بی گناه از کهکشان که شیطان در نظر داشت سلطه خود را بر آنان پایه ریزی کند برای استقبال و خوش آمد گویی از منجی در آنجا حضور داشتند. آنان مشتاق هستند که پیروزی او را جشن گرفته و از پادشاهان تجلیل کنند.AA 825.6

    اما مسیح ایشان را عقب می زند. زیرا، هنوز وقت آن نیست که تاج جلال و جامه پادشاهی را دریافت کند. مسیح به حضور پدر وارد می شود و سر مجروح، پهلوی سوراخ شده و پاهای آسیب دیده اش را نشان می دهد. او دست های خود را بلند کرده و جای میخ ها را نشان می دهد. او به علایم پیروزی خویش اشاره کرده و بافه های خویش را به خدا تقدیم می کند، یعنی آنانی که با او قیام کرده و نمایندگان کسانی هستند که در هنگام آمدن دوباره او از گور برخواهند خاست. او به پدر نزدیک می شود، تا با او در توبه و نجات گناهکاران شادی کند.AA 825.7

    پیش از آفرینش جهان، پدر و پسر برای نجات انسان از اسارت شیطان، با یکدیگر متحد شده بودند. آنان طی پیمانی با شکوه دست های یکدیگر را فشرده بودند تا مسیح زندگی خود را برای نجات جهان فدا کند. و اکنون این پیمان، از سوی مسیح تحقق یافته بود. هنگامی که مسیح بر فراز صلیب فریاد برآورد که “دیگر تمام شد” پدر را مخاطب قرار داده بود. قرارداد میان پدر و پسر، به طور کامل تحقق یافته بود. مسیح اکنون به پدر اعلام می کند که، نقشه نجات به انجام رسید. من اراده ی تو را به جا آوردم، ای خدای من و کار نجات را به انجام رساندم تا عدالت تو به انجام رسد.” ای پدر، می خواهم آنها که به من بخشیده ای با من باشند، همان جا که من هستم، تا جلال مرا بنگرند، جلالی که تو به من بخشیده ای، زیرا پیش از آغاز جهان مرا دوست می داشتی.” (یوحنا 19 آیه 30 و 17 آیه 24).AA 826.1

    صدای خداوند شنیده می شود که اعلام می کند، عدالت به انجام رسید. شیطان شکست خورد. پیروان زحمتکش و مبارز مسیح “در آن محبوب، پذیرفته می شوند.” (افسسیان 1 آیه 6) و در حضور فرشتگان و نمایندگان تمامی مخلوقات آسمان، عادل خوانده می شوند. او هر کجا باشد، کلیسایش نیز در همان جا خواهد بود. “رحمت و راستی با هم ملاقات کرده اند. عدالت و سلامتی یکدیگر را بوسیده اند.” (مزامیر 85 آیه 10). بازوان پدر ، به دور پسر حلقه می زند و فرمان صادر می شود که، “همه فرشتگان خدا او را بپرستند.” (عبرانیان 1 آیه 6).AA 826.2

    قدرت ها، ریاسات و حاکمان با شادی وصف ناپذیری برتری سرور حیات را اعلام می کنند. سپاه فرشتگان در حضور او سجده می کنند و فریاد شادی صحن های آسمان را پر می کند، “آن بَره ذبح شده، سزاوار قدرت و ثروت و حکمت و توانایی است، و سزاوار حرمت و جلال و ستایش است.” (مکاشفه 5 آیه 12).AA 826.3

    سرودهای پیروزی با موسیقی و چنگ نواختن فرشتگان درهم آمیخته می شود، چنان که گویی آسمان از شادی و پرستش لبریز می شود. محبت پیروز شده است و گم شده، نجات یافته است.AA 826.4

    آسمان غرق شادی و پرستش است و فرشتگان سرود خوانان اعلام می کنند، “ستایش و حرمت، و جلال و قدرت، تا ابد از آن تخت نشین و بَره باد.” (مکاشفه 5 آیه 13).AA 827.1

    و از میان فریادهای شادی در آسمان، سخنان عالی مسیح در گوش ما طنین انداز می شود که، نزد پدر خود و پدر شما و خدای شما و خدای خود و خدای شما صعود می کنم.” (یوحنا 20 آیه 17).AA 827.2

    خانواده آسمانی با خانواده زمینی یکی می شوند. مسیح به خاطر ما صعود می کند و به خاطر ما زندگی می کند. او “قادر است آنان را که از طریق وی نزد خدا می آیند، جاودانه نجات بخشد، زیرا همیشه زنده است تا برایشان شفاعت کند.” (عبرانیان 7 آیه 25).AA 827.3

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents