Loading...
Larger font
Smaller font
Copy
Print
Contents

آرزوی اعصار

 - Contents
  • Results
  • Related
  • Featured
No results found for: "".
  • Weighted Relevancy
  • Content Sequence
  • Relevancy
  • Earliest First
  • Latest First
    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents

    فصل 17—«نیقودیموس»

    نیقودیموس در میان قوم یهود مقام و مسئولیت بسیار مهمی داشت. او فردی بسیار فرهیخته، با استعداد و عضو نیک نام شورای ملی یهود بود. او نیز همراه با دیگران تحت تاثیر تعالیم عیسی قرار گرفته بود و علیرغم اینکه فردی ثروتمند، فرهیخته و محترم بود، اما به طرز عجیبی شیفته تعالیم ناصری فروتن شده بود. تعالیمی که از سوی منجی بیان شده بود، او را شدیداً تحت تاثیر قرار داده بود و نیقودیموس مشتاق بود تا هر چه بیشتر از این حقایق عالی آگاه شود.AA 139.1

    اِعمال قدرتِ مسیح در تطهیر هیکل، خشم کاهنان را برانگیخته بود. آنان از قدرت این مرد بیگانه هراسان شدند و چنین جسارتی از سوی جلیلی ناشناس برای ایشان قابل تحمل نبود. لذا مصمم شدند که به کار و فعالیت وی خاتمه دهند. اما همه آنان با چنین تصمیمی موافق نبودند. در میان ایشان افرادی بودند که از مخالفت با عیسی که چنین آشکارا به واسطه روح خدا هدایت می شد، می ترسیدند. آنان به خاطر داشتند که چگونه انبیاء عهد عتیق به خاطر سرزنش گناهان رهبران اسرائیل کشته شده بودند و می دانستند که اسارت یهودیان به دست قومی مشرک نتایج سرسختی ایشان در عدم پذیرش نکوهش های خداوند می باشد.AA 139.2

    آنان می دانستند که کاهنان و حکام با توطئه چینی بر علیه عیسی، از روش پدرانشان پیروی کرده و اعمال ایشان مصائب جدیدی را به بار خواهد آورد. نیقودیموس نیز چنین احساسی داشت و در یکی از جلسات شورای عالی یهود، هنگامی که موضوع تعقیب عیسی مطرح شد، او سایر اعضای شورا را به احتیاط و اعتدال دعوت نمود و تأکید کرد که اگر چنانچه عیسی از صلاحیت و اقتدار الهی برخوردار باشد، نادیده گرفتن هشدارهای او امری خطرناک خواهد بود. لذا کاهنان جرأت نکردند به توصیه او بی اعتنایی کنند و بدین ترتیب برای مدتی از اقدامات علنی بر علیه منجی خودداری کردند. نیقودیموس از همان موقعی که سخنان عیسی را شنید، نبوت های عهد عتیق درباره ی مسیح را با اشتیاق مطالعه کرده بود و هر چه بیشتر تفحص می کرد، اعتقاد او نسبت به مسیح بودن عیسی قوی تر می شد. او نیز مانند بسیاری از مردم اسرائیل از بی احترامی نسبت به هیکل ناراحت بود و زمانی که عیسی خریداران و فروشندگان را از هیکل بیرون می کرد، نیقودیموس شاهد ماجرا بود و آشکار شدن خارق العاده قدرت الهی را مشاهده کرده بود. او دید که چگونه منجی فقیران را به حضور پذیرفته و مریضان را شفا می داد. نیقودیموس چهره شاد مردم را می دید که خدا را پرستش می کردند و نمی توانست در این مورد که عیسی ناصری فرستاده خداوند است، شک و تردید کند.AA 139.3

    نیقودیموس بسیار مایل بود که با عیسی ملاقات و گفتگو کند، اما از روبرو شدن با او در ملاء عام اکراه داشت، زیرا برای یک رهبر یهودی اعلام حمایت و طرفداری از معلمی گمنام مایه حقارت و سرافکندگی بود و اگر خبر ملاقات او به اطلاع شورای عالی یهود می رسید، موجب تحقیر و سرزنش وی می شد. نیقودیموس به این دلیل که اگر آشکارا با عیسی ملاقات کند، دیگران نیز از او سرمشق خواهند گرفت،AA 140.1

    تصمیم گرفت به طور پنهانی با عیسی دیدار کند. بنابراین با پرسش های خصوصی از محل اقامت منجی در کوه زیتون اطلاع یافت و منتظر ماند تا تمام شهر به خواب فرو رفته و سپس به جستجوی منجی پرداخت.AA 140.2

    نیقودیموس در حضور منجی ترس غریبی را احساس کرد و در حالی که سعی نمود با خونسردی و متانت، ترس خود را پنهان کند، به عیسی گفت: “استاد! می دانیم تو معلمی هستی که از سوی خدا آمده است، زیرا هیچ کس نمی تواند آیاتی را که تو به انجام می رسانی، به عمل آورد، مگر اینکه خدا با او باشد.” او با سخن گفتن از استعدادهای بی نظیر منجی به عنوان یک معلم و هم چنین از قدرت خارق العاده او در انجام معجزات، امیدوار بود که راه را برای گفتگوی با منجی هموار کند. سخنان نیقودیموس اگر چه دلگرم کننده بود، اما در حقیقت بیان کننده بی اعتقادی نیز بود. او عیسی را نه به عنوان مسیح، بلکه به عنوان معلمی که از سوی خدا فرستاده شده بود، مورد تأیید قرار می داد. عیسی به جای پذیرش احترام نیقودیموس، نگاه خویش را متوجه او کرد، چنانکه گویی از اعماق روح او آگاه است. او با حکمت بی کران خویش، فردی را می دید که در جستجوی حقیقت بود. عیسی از انگیزه این ملاقات آگاه بود. بنابراین برای تقویت اعتقاد نیقودیموس، با لحنی جدی اما مهربان، مستقیماً به نکته اصلی اشاره کرد و گفت، “آمین، آمین به تو می گویم تا کسی از آب و روح زاده نشود، نمی تواند به پادشاهی خدا راه یابد.” (یوحنا 3 آیه 3).AA 140.3

    نیقودیموس با این اندیشه که با عیسی به مباحثه بپردازد، به حضور او آمده بود. اما عیسی اصول حقیقت را برای او آشکار کرد. او به نیقودیموس گفت، “تو بیش از دانش نظری به تولد تازه نیازمندی و نیازی به ارضاء تمایلات کنجکاوانه نداری، بلکه باید صاحب قلبی تازه شوی و پیش از اینکه بتوانی ارزش های الهی را درک کنی، باید حیاتی تازه از خداوند دریافت کنی و تا زمانی که این تغییرات به وقوع نپیوندد، بحث و گفتگو درباره من اقتدار و رسالت من هیچ سودی عاید تو نخواهد کرد.AA 141.1

    نیقودیموس، موعظه یحیی تعمیددهنده را درباره توبه و تعمید و سخنان او را به مردم درباره کسی که ایشان را در آینده با روح القدس تعمید می داد، شنیده بود. او خود، فقدان معنویت را در میان یهودیان که تا میزان زیادی تحت کنترل تعصب و جاه طلبی بودند، درک کرده و آرزو کرده بود که مسیح با ظهور خویش وضعیت روحانی قوم را بهبود بخشد. با وجود این، پیام پرقدرت یحیی نتوانسته بود او را نسبت به گناهکار بودن وی متقاعد کند. او یک فریسی سختگیر و متعصب بود و به اعمال نیک خود می بالید. نیقودیموس به خاطر نیکوکاری و سخاوتمندی در تداوم بخشیدن به آیین های هیکل مورد احترام همگان بود و از لطف و مرحمت خداوند نسبت به خود خاطر جمع بود.AA 141.2

    اصطلاح تولد تازه که از سوی عیسی به کار برده شده بود، برای نیقودیموس کاملاً ناشناخته نبود. در میان قوم اسرائیل، بت پرستانی که به دین یهودیت می گرویدند غالب اوقات به کودکان تازه تولد یافته تشبیه می شدند بنابراین نیقودیموس باید درک می کرد که سخنان مسیح را به عنوان تحت اللفظی آن تعبیر و تفسیر نکند. اما او به واسطه تولدش به عنوان یک اسرائیلی، تصور می کرد که در ملکوت خداوند از جایگاه مطمئنی برخوردار خواهد شد و نیقودیموس نیاز به تغییر را احساس نمی کرد و تعجب او از سخنان منجی نیز به همین دلیل بود. او از مرتبط ساختن خود با چنین سخنانی آزرده بود، در درون نیقودیموس، تکبر و غرور فریسی با اشتیاق به دریافت حقیقت در حال مبارزه بود و از اینکه مسیح بدون در نظر گرفتن موقعیت او به عنوان یکی از حاکمان اسرائیل با وی سخن گفته بود، شگفت زده شده بود.AA 141.3

    نیقودیموس در حالی که سعی می کرد تا متانت خویش را حفظ کند، با سخنانی کنایه آمیز به مسیح پاسخ داد، “کسی که سالخورده است، چگونه می تواند زاده شود؟” نیقودیموس نیز مانند بسیاری دیگر نشان داد که انسان نفسانی امور مربوط به روح خدا را نمی پذیرد و در او هیچ چیزی وجود ندارد که بتواند به مسایل روحانی پاسخ دهد، زیرا مسایل روحانی، به طریق روحانی قابل تشخیص می باشند.AA 141.4

    با این حال، عیسی جر و بحث را با جر و بحث پاسخ نداد. او با جدیت و متانت دستان خویش را بلند کرده و حقیقت را با اطمینان خاطر بیشتری توضیح داد، “آمین، آمین، به تو می گویم تا کسی از آب و روح زاده نشود، نمی تواند به پادشاهی خدا راه یابد.” نیقودیموس می دانست که مسیح در این سخنان، به تعمید آب و تازه شدن دل به واسطه روح خداوند اشاره می کند. او اکنون متقاعد شد که عیسی همان کسی است که یحیی درباره آمدن او پیشگویی کرده بود.AA 142.1

    عیسی در ادامه سخنانش گفت، “آنچه از بشر خاکی زاده شود، بشری است، اما آنچه از روح زاده شود، روحانی است. دل در طبیعت خود شریر است، “کیست که چیز طاهر را از چیز نجس بیرون آورد؟ ” (ایوب 14 آیه 4). ابداعات بشری نمی تواند برای روح گناهکار انسان راه علاج واقعی را فراهم کند. زیرا طرز فکر انسان نفسانی با خدا دشمنی می ورزد، چرا که از شریعت خدا فرمان نمی برد و نمی تواند هم ببرد” “زیرا از دل است که افکار پلید، قتل، زنا، بی عفتی ، دزدی، شهادت دروغ و تهمت سرچمشه می گیرد.” (رومیان 8 آیه 7 و متی 15 آیه 19).AA 142.2

    پیش از آنکه نهرها پاک شود، چشمه دل می بایستی پاک و طاهر گردد. کسی که سعی می کند با اعمال نیکوی خویش و با نگاه داشتن شریعت به ملکوت خداوند دسترسی یابد، به کاری غیرممکن مبادرت می ورزد و برای کسی که صرفاً به یک مذهب شرعی و تشریفات مربوط به آن ایمان دارد، هیچ گونه امنیتی وجود نخواهد داشت. زندگی مسیح صرفاً اصلاح و توسعه طبیعت کهنه نیست، بلکه تغییر و دگرگونی کامل آن است و برای انجام این دگرگونی، شخص باید نسبت به امیال نفس و گناه بمیرد تا بتواند حیات تازه ای دریافت کند. چنین دگرگونی فقط می تواند با کار موثر روح القدس پدید آید. نیقودیموس هنوز هم مات و متحیر بود، بنابراین عیسی برای تشریح مفهوم سخنانش از مثال باد استفاده کرده و گفت، “باد هر کجا که بخواهد می وزد، صدای آن را می شنوی، اما نمی دانی از کجا می آید و به کجا می رود. چنین است هر کس نیز که از روح زاده شود.”AA 142.3

    صدای وزیدن باد در میان شاخه های درختان شنیده می شود و صدای خِش خِش برگها و گلها را به همراه دارد، با این حال نامرئی است و هیچ انسانی نمی داند که از کجا می آید و به کجا می رود. کار روح القدس نیز در دل آدمی این چنین است و همان طوری که حرکت باد را نمی توان توضیح داد کار روح القدس در دل آدمی نیز نمی تواند توضیح داده شود. یک شخص ممکن است نتواند زمان و مکان دقیق و یا سیر حوادثی را که در جریان تبدیل وی به وقوع پیوسته است، توضیح دهد، اما این امر، دلیل تبدیل نشدن وی نیست. مسیح با عوامل خویش که همانند باد نامرئی هستند، دایماً در دل انسان کار می کند. اثرات روح القدس به تدریج در دل شخص دریافت کننده دیده می شود و او را به سوی مسیح هدایت می کند.AA 142.4

    این اثرات ممکن است به وسیله تفکر و تعمق به مسیح و یا مطالعه کتاب مقدس و یا شنیدن کلام خدا از سوی یک واعظ دریافت شود. هنگامی که روح القدس با درخواست آشکارتری به دل شخص وارد می شود، شخص با شادمانی خود را به مسیح تسلیم می کند. بسیاری این پدیده را تغییر ناگهانی می نامند، اما این کار حاصل تلاش صبورانه و دراز مدت روح القدس می باشد.AA 143.1

    در حالی که خود باد نامریی است، اثرات آن دیده و احساس می شود و به همین ترتیب، کار روح القدس بر روی شخص، اثرات خود را در رفتار و زندگی او که قدرت نجات بخش آن را احساس کرده است آشکار خواهد کرد. هنگامی که روح خدا بر دل حاکم می شود، زندگی را تبدیل می کند. افکار گناه آلود و اعمال شریرانه کنار گذاشته می شوند و محبت، تواضع و صلح جایگزین خشم، حسادت و نزاع می شود. شادی جای غم را می گیرد و سیمای شخص نور الهی را منعکس می کند. و هیچ کس دستی را که بارهای سنگین را بر میدارد نمی بیند و یا نوری را که از جای های آسمانی فرود می آید مشاهده نمی کند. برکات خداوند زمانی نازل می شوند که شخص خود را به واسطه ایمان به خداوند تسلیم می کند. آن گاه قدرتی که چشم هیج انسانی نمی تواند آن را ببیند، مخلوقی تازه به شباهت خداوند می آفریند. افکار محدود و فانی بشری، غیرممکن است که بتواند کار نجات و رستگاری را درک کند. زیرا سّر نجات فراتر از دانش و معرفت انسانی است.AA 143.2

    با این حال کسی که از مرگ به حیات منتقل می شود، آن را به عنوان یک واقعیت الهی درک می کند. منشاء نجات را تنها از طریق تجربه شخصی می توانیم درک کنیم.AA 143.3

    و نتایج آن در خلال عصرها ادامه خواهد یافت. هنگامی که عیسی سخن می گفت، انوار حقیقت در فکر حاکم یهودی نفوذ کرد و اثرات لطیف و مهار کننده روح القدس قلب او را تحت تأثیر قرار داد. با این حال، نیقودیموس، سخنان منجی را به طور کامل درک نکرد.AA 143.4

    ضرورت تولد تازه و طریق تحقق آن رو را خیلی تحت تاثیر قرار داد. بنابراین با حیرت از منجی پرسید، ” چنین چیزی چگونه ممکن است؟”AA 144.1

    عیسی پاسخ داد “تو معلم اسرائیل هستی و این چیزها را در نمی یابی؟” یقینا کسی که مسئولیت تعلیم مذهبی قوم را به عهده داشت نباید از چنین حقایق بسیار با اهمیتی بی اطلاع می بود. مقصود از سخنان مسیح این بود که نیقودیموس به جای اینکه در مقابل کلام روشن حقیقت آزرده خاطر شود، می بایستی نگرش متواضعانه تری را نسبت به ناآگاهی روحانی خویش داشته باشد. با این حال مسیح با نگاه و لحن محبت آمیز خویش چنان با وقار و متانت سخن گفت که نیقودیموس با درک سرایط حقیرانه خویش آزرده خاطر نشد.AA 144.2

    اما هنگامی که عیسی توضیح داد که رسالت او در این جهان تاسیس حکومتی روحانی به جای حکومت زمینی است، نیقودیموس مضطرب شد. عیسی اضافه کرد ، “اگر هنگامی که در مورد امور زمینی با شما سخن گفتم باور نکردید چگونه باور خواهید کرد اگر از امور آسمانی به شمب بگویم؟” اگر نیقودیموس نمی توانست تعلیم مسیح را که نشان دهنده عمل فیض بر قلب آدمی است بپذیرد، چگونه می توانست طبیعت آسمانی و پرشکوه او را درک کند؟AA 144.3

    او به خاطر تشخیص ندادن ماهیت کار مسیح بر روی زمین ، نتوانست ماموریت آسمانی او را درک کند. یهودیانی که عیسی ایشان را از هیکل اورشلیم بیرون کرده بود، ادعا می کردند که فرزندان ابراهیم هستند، اما از حضور منجی فرار می کردند. زیرا نمی توانستند جلال خدا را که در او آشکار شده بود، تحمل کنند. بدین ترتیب اثبات کردند که به واسطه فیض خداوند، برای شرکت در خدمات و آئین های مقدس هیکل شایسته نیستند. آنان برای کسب تقدس ظاهری اشتیاق داشتند اما در کسب تقدس باطنی و قلبی کوتاهی می کردند و در حالیکه برای انجام شریعت وسواس به خرج می داند، روح شریعت را نقض می کردند. AA 144.4

    بزرگترین نیاز یهودیان ، درست همان تغییری بود که مسیح در مورد آن با نیقودیموس سخن گفته بود، تولدی تازه، پاک شدن از گناه و تازه شدن عرفت و قدوسیت.AA 144.5

    جهالت قوم اسرائیل در ارتباط با تجدید حیات معنوی هیچ توجیهی نداشت. اشعیاء نبی با الهام از روح القدس نوشته بود، “زیرا که جمیع ما مثل شخص نجس شده ایم و همه اعمال عادله ما مانند مثه ملوث می باشد.”AA 144.6

    داوود نبی در مزامیر دعا کرده بود، “ای خدا، دل طاهر در من بیافرین و روح مسقتیم در باطنم تازه ساز.” خداوند از طریق حزقیال نبی وعده داده بود که ، “دل تازه به شما خواه مداد و روح تازه در اندرون شما خواهم نهاد و دل سنگی را از جسد شما دور کرده ، دل گوشتین به شما خواهم داد. و روح خود را در اندرون شما خواهم نهاد و شما را به فرایض خود سالک خواهم گردانید تا احکام مرا نگاه داشته ، آنها را به جا آورید.” (اشعیا 64 آیه 6 — ومزامیر 51 آیه 10 — و حزقیال 36 آیات 26 و 27).AA 145.1

    نیقودیموس این آیات را با دقت مطالعه نکرده بود اما اکنون مفهوم عمیق این آیات را درک می کرد. او می دید که حتی اطاعت بی چون و چرا از شریعت نیز نمی تواند انسان را برای ورود به ملکوت خداوند مستحق بداند. زندگی نیقودیموس شاید از نظر مردم ، پاک و قابل احترام بود. اما او در حضور مسیح احساس کرد که دلش ناپاک و زندگیش نا مقدس است. AA 145.2

    نیقودیموس به سوی مسیح کشیده می شد و هنگامی که منجی درباره تولد تازه با وی سخن گفت،AA 145.3

    اشتیاق داشت که این تغییر در او به وجود آید. بنابراین از مسیح سئوال کرد که چنین تغییری چگونه می تواند تحقق یابد؟ عیسی پاسخ داد، “همچنان که موسی مار را در بیابان بلند نمود، هم چنین پسر انسان نیز باید بلند کرده شود تا هرکه به او ایمان آرد هلاک نگردد، بلکه حیات جاودانی یابد.” عیسی در اینجا به موضوعی اشاره می کرد که نیقودیموس با آن آشنا بود. نماد مار برافراشته ، رسالت منجی را برای او کاملا آشکار کرد. هنگامیکه قوم اسرائیل از نیش مارهای سمی به هلاکت می رسیدند، خداوند به موسی دستور داد که ماری برنجی بسازد و آن را در میان جمعیت و در مکانی بلند قرار دهد.AA 145.4

    پس از آن صدایی در سرتاسر اردوگاه شنیده می شد که اعلام می کرد، هرکه به مار برنجی نگاه کند زنده خواهد ماند. مردم به خوبی می دانستند که این مار در ذات خود قدرتی ندارد که به ایشان کمک کند. بلکه آن سمبلی از مسیح بود. همانگونه که مجسمه ساخته شده به شباهت مارهای هلاک کننده برای شفای قوم برافراشته شده بود، به همان طریق کسی که “شبیه جسم گناه شده بود.” می بایستی به عنوان منجی برافراشته شود ( رومیان 7 آیه 3).AA 145.5

    بسیاری از اسرائیلیان تصور می کردند که آئین های مربوط به قربانی در ذات خود این مزیت را دارد که ایشان را از گناه آزاد سازد اما خداوند قصد داشت به ایشان بیاموزد که ارزش این آئین ها از ارزش مار برنجی بیشتر نمی باشد. مار برنجی می بایستی افکار قوم را به سوی منجی هدایت می کرد. آنان خواه برای شفا یافتن از زخمهایشان و خواه برای دریافت آمرزش گناهان نمی توانستند برای خودشان کاری انجام دهند، اگر اینکه ایمان خویش را به هدیه خداوند یعنی مسیح نشان دهند. آنان می بایستی به مار نگاه کنند تا زنده بمانند. AA 145.6

    آنانی که از سوی مارهای سمی گزیده شده بودند شاید در نگاه کردن به مار برنجی تاخیر کرده باشند.AA 146.1

    آنان شاید سئوال می کردند که در آن مجسمه برنجی چگونه می تواند چنین خاصیتی وجود داشته باشد. آنان شاید خواستار توضیحی علمی می شدند. اما هیچ توضیحی داده نشد. آنان باید کلام خدا را که توسط موسی به ایشان گفته شده بود، می پذیرفتند. امتناع از نگاه کردن موجب هلاکت ایشان می شد. AA 146.2

    جان آدمی از طریق مجادله و مباحثه و با حقیقت نجات نمی یابد. باید نگاه کنیم و زنده بمانیم. نیقودیموس درسی را که عیسی به او آموخته شود ، پذیرفت و آن را در دل خود پنهان کرد. او کتب مقدسه را به شکلی جدید و نه با هدف مباحثه درباره یک فرضیه بلکه با هدف رسیدن به حیاتی تازه مورد تفتیش قرار داد و با گردن نهادن به هدایت روح اقدس و پیروی از آن شروع به درک ملکوت آسمان کرد. AA 146.3

    امروزه نیز هزاران نفر نیازمند فرا گرفتن همان حقیقتی هستند که توسط مار بر افراشته شده به نیقودیموس تعلیم داده شد. آنان به اطاعت خویش از شریعت خداوند متکی بوده و تصور می کنند که با اعمال نیک خویش می توانند فیض او را کسب کنند و هنگامی که از ایشان خواسته می شود تا به عیسی نگاه کنند و ایمان داشته باشند که تنها او می تواند به واسطه فیض خویش ایشان را نجات دهد ، مانند نیقودیموس می پرسند:“چنین چیزی چگونه ممکن است؟”AA 146.4

    برای دریافت حیات تازه، باید همانند نیقودیموس به گناهکار بودن خویش اعتراف کنیم و به مسیح ایمان آوریم چون که “به جز مسیح زیر آسمان نامی به آدمیان داده نشد تا بدان نجات یابیم.” (اعمال 4 آیه 12)AA 146.5

    ما به واسطه ایمان ، فیض خداوند را در یافت می کنیم، اما ایمان به تنهایی نمی تواند ما را نجات دهد و با آن چیزی عاید ما نمی شود. اما ایمان موجب می شود که به عیسی بپیوندیم و سیرت عالی او را که تنها راه نجات ماست به عنوان الگو بپذیریم. ما حتی بدون کمک روح خداوند نمی توانیم توبه کنیم ، کتاب مقدس درباره مسیح می گوید :AA 146.6

    “خداوند او را به دست راست خود بالا برده ، سرور و نجات دهنده ساخت تا قوم اسرائیل را توبه و آمرزش گناهان بخشد.” (اعمل 5 آیه 31).AA 147.1

    توبه و آمرزش گناهان صرفا به واسطه مسیح امکان پذیر می باشد. در این صورت چگونه می توانیم نجات یابیم؟ همانگونه که موسی مار را در بیابان برافراشت ، پسر انسان نیز باید بر افراشته شود تا همه کسانی که به وسیله مار ، گزیده و فریب خورده اند به او نگریسته و زنده بمانند. “این است برّه خدا که گناه از جهان بر می گیرد. ” (یوحنا 1 آیه 29).AA 147.2

    نوری که از بالای صلیب می درخشد، محبت خدا را آشکار می کند و ما را به سوی خود جذب می کند و اگر در مقابل این کشش مقاومت نکنیم ، محبت او ما را به پای صلیب هدایت می کند تا به خاطر گناهانی که باعث مصلوب شدن منجی شده است توبه کنیم . پس از آن روح خدا به واسطه ایمان ، حیات تازه ای را در ما پدید می آورد. افکار و خواسته های ما مطیع اراده مسیح می شود و فکر و روح ما بار دیگر به شباهت او که برای مطیع ساختن همه چیز در درون ما عمل می کند ، در می آید. پس از آن شریعت خداوند در فکر و قلب ما نوشته می شود و می توانیم همراه با مسیح یگوییم “در به جا آوردن اراده تو ای خدای من رغبت می دارم و شریعت تو در اندرون دل من است. ” (مزامیر 40 آیه 8).AA 147.3

    عیسی در گفتگوی با نیقودیموس نقشه نجات و رسالت خویش را برای جهان آشکار کرد. او بعد از آن در هیچ یک از خطابه های خویش، کار لازم را که می بایستی در دلهای همه کسانی که وارث ملکوت آسمان می شدند این چنین کامل و مرحله به مرحله توضیح نداد. او درست در ابتدای خدمت خودش حقیقت را به یکی از اعضای شورای عالی یهود که معلم برگزیده قوم و پذیرا ترین فرد برای دریافت حقیقت بود، آشکار کرد. اما رهبران اسرائیل از نور حقیقت استقبال نکردند . نیقودیموس حقایقی را که مسیح برای او توضیح داده بود در دل خویش پنهان کرد و در طول سه سال ثمره قابل ملاحظه ای در زندگی او آشکار نشد. AA 147.4

    اما عیسی با زمینی که تخم را در آن پاشیده بود، آشنایی داشت. سخنانی که در آن شب و در سکوت کوهستان به نیقودیموس گفته شد، بی ثمر نماند. AA 147.5

    نیقودیموس برای مدتی، ایمان خویش را به عیسی علناً اقرار نکرد اما مراقب زندگی عیسی بود و در تعالیم او تفکر می کرد. او بارها در شورای عالی یهود با نقشه کاهنان برای نابودی عیسی مخالفت کرد و سرانجام هنگامیکه عیسی بر بالای صلیب افراشته شد، نیقودیموس سخنان عیسی را بر بالای کوه زیتون به یاد آورد : “همانگونه که موسی مار را در بیابان باافراشت، پسر انسان نیز باید برافراشته شود، تا هرکه به او ایمان آورد، حیات جاویدان داشته باشد.” نور ناشی از ملاقات و گفتگوی پنهانی ، صلیب مسیح را بر فراز جلجتا روشن کرد و نیقودیموس در عیسی، منجی جهان را مشاهده کرد.AA 147.6

    بعد از صعود عیسی به آسمان و هنگامی که شاگردان در نتیجه آزار و جفا پراکنده شدند، نیقودیموس با شجاعت قدم به پیش گذاشته و با استفاده از ثروت و نفوذ خویش از کلیسای نوپا که یهودیان تصور می کردند با مرگ مسیح نابود خواهد شد، محافظت کرد. او که در ایام سخت و پر مخاطره فردی محتاط و مردد بود، اکنون به صخره ای استوار تبدیل شده بود که ایمان شاگردان را تقویت و اسباب انجام خبر خوش انجیل را فراهم می کرد و به همین دلیل از طرف افرادی که سابقا به او احترام می گذاشتند، مورد توهین و آزار قرار گرفت. نیقودیموس از نظر دنیوی فقیر شد با این حال در ایمان خویش که به واسطه ملاقات با عیسی به وجود آمده بود، هرگز متزلزل نشد. AA 148.1

    نیقودیموس واقعه ملاقات خود با عیسی را برای یوحنا شرح داد و او این واقعه را برای تعلیم میلیونها نفر نوشت. حقایقی که از سوی عیسی، معلم فروتن جلیلی در آن خلوت شبانه کوهستان به حاکم یهودی که برای آموختن طریق حیات آمده بود، تعلیم داده شد، اروزه نیز به همان اندازه با اهمیت می باشند . AA 148.2

    Larger font
    Smaller font
    Copy
    Print
    Contents